پرچم هزار و یک شیر

پرچم هزار و یک شیر

آیا مخالفت با «قانون اساسی» کشور ایران، می‌تواند، اجازه‌ بی‌احترامی به «پرچم» میهن را، صادر کند. اگر، فردی، یا گروهی، با همه ارزش‌های «انقلاب اسلامی»، ناسازگاری روحی و فکری، داشته باشد حق دارد «پرچم میهن» را در یک اجتماع سیاسی مخالفت‌جویانه، پاره کند، یا به آتش کینه‌ورزانه، بسوزاند!؟

به همه این پرسش‌ها با قاطعیت آسمانی، باید گفت: هرگز و هرگز. در جهان ارزش‌های تمدنی، هیچ بی‌ادبی و بی‌حرمتی‌ای به پای «بی‌ادبی به پرچم میهن» نمی‌رسد. 
اگر، سفری به گذشته و ایام پرهیجان روزهای سال پنجاه و هفت، بکنیم، با این‌که «خشونت» صددرصدی حکومت نظامی، وحشت‌زا و خون‌ریزانه بود؛ هیچ ایرانی‌ای به‌خود این اجازه را نداد؛ که در برابر دولت شاهنشاهی، به «پرچم ایران‌زمین» اهانت کند و چون زورش به قدرت حکومت نظامی نمی‌رسد، «پرچم» را، کتک بزند و فکر کند دارد، مبارزه می‌کند!
یا این‌که، در ماه محرم سال پنجاه‌وهفت، مردم حاکم خیابان‌های تهران شدند و قدرت آزادشده و بی‌پایان داشتند، هیچ پرچم کوچک و بزرگی، مورد بی‌احترامی قرار نگرفت و کتک نخورد. 
برای این‌که: «پرچم» نمایشگر حاکمیت و دولت نیست! «پرچم» همیشه، نمایشگر تمامیت یک تاریخ ملی، از آغاز تولد تا اکنون هست. بنابراین، «پرچم میهن»
از عصر «کوروش» تا ایران قدرتمند امروز را به تماشاگه همه چشم‌ها می‌برد و با صدای بلند «بی‌صدا»، فریاد برمی‌آورد، که همه قهرمانان، سربازان، عالمان، فیلسوفان و خدمت‌گزاران و جان‌نثاران ایران‌زمین، در اعماق ناپیدای من، نقش بسته و ثبت آسمانی شده است، تا شکل تاریخی و تحرک هویتی یک جامعه پرایمان و پرانگیزه را، برای دفاع از همه دستاوردهای حیاتی و انسانی و تمدنی خویش، به زمین و زمان، نشان دهد. 
امپراتور «کنستانتین»، که جامعه سیاسی «روم شرقی» را، در سرزمین ترکیه فعلی، تأسیس کرد؛ و «مسیحیت» را، دین رسمی حکومت روم شرقی، اعلام کرد، با وجود این‌که، امپراتوری بسیار با قدرت و «لشگر» بود؛ دو پرچم را، برای دو حکومت بزرگ روم، اتخاذ نکرد. همان پرچمی که در «ایتالیا»، در کاخ حکومت به نمایش گذاشته شده بود؛ در کاخ حکومتی «بیزانس» یا، «استانبول» کنونی، به نمایش گذاشت؛ تا «تاریخ روم» نصف نشود و دوشقه، نگردد. با این‌که، فاصله این دو کاخ و دو حاکمیت، بیش از هزار‌کیلومتر، بود! اما «پرچم» فقط یکی.
بنابراین، «پرچم»، پیش از این‌که، یک «حاکمیت» را، نمایش دهد؛ یک تاریخ پهناور پرتحول و یک دنیای پر از پیروزمندی‌ها و پیچ و خم‌های جانکاه را؛ نمایش می‌دهد؛ و به همین خاطر است، که در میدان‌های مسابقات بین‌المللی «برنده» یا «قهرمان»، در سایه‌ پرمهر «پرچم» ملی خویش، قرار می‌گیرد و بدان، افتخار؛ می‌فروشد.
پس، باید، گفت: «پرچم» ایران‌زمین، نسیم همیشه زنده و همیشه وزنده‌ یک «اراده» سربلندی طلب و مقتدری است که از هیچ «نیزه‌زار» و «دره‌های پر آزار»، نه می‌هراسد و نه عقب‌نشینی می‌کند؛ گاه، چونان لشگر آهوان، غزل‌خوان از دل دریای پرطپش تاریخ، حرکت می‌کنند، و گاه... چونان، لشگر «شیران» پرنفس؛ بی‌هیچ دلهره و ترسی، دژخویان همیشه دشمن را، به‌سوی قفس‌های زرین، سوق می‌دهند.
اگر، «پرچم ایران‌زمین» در نیم‌قرن گذشته، فقط، یک «شیر» داشت؛ اینک، با نقش «ا...» هزار و یک، «شیر» دارد. و در برابر پرچم هزار و یک «شیر» اعلی، جز سر خم کردن و فروتنانه سلام دادن، کار دیگری، شایسته نیست!

سینا واحد - نویسنده