یک سال خانواده ایرانی به روایت آمار

خانوارهای ایرانی در سال 99 چه شرایطی داشته‌اند؟ مرکز آمار، اعداد و ارقام جالبی از سبک زندگی ما منتشر کرده است

یک سال خانواده ایرانی به روایت آمار

پشت آمار و اعداد، همواره داده‌های مهم و قابل بحثی وجود دارد. همین است که آمارها را پنجره‌ای برای توضیح وضعیت کنونی می‌دانند. سنجه‌ای که می‌توانیم علاوه بر دریافت جایگاه کنونی‌مان در ارتباط با چالش‌های احتمالی نهفته در آن آمار به راهکارهای آن هم پی ببریم. به‌تازگی مرکز آمار ایران نتایج آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار در سال 99 را منتشر کرده‌است. آماری که با توجه به گستره بالای جمعیت آماری‌اش (62560 خانوار از 30 استان) قابلیت تعمیم‌پذیری بالایی دارد و نتایج آن را می‌توان به جغرافیای بیشتری از این سرزمین بسط داد. این آمار به‌صورت کلی به تفریحات جامعه ایرانی، نوع خرید، میزان حضور در خانواده، خوراک و سلامت روان پرداخته و به‌صورت جزئی‌تر در زیرمجموعه این مفاهیم به بررسی آماری پرداخته است. از میزان مصرف سرانه شیر و نوشابه به تفکیک استان‌ها گرفته تا اعتماد عمومی افراد به حمایت خانواده‌ها، میزان درصد شادمانی آنها و میزان کمک‌های داوطلبانه آن در این آمار در دسترس قرار گرفته‌است. با نگاهی به این پژوهش می‌توان شمایلی کلی از شرایط خانواده ایرانی در بازه زمانی این آمارگیری یعنی در سال 99 به‌دست آورد. هر چند این آمار به نوعی داده‌های خامی محسوب می‌شوند که می‌توان با بررسی کارشناسانه به چرایی به‌دست آمدن این داده‌ها پی برد. اتفاقی که باید توسط کارشناسان و پژوهشگران حوزه جامعه اتفاق بیفتد تا به‌عنوان مثال متوجه شویم چرا بیش از 41درصد پاسخگویان معتقدند در صورت نیاز خانواده به کمک هیچ‌گونه حمایتی از آنها صورت نخواهد گرفت؟ یا این‌که چرا با وجود ضریب بالای نفوذ اینترنت در ایران همچنان بیش از 80درصد افراد، خرید پوشاک‌شان را از طریق تماشای آن از ویترین‌ها تهیه می‌کنند و فضای مجازی در این میان نقشی حداقلی دارد؟ «نتایج آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار» بی‌شمار سؤال دیگری پیش می‌آورد که در آینده در سلسله گزارش‌هایی در پی پاسخ به آنها خواهیم بود.

2 دقیقه و 43 ثانیه
این میزان مطالعه روزنامه در یک روز است

پایان عصر روزنامه، اقبال دوباره به کتاب
 در یک سال منتهی به آمارگیری حدود 5/54درصد مطالعه کتاب غیردرسی چاپی یا الکترونیکی داشته‌اند و حدود 45/4درصد، مطالعه کتاب غیردرسی نداشته‌اند. در این میان استان یزد با 15ساعت و 16 دقیقه مطالعه کتب غیردرسی در ماه در رتبه اول استان‌های ایران قرار دارد و بوشهر با 2 ساعت و 40 دقیقه در ماه عنوان کم مطالعه‌ترین استان ایران را به خود اختصاص داده است.
سرانه زمان مطالعه کتاب‌های غیردرسی چاپی و الکترونیکی، 6ساعت و 32 دقیقه در ماه و 13 دقیقه و 4 ثانیه در روز بوده است.
22/4 درصد از افراد 15 ساله و بیشتر، روزنامه مطالعه کرده‌اند و 77/6درصد مطالعه روزنامه نداشته‌اند. جالب این‌که از همین تعداد افراد 40/4درصد صفحات اقتصادی، 4/30درصد صفحات سیاسی، 36/7درصد صفحات اجتماعی، 31/7درصد صفحات ورزشی، 30/8درصد صفحات بهداشت و سلامت، 21/1درصد صفحات حوادث و 60/6درصد سایر صفحات روزنامه‌ها را مطالعه می‌کنند. با این توضیح که هر فرد حق انتخاب 4 حوزه مورد علاقه خود در صفحات روزنامه را داشته است.
سرانه زمان مطالعه روزنامه چاپی و الکترونیکی یک ساعت و 23دقیقه در ماه و 2 دقیقه و 43 ثانیه در روز بوده است.
نکته: تنها دو دقیقه مطالعه روزنامه در روز نشان از این دارد عمر روزنامه‌های چاپی رو به پایان است اما افزایش سرانه مطالعه کتاب‌های غیردرسی نسبت به آمارهای گذشته نشان از اقبال دوباره جامعه ایرانی به نشر و کتاب است. پیش از این همواره حرف از سرانه 3 دقیقه‌ای مطالعه در آمارها بوده که حالا بنا به گزارش تازه مرکز آمار ایران این عدد به 13 دقیقه در روز رسیده است.


41/8 درصد
 این میزان درصد افرادی است که معتقدند در صورت بروز مشکل از سوی خانواده‌هایشان حمایت نمی‌شوند!

خانوارها چقدر شادند؟ چقدر اعتماد دارند؟
31/6 درصد این افراد مطمئن هستند یا احتمال زیاد و بسیار زیادی می‌دهند که در صورت نیاز خانواده به کمک، از سوی اقوام و خویشاوندان مورد حمایت و کمک قرار می‌گیرند. در حالی که 41/8درصد اصلا یا احتمال کم و بسیار کمی می‌دهند در صورت نیاز خانواده به کمک،از سوی اقوام و خویشاوندان مورد حمایت قرار گیرند.
51/4 درصد از این افراد قابل اعتماد بودن همسایگان خود را زیاد و بالاتر اظهار کرده‌اند و 16/7 درصد اعتماد کم یا اصلا اعتمادی نداشته‌اند و 32 درصد نیز این اعتماد را متوسط اظهار کرده‌اند.
37/1درصد از این افراد اظهار کرده‌اند در زندگی خانوادگی خود زیاد و بالاتر، احساس شادی دارند و 24/6درصد احساس شادی کم و بسیار کم داشته و یا اصلا احساس شادی نداشته‌اند، 38/2 درصد این احساس را در زندگی خانوادگی خود متوسط اعلام کرده‌اند.
76/4درصد از افراد اظهار داشته‌اند حداقل یک‌بار کمک داوطلبانه داشته‌اند. همچنین 23/6 درصد هیچ‌گونه کمک داوطلبانه‌ای به افراد دیگر نداشته‌اند.
نکته: حضور بیش از 74 درصدی افراد در کمک‌های داوطلبانه نشان از این دارد که همچنان فرهنگ دست‌گیری به عنوان یک فرهنگ آیینی در خانواده‌های ایرانی رسوب کرده است. این نکته‌ای است که جعفر بای، آسیب‌شناس اجتماعی به جام‌جم می‌گوید. او معتقد است درصد بالای این اتفاق می‌تواند همچنین به دلیل سخت‌تر شدن معیشت در این سال‌ها و افزایش جمعیت فقیر در ایران باشد. اما آمار عجیب در این حوزه مربوط به عدم اعتماد 41 درصدی افراد به خانواده‌های خود در صورت بروز مشکلات است. آماری که نیاز به تامل و چاره‌اندیشی دارد. جعفر بای معتقد است این‌که بیش از 41 درصد افراد معتقدند در صورت بروز مشکل از سوی خانواده‌های خود حمایت نخواهند شد نشان از این دارد که کارکرد نهاد خانواده در ایران در حال تغییر شگفتی است. او به جام‌جم می‌گوید:« کارکردهای خانواده از موضوع آموزش تا تربیت و مهارت آموزی تنوع داشته اما در حال حاضر تمامی این موارد متاسفانه به نهادهای مختلف اجتماعی دیگر واگذار شده است. این در حالی است که خانواده یک نهاد جایگزین‌ناپذیر است. خانواده مدخل یک جامعه است،‌ به این معنا که برای این‌که جامعه خوبی داشته باشیم باید خانواده خوبی داشته باشیم.» او به آمار ارائه شده در رابطه با شاخص شادی هم اشاره دارد و می‌گوید همین داده‌ها نشان از این دارد که در حوزه سلامت اجتماعی وضعیت مناسبی نداریم و خانواده‌ها روز به روز از تجربه شادمانی کمتری بهره‌مند خواهند شد.


19/4 وعده
این میزان تعداد دفعاتی است که خانواده‌های خراسان جنوبی در هفته با یکدیگر غذا می‌خورند

خانوارها چقدر کنار یکدیگر غذا می‌خورند؟
 در سال 99سرانه مصرف شیر در هفته به طور متوسط 2/98لیوان و سرانه مصرف نوشابه این افراد در هفته به طور متوسط دو لیوان برآورد شده است.
نتایج حاکی از این است که در این سال مصرف ماهی افراد در ماه به طور متوسط 1/7 وعده بوده و مصرف فست‌فود به طور متوسط 1/34بار در ماه برآورد شده است.
متوسط دفعاتی که خانوارها در هفته با هم غذا می‌خورند به تفکیک استان‌ها نشان می‌دهد خراسان جنوبی با 19/4 وعده، اردبیل 18/9وعده در ماه بیشتر تعداد دفعات را همراه با خانواده غذا می‌خورند و قم با 13/1 و تهران با 14وعده، کمترین دفعات غذاخوردن با هم را تجربه می‌کنند.
5/8درصد افراد 15ساله و بیشتر بیان کرده‌اند سیگار می‌کشیدند که 5/2 درصد از این افراد سیگاری به طور روزانه در سال سیگار کشیده‌اند. همچنین 4درصد اظهار کرده‌اند قلیان می‌کشیدند که 22/7درصد این افراد به طور روزانه قلیان می‌کشیدند، به عبارت دیگر 0/9درصد این افراد هر روز قلیان می‌کشیدند.
نکته:  آمار مصرف لبنیات در ایران طی 10سال گذشته کاهش معناداری داشته است. اتفاقی که بسیاری از کارشناسان سلامت معتقدند حذف لبنیات از سفره ایرانی به معنای سونامی بیماری‌های استخوانی در سال‌های آینده خواهد بود. آمارهای این پژوهش هم نشان می‌دهد سال گذشته هر فرد به طور متوسط نزدیک به سه لیوان شیر در هفته مصرف کرده است. اما انتشار این آمارها به تفکیک استان هم گاه نتایج جالب توجهی به همراه دارد. به عنوان مثال استان بوشهر در حالی با مصرف تنها 4/1لیوان شیر در هفته در قعر فهرست 30 استان مورد بحث قرار گرفته که همین خانواده‌های بوشهری در هفته بیش از دو لیوان نوشابه مصرف می‌کنند. وقتی بدانیم قیمت هر دوی این کالاها حدودا برابر است باید از اقبال خانواده‌های بوشهری به مصرف نوشابه تعجب کنیم. نکته جالب توجه دیگر در این دسته آمارها مربوط به غذا خوردن همراه با خانواده افراد به تفکیک استان‌ها اشاره کرد. استان خراسان جنوبی با 19/4وعده در صدر این فهرست قرار دارد. جالب این‌که در آمار نهادهای دیگر در رابطه با موضوع ازدواج هم این استان شاخص‌های مثبت قابل‌توجهی داشت. به این معنا که می‌توان به قطع گفت نهاد خانواده در این استان از استحکام قابل‌توجهی نسبت به دیگر استان‌های کشور برخوردار است.
 

81/4درصد
این میزان درصد افرادی است که سال گذشته هیچ کالای برقی نخریدند

 حضور در فضای مجازی و خرید در خیابان‌ها
بر اساس گفته‌های پاسخگویانی که در این آمار به خرید پوشاک پرداخته‌اند، اولویت 7/8 درصد آنها پوشاک تولید خارج و 38/3درصد پوشاک داخلی بوده است. برای 53/8 درصد این افراد نیز اولویت خاصی بین پوشاک داخلی و خارجی وجود نداشته است.
طبق اظهارنظر این افراد 83/4 درصد از این افراد پوشاک خود را بر اساس ویترین فروشگاه‌ها انتخاب کرده‌اند. 6/3 درصد بر اساس پیشنهاد دوستان و نزدیکان، 5 درصد مطابق مد در جامعه، 2/6درصد با توجه به شبکه‌های اجتماعی، 0/7 درصد بر اساس تبلیغات پیرامونی، 0/2درصد از طریق تماشای برنامه‌های تلویزیونی داخلی و 0/1 درصد بر اساس برنامه‌های ماهواره‌ای پوشاک خود را انتخاب کرده‌اند.
84/7درصد عنوان کرده‌اند در سال گذشته هیچ کالای لوکسی خریداری نکرده‌اند،‌ 8/1 درصد یک‌بار، 4/1درصد دوبار و 1/7درصد سه‌بار در سال گذشته کالای لوکس خریداری کرده‌اند.
81/4 درصد خانوارها در سال گذشته کالای برقی خریداری نکرده‌اند و 18/6درصد کالای برقی خریده‌اند.
از میان این جامعه آماری 36/8 درصد خانوارهای کشور کالاهای برقی تولید خارج را خریداری کرده‌اند، 51/8 درصد از محصولات برقی تولید داخل استفاده کرده‌اند و 11/4 درصد از هر دو تولیدات در کالاهای برقی استفاده می‌کنند.
نکته: اقبال به پوشاک داخلی را می‌توان علاوه بر کیفیت قابل توجه به قیمت مناسب آن هم ربط داد اما نکته جالب توجه در این آمار چگونگی آشنایی خانوارهای ایرانی با پوشاک مورد نظرشان است. از حمید فدایی، کارشناس حوزه تبلیغات می‌پرسیم چرا با وجود اشتغال 1/5 ساعته روزانه افراد در شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی نقشی حداقلی در خرید پوشاک افراد دارد؟ او معتقد است این اتفاق محدود به حوزه پوشاک است چرا که این کالا نیازمند پوشیدن و اندازه‌گیری و غیره است. او به جام‌جم می‌گوید: « در زمینه پوشاک هنوز هم فضای مجازی بستر اصلی انتخاب است اما در مورد خرید این موضوع با حضور در فروشگاه‌ها اتفاق می‌افتد.» نخریدن کالاهای برقی توسط 81 درصد خانوارها را هم باید پای جهش عجیب قیمت کالاهای برقی طی دو سال گذشته نوشت. ضمن این‌که کالای لوکس در سراسر ایران تعاریف متفاوتی دارد و شاید نتوان به استنادهای آماری این داده‌ها دل بست.


86/6 درصد
این میزان درصد افرادی است که سال گذشته به سینما نرفته‌اند

موسیقی و شبکه‌های اجتماعی در صدر تفریحات ایران  73/8 درصد در سال 99 موسیقی گوش کرده‌اند و 26/2درصد گوش نکرده‌اند.
 28 درصد افراد موسیقی را از رادیو، تلویزیون و ماهواره گوش می‌دهند، 10/5درصد تجهیزات صوتی و بصری، 95/5درصد موبایل، 1/5درصد تبلت، رایانه و لپ‌تاپ و 0/4درصد با سایر لوازم.
 70/6 درصد پاپ ایرانی، 51/2درصد سنتی، 73/4 موسیقی محلی، 10 درصد کلاسیک غیر ایرانی، 9/6درصد غیرفارسی و 2/4درصد سایر موسیقی‌ها را گوش می‌دهند.
 سرانه زمان گوش کردن به موسیقی 3 ساعت و 29 دقیقه در هفته و 29 دقیقه و 51 ثانیه در روز بوده است.
 65/2 درصد از افراد در سال 99 عضو شبکه‌های اجتماعی بوده و 34/8 درصد عضو نبوده‌اند.
 به طور متوسط هر فرد در روز یک ساعت و 32 دقیقه در شبکه‌های اجتماعی حضور داشته است.
 در این میان افرادی که عضو شبکه‌های اجتماعی بوده‌اند، واتس‌آپ با 88 درصد و پس از آن اینستاگرام و تلگرام به ترتیب با 68 و 66 درصد بیشترین میزان عضویت را به خود اختصاص داده است.
 حدود 13/4درصد از افراد اظهار کرده‌اند در یک‌سال منتهی به زمان آمارگیری به سینما رفته‌اند و 86/6درصد افراد به سینما نرفته‌اند.
 از این میان 2/5درصد به تنهایی، 41/8درصد با دوستان و 54/9درصد با خانواده به سینما رفته‌اند.
نکته: چرایی عدم استقبال به سینما را باید به فراگیری کرونا نسبت داد و نمی‌توان تحلیل درستی از این اتفاق استخراج کرد اما حضور یک‌ساعت و نیمه روزانه افراد در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد همچنان استقبال از شبکه‌های اجتماعی مجازی رو به افزایش است اما وقتی این درصد قابل توجه را کنار محتوای اندک تولید شده در این فضا می‌گذاریم به چرایی نبود سواد رسانه‌ای افراد می‌توانیم پی ببریم. در این میان حضور شگفت موسیقی در زندگی روزانه ایرانیان هم قابل‌توجه است.