دوستان و همکاران پورحسینی از روزهای بودن او و خاطراتی که حالا ردی از آن مانده، گفتند
بدرود میثم
همیشه گفتهاند که آدمها را میشود از روی چشمهایشان شناخت و از این دریچه از درونشان باخبر شد. درباره پرویز پورحسینی هم این داستان بهشدت صدق میکند. آرامش، مهربانی و صلابت شاید تنها بخشی از ویژگیهاییاند که در اولین برخورد با او از نگاهش به چشم میخوردند. عناوینی که پورحسینی به معنای واقعی آنها را همراه خود داشت و تنها با چند کلمه صحبت کردن میشد که بهراحتی به آن پی برد. حالا اما دیگر آن چشمها در این دنیا باز نمیشوند، اما دهها خاطره در قالب تصویر از او بهجا ماندهاند که در هر کدام از آنها میشود همان نگاه پرمهر را بارها و بارها دید. میثم تمار نقشی از او در مختارنامه بود که هر چند وقت یکبار بخشهایی از دیالوگهای او در فضای مجازی دستبهدست میشد، نقشی که بهخصوص مدتی پیش با بازپخش دوباره مختارنامه، یاد او را برایمان تازه کرد. اما پورحسینی که چند وقتی بود گرفتار ویروس منحوس این روزها شده بود، بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با آن، دیگر تاب نیاورد و روز گذشته در بخش مراقبتهای ویژه، از پیشمان رفت. چهره آشنایی که هرکدام از ما با فیلمها و سریالهایش تصویر او را در بخشی از خاطراتمان داریم و این سفر بهانهای شد تا آن را در ادامه با هم مرور کنیم و با کسانی که بیشتر او را میشناختند، گپی در سوگش بزنیم.
احمد امینی، کارگردان و فیلمنامهنویس خوشنامی است که کارهای زیادی مثل تصویر یک رؤیا، اولین شب آرامش، بیگناهان و... را با پورحسینی به ثمر نشانده است. آخرین بازی او هم با تازهترین سریال امینی در مجموعه بیگانهای با من است رقم خورد، سریالی که قرار است از 15 آذر روی آنتن شبکه دو برود و یاد او را بیش از پیش برایمان زنده کند.
امینی درباره این سریال و همکاریهایی که داشتند، میگوید: سابقه همکاری من و ایشان به اولین سریالی که سال 75 ساختم برمیگردد، مجموعه تصویر یک رؤیا که ابتدا او با توجه به آنکه چندان مرا نمیشناخت و هنوز کاری در کارنامهام نبود، کمی برای پذیرفتن نقشش، با دقت و حساسیتهایی به جایی که همیشه داشتند، مقاومت کردند.
من همیشه گفتم و بازهم با افتخار میگویم که برای آن مجموعه من با خواهش، تمنا و التماس از ایشان خواستم تا آن نقش را بازی کنند و بعد هم همکاریهای بعدی اتفاق افتاد. او بسیار منضبط، شریف، نازنین، متعهد و بیحاشیه بود، صفاتی که با هرکسی که او را میشناسد صحبت کنید، اینها را درباره او میگوید و در واقع همه در جریان آن هستند.
بعد از آن سریال هم در هر کاری به خصوص تلویزیونی اگر نقش مناسبی بود، از او میخواستم و وی هم با لطف و علاقه در آن حاضر میشد. سریال بیگانهای با من است هم آخرین سریالی است که در طول آن با هم همکاری داشتیم و پورحسینی یکی از نقشهای اصلی را داشت. اما متاسفانه عمرش کفاف نداد که بازی و این کارش را ببیند.
تصویربرداری بخشهای مربوط به ایشان حدود آبان سال گذشته بود که تمام شد. توانایی او در ایفای نقشهای متفاوت از دیگر ویژگیهای کاریاش بود.
شما نگاه کنید و ببینید پورحسینی چه نقشهایی از مثبت مثبت تا منفی منفی، تاریخی، روز، شخص فرهیخته یا گاهی بیسواد و... را در کارنامهاش دارد.
این هم به نظر من از شخصیت خودش، روحیه و روان آرام و مهربانش میآمد که میتوانست از عهده هر نقشی بربیاید. او به محض آنکه سرصحنه حاضر میشد، قبل از هر چیزی دنبال دکوپاژ و دیالوگهایش بود و من همیشه از او تصویر یک شخص منظم، وظیفهشناس و البته یک دوست بسیار شریف و هر چه صفت خوب است را در ذهنم دارم.
یک هنرمند وارسته و حرفهای
فرهاد قائمیان، بازیگر سینما و تلویزیون که همیشه نقشهای متفاوتی هم در کارنامهاش ثبت کرده، با اشاره به اینکه در دو سریال تاریکی شب روشنایی روز و یادآوری همبازی بودند، با اشاره به ویژگیهای رفتاری زندهیاد پرویز پورحسینی تاکید میکند: همه کسانی که با شادروان کار کردهاند، جز خوبی و نجابت از او چیزی ندیدند. نجابت این هنرمند وارسته و بزرگ در میان همه زبانزد بود. به لحاظ اخلاقی حرفهای و تمامعیار بود. هر وقت هنرمندی به عنوان پارتنر کنارش حضور داشت از او نهایت تجربه را کسب میکرد، چرا که او بسیار پارتنر حرفهای بود که بازیاش ناخودآگاه روی همه تاثیرگذار بود. فقدان او برای همه اهالی هنر ناراحتکننده است و او را زود از دست دادیم و باز هم میتوانستیم نقشهای ماندگاری از این هنرمند دوست داشتنی و بزرگ
داشته باشیم. او خالق نقشهای ماندگاری در دنیای هنر است و در هر کاری که حضور داشت انرژی زیادی میگذاشت و عاشقانه به کارش نگاه میکرد و به هر شخصیتی که بازی میکرد رنگ و لعاب خاصی میداد که آن را برای تماشاگر دیدنی کند.
توانمندیهای او را نشناختیم
حجت قاسمزادهاصل، نویسنده و کارگردان با یادی از پرویز پورحسینی که در دو سریال او به نامهای یادآوری و تاریکی شب روشنایی روز ایفای نقش کرده بود، توضیح میدهد: شادروان پورحسینی از هنرمندان بسیار بزرگ بود که متاسفانه توانمندیهایش در سینما مورد توجه قرار نگرفت و حتی میتوان گفت که او را هنوز هم نشناختیم. جای خالی این هنرمند پر نمیشود.
ایکاش زنده بودند و میتوانستیم از توانمندیهایشان در بازیگری هنوز هم بهره مند شویم. از دست دادن این هنرمند عزیز همه ما را غصه دار کرد و متأسف شدیم. انسان بسیار شریف، نازنین و عاقل بود.
نمونه پورحسینی در دنیای هنر کم است و ای کاش تا زنده بود قدردان زحمات او بودیم و از او تقدیر میکردیم، اما حیف که دیر شد... .
خدمتگزار مادر بود
محمد کاسبی، بازیگری که خیلیها او را با خوشرکاب معروف میشناسند و نقشهای زیادی را تا امروز ایفا کرده است، بعد از مجموعه مریممقدس، همین تازگیها در سریال بچهمهندس با پورحسینی دوباره همبازی شده بود.
او در گفتوگویی که با جامجم داشت، از این همکاری و خاطراتی که با پورحسینی داشت، تعریف میکند: بیشتر از 50 سال است که من پرویز را میشناختم و در کارهای مختلفی با هم همراه شده بودیم.
او ضمن آنکه انسان مودب، بدون حاشیه، آرام و دوستداشتنی بود، ویژگیای داشت که وقتی من در جریان آن قرار گرفتم، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم؛ او سر سریال بچهمهندس، همیشه وقتی بازیاش تمام میشد با عجله از سر کار میرفت و این تعجیل او برای من سوال شده بود. یکبار که با هم صحبت کردیم، متوجه شدم در خانه مادری دارد که از او پرستاری میکند. به همین دلیل با عجله خودش را میرساند که بتواند رسیدگیهای لازم را انجام دهد.
در طول این بیماری مادرش نیز مبتلا شده بود، منتها مادر خانه بود و پرویز بستری شده بود و من از صبح تا الان مدام به فکر این مادر و فرزند هستم و با خودم میگویم آن مادر چطور با این خبر روبهرو شده است.
درواقع این خدمت به مادر از سوی پرویز نزدیک به 80 ساله، اتفاقی بود که همیشه در ذهن من میماند. اینکه با همه درگیریهایی که او داشت، این رفتار انسانی را فراموش نمیکرد و هر طور که شده، خودش را هر روز به مادرش میرساند. این جریان باعث شد تا از او شخصیت خاصی در یاد من بماند.
مروری از تولد تا روزهای شهرت
پورحسینی زاده سال ۱۳۲۰، در تهران است. او سال ۱۳۵۴، از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته بازیگری فارغالتحصیل شد. آموزش بازیگری را از سال ۱۳۳۹، در کلاسهای شبانه اداره هنرهای دراماتیک شروع کرده و در سال ۱۳۴۰، نمایش مرد گل بدهی را همراه فنیزاده و به کارگرانی سمندریان در تلویزیون اجرا کرده است. پورحسینی با تشکیل گروه پاسارگاد و نمایشهای شش شخصیت در جستوجوی نویسنده، لئو کادیا، مرغ دریایی و آندورا را با این گروه به صحنه برده و در سال ۱۳۴۶، دو نمایش حکومت زمان خان و استریپ تیز و کارول را در اداره تئاتر اجرا کرده بود. اما شروع فعالیت سینمایی او را میشود از سال ۱۳۵۱ با بازی در فیلم چشمه آبی آوانسیان خواند. بعد از آن هم حضور در آثار کارگردانهای مطرحی چون، پیتر بروک، بهرام بیضایی، علی حاتمی، حمید سمندریان، آربی آوانسیان، مسعود کیمیایی، واروژ کریممسیحی و امرا... احمدجو هم جزو مواردیاند که در کارنامه کاری او ثبت شدهاند. پرویز پورحسینی بهدلیل از دست دادن پدرش در سن کودکی، ناچار به کار کردن بود و شغل او کار در یک صحافی بودهاست. او یکبار با مرور آن روزها گفته بود: در صحافی کتابها و مجلات زیادی از زیر دستم میگذشت و در مواقع استراحت بسیاری از آنها را مطالعه میکردم و گاهی آنقدر محو خواندن میشدم که به من ایراد میگرفتند. اکثر کتابها تاریخی بود و گاهی کتابهای نادر و کمیاب و از همانجا بود که من به کتاب علاقهمند شدم. همچنین، در خانه وقتی همه میخوابیدند، چراغ نفتی را بالای سرم میگذاشتم و انار دانه شده با گلپر میخوردم و کتاب میخواندم و لذت اینگونه کتاب خواندن آن هم در آن سکوت عمیق هنوز برایم شیرین است و اینگونه بود که من به ادبیات علاقهمند شدم. البته، داستانهای ویکتور هوگو را میخواندم و با خودم فکر میکردم چطور یک نفر ویکتور هوگو میشود و از خود کاری برجای میگذارد که تا این حد بر من و دیگران اثرگذار است و ناخودآگاه به این نتیجه رسیدم که باید در این دنیا اثری از خودم باقی بگذارم.
اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 نمایشهای شاه اسکوریال، تف، سیرک با شکوه را در تئاتر شهر و نمایشنامههای دکتر فاستوس، ماهان کوشیار، معمای ماهیار معمار، چراغ گاز افسانه اندوه، شب یهودا و بازجویی را در اداره تئاتر به اجرا درآورد. همچنین، پورحسینی سال ۱۳۷۱ نمایش یادگار سالهای شن را در تالار وحدت اجرا کرد. او علاوه بر فعالیت در دنیای تئاتر، در سینما و تلویزیون نیز همزمان فعالیتهایی داشت که برخی از آنها را با هم مرور میکنیم.
پورحسینی و آقالو از جنس هم بودند
اصغر هاشمی، کارگردان سریال یک مشت پر عقاب تجربه جالبی از همکاری با پورحسینی دارد. این بازیگر پس از درگذشت آقالو در میانههای سریال، پذیرفت ادامه نقش او را بازی کند. هاشمی درباره این موضوع به جامجم میگوید: واقعا از رخ دادن این اتفاق متأسفم. خصوصا که پشتهم اتفاقات بد میافتد و همه رفقایمان همچون آقای کامبوزیا پرتوی، یکی پس از دیگری دارند کوچ میکنند. همواره از تواناییها و اخلاق حسنه زندهیاد پورحسینی گفتهام؛ با همین ویژگیهای خوب توانستند سالها در تئاتر، سینما و تلویزیون آدم تأثیرگذاری باشند و به نقشها با توانمندی زیاد جان دهند و آنها را دلنشین کنند. آدم با ایشان سر صحنه احساس آرامش میکرد و این به خاطر تجربیات، دانش و فروتنی ایشان بود. من بهعنوان کارگردان حس میکردم کسی همراه و پشتم است و میتوانم روی کمکش برای ارتقای نقش و صحنه حساب کنم. ارتباط خوبی با ایشان داشتم و تجربه خوبی را در یکمشت پر عقاب با همدیگر گذراندیم. در این سریال پس از درگذشت احمد آقالو، برای آقای پورحسینی نصفه ماندن نقش را توضیح دادیم. متوجه بود تلویزیون به لحاظ مالی نمیتواند زیر بار تکرار آن صحنهها برود و با بزرگواری ادامه کار را پذیرفت. میدانست بازیگری از جنس خودش ما را ترک کرده است پس پذیرفت صحنههای زندهیاد آقالو را نگهداریم و مشکلی را ایجاد نکرد. پورحسینی هم مثل آقالو، بازیگری فرهیخته و توانمند بود.
از ایدهآلهایش کوتاه نمیآمد
راما قویدل، نویسنده و کارگردان آثار تلویزیونی و سینمایی است که زندهیاد پرویز پورحسینی در اکثر کارهای او همچون در همین نزدیکی، یکی از همین روزها و... بازی کرده است. قویدل درباره شادروان پورحسینی اینطور میگوید: من این افتخار را داشتم که در آثار زیادی با هم همکاری داشته باشیم. به مرور این همکاری به رفاقت تبدیل شد و بدون تردید باید بگویم که او یکی از بهترین انسانهایی بود که میشناختم. شخصیت ویژه و بزرگی داشت و از ایدهآلهایش بههیچوجه کوتاه نمیآمد. برایش تفاوت نداشت که در سریال بازی میکند یا در تلهفیلم، بلکه دلش میخواست کاری را بپذیرد که سطح کار از استانداردهای بالایی برخوردار باشد. آقای پورحسینی برای من معلم بسیار بزرگی بود و بسیار مهم. از او خیلی آموختم و ازدست دادن او خسران بزرگی است. واقعا یکی از هنرمندان بزرگمان را از دست دادیم. روحشان شاد و جایشان سبز.
دیگر سوگنامهها
پس از درگذشت پرویز پورحسینی، بسیاری از چهرهها در شبکههای اجتماعی و فضاهای دیگر به این اتفاق واکنش نشان دادند که برخی از آنها را اینجا آوردهایم:
علی نصیریان، بازیگر پیشکسوت به درگذشت این بازیگر واکنش نشان داده و در گفتوگویی کوتاه بیان کرده است: ایشان یکی از بهترین بازیگران و استعدادهای دهه ۴۰ بودند و بعد از آن هم در کارهای مختلف درخشیدند. در کارنامه کاری خود کارهای بسیار درخشانی داشتند. من از خبر فوتشان بسیار متاثر شدم.
رویا میرعلمی، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه اینستاگرامش با انتشار تصویری از پرویز پورحسینی و شعری از گروس عبدالملکیان نوشت: پس زندگی همینقدر بود؟ انگشت اشارهای به دوردست؟ چه تلخ آقای پورحسینی نازنینمان.
شبنم وثوقی، یکی از نویسندههای سریال 021 و دورهمی، با انتشار تصویری از خود، مهران مدیری و پورحسینی در برنامه دورهمی نوشت: چه عصر بهاری دلانگیزی بود اون روز که در دورهمی کنار ما بودین و همه چقدر از حضور شما خوشحال و مشتاق بودن با اون همه مهربانی و آرامش و متانتی که برای ما هدیه آورده بودین و چه روزهای پرحسرتی و چه برگریزان غمانگیزی. سفرتون بخیر آقای پورحسینی عزیز.
امین زندگانی، بازیگری که در سریال طلسمشدگان نقش فرزند پورحسینی را بازی میکرد با انتشار پستی در اینستاگرام، نوشت: خبر تلختر از تسلیت گفتن است. فرشتهای رفت.
شبنم مقدمی، بازیگری که در سریال هفتسنگ با پورحسینی همبازی بود با انتشار شعر بزرگ بود و از اهالی امروز بود/ و با تمام افقهای باز نسبت داشت... در اینستاگرام نوشت: داغتان ماند به دلم...استاد، آقا، رفیق، پدر...
فرزین محدث، همبازی پورحسینی در سریال بچه مهندس با انتشار سکانسی از این سریال در اینستاگرام نوشت: آخ قلبم، استاد پرویز پورحسینی شما بینظیر بودید در بازیگری، در دانش، در انسانیت، در معرفت، در صبوری، چقدر غمگینم، چقدر بغض دارم، چقدر خشم، خشم...هموطنانمون دارن پر پر میشن همه.
برزو ارجمند، بازیگری که در سریال بچهمهندس با پورحسینی همکاری داشته است با انتشار پیامی که به مناسبت تولد این بازیگر برایش فرستاده بود، نوشت: استاد من، مهربان جان، نمیدونم چی بنویسم، ممنون از شما بابت تمام مهربانیها، بابت تمام تعلیمها، بابت رفاقت بینظیرتون، بابت تلفنها و مواظب بودنها بعد از رفتن پدرم، یا شاید بهتره بگم بعد از رفتن رفیقتون، طنین صدای شما از کلاس دانشگاه تا همین چند هفته پیش توی گوشمه، هنوز درد رفتن کامبوزیا پرتوی رو حس میکنم و حالا رفتن شما، دروغ نیست اگه بگم احساس میکنم دوباره پدرم رو از دست دادم. تسلیت میگم به خودم، به خانواده محترمتون به همکاران محترم در تئاتر و سینما و تلویزیون و صدالبته مردم ایران و ممنونم از پورنگ عزیز که برام از حالتون مینوشت. متاسفم که کنارتون نبودم. حتما من رو میبخشین. تا ابد ممنون شما هستم استاد پرویز پورحسینی.
نگاهی به قابهای ماندگار او
هزار دستان یکی از نام آشناترین مجموعههایی است که پورحسینی در سالهای 58 تا 66 به کارگردانی علی حاتمی در آن حضور داشت.
متینالسلطنه، مدیر روزنامه عصر جدید، نقشی بود که پورحسینی در این مجموعه آن را ایفا کرد. امیرکبیر از دیگر مجموعههای معروف اوست که سعید نیکپور آن را کارگردانی کرده است. مجموعهای که سال 64 ساخته شد و پورحسینی با نقش سفیر انگلیس در آن حضور داشت. روزی روزگاری را هم که میشناسید، مجموعهای به کارگردانی امرا... احمدجو که او نقش قدرت را در آن ایفا کرد.
سریال حضرت مریم هم مجموعه به یادماندنی دیگری از اوست که پورحسینی برای بازی در آن دیپلم افتخار از جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد.
البته او به فعالیت هنری خود در عرصه سینما هم ادامه داد و با درخشش خود در جشنواره فیلم فجر توانست کاندیدای بهترین بازیگر نقش مرد، برای بازی در فیلمهای اوینار و طلسم شود.
او در سریال شب دهم هم نقش دکتر ندیمی را در سال 80 به کارگردانی حسن فتحی بازی کرد؛ نقشی که به یکی از قابهای ماندگار از او در کارنامه کاریش تبدیل شد. علاوه بر این سریال که در گروه تاریخ معاصر قرار میگیرد، پورحسینی در سریال مختارنامه هم با نقش میثم تمار درخشید.
از سریالهای سالهای اخیر او هم میشود به مجموعههای بچه مهندس، گمشدگان، میکائیل، هفتسنگ، تاریکی شب، روشنایی روز، سرزمین کهن و تلهفیلمهایی چون فرزند چهارم، عصای پیری، نغمه نوروز و ... در سالهای 89 تا 98 اشاره کرد.
اولین شب آرامش، طلسمشدگان، ملاصدرا، یک مشت پرعقاب و ... هم از مجموعههای خاطرهانگیز اوست. علاوهبر اینها پورحسینی ید طولایی در حضور در تلهتئاترها هم داشت؛ کارهایی مثل به سوی دمشق، خانههای اجارهای، همه پسران من، شیخ مفید و ... .
در کنار مجموعههایی که عنوان همه آنها در این گزاش نمیگنجد، او در سینما هم حضور درخشانی داشت. آثاری مثل جاده قدیم که سه سال پیش در آن حضور داشت، پشت دیوار سکوت، صدای منو میشنوید؟، قاتل اهلی، صله سحر، دوران عاشقی، رستاخیز، سفر مرگ، خواب لیلا، کمالالملک و ... .
-
نقش شبکه کودک و نوجوان در قرنطینه
-
بدرود میثم
-
آجیل؛ دستنیافتنیتر از همیشه
-
این شعر، هیولایی است؟
-
زندگی نمکی
-
شریف مثل مردم بستان
-
بازگشت به نوامبر 2010
-
یک هفته نفسگیر
-
در آغوش اسطوره
-
ضرورت واکنش کوبنده ایران
-
هنرمندی تمامقد
-
وداع با ارتش یک نفره
-
پیام تسلیت دکتر علیعسکری در پی درگذشت پرویز پورحسینی
-
پورحسینی هنرمندی پر کار بود
-
استقرار محرمانه نظامیان انگلیسی در میادین نفتی عربستان