آیا تغییرات کنکور به نفع داوطلبان شده است؟
هنوزم همونی، یهکم بیوفاتر
صحبت از غولی که قرار است تغییر چهره بدهد کمیپیچیده است. مثلا فکرش را بکنید به مبارزه با یک غول دعوتید که هنوز همانقدر بزرگ و غیرقابل شکست است، منتها کمیهم به سر و شکلش رسیده و موهایش را شانه کرده و عطر زده و لباس شیک هم تنش کرده است. کنکور با همان هیبت قبلی اما با تغییر چهره در انتظار داوطلبان جدیدش نشسته است. اما بد نیست مروری کنیم و ببینیم این تغییرات چقدر مفید، بی تاثیر یا حتی مضر هستند.
1- اولین و مهمترین تغییر پیش رو، نقشی است که برای امتحان نهایی سال دوازدهم در رتبه کنکور دانشآموزان قائل خواهند شد. روندی که از 40 درصد شروع و به تاثیر قطعی نزدیک میشود. این مساله که کنکور به عنوان یک ماراتن تستزنی نمیتواند الگوی مناسبی برای ورود افراد به عرصه علمآموزی در رده دانشگاهی و عالی باشد، کتمانشدنی نیست اما مدلی که برای کنکور 1402 و بعد از آن تدبیر شده هم ایراداتی دارد. مثلا گروهی معتقدند با توجه به بالا بودن تعداد معدل ۲۰، معیار سابقه تحصیلی مبتنی بر آزمون نهایی در یک سال، معیار خوبی برای رشتههای پرطرفدار محسوب نمیشود. معیار سابقه تحصیلی درصورتی که بر اساس سه دوره آزمون نهایی باشد، معیار معتبرتری خواهد بود. به عبارت دقیقتر مخالفین، این موضوع را مطرح میکنند که در نهایت این نتایج کنکور است که میتواند میان دانشآموزان تراز اول کشور تفکیک ایجاد کند و دخالت دادن معدل در نتایج آزمون سراسری فقط مخل تأثیرگذاری شفاف و عادلانه نتیجه کنکور در رتبهبندی داوطلبان است.
2- اگر قرار باشد امتحانات نهایی اهمیت پیدا کند، احتمالا باید روند طراحی سوالات آن هم به شکلی پیش برود که دانشآموز درسخوان و توانمند را از باقی جدا کند. از استرسهای همین حالا برای امتحانات پایان سال دوازدهم که بگذریم؛ حسابش را بکنید چه بلایی قرار است از سال بعد سر دانشآموزان بیاید. چراکه نوع پرسشها در این امتحانات نمیتواند به گونهای باشد که چندهزار نفر اول شرکتکننده در کل جامعه دانشآموزی کشور را از هم تفکیک کند؛ زیرا در این صورت سطح دشواری سوالات به سمتی خواهد رفت که با مردودیهای گسترده روبهرو خواهیم شد و ارتقای پایه تحصیلی در دوره دبیرستان مختل میشود. در صورت اجرای چنین طرحی، سوالات امتحانات نهایی با هدف افزایش سرعت و دقت تصحیح اوراق، به سوی پرسشهایی غیرتحلیلی با جواب کوتاه متمایل میشود که برخلاف اهداف اصلی آموزش و سنجش در دوره متوسطه است.
3- یکی از درهای همیشگی که اساسا خودش سد بزرگی در برابر حل معضل کنکور در کشور ما بوده است، افرادی هستند موسوم به مافیای کنکور. شاید ابتدا به نظر برسد با این تغییرات داریم دست آنها را از جیب مردم کوتاه میکنیم اما باید بپذیریم افزایش اهمیت امتحانات نهایی در نتایج کنکور باعث گستردهترشدن بازار سودجویان عرصه کنکور و ورود گستردهشان به پایههای پایینتر به بهانه امتحانات نهایی خواهد شد و این بازار نه تنها برچیده نمیشود، بلکه چند برابر میشود و به دنبال آن، اضطراب و استرس کنکور نیز گستردهتر خواهد شد. با قطعی شدن تأثیر معدل بر نتیجه کنکور، مافیای جدیدی برای ترمیم معدل و کلاسهای خصوصی شکل میگیرد و به غیر از کتب تست، میلیونها جلد کتاب آموزشی دیگر برای امتحانات نهایی وارد بازار میشود. در صورت قطعی شدن تأثیر معدل، میتوان با پول، نمره خرید و هر دانشآموزی که به مدارس غیرانتفاعی برود، در کنکور هم رتبه بهتری را کسب میکند. به عبارت دیگر، با تاثیر قطعی معدل در کنکور باید فاتحه عدالت آموزشی را خواند. تازه این افراد پشت پرده را هم در نظر نگیریم یک جای دیگر کار هم میلنگد. از دیگر انتقادات به طرح جدید این است که این مصوبه موجب تشدید رقابت و اضطراب دوچندان در سال پایانی و افزایش شهریه مدارس غیردولتی و مؤسسات آموزشی خواهد شد. ضمن اینکه این مصوبه واپسگرایانه است و باعث بیتوجهی دانشآموزان به دروس فرهنگمحور و نظری خواهد شد.
4- یکی از اصلیترین تفاوتهای آزمون سراسری سال آینده این است که دروس عمومیمیتواند در بخش تشریحی و سوابق تحصیلی اثرگذار باشد و در این بخش اعمال خواهد شد؛ بنابراین در کنکور سال آینده دروس عمومینداریم. به عبارت دقیقتر داوطلبان کنکور سال آینده صرفا از دروس تخصصی آزمون خواهند داد. خب ممکن است برخی دانشآموزان کیفشان کوک شود. مثلا همانهایی که با ادبیات و عربی و امثال آن مشکل ریشهای دارند که قاعدتا اغلبشان از رشتههای ریاضی و تجربی هستند. اما اگر از این موضوع که لااقل برای رشته انسانی، اتفاقا همین دروس هم اهمیت بالاتری دارند و هم در این رقابت سخت، کارسازتر هستند، بگذریم؛ به یک نکته باید اشاره کنیم و آن هم بیسوادی مفرطی است که همین حالا هم در میان فارغالتحصیلان نسل جدید دیده میشود. کاری به ادبیات بی سروته فضای مجازی هم نداشته باشیم، باز هم به وضوح میبینیم که چقدر نوجوانان و جوانان امروز سواد اولیه خواندن و نوشتنشان لنگ میزند. چقدر با شعر و ادبیات و هنر بیگانهاند. حالا چه کاری است که همین چند درس مفید فایده را هم از اهمیت بیندازیم؟!
5- از دیگر مصوبات برای کنکور در سال جدید برگزاری دو دور کنکور است. البته حتما این ایده فوایدی دارد اما چون ریشه ماجرا مشکل دارد، این تغییر هم با مسائلی روبهروست. شاید تنها اتفاق این باشد که شما دو بار فرصت دارید به جنگ غول بروید و اگر یک بار شکست خوردید ناامید نشوید. ولی اصولا این مورد برای خیلیها وجود داشت. فقط به جای اینکه یک سال صبر کنند تا برای دومین یا چندمین بار به مصاف کنکور بروند؛ زمان این رقابت نزدیکتر شده است. از طرفی باید به یک اصل مهمتر توجه کرد و آن جایی است که قرار است پس از این رقابت به آن وارد شوند. یکی از دلایلی که قانون حذف کنکور، هیچ وقت امکان اجرا پیدا نکرد این بود که با وجود این که کشور در مسیر توسعه قرار گرفته است اما تغییرات و انتظارات از رشد فعلی دانشگاهها آن گونه که پیشبینی میشد اتفاق نیفتاد. کنکور مانند پلی میان مدرسه و دانشگاه در این سالها هر دو سیستم را به شدت تضعیف کرده است. انگار هم مدارس هدفشان را گذاشتهاند قبولی صرف در کنکور و هم دانشگاهها فکر میکنند هر که از این پل گذشت دیگر برای خودش کسی است. غافل از این که کنکور فقط یک راه بود برای موفقیت، نه یک هدف!
6- واژه تقلب را که میشنویم به جای توجه به بدی آن، از زیرکی کسانی حرف میزنیم که مرتکب آن شدهاند. اصلا یادمان میرود گاهی یک متقلب، چه بلایی دارد سر دیگران میآورد. چرا که اگر در امتحانات معمولی مدرسه این تقلب صورت میگرفت، صرفا خود دانشآموز اثرش را میدید و مثلا نمره قبولی میگرفت. اما در کنکور، تقلب علاوه بر جلو انداختن فرد، موجب عقب افتاد سایرین هم میشود. باید قبول کنیم که شیوههای بسیار نوینی برای تقلب به وجود آمده که مسئولان از آن غافلند .گستره زمانی و مکانی برگزاری امتحانات نهایی چندده برابر آزمون سراسری بوده و جلوگیری از بروز تقلبات و تخلفات در سه مرحله پیش از آزمون، حین آزمون و پس از آزمون غیرممکن است. با توجه به اینکه تعداد حوزهها بالاست و آزمونها به طور متمرکز در یک حوزه برگزار نمیشود و برگزاری امتحانات در طول یک ماه صورت میگیرد، تأمین امنیت برگزاری امتحانات در مقایسه با کنکور که در چهار ساعت برگزار میشود، سختتر است و خب این بار تقلب در امتحانات مدرسه هم آسیبش به خیلیهای دیگر میرسد.
7- چهره بزککرده غول کنکور نباید گولمان بزند. نه این که برای ورود به برخی رشته های دانشگاهی نیاز به آزمون نباشد. ما هم معتقدیم بالاخره باید برای ورود به دانشگاه آزمون گرفته شود. اما درد جای دیگری است. درد این است که جوری از کنکور و دانشگاه و آن هم رشتههای خاص حرف نزنیم که نوجوان سیستان و بلوچستانی و بوشهری و تبریزی و مشهدی و... همه و همه فکر و ذکرشان بشود قبولی در رشتههایی محدود، آن هم در دانشگاهی خاص که اصولا در پایتخت هستند و موفقیت را اساس در همین مسیر ببینند. وگرنه این که داوطلبان بتوانند رشته باستانشناسی یا شناخت گیاهان اقیانوس آرام را بدون کنکور انتخاب کنند؛ کار بزرگی نیست. چراکه اساسا دانشآموز و نوجوان، آیندهاش را در گرو مشاغلی خاص که از اعتبار مادی و معنوی بالا در جامعه برخوردارند میداند. او حتی به معلمی هم دل نمیسپارد. با این که جمع کثیری از معلمان دارند او را برای موفقیت در کنکور راهنمایی میکنند. کاش به جای تغییر چهره غول کنکور، فکری به حال این همه بزرگشدن و اهمیت پیدا کردنش میکردیم. کاش دانشآموزانمان به جای شرکت در یک آزمون تستزنی و سپس انتخاب آیندهشان بر اساس یک عدد یعنی رتبهشان؛ از سال های ابتدایی مقطع متوسطه راهشان را پیدا میکردند و هر کسی فرصت داشت به سمت چیزی برود که علاقه و استعدادش در آن نهفته است.
حسین شکیبراد - سردبیر نوجوانه
2- اگر قرار باشد امتحانات نهایی اهمیت پیدا کند، احتمالا باید روند طراحی سوالات آن هم به شکلی پیش برود که دانشآموز درسخوان و توانمند را از باقی جدا کند. از استرسهای همین حالا برای امتحانات پایان سال دوازدهم که بگذریم؛ حسابش را بکنید چه بلایی قرار است از سال بعد سر دانشآموزان بیاید. چراکه نوع پرسشها در این امتحانات نمیتواند به گونهای باشد که چندهزار نفر اول شرکتکننده در کل جامعه دانشآموزی کشور را از هم تفکیک کند؛ زیرا در این صورت سطح دشواری سوالات به سمتی خواهد رفت که با مردودیهای گسترده روبهرو خواهیم شد و ارتقای پایه تحصیلی در دوره دبیرستان مختل میشود. در صورت اجرای چنین طرحی، سوالات امتحانات نهایی با هدف افزایش سرعت و دقت تصحیح اوراق، به سوی پرسشهایی غیرتحلیلی با جواب کوتاه متمایل میشود که برخلاف اهداف اصلی آموزش و سنجش در دوره متوسطه است.
3- یکی از درهای همیشگی که اساسا خودش سد بزرگی در برابر حل معضل کنکور در کشور ما بوده است، افرادی هستند موسوم به مافیای کنکور. شاید ابتدا به نظر برسد با این تغییرات داریم دست آنها را از جیب مردم کوتاه میکنیم اما باید بپذیریم افزایش اهمیت امتحانات نهایی در نتایج کنکور باعث گستردهترشدن بازار سودجویان عرصه کنکور و ورود گستردهشان به پایههای پایینتر به بهانه امتحانات نهایی خواهد شد و این بازار نه تنها برچیده نمیشود، بلکه چند برابر میشود و به دنبال آن، اضطراب و استرس کنکور نیز گستردهتر خواهد شد. با قطعی شدن تأثیر معدل بر نتیجه کنکور، مافیای جدیدی برای ترمیم معدل و کلاسهای خصوصی شکل میگیرد و به غیر از کتب تست، میلیونها جلد کتاب آموزشی دیگر برای امتحانات نهایی وارد بازار میشود. در صورت قطعی شدن تأثیر معدل، میتوان با پول، نمره خرید و هر دانشآموزی که به مدارس غیرانتفاعی برود، در کنکور هم رتبه بهتری را کسب میکند. به عبارت دیگر، با تاثیر قطعی معدل در کنکور باید فاتحه عدالت آموزشی را خواند. تازه این افراد پشت پرده را هم در نظر نگیریم یک جای دیگر کار هم میلنگد. از دیگر انتقادات به طرح جدید این است که این مصوبه موجب تشدید رقابت و اضطراب دوچندان در سال پایانی و افزایش شهریه مدارس غیردولتی و مؤسسات آموزشی خواهد شد. ضمن اینکه این مصوبه واپسگرایانه است و باعث بیتوجهی دانشآموزان به دروس فرهنگمحور و نظری خواهد شد.
4- یکی از اصلیترین تفاوتهای آزمون سراسری سال آینده این است که دروس عمومیمیتواند در بخش تشریحی و سوابق تحصیلی اثرگذار باشد و در این بخش اعمال خواهد شد؛ بنابراین در کنکور سال آینده دروس عمومینداریم. به عبارت دقیقتر داوطلبان کنکور سال آینده صرفا از دروس تخصصی آزمون خواهند داد. خب ممکن است برخی دانشآموزان کیفشان کوک شود. مثلا همانهایی که با ادبیات و عربی و امثال آن مشکل ریشهای دارند که قاعدتا اغلبشان از رشتههای ریاضی و تجربی هستند. اما اگر از این موضوع که لااقل برای رشته انسانی، اتفاقا همین دروس هم اهمیت بالاتری دارند و هم در این رقابت سخت، کارسازتر هستند، بگذریم؛ به یک نکته باید اشاره کنیم و آن هم بیسوادی مفرطی است که همین حالا هم در میان فارغالتحصیلان نسل جدید دیده میشود. کاری به ادبیات بی سروته فضای مجازی هم نداشته باشیم، باز هم به وضوح میبینیم که چقدر نوجوانان و جوانان امروز سواد اولیه خواندن و نوشتنشان لنگ میزند. چقدر با شعر و ادبیات و هنر بیگانهاند. حالا چه کاری است که همین چند درس مفید فایده را هم از اهمیت بیندازیم؟!
5- از دیگر مصوبات برای کنکور در سال جدید برگزاری دو دور کنکور است. البته حتما این ایده فوایدی دارد اما چون ریشه ماجرا مشکل دارد، این تغییر هم با مسائلی روبهروست. شاید تنها اتفاق این باشد که شما دو بار فرصت دارید به جنگ غول بروید و اگر یک بار شکست خوردید ناامید نشوید. ولی اصولا این مورد برای خیلیها وجود داشت. فقط به جای اینکه یک سال صبر کنند تا برای دومین یا چندمین بار به مصاف کنکور بروند؛ زمان این رقابت نزدیکتر شده است. از طرفی باید به یک اصل مهمتر توجه کرد و آن جایی است که قرار است پس از این رقابت به آن وارد شوند. یکی از دلایلی که قانون حذف کنکور، هیچ وقت امکان اجرا پیدا نکرد این بود که با وجود این که کشور در مسیر توسعه قرار گرفته است اما تغییرات و انتظارات از رشد فعلی دانشگاهها آن گونه که پیشبینی میشد اتفاق نیفتاد. کنکور مانند پلی میان مدرسه و دانشگاه در این سالها هر دو سیستم را به شدت تضعیف کرده است. انگار هم مدارس هدفشان را گذاشتهاند قبولی صرف در کنکور و هم دانشگاهها فکر میکنند هر که از این پل گذشت دیگر برای خودش کسی است. غافل از این که کنکور فقط یک راه بود برای موفقیت، نه یک هدف!
6- واژه تقلب را که میشنویم به جای توجه به بدی آن، از زیرکی کسانی حرف میزنیم که مرتکب آن شدهاند. اصلا یادمان میرود گاهی یک متقلب، چه بلایی دارد سر دیگران میآورد. چرا که اگر در امتحانات معمولی مدرسه این تقلب صورت میگرفت، صرفا خود دانشآموز اثرش را میدید و مثلا نمره قبولی میگرفت. اما در کنکور، تقلب علاوه بر جلو انداختن فرد، موجب عقب افتاد سایرین هم میشود. باید قبول کنیم که شیوههای بسیار نوینی برای تقلب به وجود آمده که مسئولان از آن غافلند .گستره زمانی و مکانی برگزاری امتحانات نهایی چندده برابر آزمون سراسری بوده و جلوگیری از بروز تقلبات و تخلفات در سه مرحله پیش از آزمون، حین آزمون و پس از آزمون غیرممکن است. با توجه به اینکه تعداد حوزهها بالاست و آزمونها به طور متمرکز در یک حوزه برگزار نمیشود و برگزاری امتحانات در طول یک ماه صورت میگیرد، تأمین امنیت برگزاری امتحانات در مقایسه با کنکور که در چهار ساعت برگزار میشود، سختتر است و خب این بار تقلب در امتحانات مدرسه هم آسیبش به خیلیهای دیگر میرسد.
7- چهره بزککرده غول کنکور نباید گولمان بزند. نه این که برای ورود به برخی رشته های دانشگاهی نیاز به آزمون نباشد. ما هم معتقدیم بالاخره باید برای ورود به دانشگاه آزمون گرفته شود. اما درد جای دیگری است. درد این است که جوری از کنکور و دانشگاه و آن هم رشتههای خاص حرف نزنیم که نوجوان سیستان و بلوچستانی و بوشهری و تبریزی و مشهدی و... همه و همه فکر و ذکرشان بشود قبولی در رشتههایی محدود، آن هم در دانشگاهی خاص که اصولا در پایتخت هستند و موفقیت را اساس در همین مسیر ببینند. وگرنه این که داوطلبان بتوانند رشته باستانشناسی یا شناخت گیاهان اقیانوس آرام را بدون کنکور انتخاب کنند؛ کار بزرگی نیست. چراکه اساسا دانشآموز و نوجوان، آیندهاش را در گرو مشاغلی خاص که از اعتبار مادی و معنوی بالا در جامعه برخوردارند میداند. او حتی به معلمی هم دل نمیسپارد. با این که جمع کثیری از معلمان دارند او را برای موفقیت در کنکور راهنمایی میکنند. کاش به جای تغییر چهره غول کنکور، فکری به حال این همه بزرگشدن و اهمیت پیدا کردنش میکردیم. کاش دانشآموزانمان به جای شرکت در یک آزمون تستزنی و سپس انتخاب آیندهشان بر اساس یک عدد یعنی رتبهشان؛ از سال های ابتدایی مقطع متوسطه راهشان را پیدا میکردند و هر کسی فرصت داشت به سمت چیزی برود که علاقه و استعدادش در آن نهفته است.
حسین شکیبراد - سردبیر نوجوانه