تماسهایی که سرکاری بود
جواد، پدر آراد اشك شوق بر چشمانش جاری است و این را از صدایش میتوان احساس كرد. او به جامجم میگوید: «از همان شبی كه آراد در بیمارستان ربوده شد من و همسرم و خانوادههایمان آرام و قرار نداشتیم و زندگیمان شده بود گریه و ماتم. در حسرت یك لحظه دیدن پسرم بودیم. در این مدت عكسهایش را در روزنامه، فضای مجازی و شهر منتشر كردیم تا ردی پیدا كنیم. برخی افراد با ما تماس میگرفتند دلداریمان میدادند، برخی برای دادن نشانی از او از ما پول میخواستند. برخی میگفتند او را در كرمان و دیگر شهرها دیدهاند. حتی فردی از طریق واتساپ به ما پیام داد كه برادر شوهرش آراد را صد میلیون تومان از فردی خریده و آراد خارج از كشور است.»
وی افزود: «حتی چند روز پیش پلیس اسلامشهر افرادی را در معامله فروش نوزاد پسری ناكام گذاشت. گفتیم شاید نوزاد، پسرمان باشد و قرار بود روز عید قربان آزمایش دیانای بدهیم كه متوجه پیدا شدن آراد شدیم. با دیدن آراد و لباس و دستبند تولدش باورمان شد او خودش است. »
وی افزود: «حتی چند روز پیش پلیس اسلامشهر افرادی را در معامله فروش نوزاد پسری ناكام گذاشت. گفتیم شاید نوزاد، پسرمان باشد و قرار بود روز عید قربان آزمایش دیانای بدهیم كه متوجه پیدا شدن آراد شدیم. با دیدن آراد و لباس و دستبند تولدش باورمان شد او خودش است. »
تیتر خبرها
-
ابعاد جدید درگیری محمودآباد
-
«آراد» چگونه آزاد شد؟
-
تماسهایی که سرکاری بود
-
نامه زن نوزادربا به مادر آراد
-
قتل مادر و دختر قبل از سفر تركیه
-
بخشش برادركش 15 ساله
-
آزار شیطانی زن جوان در باغ
-
بازداشت عشق قدیمی به اتهام قتل زن میانسال
-
كشف جسد بانوی كوهنورد
-
پرواز 2 قلب برای پیوند
-
دفن سگ به جای كودك
-
قتل مرد افغان در برج در حال ساخت