تحلیل سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از اغتشاشات پاییز1401در گفت وگو با «جام پلاس»
بازی رسانهای با نارضایتی مردم
رفع تنشها در عرصههای سیاسی یکی از ملزومات دنیای کنونی و خواسته اساسی مردم از دولتهاست زیرا اعتمادسازی در میان ملتها و دولتهای دوست علاوه بر توسعه سیاسی میتواند به گشایشهای اقتصادی هم بینجامد. البته اتخاذ سیاست دوستی و تعامل با دولتها، تناقضی با ایستادن بر آرمانها ندارد و نباید آن را به لبخند به دشمنان قسم خورده تعبیر و عزت و مصالح ملی را فدای آن کرد؛ موضوع مذاکرات برجام از اقدامات دستگاه دیپلماسی - که مردم از دو منظر شاهد آن هستند- نسخه اول مربوط به دولت تدبیر و امید بود که نتیجهاش امید واهی دولتمردان به وعدههای آمریکا بود که نهایتا با پاره کردن برجام و خروج آمریکا از آن به بنبست رسید و حالا با رویکرد جدیدی در دولت سیزدهم مورد پیگیری قرار گرفته و احیای برجام به موازات سایر ماموریتهای دولت پیگیری میشود.
مدتهای مدیدی است که طرح ممنوعیت انتخاب یا انتصاب مقامات و مدیران دارای تابعیت دوگانه در مجلس و به طور ویژه در کمیسیون امنیت ملی مطرح است، در نهایت روند این ماجرا به کجا رسیده است؟
از سالهای گذشته طرحی توسط برخی نمایندگان در مجلس مطرح بود تا با استناد به آن شرایط انتصاب افرادی که تابعیت غیرایرانی یا تابعیت مضاعف دارند، در مناصب حساس کشوری با برخی ملاحظات همراه باشد...این نظارت درحالحاضر از دو روش انجام میشود؛ یکی بحث استعلاماتی که برای انتصاب افراد در مشاغل حساس وجود دارد و دیگری مربوط به قانونی است که در مجلس مصوب شده است.البته توجه به این نکته ضرورت دارد که این قوانین مربوط به فرآیند عمومی مدیریتی است، چرا که برخی افراد ایرانی که تابعیت مضاعف خارجی گرفتند از تخصصهای ویژهای برخوردار هستند و ممکن است کشور برای انجام برخی امور به آنها نیاز داشته باشد. بهرهبرداری از این افراد در مواد 989 و 982 طرح اصلاحی مورد توجه قرار گرفته است و طبق آن، افراد دوتابعیتی با صلاحدید مقام ارشد دستگاهی و با در نظر گرفتن شرایطی میتوانند با مجموعههای دولتی همکاری کنند. نکته کلیدی این است که بهرغم حساسیتی که در تعهد ملی و بهکارگیری افراد دوتابعیتی داریم اما در عین حال راه را برای حضور این افراد در تخصصها مختلف نبستهایم.
پس میتوان گفت برای دوتابعیتیها رفع محدودیت وجود دارد؟
بسته به درخواست و اعلام نیاز دستگاههای حاکمیتی این موضوع قابل پیگیری است.
اخیرا دیداری با دبیر شورایعالی امنیت ملی داشتید، درخصوص جزئیات این دیدار و تعاملات بین مجلس و شورای امنیت ملی بفرمایید؟
این جلسه بعد از گذشت چند هفته از انتصاب آقای احمدیان در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی تشکیل شد و تبادلنظر و طرح دیدگاههای کلی برای نحوه همکاری مورد گفتوگو قرار گرفت...یکی از موضوعات کلیدی مطرح شده در این جلسه توجه به جایگاه قانونی مجلس، بیان اهمیت قوانینی که مجلس در حوزه امنیتی وضع کرده است و ضرورت تنقیح قوانین بود که دبیر شورایعالی امنیت ملی مطرح کردند. اینکه باید متقن عمل کنیم و با برخی قانونگذاریها دستوپای مردم و حاکمیت را برای اداره امور نبندیم. عناوین زیادی از قانون داریم و نقد وارد به روند قانونگذاری در کشور است. عناوین قانونی ما بیش از 12هزار قانون است. برخی از اینها کهنه شده و مناسب شرایط روز نیست و نیازمند اصلاح است که به این فرآیند تنقیح قوانین میگویند.
تحلیل و نظر شما درباره حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم بهخصوص اقدامات انجام شده در زمینه تقویت دیپلماسی همسایگی چیست؟
دولت سیزدهم چند محور را در حوزه دیپلماسی دنبال میکند که یکی از آنها تقویت همکاری با همسایگان در چارچوب سیاست همسایگی است. من فکر میکنم دولت در این مسیر گامهای مؤثری را برداشته که از جمله آنها میتوان به تقویت همکاری با کشورهای آسیای میانه اشاره کرد که در ماههای ابتدایی فعالیت دولت صورت گرفت. آسیای میانه یکی از ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی تمدن ایران است که کمی مغفول مانده بود. توسعه روابط با تاجیکستان کشور همزبان ما شاهد مثال این قضیهای است که روابط سطح پایینی با کشورمان داشت و موضوعات مختلف تبدیل به چالش میشد که از جمله آنها میتوان به مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای اشاره کرد. مجموعا میخواهم عرض کنم دولت در تحقق سیاست همسایگی گامهای روبهجلو و مثبتی را برداشته که دستاوردهای زیادی برای کشور داشته است. بنابراین میتوان گفت با توجه به دیپلماسی همسایگی، فرصتهایی قابل ملاحظهای خلق و ساخته شد؛ مثلا سفر رئیسجمهور به پکن بعد از چندین سال اولین سفر رسمی و مهمی بود و با استقبال خوب طرف چینی مواجه شد و بازتاب آن در محافل فکری دنیا و رسانههای بینالمللی بسیار گسترده بود. چین شریک اول تجاری ماست و زمینههای همکاری ما با چین بسیار زیاد است و فکر میکنم تجارت 27 میلیارد دلاری امروز ما با چین، ظرفیت چندبرابر شدن دارد اما رسیدن به این جایگاه نیازمند برنامهریزی دقیق است، بهویژه که در حال حاضر چین تبدیل به یکی از کانونهای اصلی پیشران توسعه بینالمللی شده است که از مزایای زیادی ازجمله منابع مالی و ظرفیتهای فناوری و تکنولوژیک برخوردار است. امروز رقابت پیشبرد فناوری بین چین و آمریکا در برخی حوزهها شانه به شانه است و حتی در برخی از حوزهها چینیها از آمریکا جلوتر افتادهاند از همینرو تقویت همبستگی ایران و چین میتواند زمینهساز توسعه کشور هم باشد. این در حالی است که چینیها نگاه ویژهای به غرب خود دارند و موضوع کریدور و جاده را با دقت دنبال میکنند و موقعیت ژئوپلتیک و جغرافیایی ایران در دسترسی چین به سمت غرب یکی از فرصتهای بینظیر در این حوزه است.
تعاملاتی که مطرح کردید منتقدانی دارد؛ آنها میگویند نتیجه این تعامل با کشورهایی نظیر چین آوردهای برای مردم ندارد و به قولی قرار است بیشتر از اینکه خدمات بگیریم خدمات بدهیم. در نهایت مردم ثمره این دیپلماسی موفق را چطور قرار است بر سر سفرههایشان احساس کنند؟
به موضوع مهمی اشاره کردید. واقعیت این است گامهای مؤثری برای تقویت دیپلماسی اقتصادی برداشته شده است؛ کشور ما تحت سنگینترین تحریمهای یکجانبه و ظالمانه قرار دارد اما تجارت خارجی ما بهرغم این هجمه از 130 میلیارد دلار عبور کرده است و نشانه روشنی برای بیان این است که این میزان تجارت که شامل صادرات کالا یا واردات مواد اولیه میشود، چرخ تولید را در کشور میچرخاند اما اینکه بگوییم همین الان سر سفره مردم نشسته است، درست نیست و این فرآیند زمانبر است. مثال روشن در موضوع حوزه آمریکایلاتین است و به دو موضوع اشاره میکنم؛ ونزوئلا مهمترین شریک ما در آمریکای لاتین است که خدمات فنی و مهندسی به آنجا صادر کردیم و در یک مورد از پالایشگاههایشان اقدامات نوسازی انجام دادیم و یک مورد هم در دوره سفر رئیسجمهور رونمایی شد و برنامههای مشترک دیگری هم داریم و در حال بهروزرسانی آنها هستیم. کشور ما بهازای این خدمات علاوه بر دریافت نفت، به کالاهای مورد نیاز خود نیز دسترسی پیدا میکند و این تجارت دوجانبه اینگونه پیش میرود. یعنی مهندس ایرانی در ونزوئلا برای ایرانی خلق ثروت میکند. درخصوص کوبا هم باید به نکتهای اشاره کنم. این کشور یکی از منابع مهم تامین مواد اولیه واکسن در ایران است؛ یعنی انستیتو پاستور ما برای تامین نیازهای بهداشتی کشورمان همکاری نزدیکی با طرف کوبایی دارد.ایران در بسیاری از حوزهها نیازمند سرمایهگذاری خارجی و فناوریهای نوین ـ که در دنیا از آن بهرهمند میشوند ـ است. در حال حاضر نیاز کشور را در بسیاری از حوزهها تامین کردهایم ولی پیشرفت کشور نیازمند برخورداری از دو مؤلفه است؛ نخست سرمایه کلانی که بتوانیم از طرفهای بینالمللی تامین کنیم و دیگری فناوریهای نو! در واقع کنار گامهای مثبتی که اخیرا برای پیشبرد دیپلماسی در سیاست همسایگی و توسعه روابط با طرفهای مختلف بینالمللی در آسیا، اوراسیا و آمریکای لاتین صورت گرفته به کاری فراتر نیاز داریم و آن هم جانمایی ایران یا جمهوری اسلامی در نظام بینالملل است.
به مذاکرات بینالمللی اشاره کردید. اخیرا اخباری درخصوص توافقات هسته ای مطرح شده است؛ راست و دروغ این موضوع به چه صورت است؟
موضوع هستهای ابعاد مختلفی دارد؛ اگر بخواهم در این خصوص شفافسازی کنم تا به مخاطب اخبار مرتبط با موضوع مذاکرات و مباحث هستهای کمک کند، باید اشاره کنم که در حال حاضر سه مسیر وجود دارد؛ مسیر اول که به آن اشاره کردید، مربوط به همکاریهای ایران و آژانس میشود. مسیر دوم تعاملات ما با کشورهای اروپایی و مسیر آخر بحث آمریکاییهاست که اعلام کردند میخواهند به توافق سال 2015 یا برجام بازگردند. هرکدام از این موارد موضوعاتی جداگانه اما در عین حال روی هم تاثیرگذار است. شاید برای همین است که مخاطبان در پیگیری اخبار موضوع را پیچیده میبینند و با اینکه اخبار را میخوانند، متوجه نمیشوند چه اتفاقی میافتد. در موضوع مرتبط با بحث آژانس مذاکرات ما با گروه 1+4، بعد از روی کارآمدن دولت آمریکا آغاز شد. دولت بایدن ابتدا اعلام کرد سیاست فشار حداکثری که ترامپ دنبال میکرد و اینکه از برجام خارج شد، سیاست غلطی بود و دستاوردی برای آمریکا نداشت و ضررهایی را به آنها تحمیل کرد، پس خواستار بازگشت به توافق هستند. این توافق بین ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+4 همچنان باقی بود و باقی هست. این طرف آمریکایی است که از این اتاق خارج شده و میخواهد مجددا به اتاق مذاکره بازگردد. برای بازگشت چه شروطی لازم بود؟ ما شفاف و ساده بیان کردیم آمریکاییها باید تحریمهایی که بعد از خروج گذاشتند را لغو کرده و تحریمهایی که داخل برجام متعهد به آن بودند را بردارند و بعد از راستیآزمایی، میتوانند به میز مذاکره ایران و 1+5 برگردند و گروه 1+4 مجددا 1+5 شود. این مذاکره که چه تحریمهایی باید رفع شود و مقاومت آمریکاییها برای دور نگه داشتن تحریمها حدودا یک سال و نیم طول کشید. نکته کلیدی این بود که ما حاضر نبودیم با آمریکاییها پشت یک میز بنشینیم زیرا آمریکاییها از این توافق خارج شده بودند. آمریکاییها خیلی سادهتر و با یک دستور اجرایی میتوانستند کل تحریمهایی که ترامپ گذاشته بود را حداقل درباره برجام لغو و اعلام کنند که به تعهدات سابق خود برمیگردند و متقابلا تحریمهای بعدی را رفع کنند. اما عملا در خصوص تک تک تحریمها مقاومت کردند که همین باعث پیچیده شدن مذاکرات و پیگیری مردم در خصوص چرایی طولانی شدن روند مذاکرات شد. از این سو برنامه هستهای ما به سرعت پیش میرفت و آن را معطل محدودیتها نکردیم. طبق پاراگراف 26 و 36 برجام این حق ما بود چون عنوان شده بود در صورتی که طرف مقابل تعهدات خود را انجام ندهد ما هم محدودیتهای خود را رفع میکنیم. به غیر از آن در قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که در مجلس تصویب شد، دولت را مکلف کردیم این محدودیتها را رفع کند و صنعت هستهای را پیش ببرد. در مرداد و شهریور سال گذشته مذاکرات به مراحلی رسید که به یک متن خیلی نزدیک شدیم. اما اشکالی سر یک موضوع باقی مانده بود و آن هم این بود که اصرار داشتیم پرونده ادعایی که رژیم صهیونیستی علیه برنامه هستهای ما در آژانس ساخته بود با مشارکت طرف غربی سریعتر جمعبندی و این ادعاها از برنامه هستهای ایران رفع شود. رژیم صهیونیستی اخباری را منتشر و درباره چهار نقطه از ایران برای بازرسان آژانس ابهاماتی ایجاد کرد که این اماکن غیر از مکانهای هستهای ایران است و ادعا شد ایران در آنجا فعالیت هستهای انجام داده است. ما مشکلی از جهت نظارت بر برنامه هستهای خود نداریم اما سوالمان این است که مابهازای این نظارتها چیست؟ چون نسبت به صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هستهای خود اطمینان داریم. پس هیچگاه با نظارت مشکلی نداشتیم اما حرفمان این بود که این نظارتها باید دستاوردی داشته باشد. ما کشوری هستیم که تاکنون مقصد بیشترین نظارتهای آژانس بودیم و این سؤال همواره در محافل فکری ایران مطرح بود چرا با وجود همکاریهایی که میکنیم این پروندهها بسته نمیشود؟ سوالی که هربار مطرح میشود.
آخرین پیام دریافتی از سوی غربیها مربوط به چه زمانی بوده؟ رویکرد پیامهایی که ارسال میشود به چه صورت است؟
جمله معروفی است که میگویند ذیل دوربین رسانهها خیلی راحت نمیتوان مذاکره کرد. مسیر مذاکراتی وجود دارد. کلیت روند مذاکرات این است که طرف اروپایی و آمریکایی آماده هستند تا برای کاهش تنش با کشور ما گامهایی را بردارند. جمهوری اسلامی در این مسیر اقدامات روشنی را برای کاهش تنش مطالبه میکند و فکر میکنم بخشی از پیام وزیر خارجه عمان، ناظر به این مسأله بود و اعلام کرد گامهایی برای تبادل سریعتر زندانیان در پیش داریم.
ارتباطات نیاز جامعه جهانی است
با توجه به شرایط موجود و هشدار دستگاههای امنیتی در خصوص جنگهای ترکیبی پیش رو، برخی معتقد هستند فیلترینگ ما را خلع سلاح کرده و برخی هم خب دیدگاه متفاوتی دارند و میگویند مردم نباید به برخی شبکهها دسترسی داشته باشند چراکه این شبکه ها باعث افزایش اغتشاشات شده بود. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
از دید من برای پاسخ به این سؤال باید عمیقتر به ماجرا نگاه کرد و موضوع پاسخ بله یا خیر ندارد. اصل موضوع این است که ارتباطات و فضای مجازی نیاز جامعه جهانی و جامعه ایرانی است و بدون آن امکان پیشبرد امور مردم وجود ندارد. در حال حاضر بسیاری از امور مردم در فضای مجازی پیش میرود و این فضا به نوعی تبدیل به فضای واقعی شده و نیاز همگانی و یکی از حقوق مردم است و باید به آن دسترسی داشته باشند اما همین فضا باید برای عدهای که میخواهند از آن سوءاستفاده کرده و اخبار غلط منتشر کنند و با این اقدامات به دیگران آسیب زده یا آنها را تهدید کنند، محدود شود. این پذیرفته نیست که با دروغپردازی در فضای مجازی، دیگران را متهم کرده یا از این بستر برای توزیع سلاح و ناامنسازی جامعه استفاده کنند بنابراین در این خصوص باید چند مسیر دنبال شود که بخشی مربوط به مجلس و بخشی در دولت است؛ یک مسیر این است که فضا باید برای ارتباطات مردم تامین شود. این کار غیرقابل انکار است. ما نمیتوانیم به خاطر یک ماشین خلافکار، خیابان را ببندیم. به هر حال باید خیابان را ساخت و شرایط را برای رانندگی فراهم کرد و در عین حال از رانندهها خواست تا طبق قوانین عمومی رانندگی کنند و در همین راستا با فرد خاطی نیز برخورد میشود پس بسترسازی برای استفاده از فضای مجازی امری مهم و یکی از وظایف حاکمیت است تا بتواند فضای امن و سالمی را در اختیار مردم قرار دهد از این فضا استفاده کنند و امورات خود را پیش ببرند. ما در مجلس برای فیلتر برخی شبکه های موبایلی گامی برنداشتیم. یک ایدهای در مجلس با عنوان حمایت از کاربران فضای مجازی شکل گرفت که معروف به طرح صیانت شد. این ایده تاکنون که بیش از سه سال و اندی از مجلس گذشته، خروجی نداشته و موضوع کلانتر از آن به شورای عالی فضای مجازی که نهاد تصمیمگیر جمهوری اسلامی در این حوزه است ارجاع شده و اگر نیازمند قانونگذاری در این حوزه باشیم، شورای عالی فضای مجازی مکلف به این کار است و ما همچنان منتظر گزارش دوستان در آن نهاد هستیم تا اگر نیاز به انجام اقدامات دیگر شد آن را در دستور کار قرار دهیم. بنابراین، پیامرسانهای خارجی با دستور شورای عالی امنیت کشور فیلتر شدند و موضوع گفتوگو و مذاکره با این طرفها مطرح شد تا قوانین ملی ما را بپذیرند و اختیار رفع انسداد با این نهاد است و مجلس ورود مستقیمی به این موضوع نداشته و اگر تصمیمی اتخاذ شود مربوط به حوزه اختیارات شورای امنیت ملی کشور است.
سؤال دیگر در خصوص حقابه ایران است. به دیپلماسی موفق دولت اشاره داشتید و دیپلماسی همسایگی؛ یکی از چالشهایی که این روزها در این باره مطرح است این است که بالاخره جمهوری اسلامی ایران طالبان را به نوعی به رسمیت شناخت و در نهایت طالبان در خصوص مساله حقابه پاسخ خوشایندی به ایران نداد. الان وضعیت به چه صورت است و بازدیدی که قرار بود انجام شود در چه مرحلهای است؟
اجازه دهید صحبتهای شما را اصلاح کنم که جمهوری اسلامی طالبان را به رسمیت نشناخته است.
این شبهه در فضای مجازی و برخی رسانه ها مطرح است.
از ابتدا سیاست خود را درباره افغانستان شفاف بیان کردیم و از تشکیل دولت فراگیر افغانستان حمایت میکنیم و تا موقعی که دولت فراگیری شکل نگیرد، ممکن است در امورات اجرایی با حاکمان کابل همکاری کنیم اما این به معنای به رسمیت شناختن آنها نیست. در حقوق بینالملل تعریف روشن و دقیقی از به رسمیت شناختن وجود دارد که ما الزامات آن را صورت ندادیم. در موضوع اینکه سیاست ما درباره افغانستان چه بوده و موضوع حقابه چیست، باید به این مطلب اشاره کنم که افغانستان از وجوه مختلفی برای ما مهم است و موضوع حقابه نیز یکی از آنهاست. بحث امنیت مرز، اقدامات تروریستی و حضور گروههای تروریستی در خاک افغانستان از دیگر مسائل حائز اهمیت در این خصوص است. با توجه به تنوع قومیتی افغانستان، بحث حقوق اقوام مختلف افغانی یعنی تاجیک، ازبک، هزاره، شیعه، سنی، فارسزبان و پشتوزبان فقط با تشکیل دولت فراگیر قابل تحقق و مقدمه شکلگیری امنیت پایدار در این کشور است. در بحث حقابه ما یک توافق دوجانبه رسمی داریم که مربوط به پیش از انقلاب میشود و طبق آن طرف افغان باید سالانه 820 میلیون مترمکعب از حقابه ایران را از رود هیرمند به سمت ایران گسیل کند این سهم در سالهایی که خشکسالی است با مذاکره طرفین مورد گفتوگو قرار میگیرد. اطلاعات و اشراف ماهوارهای ما میگوید در حال حاضر آب زیادی در افغانستان وجود دارد و امسال خشکسالی نبوده و سهم حقابه مطالبه جدی ماست.پیگیری این موضوع در مجلس صورت گرفته است و نمایندگان محترم مردم زابل و سیستان و بلوچستان خیلی پیگیر این موضوع بودند و چند نوبت وزیر خارجه را دعوت و گزارشات ایشان را در این خصوص دریافت کردیم و نمایندگان نیز این مطالبه را مطرح کردند که این موضوع بهصورت جدیتر در مذاکرات دیپلماتیک مورد پیگیری قرار گیرد و درنهایت رئیسجمهور در سفری که به مرزهای شرقی کشور داشتند، صریح و روشن طالبان را مورد خطاب قرار داده و این مسأله را بیان کردند که حقابه جزو حقوق ماست و ما درباره آن مطالبه اساسی میکنیم. آخرین اطلاعی که داریم این است که طرف طالبان با اعزام هیات کارشناسی برای بازدید از منابع آبی موافقت کرده و قولهایی به مقامات ما برای گسیل آب داده اما اینکه این اتفاق حتما رخ خواهد داد یا خیر، نیازمند پیگیری روزانه است و مجلس از جایگاه نظارتی خود استفاده میکند تا این موضوع محقق شود.
با توجه به اینکه مختصات جنگ هیبریدی که علیه ایران صورت گرفته همگان آشنا هستند؛ درخصوص اقناعسازی افرادی که متاسفانه در جریانات پاییز سالگذشته باتوجه به شرایط رسانهای و جو احساسی که در کشور ایجاد شده بود دچار شبهاتی شده بودند چه اقداماتی صورت گرفته است؟
وقایع پاییز سال 1401 از چند منظر قابل توجه است؛ ولی بخشی که میخواهم در تحلیل عمومی این واقعه اشاره کنم، این است که نمیتوان نارضایتیها و ابهاماتی را که در کارآمدی بخشهایی از نظام اداری ما وجود دارد، انکار کرد. ممکن است مردم از برخی امور حوزه اقتصادی، حوزه فرهنگی و اجتماعی ناراضی باشند، این حق مردم است و اتفاقا باید حق اعتراض و انتقاد مردم را به رسمیت شناخت. نوع عملکرد و مواجهه پلیس با موضوع بیحجابی، یکی از این موضوعات چالشی بود. این فضاسازی در حوزه رسانه بود که در گشت امنیت اخلاقی برخورد تندی با افراد بازداشتشده، صورت میگیرد. فوت خانم امینی بر موج این ابهام افزود و بخشی از جامعه واقعا درگیر این سؤال شدند که چه اتفاقی افتادهاست؟ یک نفر که در محیط اداره پلیس بوده، فوت شدهاست. شاید لازم بود اطلاعرسانی سریعتری از این موضوع میکردیم. شاهد بودم دوستان ما در صداوسیما تلاش بسیاری کردند تا به فیلمهای پلیس امنیت اخلاقی دسترسی یافته و آنها را منتشر و سریعتر در این خصوص شفافسازی کنند. شاید این گذر زمان هم به یکی از نقاط آسیبزای عملکرد عمومی نظام بروکراتیک کشور تبدیل شد. در این چارچوب گامهایی برای رفع ابهام برداشتهشد و دولت سریعا کمیتهای را تشکیل داد و سعی کرد در مورد فوت خانم امینی اطلاعرسانی کند و مهمتر از آن نهاد تخصصی همچون پزشکیقانونی وارد شد و چند پزشک معتمد بدون وابستگی دولتی حاضر به کالبدشکافی خانم مهسا امینی شدند و گزارش خود را منتشر کردند. در مجلس هم همینطور بود و به عنوان نهادی که خانه ملت است، کمیتهای را گذاشتیم و کمیسیون شوراها و امورداخلی هیأتی را برای بررسی این موضوع تعیین کرد و آنها گزارش خود را در این کمیسیون منتشر و آن را در صحن علنی قرائت کردند با این اوصاف نمیتوان انکار کرد فضای رسانهای دشمنان بر ابهامات دامن زد و بالاتر از آن،غیراز افراد معترض، یک برساخت اغتشاشگر و برانداز در این جمعها حاکم شدند و اقداماتی را در خیابانها رخ داد که انجام آن از یک ایرانی بعید است. امروز افکارسنجیهایی در محیط جامعه انجام و این پرسش مطرح میشود که شبکه اینترنشنال را به چه چیزی میشناسید؟ خیلی جالب است که در حال حاضر مردم این شبکه را با تجزیهطلبی یکسان میکنند. برای بیشتر آنها روشن شده که دغدغه آنها خانم امینی نیست و مهسا امینی فقط بهانه بود. ما کشوری نیستیم که وابسته به خارج باشیم بنابراین جمهوری اسلامی جز این 85 میلیون نفر، حامی دیگری ندارد و امنیت کشور، مردم پایه است؛ بنابراین مادامی که مردم از ما حمایت میکنند میتوانیم نسبت به حفط امنیت و تمامیت ارضی کشورمان مطمئن باشیم.
با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی در شناسایی افراد بیحجاب چرا از این فناوری برای شناسایی پلیسنماها استفاده نمیشود؟ یکی از چالشهایی که مطرح میشود چنین مباحثی است. در خصوص شناسایی برخی سارقان و مواردی که طرف فیلم دزدی را دارد و چهره سارق مشخص است و ما نمیتوانیم او را پیدا کنیم. این کمیته حقیقتیاب در این خصوص یعنی پلیسنماهایی که اشاره کردید اقدامی کردهاست؟
موضوع نیازمند پیگیری است. در استفاده از تجهیزات هوشمند گامهای اولیه را برمیداریم. البته دوربینهای هوشمند در بخشی از کشور نصب شدهاست البته نیازمند تکمیل آن هستیم. این منابع خاصی را میطلبد. یکی از ماموریتهای مجلس این است که این ابزار را برای دستگاههای انتظامی و امنیتی تامین کند. تجهیز این نهادها برای ما مهم است؛ زیرا ماموریتی که برای آنها تعریف شده، دفاع از مردم و مقابله با دشمنان مردم است. ما در اغتشاشات اخیر نمونهای از افرادی را که در این شرایط میخواستند از وجهه نیروهای انتظامی استفاده کنند و به مردم آسیب بزنند، دیدیم. جالب است افرادی بودند که لباس نیروی انتظامی را پوشیده بودند اما سلاحی که استفاده میکردند سلاح سازمانی نیروهای مسلح نبود. در روزهای ابتدایی بحران، شاهد کشته شدن برخی افراد با سلاح جنگی بودیم. نیروهای نظامی ما پس از گذشت دو ماه و نیم از فوت خانم امینی اجازه حمل سلاح جنگی نداشتند و از ابزارهای کمتر از آن استفاده میکردند اما در این بازه زمانی افرادی با فشنگ جنگی فوت شدند. این موارد نیازمند پیگیری است و حقوق این افراد باید تامین شود. نهادهای نظامی مواردی را با استفاده از ابزارهای هوشمند موجود شناسایی کردهاند و نیازمند تکمیل این ابزارها هستیم. آن فیلمها و موضوعاتی که درباره هوش مصنوعی و موضوع بیحجابی گفتند هم ابتکار یک رسانه بود که آن را مطرح کرد. البته نیروهای انتظامی ما در مراحل عمومی استفاده از این ابزارها هستند ولی اینکه بگوییم این ابزار صرفا برای مقابله با موضوع بیحجابی مورد استفاده قرار میگیرد سخن دقیقی نیست چون هدف اصلی این ابزارها حفظ امنیت کشور است. امنیت کشور در واقع حفظ مردم ماست. این مردم در کمک به نهادهای انتظامی یکی از پایههای ساخت امنیت شرایط عمومی کشور هستند.
پس در خصوص پلیسنماها اقداماتی صورت گرفته و شناسایی شدهاند؟
بله.
به موضوع اغتشاشات و بحث منافقین اشاره کردید. ما شاهد لغو نشست این گروهک تروریستی در پاریس و حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین بودیم. تحلیل شما دراین خصوص چیست؟ برخی عنوان میکنند دیپلماسی که دولت در پیش گرفته به بروز چنین اتفاقی منجر شده است؟
فکر میکنم 30 خرداد امسال تاریکترین 30 خرداد برای منافقین بود. اتفاقی که در آلبانی افتاد به نظرم نشانه روشنی است که طرفهای اروپایی در مسیر عقلانیت و منطق گام برمیدارند. ما بارها در موضوعات و گفتوگوهای دیپلماتیک خود به روشنی به طرف اروپایی گفته بودیم اینها وابسته به جریانات تروریستی هستند و سابقه تروریسم نظامی و اقدامات مسلحانه دارند.
در این چارچوب بارها با طرفهای اروپایی گفتوگو و به این مسأله تاکید کردیم که برای مقابله با منافقان از توانمندی بالایی در کشور برخورداریم اما این که محیط اروپا در اختیار آنها قرار گرفته و منافقان امکان برخورداری از یک اردوگاه جدا و انجام اقدامات مخربانه را دارند در وهله اول امنیت عمومی و منافع ملی اروپاییها مخدوش میشود. اقدامات تروریستی سایبری منافقین موضوع روشنی برای طرفهای مقابل است و اینکه اروپاییها در موضوع امنیت سایبری صادقانه اظهارنظر میکنند یکی از نشانههای روشنی است که چگونه این فضا در اختیار نیروهای مخرب سایبری قرار میگیرد تا از آلبانی بقیه کشورها را مورد حمله قرار دهند. فکر میکنم با کشفیات طرف آلبانیایی از اردوگاه اشرف، بهروشنی به آنها ثابت شد که آنجا اردوگاه سالمندان نبوده و محیطی برای اقدامات سایبری و مخرب است و بیش از همه امنیت آنها را تهدید میکند. سال گذشته آلبانی یکی از سنگینترین هکهای تاریخ خود را تجربه کرد. نکته جالب این که کشوری که دغدغه امنیت سایبری دارد به کسانی که دزدان سایبری هستند، فضا میدهد بنابراین در اقدام اخیر دولت آلبانی و فرانسه نشانهای از عقلانیت میبینم.
چندی پیش هم اخباری در خصوص ماجرای حمله تروریستی داعش به مجلس منتشر شد و به خط و ربط منافقین در این باره اشاراتی شد لطفا اخبار تکمیلی این موضوع را هم بفرمایید.
مطلع شدید که نیروهای امنیتی ما هیچگاه موضوع پیگیری واقعهای که چند سال گذشته در مجلس رخ داد را از دستور کار خود خارج نکردهاند و همچنان پیگیر آن هستند به نشانههای روشنی رسیدند که برخی اطلاعاتی که برای آن حمله استفاده شده توسط وابستگان یکی از نمایندگان سابق در اختیار منافقین قرار گرفته است؛ یعنی آن فرد با سرپل منافقین مرتبط شده و اطلاعاتی را درباره نحوه ورود به مجلس و مکانهای آن در اختیار این گروهک تروریستی قرار داده است و منافقین این اطلاعات را در کمترین زمان ممکن در اختیار داعش قرار دادند و آن عملیات در مجلس شورای اسلامی انجام به فوت چند نفر از همکاران ما در مجلس منجر شد.
کشف این ارتباط، پیام روشنی داشت و آن این بود که گروههای تروریستی بهرغم اختلافات ایدئولوژیکی که در مورد آن حرف میزنند در ضدیت با مردم ایران و تخریب امنیت عمومی جمهوری اسلامی متحد و یکپارچه هستند. یعنی نمیتوان گفت داعش تروریست است اما منافقین تروریست نیستند. همان اقدام را منافقین انجام دادند. مقدمات کار داعش در مجلس را منافقین فراهم کردند و این برای طرفهای غربی نشانه روشنی است تا تروریستها را به خوب و بد تقسیم نکنند؛ تروریستها همه تروریست هستند و ما تروریست خوب و بد نداریم و یک مصداق روشن آن هم موضوعی بود که ماه گذشته در خصوص رابطه داعش و منافقین در موضوع حمله به مجلس اطلاعرسانی شد.
جزئیات تکمیلی در این خصوص.
جزئیات آن بحث رسیدگی و محاکمه فرد مرتبط است که در وقت آن اطلاعرسانی خواهد شد.
خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
از شما و دوستان جامپلاس تشکر میکنم و امیدوارم مطالب طرح شده برای مخاطبان این برنامه مفید باشد.
بدفهمی اروپاییها از اغتشاشات پاییز
بعد از فوت خانم مهسا امینی اغتشاشاتی در ایران شکل گرفت و ابهاماتی درباره فوت ایشان در بخشی از جامعه به وجود آمد و متاسفانه برخی از طرفهای مذاکره کننده نیز از این روند حمایت کردند. و دچار یک بدفهمی از اتفاقات ایران شدند و فکر کردند تغییر سیاسی رخ میدهد و در نهایت طرف مقابل فرصتی را از دست داد و ما به دست آوردیم چراکه در این مدت برنامه هستهای ایران ادامه داشت و ما امروز 114 کیلو اورانیوم غنیشده 60 درصد داریم که بخشی از آن را برای تولید ماده مولیودن استفاده میکنیم که در مقابله با سرطان مفید است .
دستورکار منافقین در اغتشاشات پاییز
منافقان در اغتشاشات سال گذشته دستور کاری با عنوان پرتاب خمپارههای دستساز انجام میدادند که متاسفانه آسیبهایی را به بخشی از نقاط جنوبی کشور وارد کردند البته موضوع با هوشمندی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی سریع جمع شد، ولی منافقین از ناآرامیهای کشور سوءاستفاده کرده و سعی داشتند آن را به سمت ناامنی ببرند.
امین صبحی - دبیر جام پلاس
-
زبان فارسی،مؤلفه هویت ملی
-
آماده باش دفاتر اسناد رسمی
-
تنوع ژانرها و چابکسازى تولید
-
اختلافتاکتیکی اتحادراهبردی
-
سفر به سرزمین 600میلیارد دلاری
-
بازی رسانهای با نارضایتی مردم
-
ادبیات کودک در دام سلیقه مخاطب!
-
شورای رقابت در برابر مردم
-
توری که برای سینمای ایران پهنشده
-
بازی در 3نقش متفاوت سریال سلمانفارسی