پدر کشی در هواخواهی از مادر

قاتل با بخشش خواهرانش از قصاص نجات پیدا كرد

پدر کشی در هواخواهی از مادر

زن جوان كه از سه سال قبل به اتهام قتل پدرش در زندان است با اعلام گذشت اولیای دم از قصاص نجات پیدا كرد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، اول اسفند 95، زن جوانی سراسیمه و آشفته خودش را به كلانتری شهرك گلستان رساند و به قتل پدرش اعتراف كرد.
شكوفه 45 ساله به ماموران پلیس گفت: برای حل مشكلی كه بین پدر و مادرم پیش آمده بود به خانه پدرم رفتم. پدرم عصبانی بود و به من می‌گفت نباید در مسائل او و مادرم دخالت كند. جر و بحث‌مان شد و پدرم من را كتك زد. من هم نفهمیدم چه شد كه با یك كارد آشپزخانه به او چند ضربه زدم و باعث قتلش شدم.
بعد از اعتراف متهم به قتل، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران، به ریاست قاضی محسن زالی ارجاع شد اما قبل از آن‌كه زمان محاكمه شكوفه برسد، دو خواهر او به عنوان اولیای دم در دادگاه از قصاص خواهرشان اعلام گذشت كردند و به این ترتیب پرونده روز گذشته به لحاظ جنبه عمومی جرم مورد رسیدگی قرار گرفت.
بعد از این‌كه رسمیت جلسه رسیدگی اعلام شد، متهم در دفاع از خود گفت: اتهامم را قبول دارم و از كرده خودم پشیمانم.
او در ادامه در توضیح علت وقوع حادثه گفت: پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند. بارها پدرم، مادرم را از خانه بیرون كرده بود و با وساطت من باز به خانه برگشته بود. روز حادثه باز هم متوجه شدم كه پدر و مادرم با هم مشكل پیدا كرده‌اند. با پدرم تماس گرفتم و قرار شد به خانه‌شان بروم و با هم حرف بزنیم، اما وقتی به آنجا رسیدم پدرم با عصبانیت من را كتك زد. اگر پشت تلفن متوجه عصبانیت او می‌شدم هرگز به خانه‌شان نمی‌رفتم.
متهم در آخر گفت: از خواهرانم ممنونم كه با بزرگواری من را بخشیدند.
رای پرونده بعد از مشورت قضات صادر خواهد شد.



در زندان تدریس می‌كنم
جلسه رسیدگی به پرونده شكوفه تمام شد و او همراه مامور زندان روی صندلی راهروی دادگاه نشست. حالا سه سال است كه شكوفه در زندان است و معلوم نیست با رای دادگاه چند وقت دیگر باید در زندان بماند.

 از روز حادثه بگو.
صبح آن روز از باشگاه ورزشی بیرون آمدم و متوجه شدم مادرم چندین بار با تلفن همراهم تماس گرفته بود. با او تماس گرفتم و به من گفت كه پدرم برای چندمین بار او را از خانه بیرون كرده است. پدرم با زنی جوان قرار ازدواج گذاشته بود و برای همین با مادرم مشكل پیدا كرده بود. من هم برای این‌كه وساطت كنم و مادرم به خانه برگردد، با پدرم قرار گذاشتم.
 رابطه‌ات با پدر چطور بود؟
زیاد خوب نبود. پدرم اخلاق تندی داشت. یك‌بار وقتی مادرم باردار بود به حدی او را كتك زده بود كه آن كودك بعد از به دنیا آمدن فوت كرد. حتی زندگی خودم هم تحت تاثیر دخالت‌های پدرم خراب شد و با شوهرم متاركه كردم.
 رابطه خواهرانت هم با او بد بود؟
بله. برای همین هم خواهرانم اعلام گذشت كردند.
 این سه سال را در زندان چطور گذراندی؟
لیسانس تغذیه دارم و در زندان به زندانیانی كه در مقطع دبیرستان درس می‌خوانند، تدریس می‌كنم. اوقات فراغتم را هم كتاب روان‌شناسی می‌خوانم.
آخرین كتاب‌هایی كه خواندم قدرت فكر و قدرت درون بود. گاهی هم فیلم می‌بینم. در حال حاضر سریال سرنوشت را می‌بینم.
 برای بعد از آزادی چه برنامه‌ای داری؟
باید خطایی را كه مرتكب شدم جبران كنم و زندگی خودم و مادرم را دوباره بسازم.