قتل پیرمرد با نقشه دختر جوان
دختر جوان وقتی ماجرای پولدار بودن پیرمرد تنها را برای پسر مورد علاقهاش تعریف کرد، گمان نمیبرد نقشه قتل او طراحی شود و به اجرا درآید.
به گزارش خبرنگار جامجم، دوم بهمن سال گذشته مردی به مقابل خانه پدر 70ساله پولدارش که تنها در محله گیشا تهران زندگی میکرد، رفت اما خبری از او نبود. تلفنهایش نیز خاموش شده بود. نگران شده و پلیس را مطلع کرد. بعد از آن همراه ماموران وارد خانه شد که با صحنه عجیبی روبهرو گردیدند. وسایل خانه بههمریخته و طلا، پول و اموال قیمتی که 80میلیون تومان میشد همراه خودروی جک او به سرقت رفته بود. بازبینی فیلم دوربین مداربسته در محل نشان میداد پیرمرد چند روز پیش خانه را ترک کرده و دیگر بازنگشته و بعد از آن چهار مرد جوان وارد خانه شده و با سرقت اموال و خودرو متواری شدند. در پی تحقیقات بعدی معلوم شد که دستگاه ردیاب (GPS) خودروی جک سرقتی در شهر قم فعال و بعد خاموش شده که ماموران به آنجا اعزام شدند. معلوم شد در جایگاه سوخت، بنزین زده و یک بطری بنزین خریدهاند. بعد از آن پلیس شهر قم جسد سوخته مرد مجهولالهویهای را در بیابانهای اطراف شهر پیدا کرد. به این ترتیب خانواده مرد گمشده به پزشکیقانونی رفتند و او را به عنوان جسد پدرشان شناسایی کردند. در پی این تحقیقات و گذشت 84روز از این جنایت بود که رد خودروی مقتول در خانهای در ملارد به دست آمد و مرد خلافکاری دراینباره بازداشت شد و در تحقیقات گفت: با دوستم بهرام و دو نفر دیگر که برای سرقت ما را اجیر کرده بود خانه مقتول رفتیم و اموال و خودرویش را سرقت کردیم اما در قتل و سوزاندن جسد وی نقشی نداشتیم. قرار بود خودرو را بفروشم که نشد. با این اعتراف بهرام دستگیر شد و گفتههای او را تایید کرد. یک روز بعد از آن دو مرد قاتل در تهران بازداشت شدند. شاهین، یکی از متهمان در تحقیقات پلیسی گفت: با المیرا دوست بودم. مادرش کارهای نظافت خانه مقتول را انجام میداد. یک روز المیرا برای کار بهجای مادرش خانه پیرمرد رفت و نزدم آمد و درباره پولدار بودن او گفت و من را برای سرقت وسوسه کرد. موضوع را به دوستم شهرام گفتم که قبول کرد از پیرمرد سرقت و اخاذی انجام دهیم. طبق نقشهمان خالهام را به مهمانی فرستادیم و من و شهرام و دختر موردعلاقهاش به خانه خالهام در یافتآباد رفتیم. بعد المیرا به بهانه اینکه مادرش بیمار است پیرمرد را به آن خانه کشاند و ما پیرمرد را کتک زدیم.
وی افزود: دستها و پاهایش را بستیم و کارت بانکی و رمز آن را گرفتیم. رفتیم حسابش را خالی کنیم که رمز اشتباه بود، بازگشتیم، این بار و من و دوستم با چسب دهان و بینی پیرمرد را بسته و به زور رمز اصلی را گرفتیم. اما پول آنچنانی در آن کارت نبود و بازگشتیم خانه، رمز و کارت دیگری از او گرفتیم که اینبار هم رمز اشتباه بود. عصبانی شده و بازگشتیم. المیرا و فریبا به ما گفتند او مرده که جسد را در جک سرقتی پیرمرد انداخته و به بیابانهای جاده قم بردیم و با ریختن بنزین جسد را سوزاندیم. بعد با دوست خلافکارمان خانه مقتول رفتیم و اموالی از آنجا سرقت و آن را با هم تقسیم کردیم. قرار بود آن دو خودرو را هم بفروشند و پولی به ما بدهندکه نشد.
با اعتراف آنها دو دختر عضو این باند هم بازداشت شدند و اعتراف کردند. متهمان با دستور بازپرس محمدجواد شفیعی شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران روانه بازداشتگاه پلیس شدند.
به گزارش خبرنگار جامجم، دوم بهمن سال گذشته مردی به مقابل خانه پدر 70ساله پولدارش که تنها در محله گیشا تهران زندگی میکرد، رفت اما خبری از او نبود. تلفنهایش نیز خاموش شده بود. نگران شده و پلیس را مطلع کرد. بعد از آن همراه ماموران وارد خانه شد که با صحنه عجیبی روبهرو گردیدند. وسایل خانه بههمریخته و طلا، پول و اموال قیمتی که 80میلیون تومان میشد همراه خودروی جک او به سرقت رفته بود. بازبینی فیلم دوربین مداربسته در محل نشان میداد پیرمرد چند روز پیش خانه را ترک کرده و دیگر بازنگشته و بعد از آن چهار مرد جوان وارد خانه شده و با سرقت اموال و خودرو متواری شدند. در پی تحقیقات بعدی معلوم شد که دستگاه ردیاب (GPS) خودروی جک سرقتی در شهر قم فعال و بعد خاموش شده که ماموران به آنجا اعزام شدند. معلوم شد در جایگاه سوخت، بنزین زده و یک بطری بنزین خریدهاند. بعد از آن پلیس شهر قم جسد سوخته مرد مجهولالهویهای را در بیابانهای اطراف شهر پیدا کرد. به این ترتیب خانواده مرد گمشده به پزشکیقانونی رفتند و او را به عنوان جسد پدرشان شناسایی کردند. در پی این تحقیقات و گذشت 84روز از این جنایت بود که رد خودروی مقتول در خانهای در ملارد به دست آمد و مرد خلافکاری دراینباره بازداشت شد و در تحقیقات گفت: با دوستم بهرام و دو نفر دیگر که برای سرقت ما را اجیر کرده بود خانه مقتول رفتیم و اموال و خودرویش را سرقت کردیم اما در قتل و سوزاندن جسد وی نقشی نداشتیم. قرار بود خودرو را بفروشم که نشد. با این اعتراف بهرام دستگیر شد و گفتههای او را تایید کرد. یک روز بعد از آن دو مرد قاتل در تهران بازداشت شدند. شاهین، یکی از متهمان در تحقیقات پلیسی گفت: با المیرا دوست بودم. مادرش کارهای نظافت خانه مقتول را انجام میداد. یک روز المیرا برای کار بهجای مادرش خانه پیرمرد رفت و نزدم آمد و درباره پولدار بودن او گفت و من را برای سرقت وسوسه کرد. موضوع را به دوستم شهرام گفتم که قبول کرد از پیرمرد سرقت و اخاذی انجام دهیم. طبق نقشهمان خالهام را به مهمانی فرستادیم و من و شهرام و دختر موردعلاقهاش به خانه خالهام در یافتآباد رفتیم. بعد المیرا به بهانه اینکه مادرش بیمار است پیرمرد را به آن خانه کشاند و ما پیرمرد را کتک زدیم.
وی افزود: دستها و پاهایش را بستیم و کارت بانکی و رمز آن را گرفتیم. رفتیم حسابش را خالی کنیم که رمز اشتباه بود، بازگشتیم، این بار و من و دوستم با چسب دهان و بینی پیرمرد را بسته و به زور رمز اصلی را گرفتیم. اما پول آنچنانی در آن کارت نبود و بازگشتیم خانه، رمز و کارت دیگری از او گرفتیم که اینبار هم رمز اشتباه بود. عصبانی شده و بازگشتیم. المیرا و فریبا به ما گفتند او مرده که جسد را در جک سرقتی پیرمرد انداخته و به بیابانهای جاده قم بردیم و با ریختن بنزین جسد را سوزاندیم. بعد با دوست خلافکارمان خانه مقتول رفتیم و اموالی از آنجا سرقت و آن را با هم تقسیم کردیم. قرار بود آن دو خودرو را هم بفروشند و پولی به ما بدهندکه نشد.
با اعتراف آنها دو دختر عضو این باند هم بازداشت شدند و اعتراف کردند. متهمان با دستور بازپرس محمدجواد شفیعی شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران روانه بازداشتگاه پلیس شدند.