درباره آداب جوانی کردن که به درد آینده نه چندان دورمان میخورد
جوانی کجایی که...
بعضیها در برابر هر گندهکاری که بالا میآورند یک جمله تکراری دارند «آدم باید جوانیاش رو بکنه» و اوضاع وقتی بدتر میشود که والدین طرف نقل زبانشان این بوده است که «ما که جوانی نکردیم» و گاهی از اوقات با بیان همین یک جمله مجوز هر کاری را به فرزند خود میدهند.
سر آخر همه اینها با یکدیگر جمع میشوند و طرف دست به هر کاری دلش میخواهد میزند و حتی کار بعضی از دوستان به حدی بیخ پیدا میکند که بعضی اوقات زندگی و عمر و سرمایه دیگران را هم تلف میکنند. تمام اینها را گفتم برسم به این که در نوجوانه این هفته به بحث مهم جوانی کردن پرداختیم. میخواهیم از سیر تا پیاز این مسأله را بهصورت کلی و یک جاهایی بهصورت جزئی نگاهی بیندازیم و ببینیم اوضاع چه جوره... جوانی کردن خوبه یا بد؟ درسته یا غلط؟ اصلا این همه از جوانی کردن و جوانی نکردن صحبت میکنند، این جوانی کردن چی هست؟
جوانی چیست؟
جوانی یکی از آن اصطلاحاتی است که تعاریف متفاوتی برای آن ارائه میشود. از اعداد و ارقام متفاوتی که پزشکان میگویند تا مواردی که جامعهشناسان و روانشناسان سر آن بحث میکنند و چیزهایی که سازمانهای جهانی به آن اعتقاد دارند. اما عموم مردم یک فرد بین 18 تا 35 یا 40 سال را فرد جوان میدانند. این دوره که همراه با مستقل شدن فرد بوده از اهمیت بالایی برخوردار است. جامعهشناسان بر این باورند که افراد در این دوره از زندگی بالاترین سطح کارایی اجتماعی، فردی و اقتصادی را تجربه میکنند. هر چند که همیشه یکسری استثنا هم وجود دارد. اما داستان جوانی کردن کمی متفاوت است. در این مورد بین روانشناسان و سایر متخصصان این حوزه و عموم مردم اختلافنظر وجود دارد. مردم کوچه و بازار بر این باورند که جوانی کردن به این معناست که ما بدون غم و غصه و احساس مسئولیت کاری کنیم که در لحظه برای ما سرشار از احساس لذت و شادی و فرحبخش باشد اما متخصصان میگویند که جوانی کردن باید همراه با کسب مهارت، آغاز فعالیتهای اقتصادی و ارزشآفرینی باشد. البته که در تمام اینها باید از تفریح و استفاده از انرژی زیاد دوره جوانی برای خوشگذرانی هم استفاده کرد.
جوانی کردن؛خوب، بد، زشت
برای این مسأله میتوان رویکرد 90 درصد از خانواده و والدین ایرانی را به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته اول که بر این اعتقادند که جوانی کردن آن هم به تعریف عام، اصل و اساس زندگی یک فرد جوان است. این دسته از خانوادهها هر چند که درصد کمی از جامعه را تشکیل میدهند اما نمود تفکر آنها بهشدت در جاهای متفاوت نمایان است.
دسته دوم که حجم عظیمی از خانوادههای ایرانی را تشکیل میدهند این نظر را دارند که شما در این سن بههیچ عنوان نباید ذرهای از انرژی خود را در راستای تفریح کردن یا بهطور کلی زندگی کردن خرج کنید. این دسته از خانوادهها قبل از آغاز پروسه کنکور، بچه را در 500 کلاس متفاوت ثبتنام میکنند، در دوره کنکور او را قرنطینه میکنند و در دوران پساکنکور او را مجبور میکنند که تا سر حد مرگ درس بخواند و دکترای خودش را بگیرد. اما بهطور کلی و با توجه به تمام جوانب موجود، جوانی کردن میتواند خوب، بد یا زشت باشد. اگر شما از انرژی و نیروی محرکه خودتان در راستای پیشرفت و ارزشآفرینی استفاده کنید، به صورت خوب جوانی کردهاید. البته حواستان باشد انجام تفریحهای سالم و خوشگذرانیهای بدون آسیب هم خودش یک ارزشآفرینی است اما اگر همین کار را با جهت سو انجام دادید و با خوشگذرانی به زندگی فعلی و آینده خود گند زدید، یعنی دارید از جنبه بد جوانی کردن استفاده میکنید. اجازه ندهید که این اصطلاح معروف تمام زندگی و توانتان را هدر بدهد و دسته سوم دوستانی هستند که زشت جوانی میکنند. این عزیزان با جوانیکردنشان به این و آن آسیب میزنند و در نهایت دوره زشتی در دفتر زندگی خود بهجا میگذارند.
تا کی میتوانیم جوانی کنیم؟
پژوهشهای متعددی ثابت کرده است که به مرور زمان هورمونها و ناقلهای عصبی مربوط به درک احساس لذت و شادی در انسان کاهش پیدا میکند یا به بیان دیگر سختتر درک و پردازش میشود. برای همین است که اگر شما در این سن از یک فعالیت لذت ببرید، 10 سال دیگر کمتر از آن لذت میبرید. اما این جمله به این معنا نیست که شما قرار است با افزایش سن دیگر از زندگی خودتان لذت نبرید.اما اگر بخواهیم به تعریف علمی جوانی کردن بپردازیم باید بگوییم که در دوران جوانی مغز انسان، تواناییهای فیزیکی و روحی و روانیاش در بهترین حالت خود قرار دارد. متخصصان علوم و اعصاب تا سالها پیش بر این اعتقاد بودند که با افزایش سن انسان به مرور زمان امکان بهوجود آمدن مسیرهای جدید عصبی از بین میرود و این به این معناست که فرد دیگر توانایی یادگیری ندارد اما امروزه مشخص شده این گزاره کاملا غلط است. شما با افزایش سن هم میتوانید یادگیری داشته باشید یا در مواردی که قبلا آموختهاید، بتوانید پیشرفت کنید اما با این تفاوت که در دوران جوانی سرعت و توانایی بیشتری دارید.
چه کارهایی جوانی کردن حساب میشود؟
برای این که بدانیم چه کاری جوانی کردن حساب میشود و چه کاری جوانی کردن نیست باید به یکسری چیزها دقت کنیم. اول اینکه آیا این کار ما به ذات درست است یا نه؟ کار به این نداشته باشید که چقدر آن عمل برای شما مفید است. به صرف خوب و بد بودنش توجه کنید و بس. دوم اینکه آیا این کار تاثیر مثبتی در من دارد یا نه؟ اگر من باشم ترجیح میدهم کاری که انجام میدهم بر من یا دیگران یک تاثیری داشته باشد. یعنی کار روی یکی از جنبههای زندگی من تاثیر مستقیم و مثبت داشته باشد. بعد از آن کارهایی را دوست دارم که برای من حالت خنثی داشته باشد. این دسته از کارها همان دسته چیزهایی است که خیرشان به ما نمیرسد اما برای ما شر هم نمیسازد و در نهایت اگر کاری بود که عملکرد و تاثیر آن منفی بود باید از آن دوری کنیم. تفاوت درست بودن با مفید بودن در این است که کار درست میتواند برای من تاثیر چندان مشهودی نداشته باشد. برای مثال کمک کردن به یکی از اعضای خانواده شاید روی زندگی فعلی من تاثیر چندان واضحی نداشته باشد اما کار درستی است. از طرفی شاید تاثیر دروغ گفتن روی زندگی و عملکرد روزمره من مشخص نباشد و تا جایی هم برای من سود داشته باشد اما قطعا کار بد و مضری است. یادتان باشد این دو مورد باید در موازات یکدیگر قرار بگیرند تا اینکه در جهت مخالف یکدیگر باشند.
خط قرمز
حالا که این همه در مورد جوانی کردن بحث کردیم باید ببینیم تا کجا و کی میشود جوانی کرد. ما انسانها بعد از ورود به اجتماع شروع کردیم به کشیدن یکسری خطقرمز برای خودمان... این خطقرمزها بهواسطههای گوناگون ایجاد شد. از مذهب گرفته تا فرهنگ و سنت و اخلاق که به تقریب شالوده تمام اولویتبندیها و قوانین اجتماعی است.
این خطقرمزها یک روی شخصی هم دارد. یعنی فرهنگ فردی فرد، شخصیت، عقاید و جهانبینی هم روی وسعت و پررنگ و کمرنگ بودن این خطها تاثیر دارد. برای همین است که رویکرد هرکس در زندگی با رویکرد فرد دیگر متفاوت است. در یک سری از آدمها این فرهنگ آنقدر گسترش پیدا میکند و گاهی اوقات غنی میشود که کمکم تبدیل به فرهنگ عمومی میشود. اگر روزی برای شما سؤال شد که آیا این کار من درست است یا نه، بهتر است این سؤالها را از خودتان بپرسید:
آیا این کار با عقاید مذهبی من منافات دارد؟
اگر کسی مشابه این کار را با من انجام بدهد(در حق من انجام بدهد)؛ من ناراحت میشوم؟
اگر من این کار را انجام بدهم، بعدا میتوانم آن را به بقیه بگویم یا از آن خجالت میکشم؟
آیا این کار برای من یا عامه مردم منفعتی دارد؟
این سؤالها در تضاد با یکدیگر قرار نمیگیرند و باید از آنها مانند یک دستگاه غربالگری استفاده کرد. در هر مرحله که جواب ما مطلوب نبود، آن مورد حذف میشود.
جون فدای جوانی
اگر شما هم یادتان باشد تا چند سال پیش دم چهارشنبهسوری که میشد همهجا این جمله دیده میشد «یک لحظه لذت یک عمر پشیمانی». این روزها داستان جوانی کردن هم همین شده است. خیلیها هستند که با این جمله تمام کارهای خود را توجیه میکنند. نکتهای که باید همیشه یادمان بماند، این است که جوانی کردن به معنای خراب کردن آینده خود انسان یا دیگران نیست. برای مثال بد و سریع رانندگی کردن، جوانی کردن حساب نمیشود. این کار به صرف زندگی خودمان یا یک فرد دیگر را به خطر میاندازد. همچنین مصرف انواع و اقسام مواد دخانی و مخدر و مشروبات الکلی ازجمله کارهایی است که نه تنها جوانی کردن نیست بلکه تباه کردن زندگی خودمان و گاهی اوقات دیگران است. بنابرین باید خیلی مراقب این باشید که جان خودتان را فدای جوانی کردن نکنید. پس نزدیک چهارشنبهسوری ما هم به شما میگوییم که منهای همهچیز و همهکس برای جوانی کردن کارهای خیلی زیادی به جز تلف کردن وقت و انرژی دوران جوانی و خراب کردن آینده شخصی و اجتماعی وجود دارد... بگردید دنبال کارهای خوب و درست...
امیرعلی حبیبی
جوانی چیست؟
جوانی یکی از آن اصطلاحاتی است که تعاریف متفاوتی برای آن ارائه میشود. از اعداد و ارقام متفاوتی که پزشکان میگویند تا مواردی که جامعهشناسان و روانشناسان سر آن بحث میکنند و چیزهایی که سازمانهای جهانی به آن اعتقاد دارند. اما عموم مردم یک فرد بین 18 تا 35 یا 40 سال را فرد جوان میدانند. این دوره که همراه با مستقل شدن فرد بوده از اهمیت بالایی برخوردار است. جامعهشناسان بر این باورند که افراد در این دوره از زندگی بالاترین سطح کارایی اجتماعی، فردی و اقتصادی را تجربه میکنند. هر چند که همیشه یکسری استثنا هم وجود دارد. اما داستان جوانی کردن کمی متفاوت است. در این مورد بین روانشناسان و سایر متخصصان این حوزه و عموم مردم اختلافنظر وجود دارد. مردم کوچه و بازار بر این باورند که جوانی کردن به این معناست که ما بدون غم و غصه و احساس مسئولیت کاری کنیم که در لحظه برای ما سرشار از احساس لذت و شادی و فرحبخش باشد اما متخصصان میگویند که جوانی کردن باید همراه با کسب مهارت، آغاز فعالیتهای اقتصادی و ارزشآفرینی باشد. البته که در تمام اینها باید از تفریح و استفاده از انرژی زیاد دوره جوانی برای خوشگذرانی هم استفاده کرد.
جوانی کردن؛خوب، بد، زشت
برای این مسأله میتوان رویکرد 90 درصد از خانواده و والدین ایرانی را به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته اول که بر این اعتقادند که جوانی کردن آن هم به تعریف عام، اصل و اساس زندگی یک فرد جوان است. این دسته از خانوادهها هر چند که درصد کمی از جامعه را تشکیل میدهند اما نمود تفکر آنها بهشدت در جاهای متفاوت نمایان است.
دسته دوم که حجم عظیمی از خانوادههای ایرانی را تشکیل میدهند این نظر را دارند که شما در این سن بههیچ عنوان نباید ذرهای از انرژی خود را در راستای تفریح کردن یا بهطور کلی زندگی کردن خرج کنید. این دسته از خانوادهها قبل از آغاز پروسه کنکور، بچه را در 500 کلاس متفاوت ثبتنام میکنند، در دوره کنکور او را قرنطینه میکنند و در دوران پساکنکور او را مجبور میکنند که تا سر حد مرگ درس بخواند و دکترای خودش را بگیرد. اما بهطور کلی و با توجه به تمام جوانب موجود، جوانی کردن میتواند خوب، بد یا زشت باشد. اگر شما از انرژی و نیروی محرکه خودتان در راستای پیشرفت و ارزشآفرینی استفاده کنید، به صورت خوب جوانی کردهاید. البته حواستان باشد انجام تفریحهای سالم و خوشگذرانیهای بدون آسیب هم خودش یک ارزشآفرینی است اما اگر همین کار را با جهت سو انجام دادید و با خوشگذرانی به زندگی فعلی و آینده خود گند زدید، یعنی دارید از جنبه بد جوانی کردن استفاده میکنید. اجازه ندهید که این اصطلاح معروف تمام زندگی و توانتان را هدر بدهد و دسته سوم دوستانی هستند که زشت جوانی میکنند. این عزیزان با جوانیکردنشان به این و آن آسیب میزنند و در نهایت دوره زشتی در دفتر زندگی خود بهجا میگذارند.
تا کی میتوانیم جوانی کنیم؟
پژوهشهای متعددی ثابت کرده است که به مرور زمان هورمونها و ناقلهای عصبی مربوط به درک احساس لذت و شادی در انسان کاهش پیدا میکند یا به بیان دیگر سختتر درک و پردازش میشود. برای همین است که اگر شما در این سن از یک فعالیت لذت ببرید، 10 سال دیگر کمتر از آن لذت میبرید. اما این جمله به این معنا نیست که شما قرار است با افزایش سن دیگر از زندگی خودتان لذت نبرید.اما اگر بخواهیم به تعریف علمی جوانی کردن بپردازیم باید بگوییم که در دوران جوانی مغز انسان، تواناییهای فیزیکی و روحی و روانیاش در بهترین حالت خود قرار دارد. متخصصان علوم و اعصاب تا سالها پیش بر این اعتقاد بودند که با افزایش سن انسان به مرور زمان امکان بهوجود آمدن مسیرهای جدید عصبی از بین میرود و این به این معناست که فرد دیگر توانایی یادگیری ندارد اما امروزه مشخص شده این گزاره کاملا غلط است. شما با افزایش سن هم میتوانید یادگیری داشته باشید یا در مواردی که قبلا آموختهاید، بتوانید پیشرفت کنید اما با این تفاوت که در دوران جوانی سرعت و توانایی بیشتری دارید.
چه کارهایی جوانی کردن حساب میشود؟
برای این که بدانیم چه کاری جوانی کردن حساب میشود و چه کاری جوانی کردن نیست باید به یکسری چیزها دقت کنیم. اول اینکه آیا این کار ما به ذات درست است یا نه؟ کار به این نداشته باشید که چقدر آن عمل برای شما مفید است. به صرف خوب و بد بودنش توجه کنید و بس. دوم اینکه آیا این کار تاثیر مثبتی در من دارد یا نه؟ اگر من باشم ترجیح میدهم کاری که انجام میدهم بر من یا دیگران یک تاثیری داشته باشد. یعنی کار روی یکی از جنبههای زندگی من تاثیر مستقیم و مثبت داشته باشد. بعد از آن کارهایی را دوست دارم که برای من حالت خنثی داشته باشد. این دسته از کارها همان دسته چیزهایی است که خیرشان به ما نمیرسد اما برای ما شر هم نمیسازد و در نهایت اگر کاری بود که عملکرد و تاثیر آن منفی بود باید از آن دوری کنیم. تفاوت درست بودن با مفید بودن در این است که کار درست میتواند برای من تاثیر چندان مشهودی نداشته باشد. برای مثال کمک کردن به یکی از اعضای خانواده شاید روی زندگی فعلی من تاثیر چندان واضحی نداشته باشد اما کار درستی است. از طرفی شاید تاثیر دروغ گفتن روی زندگی و عملکرد روزمره من مشخص نباشد و تا جایی هم برای من سود داشته باشد اما قطعا کار بد و مضری است. یادتان باشد این دو مورد باید در موازات یکدیگر قرار بگیرند تا اینکه در جهت مخالف یکدیگر باشند.
خط قرمز
حالا که این همه در مورد جوانی کردن بحث کردیم باید ببینیم تا کجا و کی میشود جوانی کرد. ما انسانها بعد از ورود به اجتماع شروع کردیم به کشیدن یکسری خطقرمز برای خودمان... این خطقرمزها بهواسطههای گوناگون ایجاد شد. از مذهب گرفته تا فرهنگ و سنت و اخلاق که به تقریب شالوده تمام اولویتبندیها و قوانین اجتماعی است.
این خطقرمزها یک روی شخصی هم دارد. یعنی فرهنگ فردی فرد، شخصیت، عقاید و جهانبینی هم روی وسعت و پررنگ و کمرنگ بودن این خطها تاثیر دارد. برای همین است که رویکرد هرکس در زندگی با رویکرد فرد دیگر متفاوت است. در یک سری از آدمها این فرهنگ آنقدر گسترش پیدا میکند و گاهی اوقات غنی میشود که کمکم تبدیل به فرهنگ عمومی میشود. اگر روزی برای شما سؤال شد که آیا این کار من درست است یا نه، بهتر است این سؤالها را از خودتان بپرسید:
آیا این کار با عقاید مذهبی من منافات دارد؟
اگر کسی مشابه این کار را با من انجام بدهد(در حق من انجام بدهد)؛ من ناراحت میشوم؟
اگر من این کار را انجام بدهم، بعدا میتوانم آن را به بقیه بگویم یا از آن خجالت میکشم؟
آیا این کار برای من یا عامه مردم منفعتی دارد؟
این سؤالها در تضاد با یکدیگر قرار نمیگیرند و باید از آنها مانند یک دستگاه غربالگری استفاده کرد. در هر مرحله که جواب ما مطلوب نبود، آن مورد حذف میشود.
جون فدای جوانی
اگر شما هم یادتان باشد تا چند سال پیش دم چهارشنبهسوری که میشد همهجا این جمله دیده میشد «یک لحظه لذت یک عمر پشیمانی». این روزها داستان جوانی کردن هم همین شده است. خیلیها هستند که با این جمله تمام کارهای خود را توجیه میکنند. نکتهای که باید همیشه یادمان بماند، این است که جوانی کردن به معنای خراب کردن آینده خود انسان یا دیگران نیست. برای مثال بد و سریع رانندگی کردن، جوانی کردن حساب نمیشود. این کار به صرف زندگی خودمان یا یک فرد دیگر را به خطر میاندازد. همچنین مصرف انواع و اقسام مواد دخانی و مخدر و مشروبات الکلی ازجمله کارهایی است که نه تنها جوانی کردن نیست بلکه تباه کردن زندگی خودمان و گاهی اوقات دیگران است. بنابرین باید خیلی مراقب این باشید که جان خودتان را فدای جوانی کردن نکنید. پس نزدیک چهارشنبهسوری ما هم به شما میگوییم که منهای همهچیز و همهکس برای جوانی کردن کارهای خیلی زیادی به جز تلف کردن وقت و انرژی دوران جوانی و خراب کردن آینده شخصی و اجتماعی وجود دارد... بگردید دنبال کارهای خوب و درست...
امیرعلی حبیبی
تیتر خبرها