برترینهای کنکور 98 در گفتوگو با جامجم از تجربه موفقیت خود میگویند
ما شـــاخ کنـــــکور را شـــکستیم
داستان كنكور سالهاست یك شكل است، اواسط تیر برگزار میشود و اواسط مرداد یك میلیون و چند ده هزار نفر از هرآنچه كردهاند باخبر میشوند، بعدش هم سه چهار روزی وقت انتخاب رشته دارند تا شهریور كه و تكلیف همه مشخص میشود. امسال هم یك میلیون و 18 هزار نفر در 381 شهرستان و 19 كشور خارجی همزمان با هم در پنج گروه آزمایشی، آزمون دادند كه 58 درصدشان زن بودند و 42 درصدشان مرد، بیشتر نیز متقاضی رشته تجربی با 637 هزار شركتكننده و كمتر خواهان رشته ریاضی با 168 هزار داوطلب. با اینكه امسال هم به رسم سالهای متمادی، دخترها بیشتر از پسرها در كنكور شركت كردند ولی باز هم در رتبههای برتر، غلبه با پسرهاست؛ در ریاضی 9 پسر ، در تجربی هشت پسر و در زبانهای خارجی چهار پسر در دو رشته انسانی و هنر اما هنوز فضا دخترانه است و شش نفر از ده نفر برتر و در هنر چهار نفر از پنج فرد نخست، دختر هستند. هركدام از اینها تا به این نقطه پرافتخار برسند راه طولانی طی كردهاند و مسیرهای ویژه را پیمودهاند كه ما با 12 نفرشان حرف زدهایم، راجع به راهی كه آمدهاند و راهی كه خواهند رفت.
دن براون نویسنده موردعلاقهام است
نرگس شاكر، مادر علیرضا و كارشناس ارشد رشته آبیاری است. او تعریف میكند از همان روزهای اول كه علیرضا به دنیا آمد، میدانسته با بقیه بچهها فرق دارد. در ریاضیات از همه همسالانش بهتر عمل میكرده است. به خاطر همین هم معلمهایش به پدر و مادر او میگویند بهتر است چند كلاسی را جهشی بخواند كه البته پدر و مادرش به خاطر ریزنقش بودن او قبول نمیكنند. علیرضا خود درس میخواند و برای خود برنامهریزی میكند، مادرش میگوید: «هیچ مشاوری نداشت وخودش به صورت حجمی برای خود برنامهریزی نكرده است.» درست است كه علیرضا برنامه تحصیلی را خود انجام میداده، مادر اما روی عملكرد او نظارت داشته است. داستان شنیدن خبر رتبه برتر كنكور شدن علیرضا جالب است. او میگوید: «ساعت 10 صبح بود و من خواب بودم كه تلفنم زنگ خورد. به من خبر دادند رتبه برتر كنكور شدهام.» علیرضا حدس میزده كه جزو نفرات برتر باشد، اما فكر میكرده این دوستانش هستند كه با او تماس گرفته و با او شوخی کردهاند. حال این كه تماس از سازمان سنجش بوده است. علیرضا تعریف میكند خیلی تمرین كرد تا خود را آرام نشان دهد، اما شنیدن خبر مهم زندگی او كه آرامش برنمیدارد و او نهایت هیجانزدگی را نشان داده است. علیرضا هشت ساعت در روز درس میخوانده و در هیچ كلاس كنكوری هم شركت نمیکرده. او اما از علایقش غافل نبوده است. زمانی كه برای كنكور درس میخوانده، به علاقه خود، یعنی ادبیات هم توجه داشته است. او عاشق ادبیات فانتزی و علمی- تخیلی است و اتفاقا كتابهای دن براون را هم خیلی دوست دارد. او میگوید: «یك تحقیق علمی ثابت كرده كه آن بخش عقل كه ریاضیات را دوست دارد، درك ادبیات را هم تشكیل میدهد.» بهجز علاقه به ادبیات فانتزی، او به شعر هم علاقه دارد و از شاعران كلاسیك، مولانا را دوست دارد. او هنوز تصمیم نگرفته در دانشگاه چه چیزی بخواند، اما از بین رشتههای ریاضی، مهندسی برق و رشته كامپیوتر را بیشتر از همه دوست دارد.
آریا جلالی- رتبه 4 ریاضی/ لاهیجان
یك روز بازی میكردم
اولین سوالی كه همه از نفرات كنكور میپرسند، مدت زمان درس خواندن است. آریا اما در كنار 11 ساعتی كه در طول روز درس میخوانده، یك روز تمام هم برای بازی رایانهای كه دوست داشته زمانی گذاشته است. ساعت 11 صبح دیروز بود كه آریا متوجه میشود رتبه 4 كنكور سراسری در رشته ریاضی فیزیك را كسب كرده است. به خاطر همین خبر هم تا به حال به 14،15نفر از همكلاسیها و معلمهایش قول شیرینی داده است. روش آریا برای درس خواندن، عجیب و غریب نبوده است. او كه خود در مدرسه تیزهوشان درس میخوانده، تنها كتاب درسی را ملاك قرار داده است. او به ما میگوید: «شانس آوردم امسال همه سوالات از كتاب درسی آمد و منبع به كل، از كتاب بود.» این را برای این میگوید كه در آزمونهای آمادگی، شرایط طور دیگری بوده است. منابع آزمونها اغلب از خارج از كتب درسی بوده و همین باعث میشده كه او در این آزمونها رتبه 7000 بگیرد، به خاطر همین رتبه 4 كنكور سراسری سال 98، خیلی كم احتمال میداده در كنكور رتبه زیر تكرقمی بگیرد. انتخاب آریا برای انتخاب رشته، مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف است. او معتقد است حالا بسیاری از همرشتهایهایش به سمت رشته كامپیوتر تمایل پیدا كردهاند و همین باعث شد او ترجیح بدهد رشته برق را انتخاب كند. آریا تكفرزند است. پدرش داروساز و مادرش هم پزشك عمومی است. از او كه درباره آینده میپرسیم، میگوید: «فعلا تصوری از دانشگاه ندارم. ترجیحم این است به دانشگاه وارد شوم و بعد ببینم چه اتفاقی میافتد تا در لحظه تصمیم بگیرم.»
امیرشایان چادگانیپور-رتبه 2 زبانهای خارجی/ اصفهان
نگران دوری از خانواده
امیرشایان خواب بوده است كه مادرش صدایش میكند از خبرگزاری تماس گرفتهاند و با تو كار دارند؛ وقتی میپرسد چهكار دارند، تازه آنجا میفهمد كه رتبه دوم كنكور زبان شده است: «رشته اصلی من تجربی بود و برای درس خواندن، خیلی روی زبان زوم نكرده بودم اما زبان همیشه آن چیزی بود كه در زندگی من جریان داشت؛ آنقدر كه از بچگی كارتونهای زبان اصلی میدیدم و همینها هم به من كمك كرد بتوانم كنكور زبان را خوب بدهم. بعد از كنكور هم خودم میدانستم تستها را خوب زدهام اما نمیدانستم بقیه چقدر خوب زدهاند.» رتبه دوم كنكور زبان، اما چشم امیدش به نتایج كنكور تجربی است: «جزو نفرات برتر كنكور تجربی نبودهام اما هنوز خیلی امیدوارم كه رتبهام خوب شده باشد و بتوانم رشتههای زیستی و پزشكی را در عرصه علمی ادامه بدهم. واقعیت این است كه بیشتر هدف من این است كه در عرصه پزشكی فعالیت كنم و در كنارش زبان انگلیسی را هم بخوانم؛ چون پزشكی اگر همراه با زبان باشد، میتواند در دنیا موفقیتآمیز باشد.» اما امیرشایان، از همین حالا برای انتخاب دانشگاه دودل است: «چیزی كه این روزها خیلی به آن فكر میكنم، بیشتر از انتخاب رشته، انتخاب شهر است. خب من به خانوادهام خیلی وابستهام، برای همین نمیدانم تهران را انتخاب كنم یا نه و تصمیم سختی برایم است؛ شاید برای همین است كه اصلا نمیتوانم به مهاجرت تحصیلی فكر كنم.»
مرجان حاتمیورزنه- رتبه 4 هنر/تهران
مجسمهساز میشوم
مرجان از شب قبل از اعلام نتایج خوابش نبرده و صبح خیلی زود، رتبه تكرقمیاش را در سایت سازمان سنجش دیده است؛ رتبهای كه خیلی هم برایش دور از انتظار نبوده است: «با اینكه انتظار رتبه خوب را داشتم اما با دیدن رتبه 4 خیلی خوشحال شدم و نتیجه زحماتم را گرفتم. من خیلی درس خوانده بودم و روی رتبههای تكرقمی آزمونهای آزمایشیام حساب كرده بودم ولی كنكور هنر امسال آنقدر سخت بود كه فكر میكردم نتیجه دلخواهم را نگرفتهام، اما بعد از كنكور كه با دوستانم صحبت كردم، فهمیدم كه هنوز میتوانم امیدوار باشم.» البته ریاضی مرجان آنقدر خوب بوده كه در سالهای اول دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب كرده اما در نهایت نتوانسته از علاقهاش دست بكشد و فقط در كنكور هنر شركت كرده است: «هم من و هم خانوادهام فكر میكردیم چون درسم خوب است و در ریاضی هم قوی هستم، بهتر است در رشته ریاضی تحصیل كنم و اگر خواستم، سال آخر تغییر رشته بدهم اما در سال آخر كاری كرد كه ما نمیتوانستیم تغییر رشته بدهیم و سر همین موضوع خیلی اذیت شدیم. درنهایت این شد كه من حتی در كنكور ریاضی شركت هم نكردم و فقط سر جلسه آزمون هنر رفتم و خدا را شكر كه نتیجه هم گرفتم.» مرجان معتمدی میخواهد رشته مجسمهسازی دانشگاه تهران را انتخاب كند: «من میدانم آدمهایی كه در رشته هنر فعالیت كردهاند، خیلی اذیت و محدود شدهاند ولی هیچوقت نتوانستهاند حرف واقعیشان را بزنند. راستش خیلی دوست دارم كاری كنم كه جو حاكم بر هنر در جامعه عوض شود .»
محمدمهدی ابوترابی- رتبه 10 ریاضی/ تهران
سریال شیرینی
خبر را از دوست صمیمیاش شنیده است، این كه رتبه 10 رشته ریاضی كنكور سراسری را كسب كرده است. هرچند محمدمهدی فكر میكرده دوستش شوخی كرده، اما بعد میبیند رتبه تكرقمی گرفته است و همین میشود كه به خیلی از دوستان و مشاوران مدرسه شیرینی داده است. خودش میگوید تا دیروز حدود 200-300 هزار تومان پول شیرینی داده است. محمدمهدی آخرین فرزند خانواده است. یك برادر بزرگتر دارد كه به قول خودش، زیاد هم رتبه خوبی نداشته است. رتبه برادرش در دانشگاه، هزار بوده و حالا دانشجوی رشته معماری است. او میگوید: «هیچ كسی فكر نمیكرد من در كنكور این رتبه را به دست بیاورم.» مادر خانهدار او اما تنها كسی بود كه به استعداد محمدمهدی ایمان داشت. ابوترابی توضیح میدهد در هیچ كلاس كنكوری شركت نمیكرده و تنها هزینهای هم كه برای كنكور پرداخته، خرید كتاب بوده است. خرید كتابهای كنكور فقط یك میلیون تومان هزینه برای او داشته است. او تصمیم خود را برای انتخاب رشته گرفته و در دانشگاه صنعتی شریف، رشته كامپیوتر را انتخاب خواهد كرد. او میگوید: «من تحقیق كردم و دیدم بازار كار رشته كامپیوتر خیلی خوب است.» محمدمهدی، پیشینه كدنویسی و كار در برنامهنویسی را دارد و احتمال میدهد در این رشته موفق عمل كند.
علی حاجیان-رتبه 5 علوم انسانی / لار
عاشق علوم انسانی و شیفته ادبیات
در شهر لار استان فارس رتبه پنجم كنكور علوم انسانی 98 جوانی متولد سال 80 است كه هم پختهتر از هر 18 ساله دیگری است و هم شجاعتر از خیلیها. او به پیشنهاد معلمانش سال دهم را با رشته تجربی شروع كرد، همان سال هم شاگرد اول كلاس شد ولی تجربی به دلش نچسبید و حالش را خوب نكرد، حتی با خودش صادقانه گفت من آدمی نیستم كه پزشك شوم و بنشینم گوشه مطب به انتظار یك بیمار. پس شهامت به خرج داد و رشتهاش را عوض كرد و رفت دنبال علاقهاش، پی علوم انسانی كه پر است از تاریخ، جامعهشناسی، روانشناسی، ادبیات و بقیه چیزهای خوب. علی حاجیان میخواهد در دانشگاه روانشناسی بخواند، ولی حقوق را هم دوست دارد و این روزها دو دل است و قرار است از مشاور كمك بگیرد و به جنگ تردیدهایش برود. برای همین وقتی از او پرسیدیم آینده علی حاجیان چه شكلی خواهد شد، كمی فكر كرد و گفت شاید بشوم علی حاجیان وكیل، قاضی، جامعهشناس یا علی حاجیان روانشناس. خوبی زندگی او این است با این كه شاخ كنكور را حسابی شكسته ولی همه زندگی را فدای كنكور نكرده؛ او روزی هفت هشت ساعت درس خوانده، كتابهای مورد علاقهاش را نیز خوانده، فیلم هم دیده، موسیقی نیز گوش داده و حتی در اینترنت و فضای مجازی نیز چرخ زده، ولی چون هدف داشته، شده است یكی از رتبههای برتر كنكور.
فاطمه شبخیز- رتبه یک علوم انسانی/ لار
فكر میكردم رتبهام 100 شود
دیروز بخشهایی از حرفهای فاطمه لابهلای خندههای خانوادهاش گم میشد چون درهای باز بهترین دانشگاههای كشور و بهترین رشتهها روی این دختر متولد 79 باز شده و آینده حتما برایش روشن و آفتابی است. فاطمه شبخیز كه مدرسه فرزانگان درس خوانده و معدل دیپلماش 95/19 شده و بهجز همه20هایی كه از همه درسها صید كرده فقط یك 25/19 از درس سلامت و بهداشت گرفته اما هنوز مردد است كه چه رشتهای بخواند. او عاشق علوم انسانی است، شیفته همه چیزش، انگارعلوم انسانی را ساخته اند برای روح او یا روح او را برای علوم انسانی؛ خودش كه این را میگوید. فاطمه از دیروز كه اول شدنش در كنكور را فهمیده مانده است بر سر دوراهی حقوق یا دبیری ادبیات فارسی. او میداند اگر حقوق بخواند و وكیل شود ممكن است مثل خیلی از وكلای جوان بیكار بماند، اما مطمئن است اگر برود دانشگاه فرهنگیان و دبیری بخواند شغلش تضمین شده است. با این حال هنوز مردد است و منتظر تماس مشاوران سازمان سنجش است كه برای انتخاب بهترین مسیر كمكش كنند. فاطمهای كه ما دیروز با او گپ زدیم هرگز فكر نمیكرد رتبه یك كنكور شود، او میگوید تصورش این بوده كه رتبهاش صد میشود چون نه كلاس كنكور رفته بود، نه از تفریح و زندگی عادیاش زده بود و نه از روزی بیشتر از هفت هشت ساعت درس خوانده بود.
شهریار رجایی فیروزآبادی-رتبه 3 زبانهای خارجی/ تهران
از نسل پزشکی
همه هم و غم شهریار رجایی رشته تجربی بوده است اما حالا نفر سوم رشته زبان است: «خیلی از افراد فامیل و خانواده ما خارج از كشور ساكن هستند و این رفت و آمدها باعث شده بود زبان من تقویت شود. معلمهایم هم كه تسلط من بر زبان انگلیسی را دیدند، پیشنهاد كردند در آزمون زبان هم شركت كنم و خب همان هم شد و توانستم رتبه بیاورم.» شهریار با نفر اول رشته تجربی همكلاس بوده است: «من از عید سال سوم دبیرستان شروع به درس خواندن كردم و در هیچ كلاس كنكوری شركت نكردم، چون مدرسهمان خیلی خوب بود و بهترین معلمها را داشت و برنامههای منظمی برایمان میریخت؛ حضور یكی از همكلاسیهایمان كه حالا رتبه اول تجربی شده است هم نشان میداد كه كجا بهتر از همین مدرسه خودمان؟» شهریار میداند كه كنكور تجربیاش را هم خوب داده است: «میدانم كه رتبه خوبی به دست میآورم ولی شاید آن چیزی كه میخواهم نتوانم قبول شوم؛ خب من پزشكی شهید بهشتی را میخواهم و امیدوارم كه رتبهای به دست بیاورم كه بتوانم به آن برسم.» اینطور كه مشخص بود شهریار هیچ برنامهای برای رتبه برتر زبانش ندارد: «راستش را بخواهید من سومین نسل در خانوادهمان هستم كه قرار است پزشك بشوم. برای همین هم برنامهای برای رتبه تكرقمی زبانم ندارم و همه فكر و ذكرم برای رتبه علوم تجربیام است.»
سارا ساداتكریمی-رتبه 1 هنر-تهران
در جستوجوی منابع
سارا ساداتكریمی منتقد است و نمیخواهد صحبت كند، چون انتقاداتش به روند كنكور بیشتر از خوشحالیهایش است، ولی بالاخره راضی میشود: «اعتراض من به سیستم كنكور هنر و اهمیت پایینش نسبت به بقیه گروهها است. واقعیت این است كه منابع كنكور هنر مثل منابع دیگر رشتهها مشخص نیست؛ در واقع سازمان سنجش منابعی برای این رشته اعلام میكند، ولی شما در سر جلسه كنكور با سوالهایی مواجه میشوی كه در منابع آموزش پرورشی نبوده است. این روالی است كه از سال اول برگزاری كنكور بوده و هنوز هم ادامه دارد، اما سارا با علم به این شرایط، باز هم در كنكور هنر شركت میكند: «من اوضاع را میدانستم، ولی به دلیل علاقهام باز هم آن را انتخاب كردم، اما شرایط سختی بود. بعضی از سوالهای موجود در كنكور هنر منبع آزاد دارند و آدم كه نمیتواند همه كتابهای موجود در یك زمینه را بخواند، میتواند؟ همه این شرایط اضطرابی را برای بچههای كنكور هنر ایجاد میكند كه میتواند بر نتیجهشان تاثیر بگذارد.» سارا میگوید بدون كمك از آموزشگاه قطعا نمیتوانسته نتیجه دلخواهش را بگیرد: «من یكی از كمكهای اصلیام را آموزشگاه میدانم، چون منابع آنقدر دیر اعلام میشود كه مجبور بودیم با سیستم استادها پیش برویم و من اگر به صورت شخصی میخواندم و به آموزشگاه نمیرفتم، به فهرست منابع دسترسی نداشتم. از طرف دیگر، كتابها نظامجدید شده و ما مجبور بودیم كتاب نظام قدیم را هم بخوانیم و این بدون كمك اساتیدمان ممكن نبود. »
-
فناوری بومی، پشت اتاق مدیران
-
ما شـــاخ کنـــــکور را شـــکستیم
-
تنگه در برابر تنگه، نفت در برابر نفت
-
ننه قمر چه كم از السا دارد؟
-
زورگیری با دوربین مخفی
-
جهاد با کلمه و تصویر
-
نگین فیروزهای «ری»
-
دربی زودهنگام در هفته 4
-
مجتهد بدون عبا و عمامه و ریش
-
باز شدن باب همزبانی دستگاه قضا و فرهنگ
-
توافق تهران و پاریس بر ادامه رایزنیها و تماسهای دیپلماتیک
-
کره شمالی، آمریکا را به عقبگرد از مذاکرات تهدید کرد
-
چند نما از خسارت محض