سرقتهای سریالی 2خواهر برای آزادی برادر زندانی
دو خواهر برای تامین مهریه عروس خانواده و رد مال برادرشان با فریب کارگر یک فروشگاه از او خواستند پول خرید مشتریان را به حساب آنها واریز کند. با دستگیری دو خواهر، راز جیببری و کیفقاپیهای آنها نیز فاش شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، روزهای پایانی هفته گذشته زن جوانی با حضور نزد بازپرس کشیک دادسرای ناحیه 34 تهران از صاحب یک فروشگاه پروتئینی به اتهام سرقت شکایت کرد.
در جریان تحقیقات پلیسی معلوم شد او بعد از خرید از فروشگاه متوجه شده کارگر فروشگاه بهجای 900هزارتومان، 9میلیون تومان از حساب وی برداشت کرده است. به فروشگاه رفتم که صاحب آنجا مدعی شد شمارهحساب واریزی متعلق به او نیست. این درحالیاست که استعلام از بانک نشان داد حساب مورد نظر متعلق به شاگردمغازه است. شاگردمغازه دستگیر شد و در تحقیقات گفت: از یکسال قبل در این فروشگاه کار میکنم. زنی به نام شیوا مشتریمان بود که از پنج ماه پیش با او وارد رابطه عاشقانهای شدم و حتی میخواستم با او ازدواج کنم. وی یک روز دستگاه کارتخوانی را به من داد و خواست در نبود کارفرمایم پول مشتریان را به آن حساب واریز کنم که فریب خوردم و قبول کردم. در این مدت با کارتخوان او کارت میکشیدم اما او پولی به من نداد. در آخرین برداشت مبلغ را اشتباه زده و گرفتار شدم.
با اعتراف وی شیوا نیز بازداشت شد و به فریب او و طراحی سرقت از حساب مشتریان مغازه اعتراف کرد و معلوم شد خواهرش یلدا هم با او همدست بوده که او نیز بازداشت شد. در بازرسی از خانه آنها کیفهای زنانه و لوازم سرقتی کشف شد.
یلدا در تحقیقات گفت: پدرمان سالها قبل فوت شد و برادرمان هزینه زندگی ما را تامین میکرد. سه سال قبل هم او ازدواج کرد اما از دو سال پیش همسرش مهریه 120سکهای خود را اجرا گذاشت. همین باعث شد که برادرم از خانهها سرقت کند. چند بار به زندان افتاد و تعداد کمی از مهریه عروسمان را توانست بپردازد. از طرفی رد مال میلیاردی برادرم به شاکیان هم مانده بود. من و خواهرم برای پرداخت رد مالهایش و مهریه عروسمان در مترو، اتوبوس و بازار جیببری و کیفقاپی میکردیم. همچنین خواهرم به بهانه ازدواج کارگر یک فروشگاه را فریب داد و دستگاه کارتخوانی به او داد تا از آن کارت بکشد. این دو خواهر و شاگردمغازه پس از تحقیقات روانه زندان شدند.
در جریان تحقیقات پلیسی معلوم شد او بعد از خرید از فروشگاه متوجه شده کارگر فروشگاه بهجای 900هزارتومان، 9میلیون تومان از حساب وی برداشت کرده است. به فروشگاه رفتم که صاحب آنجا مدعی شد شمارهحساب واریزی متعلق به او نیست. این درحالیاست که استعلام از بانک نشان داد حساب مورد نظر متعلق به شاگردمغازه است. شاگردمغازه دستگیر شد و در تحقیقات گفت: از یکسال قبل در این فروشگاه کار میکنم. زنی به نام شیوا مشتریمان بود که از پنج ماه پیش با او وارد رابطه عاشقانهای شدم و حتی میخواستم با او ازدواج کنم. وی یک روز دستگاه کارتخوانی را به من داد و خواست در نبود کارفرمایم پول مشتریان را به آن حساب واریز کنم که فریب خوردم و قبول کردم. در این مدت با کارتخوان او کارت میکشیدم اما او پولی به من نداد. در آخرین برداشت مبلغ را اشتباه زده و گرفتار شدم.
با اعتراف وی شیوا نیز بازداشت شد و به فریب او و طراحی سرقت از حساب مشتریان مغازه اعتراف کرد و معلوم شد خواهرش یلدا هم با او همدست بوده که او نیز بازداشت شد. در بازرسی از خانه آنها کیفهای زنانه و لوازم سرقتی کشف شد.
یلدا در تحقیقات گفت: پدرمان سالها قبل فوت شد و برادرمان هزینه زندگی ما را تامین میکرد. سه سال قبل هم او ازدواج کرد اما از دو سال پیش همسرش مهریه 120سکهای خود را اجرا گذاشت. همین باعث شد که برادرم از خانهها سرقت کند. چند بار به زندان افتاد و تعداد کمی از مهریه عروسمان را توانست بپردازد. از طرفی رد مال میلیاردی برادرم به شاکیان هم مانده بود. من و خواهرم برای پرداخت رد مالهایش و مهریه عروسمان در مترو، اتوبوس و بازار جیببری و کیفقاپی میکردیم. همچنین خواهرم به بهانه ازدواج کارگر یک فروشگاه را فریب داد و دستگاه کارتخوانی به او داد تا از آن کارت بکشد. این دو خواهر و شاگردمغازه پس از تحقیقات روانه زندان شدند.