درمان كامل دیابت نوع2؛ آیا ممكن است؟
اشتباه بزرگی است اگر تصور كنیم بیماری دیابت نوع 2 مثل خیلی از بیماریها بعد از تشخیص پزشك، با قرص و آمپول درمان میشود. گاهی هم تصور میشود وقتی پزشك تشخیص داد شما به دیابت نوع 2
مبتلا شدهاید، باید شروع به خوردن قرص كنید و اگر بیماری شدید بود یا با قرص كنترل نشد، آنوقت انسولین شروع شود.
البته اینها غلط نیستند و در بیشتر موارد همین روند اتفاق میافتد. امروز میخواهم دیدگاه دیگری در مورد دیابت را كه بسیاری از همكاران تجربه كردهاند، توضیح دهم.
چند سال قبل مردی به درمانگاه دیابت مراجعه كرد و من او را ویزیت كردم؛ مردی حدود40 ساله كه بهتازگی متوجه شده بود قند خون بالایی دارد. وقتی برایش دوباره قند خون را تست كردیم مشخص شد كه قند خون ناشتایش حدود350 است. او قول داد هر نوع فعالیتی را كه در جهت درمان بیماریاش باشد انجام دهد. وقتی در مورد محل زندگی صحبت كردیم متوجه شدم در یك روستای كوهستانی زندگی میكند و در فاصله حدود 40 دقیقهای روستایشان چشمه معروف و پر آبی است كه مسیر كوهپیمایی است. از او خواستم از همین امروز نرمش و ورزش ملایم را شروع كند و بعد از دو هفته كه با دارو قند خون او را كاهش دادم از او خواستم همانطور كه قرار گذاشته بودیم بعد از بهبودی اولیه با دارو شروع به ورزش كند و هر روز صبح و قبل از شروع كار روزانه از خانه تا چشمه را كوهپیمایی كند.
بعد از دو هفته این بیمار دوباره مراجعه كرد و خوشبختانه بهبودی بسیار خوبی در روند بیماری حاصل شده بود. این روند ادامه داشت و او حدود هشت كیلوگرم از وزنش را در مدت شش ماه كم كرد و من آرام آرام همه داروها را قطع كردم تا جایی كه این بیمار دیگر نیاز به هیچ دارویی نداشت و همان ورزش یك ساعته هر روز برایش كافی بود.
این تجربه موجب شد تا من خیلی بیشتر از قبل برای درمان دیابت نوع 2به بیمارانم تغییر شیوه زندگی و كم كردن غذا و افزایش ورزش را گوشزد كنم. در سالهای اخیر تعداد زیادی بیمار با همین روش مداوا شدهاند. البته این تعداد در مقابل كل بیماران رقم كمی است و علت آن این است كه اكثر بیماران حاضر نمیشوند تن به 45 دقیقه ورزش روزانه بدهند.
مبتلا شدهاید، باید شروع به خوردن قرص كنید و اگر بیماری شدید بود یا با قرص كنترل نشد، آنوقت انسولین شروع شود.
البته اینها غلط نیستند و در بیشتر موارد همین روند اتفاق میافتد. امروز میخواهم دیدگاه دیگری در مورد دیابت را كه بسیاری از همكاران تجربه كردهاند، توضیح دهم.
چند سال قبل مردی به درمانگاه دیابت مراجعه كرد و من او را ویزیت كردم؛ مردی حدود40 ساله كه بهتازگی متوجه شده بود قند خون بالایی دارد. وقتی برایش دوباره قند خون را تست كردیم مشخص شد كه قند خون ناشتایش حدود350 است. او قول داد هر نوع فعالیتی را كه در جهت درمان بیماریاش باشد انجام دهد. وقتی در مورد محل زندگی صحبت كردیم متوجه شدم در یك روستای كوهستانی زندگی میكند و در فاصله حدود 40 دقیقهای روستایشان چشمه معروف و پر آبی است كه مسیر كوهپیمایی است. از او خواستم از همین امروز نرمش و ورزش ملایم را شروع كند و بعد از دو هفته كه با دارو قند خون او را كاهش دادم از او خواستم همانطور كه قرار گذاشته بودیم بعد از بهبودی اولیه با دارو شروع به ورزش كند و هر روز صبح و قبل از شروع كار روزانه از خانه تا چشمه را كوهپیمایی كند.
بعد از دو هفته این بیمار دوباره مراجعه كرد و خوشبختانه بهبودی بسیار خوبی در روند بیماری حاصل شده بود. این روند ادامه داشت و او حدود هشت كیلوگرم از وزنش را در مدت شش ماه كم كرد و من آرام آرام همه داروها را قطع كردم تا جایی كه این بیمار دیگر نیاز به هیچ دارویی نداشت و همان ورزش یك ساعته هر روز برایش كافی بود.
این تجربه موجب شد تا من خیلی بیشتر از قبل برای درمان دیابت نوع 2به بیمارانم تغییر شیوه زندگی و كم كردن غذا و افزایش ورزش را گوشزد كنم. در سالهای اخیر تعداد زیادی بیمار با همین روش مداوا شدهاند. البته این تعداد در مقابل كل بیماران رقم كمی است و علت آن این است كه اكثر بیماران حاضر نمیشوند تن به 45 دقیقه ورزش روزانه بدهند.