نامهای منتشر شده كه براساس آن سینماگران خواهان آزادی سید محمد امامی، تهیهكنندهای شدهاند كه به اتهام اختلاس در زندان است، امضاکنندگان این نامه اما امضای آن را تكذیب میكنند
بدون تاریخ، بدون امضاء
نامه دست به دست میچرخد و خیلیها دربارهاش حرف میزنند. برخی سینماگران كه اغلب هم نامهایی شناختهشده هستند، خطاب به حجتالاسلام رئیسی، رئیس قوه قضاییه نامه نوشته و خواهان آزادی سید محمد امامی شدهاند. همان مردی كه بهعنوان تهیهكننده فعالیتهای گستردهای در سینما داشت و بعدتر هم به جرم اختلاس راهی زندان شد و برای اولین بار ماجرای سیطره پولهای كثیف در سینما را علنی كرد. در ساعات اولیه پس از انتشار خیلیها نامه را ساختگی دانستند و منتظر تكذیبش بودند. عده دیگری هم شروع كرده بودند به قضاوت درباره نامهای موجود در این نامه، نامهایی كه البته با گذر دقایق و ساعتها نامهای موجود در آن شروع كردند به تكذیب امضایشان و هر كدام دلیلی آوردند بر اینكه از وجود نامشان در نامه بیاطلاع بوده یا امضای آن را منوط كرده بودند به خواندنش قبل از ارائه به رئیس قوه قضاییه.
تا لحظه نگارش این گزارش یعنی عصر روز گذشته تنها كیانوش عیاری صادقانه اعلام كرد نامه را امضا كرده و از این كار خود هدفی انسان دوستانه داشته است. او در این باره گفت: نامهای كه صرفا با نیت انسان دوستانه و با هدف فراهم شدن شرایط آزادی موقت یكی از تهیهكنندگان سینما و نمایش خانگی نوشته شده بود. ما نیز مثل بقیه امضاكنندگان نامه برای این كه قدمی در راه كمك به یكی از هم صنفان مان برداریم این نامه را امضا كردیم. او تاكید كرد: بر همگان واضح و مبرهن است كه نه ما در مقام قضاوت نشستهایم و نه كسانی كه بدون هیچ سند و مدركی و تنها براساس شنیدههایشان اصرار بر گناهكار بودن وی دارند. بنابر این واقفیم تشخیص این امر تنها بر عهده قوه قضاییه است و بس. هر چند عیاری و اغلب دیگر نامهای موجود در نامه از چهرههای شناخته شده سینما هستند، اما ماجرای جانبداری از شخصی كه بهعنوان متهم در زندان بهسر میبرد، موضوع عجیبی است كه با مرور متن نامه عجیبتر هم میشود. در بخشی از این نامه سید محمد امامی با عناوین و خدماتی ستایش شده كه اصلا نمیتوان تصور كرد این نوشته درباره متهمی است كه به اتهام اختلاس از بانك سرمایه و صندوق فرهنگیان زندانی شده و حالا در نامه سینماگران با القابی چون مایه عزت، محترم، باآبرو، سرباز ایران، بااخلاق و ... خطاب شده است.
سوالاتی که مطرح است
باید این پرسش مهم را هم مطرح كرد كه امامی چه فرقی با دیگر زندانیان دارد؟ آیا دیگران كار بدی كردهاند كه مرتكب مفسده اقتصادی شده و ماحصل آن عمل مجرمانه خود را به سینما نیاوردهاند؟ اگر كسی جرمی مرتكب شود و در كنارش به سینما و سینماگر هم روی خوش نشان داده باشد، میتواند از حمایت سینماگران برخوردار شود و برخی برای مصونیت او از اجرای قانون وارد صحنه شوند؟ هر طوری كه نگاه كنیم انتشار این نامه و نوشتن این القاب درباره مردی كه دستگاه قضا او را متهم دانسته عجیب و زیر سوال است، ضمن اینكه دستگاه قضایی را هم زیر سوال میبرد! از طرف دیگر باید به این نكته هم اشاره كرد كه امامی چه فرقی با دیگر زندانیان دارد؟ همه زندانیان، عزیز نزدیكان و خویشان خود هستند و طبعا بسیاری نگرانشان، امامی هم یكی از همین زندانیان... آیا سینماگران كه همواره تاكید میكنند به دنبال اجرای عدالت و احقاق حق هستند، سینماگران كه مدام در نكوهش پولهای كثیف و ورود آنها به سینما جبهه میگیرند، باید دنبال آزادی یكی از واردكنندگان پول كثیف به سینما باشند، كاری به متن نامه هم نداریم، اصلا چطور به دور زدن قانون برای آزادی امامی فكر كردهاند و توانستهاند تصمیم بگیرند كه در این مسیر همراهی كنند. جالب است که منیژه حکمت کارگردان سینما هم امضای این نامه را اتفاقی شرمآور دانسته است.
ماجرای امامی و حسنینسب
حكم امامی مشخص شده بود و روزهای حبسش هم آغاز شده بود، که از همان گوشه زندان توانست نیما حسنینسب منتقد سینما را كه تصادف كرده بود و حال خوشی نداشت با ویلچر بكشاند به دادگاه كه چرا علیه او در صفحه مجازیاش نوشته است. حسنینسب چیزی خلاف آنچه در دادگاه اعلام شده بود را ننوشته بود اما راهی دادگاه شد و هیچ سینماگری هم از او بهعنوان منتقد سینما حمایت نكرد، هیچكس از این ننوشت كه چرا یك منتقد باید برای نوشتن واقعیت كارهای امامی از سوی او مورد شكایت قرار بگیرد، اما حالا تلاش میشود برای آزادی امامی. این مهربانی جالب نیست؟
همه منهای یك نفر!
ظاهرا هیچكس نامه را امضا نكرده جز یك نفر! هر چند باید در این میان عیاری را به سبب پذیرش مسوولیت نامهای كه امضا كرده و تلاش نمیكند تا آن را تكذیب كند، ستود اما نمیتوان قضاوت محكمی هم داشت درباره تكذیب و تاییدها اما هر چه باشد عیاری این نكته را مطرح كرده كه ماجرای امضای نامه در میان سینماگران مطرح بوده و آنقدری كه برخی خودشان را به ندانستن میزنند ماجرا تازه و ناآشنا هم نیست. مهدی کرمپور، روح الله حجازی، علی سرتیپی، مجید رجبی معمار، پیمان قاسمخانی و بسیاری نامهای دیگر طبق لیست منتشر شده نامه را امضا کردهاند. محسن تنابنده، احمد مهرانفر، مهران احمدی و بسیاری دیگر امضای نامه را تكذیب كردهاند. برخی هم گفتهاند قرار بوده متن را بخوانند و تایید كنند. اما برخی چهرهها هم رویكرد دیگری در پیش گرفتهاند. محمدحسین مهدویان هم با رد موضوع امضا كردن نامه، ماجرا را پیچیده روایت كرده و گفته ترجیح میدهد سكوت كند و بهنوعی این را رسانده كه میخواهند سینماگران را بدنام كنند. حالا از یك طرف، رویكرد شفاف عیاری را داریم، از طرف دیگر روبهروییم با تكذیبكنندگان و باید این روایت رازگونه مهدویان را هم خودمان تحلیل و بررسی كنیم. اما باید خطاب به مهدویان گفت اگر واقعا كار، كار سینماگران نیست چرا سكوت میكنید و پلیسبازی راه میاندازید. جامعه نسبت به اتفاقی كه افتاده قضاوت دارد، جامعه شوكه است، جامعه بررسی میكند كه بسیاری از نامهای موجود در نامه با امامی مراوده كاری داشتهاند و سینما را پر از زد و بند و پول كثیف و... میبیند. اگر كار، كار شما نیست، چرا شفافسازی نمیكنید؟
-
باندی نهچندان پهن
-
فـاصلـهگذاری اشتبـــاهی
-
بـــــازیگـــران بیشتر سال قرنطینهاند
-
تحولات منطقه به سود ایران است
-
بدون تاریخ، بدون امضاء
-
رزمایش مواسات
-
پیشمرگ دیروز، جهادی امروز
-
با «خونه مونی»، خونه میمونی
-
شاعر آشفته دنیای فوتبال
-
مدیریت اقتصاد بدون نفت و مالیات
-
تنشهای ویروسی در خانواده
-
حقوق و مدیریت دوران پساکرونا
-
وظیفهمان سنگینتر شد