چرا ریاض دنبال تغییر رویکرد در روابط با تهران است؟
عربستان به دنبال میانجی یا منجی
روابط پرتنش ایران و عربستان در سالهای اخیر، هر چند وقت یكبار یك میانجی به خود میبیند، اما هیچیك از این میانجیها موفق نبودهاند. سال قبل بازار میانجیگری، داغتر از همیشه بود و بهخصوص در پاییز عمرانخان، نخستوزیر پاكستان تلاش ویژهای برای كاهش اختلافات دو كشور انجام داد و سفرهایی به تهران و ریاض داشت، اما به سرانجامی نرسید. عادل عبدالمهدی، نخستوزیر پیشین عراق هم سفرهای مشابهی انجام داد و او نیز نتیجهای بیش از آنچه عاید عمرانخان شده بود نگرفت. در چنین شرایطی این روزها پایگاه خبری میدل ایستآی به نقل از منابعی كه نامشان را فاش نكرده، مدعی شد ولیعهد سعودی از نخستوزیر جدید عراق خواسته است میانجیگری را میان عربستان و ایران آغاز كند. عربستان در سالهای گذشته بهویژه پس از آنكه بنسلمان اداره امور این كشور را به عهده گرفته است موج جدیدی از خصومتها با ایران را به صورت مستقیم و غیرمستقیم شروع كرده است؛ از شیطنت در مسیر صادرات نفت ایران گرفته تا هر اقدامی كه تصور میكند منافع ایران در منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. اما عربستان در هیچیك از برنامههای خود موفقیتی به دست نیاورد. این كشور همراه رژیم صهیونیستی تلاش فراوانی برای خروج آمریكا از برجام كرد با این تصور كه پس از پایان برجام، شرایط برای حمله نظامی آمریكا به ایران فراهم و رویای دیرینه سعودیها محقق میشود، اما آمریكا پس از سركیسه كردن فراوان عربستان نشان داد كه هرگز حاضر نیست وارد باتلاقی شود كه خروج از آن برایش امكانپذیر نیست. شاید پس از انهدام پهپاد گلوبال هاوك آمریكا از سوی ایران و همچنین حملات موشكی سپاه به پایگاه نظامی آمریكا در عراق، مقامات سعودی بیش از هر زمان دیگری متوجه شدند كه كاخ سفید هرگز قصدی برای درگیری نظامی با ایران ندارد و از همان زمان سعودیها به فكر تصحیح برخی از سیاستهای گذشتهشان افتادند. البته شكست عربستان در سایر سیاستهای منطقهای نیز در این تصمیمگیری بیتاثیر نیست كه نگاهی گذرا به این شكستها جالب است.
حاکمان حجاز به مدد پول نفت همواره سودای رهبری جهان اسلام و تفوق نفوذ خود در منطقه را داشته و دارند اما بهواسطه ارتقای جایگاه و گسترش نفوذ ایران، تکاپوی سعودیها نافرجام باقی مانده است. جمهوری اسلامی طی این سالها توانست با بهرهگیری از قدرت نرم، حضور خود در معادلات منطقهای را تثبیت کند. طبعا برای عربستان رسیدن ایران به چنین جایگاهی رشکبرانگیز است و اساس وجود جمهوری اسلامی قدرتمند را در منطقه برنمیتابد. البته این امکان وجود داشت که ایران و عربستان روابط مناسب و خوبی را برای تاثیرگذاری مثبت در میان کشورها در پیش بگیرند اما از آنجایی که عربستان همواره درصدد بود که در هرگونه مراوده بینالمللی ماجرا به نفعش تمام شود از همان ابتدا زیادهخواهانه وارد عرصه شد.
مقامات سعودی به پشتوانه منابع مالی که در اختیار داشتند برای ناامن کردن منطقه اقدام به مسلح کردن گروههای مختلف تروریستی در مناطق گوناگون کردند. طبیعی است که این روند از اعتماد کشورها میکاهد و دولتی که این رویه را در پیش گرفته باشد به عنوان تهدیدگر و خطرساز در مناسبات بینالمللی تلقی خواهد شد.
سیاست شکستخورده فرقهای در عراق
عراق بعد از سقوط صدام مسیر پرفراز و نشیب زیادی را طی کرد تا حداقل به لحاظ سیاسی به ثبات نسبی برسد. در این میان گروههای مختلف قومی و مذهبی که در دوران دیکتاتوری امکان بروز و ظهور نداشتند این فرصت و مجال را پیدا کردند که در عرصه سیاسی مشارکت داشته باشند.
در این میان شیعیان با اتخاذ سیاستی همگرایانه و منطقی توانستند نظر نسبی سایر گروهها را برای تشکیل دولت در عراق بهدست آورند؛ روندی که تاکنون نیز ادامه دارد. اما این سیاست هیچگاه به مذاق عربستان خوش نیامد و حاکمان حجاز از ترس همسویی میان حکومتهای شیعی ایران و عراق تلاش کردند با تحریک سایر گروهها و حتی تامین امکانات مادی و معنوی برای داعش، چند صباحی عراق را دچار آشوب کنند. نیت اصلی چنین تحریکاتی علاوه بر تجزیه عراق، ایجاد اختلاف میان عراقیها و ایرانیها و همچنین تقویت داعش و بسط نفوذ این فرقه تروریستی در حوالی مرزهای ایران بود.
عربستان از اولین طراحان و حامیان بحران عراق بود و با توجه به پیشروی اولیه و سریع داعش و تروریستها، تصور کامیابی و رسیدن به آمال و آرزوهای خود را داشت، با این حال حکومت عراق با بهرهگیری از مستشاران نظامی ایران و همراهی مرجعیت شیعی توانست فتنه داعش را بعد از دو سال بخواباند.
عربستان وقتی نتوانست از طریق داعش به مطامع سیاسی خود برسد با همراهی سیاستورزان کاخ سفید تلاش کرد تا وضعیت بیدولتی در عراق و تشدید اعتراضات اقتصادی مردم این کشور را دامن بزند اما با روی کار آمدن الکاظمی به عنوان سیاستمداری مرضیالطرفین این طرحهای آشوبطلبانه هم بهجایی نرسید.
گره اصلی مشكلات ایران و عربستان
حسن روحانی، رئیسجمهور كشورمان پاییز سال گذشته كه فصل داغ میانجیگری پاكستان و عراق برای بهبود روابط تهران و ریاض بود در نشست خبری با تایید این میانجیگریها گفت: ما همیشه دنبال یك روابط خوب با همسایگان بودهایم و برای اینكه از طریق گفتوگو مسائل و مشكلات منطقه را با كشورهای منطقه از جمله عربستان حل و فصل كنیم، مشكلی نداریم.
روحانی یكی از گرههای عمده موجود در روابط ایران و عربستان را موضوع یمن دانست و تاكید كرد: اگر موضوع یمن به یك آتشبس و در نهایت به پایان جنگ منتهی شود، یكی از گرههای منطقه و از جمله در روابط ایران و عربستان باز میشود.
رئیسجمهور با اعلام آمادگی برای مذاكره با عربستان، پایان جنگ یمن را محتمل دانست، اما به مشكل دیگری كه در آن مقطع ایجاد شده بود اشاره كرد كه ماجرای حمله به نفتكش ایرانی در دریای سرخ بود. روحانی با بیان اینكه حمله به كشتی ما، مشكلاتی را بهوجود آورده است بدون نام بردن از عربستان گفت: آنچه مسلم است اینكه یك رژیمی این كار را با كمك برخی از كشورها انجام داده، حالا چگونه بوده و كی بوده، درحال نهایی كردن بررسیها هستیم.
پس از آن دیگر خبری از جزئیات این حمله منتشر نشد، اما هر چه بود اینكه پرونده میانجیگریها در سال 98 هم در همان مقطع بسته شد.
باتلاق یمن
ورود عربستان به مساله بحران یمن جزو نابخردانهترین طرحهای حاکمان سعودی بود؛ چون مقاومت مردم یمن در برابر تهاجمات خارجی، طولانیتر شدن بحران و هزینههای فراوان مالی، باعث تنزل جایگاه این کشور شد. عربستان در پی آن بود که با راهاندازی یک اتئلاف منطقهای شرایط را برای مردم یمن تنگ کند. اما با بالاگرفتن بحران و ناکامی عربستان در این تهاجم، حامیان و هم پیمانانی که قبلا وعده همراهی به زمامداران این کشور داده بودند، یکی یکی راه خود را از عربستان جدا کردند. جدایی مصر و حتی قرار گرفتن در جهت مخالف حاکمان سعودی، نارضایتی عمان که از ابتدا مخالف این اقدام بود، باعث دلسردی سایر کشورهای شرکتکننده در این ائتلاف شد. اکنون انصارا... در یمن دست برتر را در عرصه نظامی دارد و حتی برخی منابع نظامی و اقتصادی خاک عربستان را نیز مورد هدف قرار میدهد.
سودای سرنگونی دولت قانونی سوریه
حاکمان حجاز که تاب تحمل گسترش روابط ایران و سوریه را نداشتند از فرصت اعتراضات در برخی کشورهای منطقه استفاده کردند و به حمایت از برخی گروههای مخالف بشار اسد پرداختند. آنها در پی آن بودند که زمینه سرنگونی دولت قانونی سوریه را فراهم آورند. حکومت سوریه هم با اینکه در ابتدای امر نسبتا در مواجهه با گروههای مخالف منفعلانه عمل میکرد اما با همراهی ایران و بعدها روسیه و همچنین تشکیل بسیج مردمی با الگوبرداری از نمونه موفق آن در جمهوری اسلامی ایران توانست به سرعت شرایط را به نفع خود رقم بزند. داعشیها هم گرچه در ابتدا خیال تصرف امارت شام را داشتند، به رغم تقلاهای اولیه اما بینشان اختلاف پیش آمد و به جان هم افتادند و حتی با نیروهای مخالف بشار اسد هم درگیر شدند. عربستان برای منزوی کردن سوریه تلاش کرد از مسیر دیپلماتیک هم وارد شود و در سازمانهای بینالمللی عربی هم علیه بشار اسد اقدام به صف آرایی سیاسی کند. اما روند ماجرا در ادامه به گونهای دیگر رقم خود و محافل سیاسی و رسانهای جهان عرب به این نتیجه رسیدند که دیگر باید استمرار دولت قانونی بشار اسد را به عنوان یک واقعیت سیاسی بپذیرند.
گردنکشی برای قطر
بعد از شکستهای پیدرپی عربستان انتظار این بود که مقامات سعودی دست از بلندپروازیهای سیاسی بردارند و با تامل و تعقل بیشتری در عرصه بین المللی ورود کنند؛ اما در پی بروز اختلافات در روابط این کشور با قطر، حاکمان عربستان با همدستی برخی از همپیمانان خود جبهه جدیدی از تهدید و تحریم را علیه قطر گشودند و سعی در وادار کردن این کشور به پذیرش خواستههای خود کردند. این اقدام با مقاومت مقامات قطری در برابر زیادهخواهیهای عربستان با شکست مواجه شد. این کشور با پشتوانه مالی و بنیه قوی اقتصادی خود فرصت عرض اندام را از ماجراجویان گرفت. از سوی دیگر ایران نیز گرچه تا پیش از این ماجرا از برخی رویکردهای قطر در عرصه سیاسی ناخشنود بود، اما شرایط را برای شکلگیری تحولات جدید در مناسبات سیاسی و اقتصادی میان دو کشور اسلامی فراهم ساخت. تلاشهای عربستان در این مرحله نیز نه تنها ثابت کرد که سیاست تحریم و محاصره اثری ندارد، بلکه زمینه بهبود روابط قطر با ایران و موجبات تیرگی همکاریهای ریاض و آنکارا را سبب شد.
آمریكا مانعی در مسیر مصالحه ایران و عربستان
سیدهادی سیدافقهی
كارشناس مسائل منطقه
روابط ایران و عربستان از فراز و فرودهای بسیار متناقض و شدیدی برخوردار بوده است. جمهوری اسلامی ایران بارها دستش را برای گفتوگو و نشان دادن حسننیت خود به سمت عربستان دراز كرده و سعی داشته عربستان را باواسطه یا بدونواسطه به مصالحه دعوت كند، اما تاكنون این كشور یا جرات نكرده یا اجازه نداشته به طور جدی به سمت حل مشكلاتش با ایران گام بردارد.
حتی از خود عربستان نیز واسطههایی به ایران آمدند و فضای موجود در كشورمان را نسبت به روابط با عربستان ارزیابی كردند، اما همچنان مشكل روابط دو كشور حل نشده است.
در اینجا باید به نقش آمریكا اشاره كنم، چرا كه این كشور حل مشكلات منطقه را درراستای منافع خود همچنین سلطه بر كشورهای منطقه نمیبیند.
بنابراین در حال حاضر میتوان گفت به طور قطع عربستان در پی حل مشكلات با ایران و ایجاد روابط است و شكی در این موضوع نیست، اما در عین حال این كشور به دنبال آزمودن جمهوری اسلامی است. مهمتر از همه اینكه میخواهند ببینند هزینه حل مشكلات میان دو كشور چقدر است به این معنی كه اگر به سمت ایران بیایند باید هزینههایی بپردازند و در عین حال به آمریكاییها نیز هزینههایی
پرداخت كنند.
بنابراین در مجموع تاكید میكنم عربستان خواهان برطرف كردن دشمنی با جمهوری اسلامی ایران است، اما در این مسیر محذوراتی برای این كشور وجود دارد كه باید خودش نسبت به برطرف كردن آنها تلاش كند.
درخواستهای عربستان، بازی سیاسی است
مجتبی امانی
كارشناس مسائل منطقه
درخواستهای عربستان از سایر كشورها برای میانجیگری در روابط ریاض و تهران با نیت خوبی صورت نمیگیرد و سعودیها در این مورد صداقت ندارند. به این معنی كه جمهوری اسلامی همواره راه را برای هر نوع گفتوگوی مستقیم با این كشور باز گذاشته و این موضوع بارها از سوی مقامات كشورمان تكرار شده است، بنابراین آنچه درباره درخواست سعودیها از برخی كشورها از جمله عراق، پاكستان و... برای میانجیگری با ایران بیان میشود به نوعی بازی سیاسی سعودیهاست. عربستان با توجه به مشكلاتی كه در منطقه دارد از جمله بحران یمن و عدم اقدام آمریكا به نفع این كشور به دنبال راهحلهایی برای خروج از این بحرانهاست. حاكمان سعودی دچار یك بحران هستند كه به طور طبیعی باید برای حل آنها تلاش كنند، اما این كشور درباره آنچه مربوط به ایران میشود خواستههای نامعقولی دارد كه برخی از این خواستهها تحت عنوان میانجی مطرح میشود. در حقیقت عربستان از كشورهایی مثل عراق میخواهد كه روابطشان را با ایران كاهش دهند یا جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش شرایط عربستان كنند. البته ایران در طول یك دهه گذشته ضمن اعلام ارادهاش برای گفتوگو با عربستان، وجود پیششرط از سوی عربستان را نپذیرفته است. سعودیها از كشورهای ثالث میخواهند كه خواستههای آنها را در قالب میانجیگری به ایران منتقل كنند و این در حالی است كه جمهوری اسلامی ایران زیر بار این خواستهها نمیرود. عربستان به نوعی خود را رهبر جهان عرب میداند و به این ترتیب به دنبال این است كه روابط ایران با كشورهای عرب باید در چارچوب خواستههای این كشور باشد و این چیزی است كه ایران هرگز زیر بار آن نخواهد رفت و كشورهای مستقل عربی نیز تمایلی به اجرای چنین سناریویی ندارند.
-
گلریزان آقای خواننده
-
سحر با ماه میگفتم...
-
2 اشتباه بزرگ ترامپ در ماجرای کرونا
-
سازهای ناکوک در شبکه نمایش خانگی
-
خودروی خود را از «امتا» بخرید
-
عربستان به دنبال میانجی یا منجی
-
یوزها زنده میمانند
-
عصر جدید رادیو
-
فوتبال دوباره «زنده» میشود
-
در جستوجوی امید از دست رفته
-
نظارت،حلقه مفقوده محصولات نمایش خانگی