قتل ناخواسته دوست در دعوای مستانه

قتل ناخواسته دوست در دعوای مستانه

پسر جوان که متهم است در یک دعوای مستانه مرتکب قتل شده در دادگاه مدعی شد ناخواسته باعث مرگ دوستش شده است.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از آخرین روزهای سال گذشته و با گزارش درگیری خونین چند پسر جوان در یکی از محله‌های قرچک در دستور کار پلیس قرار گرفت. با حضور مأموران در محل مشخص شد در این درگیری پسری جوان به نام علیرضا با ضربه چاقو مجروح و پس‌از انتقال به بیمارستان براثر شدت خون‌ریزی جان باخته است. با تحقیق از افراد حاضر در این درگیری مشخص شد که عامل این قتل پسری به نام میثم است که بازداشت شد. میثم در تحقیقات گفت‌: چند ماه قبل من و دو نفر از دوستانم در یک مغازه در حال ساندویچ خوردن بودیم که پسری به نام حسین به آنجا آمد و شروع به فحاشی کرد. یکی از دوستانم به نام اکبر به او اعتراض کرد و خواست به خانه برود. حسین همان شب بیهوش شد و پدرش از ما به خاطر کتک زدن پسرش شکایت کرد. قرار بود به این ادعا در دادگاه رسیدگی شود و حسین از علیرضا ــ مقتول ــ خواسته بود در دادگاه شهادت بدهد. روز حادثه با علیرضا قرار گذاشتم تا درباره شهادتش صحبت کنیم که صحبت‌های‌مان به درگیری کشید. من هم با چاقو ضربه‌ای به پای او زدم و فکر نمی‌کردم این ضربه باعث مرگش شود. دادسرای قرچک بعد از رسیدگی به هر دو پرونده با صدور کیفرخواست، آن را برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال کرد که متهمان در شعبه دوم دادگاه پای میز محاکمه قرار گرفتند.  ابتدای جلسه مادر مقتول برای قاتل پسرش درخواست قصاص کرد‌. حسین هم با طرح شکایت گفت: در ساندویچی بودیم که سه نفر مرا از مغازه بیرون بردند و دیگر چیزی نفهمیدم. رئیس دادگاه در ادامه از میثم خواست از خود دفاع کند که او بعد از قرار گرفتن در جایگاه گفت: «‌اتهام قتل را قبول دارم اما عمدی نبود. روز حادثه از سر کار به خانه آمدم و با دوستم مشروب خوردیم. با اکبر تماس گرفتم و خواستم سراغ علیرضا برویم و با او صحبت کنیم تا به دادگاه نرود و شهادت ندهد. وقتی اکبر آمد، با علیرضا تماس گرفتم. او در پارک محله بود که به آنجا رفتیم. علیرضا با دیدن من از دوستانش جدا شد و سمتم آمد. در حال صحبت بودیم که اکبر شروع به فحاشی کرد و دوستان علیرضا سمت ما آمدند. علیرضا یک سیلی به من زد و فکر کرد دروغ گفتم که برای صحبت آمده‌ام. من هم به او سیلی زدم و دست به یقه شدیم. در این لحظه دوستان او را دیدم که سمت ما می‌آمدند‌. دست‌شان چاقو بود. برای دفاع از خودم چاقویی که همراه داشتم را بیرون آوردم که همان لحظه دوستان علیرضا به ما رسیدند و او را هل دادند که روی من افتاد و چاقو در پایش فرو رفت.‌»
رئیس دادگاه سپس از متهم خواست صحنه ضربه به مقتول را بازسازی کند که او نحوه در دست داشتن چاقو و ضربه به مقتول را تشریح کرد. پس از بازسازی صحنه قتل، قاضی گفت: «بر‌اساس گزارش پزشکی قانونی چاقو از ناحیه کشاله وارد پا شده و در ادامه تیغه آن به حفره شکمی رسیده و باعث پارگی روده شده است. این گزارش با ادعای شما همخوانی ندارد. در تحقیقات مقدماتی چند بار به ضربه زدن به مقتول اعتراف کردید، الان چه می‌گویید؟»
متهم به قتل: قبول دارم که گفتم ضربه زدم‌. منظورم همین بود که الان گفتم. اگر می‌خواستم او را بزنم سر و صورتش را می‌زدم نه پایش را. 
رئیس دادگاه : قبول داری مشروب خوردی؟
متهم به قتل: بله. 
رئیس دادگاه : درباره شکایت حسین چه دفاعی داری؟
متهم به قتل:
حسین قبل از این‌که به ساندویچی بیاید دعوا کرده و لباسش پاره بود. ما ضربه‌ای به سرش نزدیم. فقط اکبر اعتراض کرد که اینجا زن و بچه رد می‌شوند فحش نده.
در ادامه دادگاه، دو متهم دیگر پرونده در جایگاه قرار گرفتند و با تکرار صحبت‌های میثم درباره حسین گفتند؛ ضربه‌ای به پسر نوجوان نزدیم که به خاطر آن به کما برود. پس از دفاعیات متهمان و و‌کلای آنها، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

پاسکاری اتهام در پرونده قتل 8 میلیاردی
دو مرد که به اتهام قتل مرد جوان بازداشت شده بودند، قتل را به گردن یکدیگر انداختند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، دو هفته قبل مردی از سوی شریکش که با وی اختلاف داشت در تهران ربوده و با شلیک گلوله کشته شد. قاتل و همدستش او را در بیابان‌های اطراف تهران دفن و هشت میلیارد تومان ارز دیجیتال او را سرقت کردند. ‌در ادامه جسد هم کشف شد. عصر دوشنبه چهاردهم آذر امسال با دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران همدست متهم در تهران بازداشت شد. متهمان پرونده دیروز در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران مورد تحقیقات قرار گرفتند. فرید متهم به قتل در ادعای جدید خود گفته بود قاتل نیست و همدستش که بازداشت شده قاتل است. اما فرشاد همدست او گفت: برای مقتول و فرید کار می‌کردم. یک روز فرید برایم تعریف کرد مقتول هشت میلیارد تومان ارزدیجیتال دارد و وسوسه سرقت آن را به جانم انداخت. آن روز سراغ شریک فرید رفته و او را ربوده و به ویلایی در دماوند بردیم. فرید با گلوله او را کشت، هشت میلیارد تومان ارز دیجیتالش را سرقت کرد و با هم جسد را دفن کردیم. قرار بود بابت این کار به من بیت‌کوین بدهد که سرم کلاه گذاشت. متهمان قتل را به گردن یکدیگر انداختند و در بازداشت به سر می‌برند. چون محل قتل دماوند بود پرونده برای ادامه رسیدگی به دادسرای آنجا ارسال شد.