تجربه 5مستند بلند در دنیای وحشی زاگرس

در گفت‌وگوی «جام‌جم» با فرشاد افشین‌پور، مستندساز بررسی شد

تجربه 5مستند بلند در دنیای وحشی زاگرس

فرشاد افشین‌پور از مستندسازان فعال در عرصه محیط‌زیست و حیات‌وحش است. افشین‌پور با مستندهایی که طی سال‌های اخیر ساخته به منبعی مهم برای پژوهشگران و محققان بدل شده است. او امسال با مستند بلند «دنیای وحشی زاگرس» در شانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت حضور دارد و درباره موضوع مستندش می‌گوید: «این فیلم سفری است برای دیدن کوه‌های شگفت‌انگیز و ملاقات با کسانی که در تمام زمان‌های سال تلاش می‌کنند تا در این کوهستان زندگی کنند و به نسل خود امتداد ببخشند». با فرشاد افشین‌پور در جام‌جم گفت‌وگویی درباره مستند دنیای وحشی زاگرس انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

با این‌که چند سالی است به واسطه درخشش چند مستند خاص به مستندهای حیات‌وحش و محیط‌‌زیست بیشتر بها داده می‌شود، اما در کل در این حوزه آثار کمی تاکنون تولید شده؛ چرا موضوع حیات‌وحش در منطقه زاگرس را برای ساخت مستند دنیای وحشی زاگرس انتخاب کردید؟  
من مستندساز حوزه حیات‌وحش هستم و دوست دارم در حوزه زیست‌محیطی فیلم بسازم. از سال 89 با مستندسازی در همین حوزه فعالیتم را شروع کردم و در نظر دارم این راه را ادامه دهم. چهار فیلم قبلی‌ام هم بلند بودند و در چهار جشنواره سینما حقیقت و سه جشنواره فیلم فجر حضور داشتند. جالب است بدانید تمام فیلم‌هایم را در حوزه زاگرس ساختم. دنیای وحشی زاگرس، حاصل تجربیاتی است که طی 10سال مستندسازی به‌دست آوردم. می‌توان گفت این کار به لحاظ محتوایی و دغدغه‌مندی به نوعی عصاره کارهای قبلی است، اما خلاقیت و نوآوری‌ای در این اثر وجود دارد که در کارهای قبلی نبوده. پس این مستند را کامل‌ترین اثرم می‌دانم که امیدوارم مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. این مستند بخشی از سیمای طبیعی و حیات‌وحش کوهستان زاگرس را به تصویر می‌کشد. 

رشته‌کوه زاگرس، گستره وسیعی دارد. از کرانه‌های دریاچه وان در جنوب شرقی ترکیه آغاز می‌شود و پس از گذشتن از استان‌هایی در ایران تا شمال عراق امتداد می‌یابد. برای ساخت این مستند به ترکیه و عراق هم سفر کردید؟
بله، کوهستان زاگرس در سه کشور گسترده است. طول آن چیزی معادل 1700کیلومتر است و از 8هشت استان ایران عبور می‌کند. این وسعت، کار ما را برای پرداخت به موضوع و فیلمبرداری سخت می‌کرد. مثلا برای ورود به کشورهای دیگر با چالش‌هایی روبه‌رو بودیم و بعد مکان اذیت‌مان می‌کرد و همین مسأله باعث طولانی شدن روند فیلمبرداری شد. این کوهستان یکی از 10کوهستان برجسته و مهم دنیا به لحاظ زمین‌شناسی و از ارزشمندترین کوهستان‌های جهان به لحاظ اقتصادی است. چون عظیم‌ترین منابع نفتی و معادن را در اختیار دارد. همچنین به لحاظ تاریخی در هزاره سوم، دوم و اول قبل از میلاد دامنه‌های شرقی و غربی این رشته‌کوه و زاویه جنوب غربی ایران یکی از مراکز مهم تجمع اقوام گوناگون در جهان بوده ‌است که دارای نژادی مشترک، فرهنگ و تمدنی مشابه با حکومت‌های تقریبا مهم بوده‌اند که در رأس آنها ایلام قرار داشت. همچنین نیمه‌شمالی رشته‌کوه زاگرس در دوره ایران باستان محل زندگی مادها بوده‌است. هرچند وسعت جنگل‌های این رشته‌کوه نسبت به گذشته کاهش یافته، اما همچنان گونه‌های گیاهی و جانوری کمیاب و بعضا در حال انقراض را در خود جای داده‌ است. درضمن طول این کوهستان با چین‌خوردگی‌هایی که دارد از فضا و کره ماه نیز قابل تشخیص است. تمام مواردی که ذکر کردم زیستگاه جنگلی زاگرس را به یکی از مهم‌ترین مناطقی تبدیل کرده که نقش بسزایی در معرفی حیات‌وحش و جاذبه‌های طبیعی دارد. 

از نظر شما، جایگاه پژوهش در مستندهایی که با یک روند طبیعی و سیال زندگی روبه‌رو هستند، کجاست؟
این مستند را کلا بر مبنای پژوهش ساختیم. پژوهش درباره کوهستان‌ها خیلی مشکل است و به همین علت منابع تخصصی در این باره کم است. بنابراین وقتی من یا مستندساز دیگری فیلمی با این محوریت می‌سازد برای آیندگان هم می‌تواند به عنوان یک مرجع مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد. از نظر من چنین مستندهایی یعنی پژوهش. به همین دلیل همواره معتقدم پژوهش پیش‌شرط اصلی در مستندسازی است. زیرا مستندسازی معمولا عرصه کاوش و اکتشاف است.

همان‌طور که گفتید مستندهای حیات‌وحش گنجینه بسیار مهمی محسوب می‌شوند. سینماگران فعال در این حوزه با انواع مشکلات کوچک و بزرگ که از جمله مهم‌ترین آنها مشکلات مالی است، اثری را تولید می‌کنند. فکر می‌کنید سینمای مستند تا چه اندازه باید مورد توجه و‌ حمایت سازمانی از نظر تخصیص بودجه قرار بگیرد؟
برآورده هزینه تولید یک مستند اصلا قابل پیش‌بینی نیست. چون در طول کار هر لحظه ممکن است بر اثر سانحه‌ای در طبیعت، قسمتی یا تمام تجهیزات از بین برود یا اتفاقی برای مستندساز و گروهش بیفتد. خاطرم هست سال 90 یک هواپیمای سبک اجاره کرده بودیم که بتوانیم فیلمبرداری هوایی برای اولین مستندم را انجام دهیم. در آخرین لحظات فیلمبرداری این هواپیما با مشکلی فنی مواجه شد و سقوط کردیم. بر اثر همان سانحه پای راستم شکست و در جراحی 52سانت پلاتین داخل پایم گذاشتند. خلبان هواپیما هم دچار شکستگی از ناحیه دنده‌ها شد و بعد از 11سال همچنان با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. می‌خواهم بگویم مستندساز به لحاظ جسمانی دائم در معرض خطر است. از سوی دیگر مستند حیات‌وحش خیلی ابزار محور است و مثل مستند اجتماعی نیست که به دلیل جذابیت موضوع با یک هندی کم یا حتی موبایل و دوربین در دست ساخته شود. مستند حیات‌وحش ملزومات زیادی نیاز دارد و پروژه بسیاری گرانی است. مستند حیات‌وحش ایران هم اگر می‌خواهد به بقای خود ادامه دهد باید به ابزارهای جدید دسترسی داشته باشد و خودش را به‌روز نگه دارد. نکاتی که ذکر کردم از جمله مخاطراتی که مستندساز یک عمر با آنها دست به گریبان است. کسی که می‌خواهد مستندسازی کند باید یکسری از مسائل را پیشاپیش برای خود حل کند و احتمال بالای بروز خطر و اتفاق را در حین کار بدهد. البته در کنار این سختی‌ها پایان کار یک مستند شیرینی وصف ناشدنی ای برای سازندگانش دارد. 

مستند دنیای وحشی زاگرس چه تاثیری روی جامعه می‌گذارد؟
این‌گونه مستندها چند کارکرد دارند. اولا با نمایش پتانسیل و ظرفیت‌های یک منطقه می‌توان افکارعمومی و سرمایه‌گذاری را نسبت به آن منطقه جلب کرد. مثلا وقتی مخاطب زوایای مختلف طبیعی و حیات‌وحش زاگرس را می‌بیند بیشتر راجع به آن تحقیق می‌کند و متوجه می‌شود از بین بردن یک گونه گیاهی ممکن است کل اکوسیستم را از بین ببرد. همچنین ساخت این‌گونه مستندها به نوعی تشکر و قدردانی از داده‌های الهی هم هست. چرا که مستندهایی که درباره طبیعت و حیات‌وحش است به نوعی به مخاطب یادآوری می‌کند داده‌های خداوند قابل شمارش نیست. پیغام اصلی‌ مستند دنیای وحشی زاگرس هم همین هشدار همیشگی است که چه خطری زمین و موجودات دیگرش را تهدید می‌کند و ما انسان‌ها چگونه می‌توانیم در حفظ آن بکوشیم. 

مهجوریت مستندهای حیات‌وحش
برای مستندسازان مرجعی بالاتر از سینما حقیقت وجود ندارد. دیگر جشنواره‌ها که طی سال برگزار می‌شوند توجه عمده‌ای روی فیلم‌های مستند ندارند و تبعیض بارزی روی فیلم‌های مستند و فیلم‌های داستانی قائل می‌شوند. جشنواره سینما حقیقت برای مستندسازان امید و انگیزه است که نه تنها موجب تقویت مستندسازی در کشور می‌شود، بلکه خود مستندسازان را هم حمایت می‌کند که حتی تا حد فراملی هم برسند. بنابراین جشنواره سینما حقیقت و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یعنی محلی که تمام تصمیمات درباره مستندسازی در ایران در آنجا گرفته می‌شود. امیدوارم بخش مستندهای حیات‌وحش که از سال 93 تا امروز از جشنواره سینما حقیقت حذف شده مجدد احیا شود و کنار دیگر بخش‌ها به فعالیت خود ادامه دهد. همچنین این بخش داوران مخصوص به خود را داشته باشد. چون کسانی که در حوزه‌های دیگر کار کرده‌اند و تخصص خاصی در زمینه حیات‌وحش ندارند، نمی‌توانند این بخش را داوری کنند. در کنار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، تلویزیون هم رسالت خاص خودش را در این حوزه دارد و باید به مستندهای حیات‌وحش نگاه ویژه‌ای داشته باشد تا این مستندها از مهجور بودن بیرون بیایند و در پایان از تمام عواملی که در ساخت دنیای وحشی زاگرس با جدیت در کنارم بودند، تشکر می‌کنم.   

 ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر