همراهی با زنان سرپرست‌خانوار برای بازگشت به کانون‌خانواده

همراهی با زنان سرپرست‌خانوار برای بازگشت به کانون‌خانواده

طی سال‌های اخیر با رشد آمار زنان سرپرست خانوار مواجه بوده‌ایم؛ زنانی که به دلایل مختلف از جدایی و طلاق گرفته تا فوت همسر و حتی مجرد‌ماندن ناگزیر شده‌اند سرپرستی خود و چند نفر دیگر از اعضای خانواده‌شان را به دوش بکشند. حالا آمار طلاق بالا رفته و بر مبنای رشد آمار اعتیاد و آسیب‌های اجتماعی، با رشد آمار زنان سرپرست خانوار هم مواجه شده‌ایم. زنانی که هم خودشان آسیب‌دیده هستند و هم اگر مورد بی‌توجهی قرار بگیرند، در چرخه آسیب‌های اجتماعی قرار گرفته و با چالش‌های متعددی مواجه می شوند.

طبق تعریف مرکز آمار؛ زن سرپرست خانوار کسی است که امر سرپرستی به او اطلاق می‌شود و وظیفه و مسئولیت تامین معاش خانواده را دارد . با این تعریف سه میلیون و ۴۰۰ هزار زن سرپرست خانوار داریم. اما طبق تعریف پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان ، کسی که یارانه‌بگیر است یا همسر ندارد یا فوت‌شده یا طلاق گرفته یا ازدواج نکرده و از خانواده جدا شده است در این گروه قرار می گیرد. بنابراین تفاوت آماری حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفری میان داده‌های مرکز آمار و پایگاه رفاه ایرانیان وجود دارد. ۷۸۱۸ نفر از زنان سرپرست خانوار دچار معلولیت هستند. وضعیت سواد زنان سرپرست خانوار نیز نشان می‌دهد که نیمی از زنان سرپرست خانوار بی‌سواد هستند. یک‌سوم زنان سرپرست خانوار باسواد نیز دارای تحصیلات ابتدایی بودند.
بر این اساس و با توجه به سطح سواد یا معلولیت این زنان در عمل امکان توانمندسازی و اشتغال آنها فراهم نیست و نهادهای حمایتی و حاکمیتی موظفند به حمایت از آنها بپردازند. این گروه با عنایت به سن و سال‌شان شاید نتوانند دوباره ازدواج کنند و در کانون خانواده و تحت حمایت اعضای خانواده قرار بگیرند اما برای زنانی که در سنین پایین‌تر قرار دارند به طور یقین ازدواج و بازگشت به کانون خانواده یکی از اصلی‌ترین راهکارهایی است که می‌توان با پدیده زنان سرپرست خانوار مواجه شد. در این میان بدیهی است ازدواج مجدد این زنان نیاز به فرهنگسازی دارد و در این بین نقش نهادهای فرهنگی تاثیرگذار خواهد بود.

مهدی نیک‌ضمیر - گروه جامعه