سازمان ملل و انتخاب ناگزیر افول یا تغییرات اساسی
خشایار صدر منوچهرینایینی کارشناس ارشد حقوق بینالملل
علل پیدایش حقوق بینالملل به دوران باستان و روابط دولتها بر میگردد، از مصونیت نمایندگان دولتها تا ایجاد الگوهای بین الدولی و پایبندی به معاهدات. با گذر زمان و اساسا بعد از جنگهای بزرگ نیاز به ضوابط دقیقتر در حقوق بینالملل موجب گسترش آن میان دولتها شد. بعد از جنگ جهانی اول، تشکیل جامعه ملل در کنفرانس پاریس و بر اساس معاهده ورسای تلاش مشترکی برای ایجاد صلح و تغییر در روند شیوه حل اختلافات دولتها بود. اما حدود و ثغور ناقص جامعه ملل و عملکرد ناموفق آن در پیشگیری از جنگ جهانی دوم، جامعه جهانی را با نیازی فراتر از قواعد جامعه ملل و ایجاد سازمان ملل متحد رهنمون کرد. سازمان ملل، نسخهای کاملتر برای تنظیم مناسبات بینالمللی داشت و پای را از روابط بین دولتها فراتر گذاشته و برای ملتها نیز برنامهای بهتر با نیازسنجی جوامع ارائه کرد. اما با گذر زمان و نیازهای جدید جوامع بشری، ایرادات تشکیلات سازمان ملل هر روز تبلور بیشتری پیدا میکند که به آن اشاره خواهد شد. در بعد مسائل سیاسی متاسفانه عملکرد سازمان ملل بهشدت تحت تأثیر اعضای دائم شورای امنیت و قدرتهای بزرگ بوده است؛ به عنوان مثال، تحریمهای ظالمانه جمهوری اسلامی ایران بیهیچ سند و مدرک مستدل پیرامون خطر دستیابی به سلاح هستهای. از طرفی، از حدود 1292 قبل از میلاد و معاهده مروارید، دولتها اصل وفای به عهد را جزو تکالیفشان در مناسبات بینالمللی میدانستند اما آمریکا پس از چند سال مذاکره و توافق برجام بیهیچ دلیل موجهی از آن خارج شد. عملا هر هفت اصل اساسی سازمان ملل در سیاست کشورهای قدرتمند مفقود و صرفأ جنبه ابزاری برای احاطه بر کشورهای دیگر شده است.