گفتو گو با عوامل فصل سوم «از سرنوشت» در پشت صحنه این سریال
از سرنوشت با عینک خردمندان!
فصل دوم سریال «از سرنوشت» در حالی روی آنتن شبكه دو است كه تصویربرداری فصل سوم آن در حال انجام است. این مجموعه در سه فصل تولید شده كه كارگردانی دو فصل آن را محمدرضا خردمندان بهعهده دارد و فصل دیگر آن را علیرضا بذرافشان ساخته است. قصه زندگی سهراب و هاشم دو نوجوانی كه از دوران كودكی هم اتاقی بودهاند و داستان رفاقتشان در یك پرورشگاه شكل گرفته، درونمایه اصلی داستان این مجموعه است. فصل اول این سریال كه به تازگی پخش آن به پایان رسیده به دلیل داستان و بازیهای خوبی كه داشت، توانست مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار بگیرد. اما در فصل دوم مخاطب با دوران تازهای از زندگی این دو كاراكتر روبهروست. دورانی كه میتواند به تصویركشیدن آن تلنگری برای جامعهای باشد كه از وجود چنین بچههایی غافل است و به دلایلی كمكم آنها را به فراموشی سپرده است. بچههای بیسرپرست و یا بدسرپرستی كه با ورود به 18 سالگی به ناچار باید سرپناه خود را ترك كرده و وارد جامعهای شوند كه شناخت چندان درستی نسبت به آن ندارند. از این رو فصل دوم و سوم این مجموعه حرفهای ناگفته بسیاری را برای مخاطبان سریال، پیرامون سرنوشت این بچهها دارد تا با دیدن آن توجه بیشتری نسبت به آنها داشته باشیم. از این رو جامجم به پشت صحنه فصل سوم این سریال رفته و گزارشی تهیه كرده كه در ادامه میخوانید:
كارگران مشغول كارند
در یك صبح برفی و زیبای زمستانی عزممان را جزم كرده و راهی یكی از مکانهای اصلی فیلمبرداری فصل سوم این سریال میشویم. كارگاهی در محدوده خاك سفید تهرانپارس كه اولین روزی است كه گروه در این مکان مستقر شدهاند. جالبتر اینكه همزمان با تصویربرداری سریال، كارگران این كارگاه مشغول كار خود هستند. كارگرانی كه مشغول ساخت قطعات تزیینی داخل اتومبیل هستند ولی در فیلمنامه این كارگاه، ریختهگری است و مكانی است كه سهراب وهاشم در آن فعالیت میكنند. گروه تولید از ساعات اولیه صبح در این كارگاه حضور داشته و صحنه را برای تصویربرداری آماده كردهاند. كارگردان و منشی صحنه در گوشهای از كارگاه مستقر شده و چشم به مونیتور دوختهاند. در گوشهای دیگر از كارگاه و در یك راهروی باریك كه فیلمبردار و همكارانش به سختی در آن حركت میكنند، كیسان دیباج، بازیگر نقش سهراب روی زمین نشسته و تلفنی با دختری به نام آرزو صحبت میكند. حركت دوربین تند است و ضبط این سكانس مورد تایید كارگردان قرار نمیگیرد. از این رو با برداشت دیگری این سكانس ضبط میشود. در این بین دارا حیایی بازیگر نقشهاشم هم از راه رسیده و به اتاق گریم و لباس كه در زیرزمین این كارگاه قرار دارد، میرود. با سروصدایی كه در كارگاه وجود دارد، كار صدابردار هم سختتر میشود. بعد از چند برداشت، سكانس مورد تایید كارگردان قرار گرفته و گروه برای ضبط سكانسهای دیگر سریال در گوشه دیگری از كارگاه مستقر میشوند. فصل دوم سریال «از سرنوشت» در حالی روی آنتن شبكه دو است كه تصویربرداری فصل سوم آن در حال انجام است. این مجموعه در سه فصل تولید شده كه كارگردانی دو فصل آن را محمدرضا خردمندان بهعهده دارد و فصل دیگر آن را علیرضا بذرافشان ساخته است. قصه زندگی سهراب وهاشم دو نوجوانی كه از دوران كودكی هم اتاقی بودهاند و داستان رفاقتشان در یك پرورشگاه شكل گرفته، درونمایه اصلی داستان این مجموعه است. فصل اول این سریال كه به تازگی پخش آن به پایان رسیده به دلیل داستان و بازیهای خوبی كه داشت، توانست مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار بگیرد. اما در فصل دوم مخاطب با دوران تازهای از زندگی این دو شخصیت روبهروست. دورانی كه میتواند به تصویركشیدن آن تلنگری برای جامعهای باشد كه از وجود چنین بچههایی غافل است و به دلایلی كمكم آنها را به فراموشی سپرده است. بچههای بیسرپرست یا بدسرپرستی كه با ورود به 18 سالگی به ناچار باید سرپناه خود را ترك كرده و وارد جامعهای شوند كه شناخت چندان درستی نسبت به آن ندارند. از این رو فصل دوم و سوم این مجموعه حرفهای ناگفته بسیاری را برای مخاطبان سریال، پیرامون سرنوشت این بچهها دارد تا با دیدن آن توجه بیشتری نسبت به آنها داشته باشیم. از این رو جامجم به پشت صحنه فصل سوم این سریال رفته و گزارشی تهیه كرده كه در ادامه میخوانید:
بازسازی كارگاه ریختهگری
ظهر كه میشود، تعدادی از كارگردان بیتوجه به اتفاقاتی كه در كارگاهشان میافتد مشغول صرف ناهار میشوند. آن هم در شرایطی كه تعدادی از بچههای گروه سرگرم آمادهسازی و بازسازی دو اتاق در گوشهای از كارگاه هستند. جالبتر اینكه همزمان با تصویربرداری كه در حال انجام است، این دو اتاق توسط دو سه نفر از بچههای گروه صحنه بازسازی و رنگ میشود. كارگردان به اتفاق سهراب وهاشم در حال دورخوانی فیلمنامه هستند كه دارا حیایی كه صدا و رفتار و بازیاش بیشباهت به پدرش نیست، مدام بداههگوییهایش را با كارگردان هماهنگ میكند و سعی دارد دیالوگهایی را به فیلمنامه اضافه كند. كیسان دیباج اما مانند شخصیت سهراب آرامتر است و كمتر شیطنت میكند. بعد از دورخوانی سهراب وهاشم پشت یكی از دستگاهها قرار میگیرند و سكانسی از فیلمنامه را تمرین میكنند. برای آشنایی بیشتر با دستگاهها پیرمردی در كارگاه كنار گروه قرار دارد تا كار با دستگاه یا اصطلاحات ریختهگری را به سهراب وهاشم آموزش بدهد. كارگردان هم در حال بازنویسی فیلمنامه سرصحنه است و سكانس مورد نظر را با بازیگران هماهنگ میكند. پس از نیم ساعتی كه از تمرین بازیگران میگذرد، همه چیز برای ضبط مهیا میشود.
پخش فصل سوم در سال 99
نوید احمدزاده، برنامهریز و دستیار كارگردان سریال در گفت و گو با جامجم درخصوص روند تولید سریال بیان كرد: امروز روز اولی است كه در این كارگاه هستیم و تا 15 روز دیگر در این لوكیشن حضور داریم. به این دلیل كه یكی از مکانهای فیلمبرداری اصلی سریال همین كارگاه است. سهراب وهاشم بازیگران ثابت سریال در این كارگاه هستند كه البته برخی بازیگران هم سكانسهای پراكندهای در این مکانهای فیلمبرداری دارند كه در این 15 روز مقابل دوربین خواهند رفت. از جمله بازیگران بچههای بهزیستی و بازیگر نقشهای الهام و نغمه و آرزو. وی ادامه داد: همزمان با تصویربرداری كار در مرحله فنی هم قرار دارد. البته فكر نمیكنم كه فصل سوم سریال تا پایان سال پخش شود. ولی حدود 85 درصد كار تولید شده و فكر میكنم تا نیمه بهمن تصویربرداری به پایان برسد. در این مدت هم سعی كردیم در نقاط مختلف تهران تصویربرداری را انجام دهیم. بخشی از كار را هم در لواسان ضبط كردیم كه همزمان با بارش سنگین برف بود و همین موضوع كار را سختتر میكرد.
كار با دو كارگردان سخت اما لذتبخش بود
كیسان دیباج، بازیگر نقش سهراب که پیش از این سریال تجربه حضور روی صحنه تئاتر را داشته، در گفت و گو با جامجم درباره حضورش در این سریال و تجربه بازی در یك مجموعه تلویزیونی بیان كرد: من در دانشكده هنر و معماری، تئاتر خواندم و پیش از این سریال تجربههای دانشجویی داشتم. البته با محمد یعقوبی هم تئاتر كار كردم. با وجود اینكه تجربه كار تصویری نداشتم، اما میدانستم كه بازی در یك سریال تلویزیونی كار چندان راحتی نیست. البته تئاتر و سینما هم هر كدام سختیهای خودش را دارد. با این حال خوشحالم كه توانستم در این سریال بازی كنم و تجربههای خوبی كسب كنم. وی همچنین درباره بازی سهراب در دوران نوجوانی هم ادامه داد: هم فیلمنامه را به طور كامل خوانده بودم و هم در پیشتولید با هم جلساتی داشتیم و صحبت كرده بودیم. فصل یك سریال را هم دیده بودم. به هر حال بازیگری ریزهكاریهای خودش را دارد.
دیباج درباره همكاری با دو كارگردان در یك سریال هم توضیح داد: هر دو كارگردان قطعا آدمهای حرفهای و در كار خودشان باتجربه هستند؛ ضمن اینكه هر كدام نوع نگاه خاص خودشان را در كار دارند. برای من هم كه نخستین تجربه بازی در سریال است، اتفاق خوبی است كه همزمان در یك پروژه توانستم با دو كارگردان كار كنم. گرچه سختیهای خودش را هم دارد. چون هركدام شیوه كار خود را دارند و كار كردن با هركدام متفاوت است. البته آقای بذرافشان نگاه طنازانهتری داشته و آقای خردمندان نگاه درام در كار دارند. بنابراین كار با دو كارگردان میتواند تجربیات خوبی را برای من رقم بزند. از طرفی تعامل خوبی هم با یكدیگر داشتیم.
بازیگر نقش سهراب درباره بازخورد مخاطبان از این سریال هم گفت: با وجود اینكه زمان كوتاهی است كه فصل دوم سریال پخش شده، اما خوشبختانه بازتاب خوبی داشته و مردم فضای كار را دوست داشتند. البته تا بتوانند بپذیرند كه این دو كودك بزرگ شدهاند، طول میكشد. با این حال نگاه مردم مثبت بوده و این تغییر را پذیرفتهاند. وی در پاسخ به این سوال كه تا چه حد برای رسیدن به نقش سهراب تحقیق میدانی داشته هم توضیح داد: برخورد نزدیك و آشنایی ملموسی نداشتم اما در این زمینه مطالعه كردم. فیلمنامه را هم كه خواندم، بیشتر با این فضا آشنا شدم. كارگردانها هم در هر دو فصل راهنماییام كردند تا خروجی خوبی داشته باشد. چون زمان زیادی برای تحقیق نداشتیم؛ با این حال من و دارا سعی میكردیم زیاد پرسوجو كنیم تا با دنیای این بچهها بیشتر آشنا شویم.
با «از سرنوشت» خانواده جدیدی را تجربه كردم
دارا حیایی، فرزند امین حیایی در این سریال نقش جوانیهاشم را بازی میكند. با همان شیطنتهایی كه در نوجوانیهاشم دیدیم. فرصتی مهیا میشود تا با وی كه نخستین حضورش در یك مجموعه تلویزیونی را با این سریال تجربه میكند در این باره گفت و گو كنیم. وی در این باره به جامجم گفت: من در 6 ــ 5 سالگی در سریال «مسافر پردردسر» بازی كردم. اما بازی در سریال از سرنوشت نخستین كار حرفهای من در تلویزیون است. البته بعد از فیلم سینمایی «شعلهور» به هنرگستر حیایی رفتم و خیلی چیزها یاد گرفتم. وی در ادامه درباره تجربه حضورش در یك سریال تلویزیونی هم افزود: نزدیك به یك سال و دو ماه است كه من با این گروه همكاری میكنم و تجربه بسیار تازه و عجیبی است. مثل این است كه یك خانواده جدید را تجربه میكنی، اما تجربه بسیار دلچسبی است. گرچه فضای كار در سریال با یك سینمایی خیلی متفاوت است و در سینما ممكن است یكی دو ماه سر كار باشی. اما در سریال زمان بیشتری را صرف میكنی و تجربههای تازهای هم كسب میكنی و همین نكته خیلی برای من جذاب است. ضمن اینكه در سریال مثل جمع شدن اعضای یك خانواده كنار هم است و من این فضا را دوست دارم. حیایی همچنین درباره تصمیمی كه برای بازیگری در آینده دارد، عنوان كرد: من نمیتوانم آینده را پیشبینی كنم و به همین دلیل نمیخواهم درباره آن حرفی بزنم یا اینكه بگویم تصمیم دارم بعد از این سریال، سینمایی كار كنم یا باز هم سریال، اما همه چیز بستگی به شرایط خودم و پیشنهادهایی كه میشود، دارد. بنابراین برای من كار در سینما و تلویزیون فرقی نمیكند. كاری كه پیشنهاد میشود و اینكه حالم با آن نقش و كار خوب باشد و به من و مخاطب انرژی مثبت بدهد، مهم است.
وی در پاسخ به این سوال كه برای نزدیك شدن به روحیاتهاشم در نوجوانی تا چه حد بیننده فصل اول بود، گفت: از آنجایی كه تولید فصل اول و دوم همزمان صورت میگرفت، من فرصت نكردم فصل اول را ببینم. اما برای اینكه با روحیاتهاشم بیشتر آشنا شوم، در كنار فیلمنامه و راهنمایی كارگردان، امیررضا فرامرزی را دیدم كه نقش نوجوانیهاشم را بازی میكرد. در همان برخوردهای كوتاه هم سعی كردم از شخصیتش الهام بگیرم. البته كه شیطنتهای امیررضا به من هم شباهت داشت.
حیایی درباره شباهت بازی و صدا و رفتارش به پدرش هم توضیح داد: میتوانم بگویم تا حدودی این شباهتها طبیعی و غیرارادی است. البته من وقتی میخواهم در بازی تن صدایم را تغییر بدهم، شباهت بیشتری به صدای پدرم پیدا میكند. اما در فصل سوم از من خواسته شد كه خیلی متفاوتتر از فصل دوم باشم و من هم سعی كردم كارم را درست انجام بدهم. از طرفی پدرم هم تا جایی كه میدانم از بازی من راضی بود.
بازیگر نقشهاشم در سریال درباره همكاریاش با دو كارگردان در یك سریال هم گفت: كار با هر دو كارگردان بسیار فوقالعاده و لذتبخش بود. البته هر كدام سبك خودشان را در كارگردانی دارند و همین نكته باعث شد تا من بتوانم با بازی در یك سریال تجربیات بسیار خوبی را كسب كنم. اما هر دو بسیار باسواد و حرفهای و كاربلد هستند و خوشحالم كه با این دو كارگردان حرفهای كار كردم. وی در پایان هم درباره ارتباطش با سهراب در پشت صحنه عنوان كرد: واقعا مثل دو برادر و رفیق بوده و خیلی با هم در پشت صحنه شیطنت میكنیم و دوست هستیم. در كل خیلی پشت صحنه خوبی داریم و حسابی خوش میگذرد.
-
از سرنوشت با عینک خردمندان!
-
كولاك فیلمها در هفته اول بهمن
-
قربانی در آکادمی ترانه در دادسرا
-
نونــواری به افق 2020
-
رویایی؛ مثل بندر خمیر
-
همسركشی به سبک فیلم جنگیر
-
کاش از نان شب بزنیم؛ کتاب بخریم
-
آمار قاچاق چگونه آب رفت ؟
-
شایعه داغ سرما
-
سیمرغ كجا و چـــــــــــگونه پرواز میکند؟
-
از دهه هشتاد تا دهه هشتادیها
-
درخواست خانواده سردار سلیمانی درباره جوان بازداشتشده
-
نوجوانه، مسیری نو برای گفتوگو با آینده
-
انتشار عمومی دلایل رد صلاحیت با درخواست نامزدها قابل اجرا است
-
تعداد مجروحان «عین الاسد» بیش از چیزی است که اعلام شده
-
انتقال سربازان آمریکایی از عراق به خاطر سردرد!