یوزها زنده‌ می‌مانند

بعد از 5 سال و با دیده شدن یک خانواده از یوزپلنگ‌های آسیایی امیدها به نجات آنها از خطر انقراض بیشتر شده است

یوزها زنده‌ می‌مانند

یک ویدئوی سه دقیقه‌ای از مشاهده یک خانواده پنج فرد‌ی یوزپلنگ آسیایی در ذخیره‌گاه زیست‌كره توران و ذوق بی‌حد و ‌مرز و شیرین محیط‌بانان از این مشاهده همچون یک گزارش نفسگیر و حساس از یک مسابقه فوتبال ملی بود. تصویر لرزان منتشر‌شده از یک دوربین نه‌چندان با‌کیفیت هم کافی بود تا شعف محیط‌بانان سمنانی از این منظره به میلیون‌ها ایرانی منتقل شود. البته این ذوق و شوق بیراه هم نبود، چرا که از آخرین ‌باری که در ایران یک خانواده یوزپلنگ دیده شده حالا چند سالی گذشته است؛ آن هم در روزگاری که کمتر کسی دیگر امید به حفظ نسل این حیوان دارد و طرح‌ و پروژه‌های این سال‌ها برای احیای نسل یوزهای آسیایی هم امیدبخش نبود. دلیل این شادی هم به‌دلیل زادآوری یوزپلنگ‌های در آستانه انقراض است. مدت‌ها بود که در این منطقه یوز ماده دیده نشده بود و آن‌طور که کارشناسان این حوزه باور داشتند امیدی هم به موفقیت طرح تکثیر در اسارت یوزپلنگ ایرانی وجود نداشت. اما آیا همین ویدئوی سه دقیقه‌ای می‌تواند امیدبخش باشد؟ می‌توان دلخوش بود که نسل‌های آینده هم تجربه دیدن چنین حیوان باشکوهی را در دشت‌های ایران داشته باشند، آن هم در شرایطی که در خوشبینانه‌ترین حالت تعداد یوزها‌ در ایران به‌سختی به 40 فرد می‌رسد. در فضایی که طرح‌های پر‌سروصدای مسؤولان سازمان محیط‌زیست در تکثیر یوزها به جایی نرسیده است و فعالان این حوزه هم به‌سختی شانس موفقیت این طرح‌ها را تنها 2-3 درصد می‌دانند. این داده‌ها شاید توضیح مناسبی باشد از چرایی شوق محیط‌بانان سمنانی از دیدن خانواده پنج فرد‌ی یوزپلنگ آسیایی.

باید خوشحال باشیم؟
این اولین بار نیست که تصویری از یک یوزپلنگ در قاب دوربین یک محیط‌بان ثبت شده است، اما چرا باید این بار  از این تصویر لرزان ذو‌ق‌زده باشیم؟ مهم‌ترین دلیل شعف دوستداران حیات وحش از این فیلم به واسطه یوز ماده است. هومن ملوک‌پور، دامپزشک عنوان می‌کند‌، دیدن یک خانواده از یوزپلنگ‌ها در ایران می‌تواند خیلی جذاب باشد به ویژه این‌که اگر شانس بیاوریم تعداد بیشتری از آن چهار توله هم ماده باشند.
افشین علیزاده ،عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی هم می‌گوید، این تصویر قطعا خوشحال‌کننده است. او به جام جم توضیح می‌دهد:« دیدن یک خانواده پنج فردی از یوز ایرانی مسرت‌بخش است، چرا که در حال حاضر تمام هم و غم دوستداران حیات وحش برای حفظ یوز ایرانی این بوده که تلاش کنند تکثیر در حالت اسارت انجام بشود.»
مهم‌ترین دلیل این سرخوشی، از محیط‌بانان ثبت کننده این تصویر بگیرید تا کارشناسان و البته دوستداران حیات وحش ایران مربوط به مشاهده یوز ماده می‌شود. چرا که حالا چند سالی است که از یوزپلنگ ماده خبری نیست و به نظر می‌‌رسد به غیر از دو زیستگاه شمالی ذخیره‌گاه زیست‌کره توران (استان سمنان) و پناهگاه حیات‌وحش میاندشت (استان خراسان شمالی) در زیستگاه‌های دیگر خبری از یوزپلنگ ماده و زادآوری این گربه‌سان نباشد.  این ماجرا از همان ابتدا هم باعث نگرانی اصلی دوستداران حیات وحش ایران بود. آن‌قدر که آنها معتقد بودند اگر اقدامات ویژه‌ای همچون دخالت مستقیم در افزایش جمعیت صورت نگیرد فقط چند سال با انقراض این گونه فاصله داریم.رجبعلی کارگر، معاون طرح بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی هم به جام جم می‌گوید: «آخرین بار حدود دوسال پیش بود که یوز ماده‌ای با توله‌اش در منطقه توران دیده شده است.» آنچه از این گفته‌ها می‌توان دریافت، که تصویر ثبت شده چند روز پیش بعد از دو سال روایت گشت و گذار یک ماده یوز به همراه چهار توله‌اش است و همین یعنی اگر خوش شانس باشیم این زادآوری را باید به فال نیک بگیریم و خوشحال باشیم.



اولویت‌های پروژه حفاظت از یوز
تصویر منتشر شده مربوط به ذخیره‌گاه زیست‌كره توران است.  یکی از سه منطقه حفاظت شده ایران با مساحت یک میلیون و ۴۷۰ هزار هکتار، که خاستگاه زیست یوزپلنگ ایرانی هم به شمار می‌رود. رجبعلی کارگر، معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی اما معتقد است زیستگاه‌های یوز گسترده است و امکان مشاهده بیشتر یوز هم وجود دارد. او به جام‌جم می‌گوید: « وسعت مناطقی که زیستگاه یوز محسوب می‌شود در کشورمان  حدود ‌ 12میلیون هکتار ‌ است.» ‌کارگر درباره علت کمتر مشاهده‌شدن یوزهای ماده هم می‌گوید: «یوز ماده سه ماه طول می‌کشد تا باردار شود و  حدود دو سال نیز برای مراقبت از توله‌هایش وقت می‌گذارد. بنابراین شاید یک یوز ماده در طول عمرش حدود سه بار صاحب فرزند شود. به همین ‌خاطر یوزهای ماده محتاط‌تر رفتار کرده و حضورشان کمتر ثبت می‌شود.»
او درباره اولویت اجرای فاز سوم پروژه حفاظت از یوز آسیایی نیز می‌گوید: قرار است در این فاز پرو‌ژه در زیستگاه یوز دوربین‌گذاری سراسری انجام شود تا بتوان اطلاعات بیشتری از این گونه به دست آورد. البته اهداف فازهای قبلی  مانند حفاظت، آموزش، مدیریت و مشارکت جوامع محلی نیز کماکان دنبال می‌شود.
به گفته کارگر، در فاز سوم پروژه علاوه بر دوربین‌گذاری بحث تقویت مدیریت در مناطق و افزایش محیط‌بان و تجهیزات آنها نیز جدی‌تر از گذشته
 پیگیری می‌شود.




چه تعداد یوز داریم؟
درباره تعداد یوزهای باقی‌مانده حرف و حدیث بسیار است. در اواسط دهه ۱۳۸۰ صحبت از ۷۰ تا صد فرد یوزپلنگ در سراسر ایران می‌شد، با شروع دهه ۱۳۹۰ این عدد به ۷۰ تا ۱۲۰ فرد رسید. پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری چند سازمان مردم‌نهاد و متخصصان داخلی و خارجی در سال‌های ۹۲ تا ۹۴ دست به مطالعه نسبتا گسترده‌ای در زیستگاه‌های یوز زد و مشخص کرد که در خوشبینانه‌ترین حالت جمعیت یوزپلنگ به زحمت به ۷۰‌فرد در کل ایران می‌رسد اما واقع‌بینانه‌ترین رقم را می‌توان ۵۰ فرد دانست. نزدیک‎‌ترین این آمارها مربوط به شهریور‌1394 است‌،‌ برخی معتقدند از آنجا که شیوه آمارگیری
این‌گونه صحیح نیست، نمی‌توان دل به این آمار بست و به نوعی حرف از تعداد یوزها تنها «گمانه‌زنی» است. آمارهای درست از تعداد یوزها از این جهت مهم به نظر می‌رسد که بدانیم در نبود آمار دقیق، برنامه‌ریزی برای حفاظت و احیای جمعیت آنها هم به مشکل می‌خورد. چندی پیش باقر نظامی، پژوهشگر یوز و سرپرست پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی یکی از  مهم‌ترین آسیب‌ها را نبود آمار صحیح دانسته و اعلام کرده بود :
«‌دقیقا یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی که یوز دیده از نبود آمار است؛ چرا که هر کاری انجام دهیم بر‌اساس اعداد و اطلاعات است؛ اگر دوربین‌گذاری و گردنبند‌گذاری نکنیم، مدیریت ممکن نیست. مدیریت نوین بر پایه داده‌ها و اطلاعات و اکولوژی گونه است و به‌ناچار ما دچار مشکل می‌شویم.»
هومن ملوک پور، دامپزشک حیات وحش هم می‌گوید،نبود آمار درست از تعداد این گونه مشکل‌ساز است. او به جام جم توضیح می‌دهد: « ما در حال حاضر آماری از تعداد حیوانات خانگی نداریم، حیواناتی که به راحتی قابل سرشماری هستند، چه برسد به یک گونه در حال انقراض مثل یوزپلنگ که هر کسی به فراخور مشاهدات خود آماری از تعداد این حیوان ارائه می‌کند.»  او از طرح‌هایی در گذشته هم حرف به میان می‌آورد. ملوک‌پور می‌گوید:«ما حتی طرحی داشتیم تا به پاسخ این پرسش برسیم که شکارگرهای یوزپلنگ چه گونه‌هایی هستند و شکارهای این حیوان کدامند، اما حتی این طرح هم به دلایلی به سرانجام نرسید.» به دلیل منحصر به فرد بودن خال‌های یوزپلنگ کار سرشماری تخصصی آن را هم سخت می‌کند، چه برسد به پایش‌هایی که در شرایط سخت کنونی انجام می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم خال‌های هر یوزپلنگ با گونه مشابه خود متفاوت است و این کار سرشماری معمولی را هم سخت می‌کند. 





کارهایی که انجام ندادیم
این درست که آمار معتبری در رابطه با تعداد یوزها وجود ندارد و آن‌طور هم که از شواهد پیداست آمارگیری قابل استنادی با توجه شرایط موجود در این روزها نمی‌توان صورت داد، اما چه باید کرد؟ فقط منتظر بمانیم تا عبور یک خانواده یوز ایرانی بعد از دو سال چند روزی ما را مسرور کند؟ هومن ملوک‌پور معتقد است در همین شرایطی که امکان داده‌کاوی آماری وجود ندارد هم می‌توان کارهایی در نگهداری این گونه انجام داد.
او به جام‌جم می‌گوید: «کارهای بسیاری در همین شرایط می‌توانیم انجام بدهیم. یکی از آسیب‌های همیشه به این گونه جاده‌سازی‌های بسیار در مناطق زیستی یوزپلنگ است؛‌ اتفاقی که باعث می‌شود زیستگاه این حیوان چند تکه و محدود شود. علاوه بر این‌که بیشترین تعداد تلفات یوزپلنگ‌ها هم به واسطه تصادفات جاده‌ای صورت‌گرفته‌است.»
این دامپزشک حیات‌وحش معتقد است: «ما برای بومیان مستقر در زیستگاه‌های یوزپلنگ‌ها هم فرهنگ‌سازی نکردیم. دامداران یوزپلنگ‌ها را دشمن دام خود می‌دانند و می‌دانیم که یکی از عوامل ازبین‌رفتن یوزها حمله سگ‌های گله به این گونه است. فرض کنید که همین دو عامل از مهم‌ترین عواملی است که در نگهداری یوزپلنگ‌ها بسیار مؤثر است و برای انجام آن نیازی به آمار و پایش و رصد تعداد این گونه‌ها نیست اما ما تا امروز نتوانستیم این کارهای معمولی اما بسیار مؤثر را انجام بدهیم.»  فرهنگ‌سازی جوامع محلی که در گفته‌های هومن ملوک‌پور آمده از جایی مهم است که بدانیم دلیل نامگذاری روز یوزپلنگ در ایران هم بسته به این هشدار است. حادثه‌ای که در یک روز گرم تابستانی در سال ۱۳۷۳ خورشیدی رخ داد و توجه همگان را به خود جلب کرد؛ گرمای شدید سبب شد تا یک یوزپلنگ ماده همراه با سه توله‌اش راهی نخلستان‌های اطراف شهرستان بافق در استان یزد شود تا با نوشیدن آب عطش خود را فرو بنشاند اما مردم محلی با سنگ و چوب به این حیوان حمله کردند، به طوری که دو توله در دم جان دادند و یک توله دیگر که نیمه‌جان بود به دست مأموران افتاد. این توله‌یوز به تهران منتقل شد تا نجات یابد. چندی بعد نام ماریتا را بر او گذاشتند و به پارک پردیسان تهران منتقل کردند. این یوزپلنگ آسیایی بعدها به سمبل مظلومیت یوزپلنگ‌ها و حیات‌وحش ایران تبدیل و مهر تأییدی بر گواهی فقر اطلاعات مردم در مواجهه با حیات‌وحش و محیط‌زیست شد.



کارهایی که باید انجام دهیم
مؤسسه جهانی «حیات‌وحش در خطر انقراض» در یکی از گزارش‌های خود نوشته است که یوزها به طور طبیعی هم دچار مشکلات ژنتیکی هستند. آن‌طور که در این گزارش آمده است همین مشکلات ژنتیکی باعث شده تا شانس باروری یوزپلنگ‌ها در جفت‌گیری طبیعی به کمتر از ۲۰درصد برسد. بنابراین حفاظت از زیستگاه‌های طبیعی، مهم‌ترین اصل در حفاظت از حیات‌وحش است. چراکه وجود زیستگاه طبیعی به معنای زندگی طبیعی یک گونه است؛ زادآوری طبیعی، تغذیه طبیعی و روال عادی زندگی. پس نخستین اصل، حفاظت از زیستگاه‌هایی است که هنوز ظرفیت نگهداری یک گونه را دارا هستند.
نزدیک به یک دهه است که نگرانی‌های بسیاری در رابطه با انقراض یوز ایرانی وجود دارد. فعالیت‌هایی هم در این سال‌ها صورت گرفته است اما جالب این‌که در همه این سال‌ها عوامل تهدیدکننده یوز ایرانی یکسان بوده‌است. افشین علیزاده، عضو هیات‌علمی دانشکده منابع طبیعی است. او به جام‌جم می‌گوید: «تخریب زیستگاه‌های یوز ایرانی مهم‌ترین دلیل کم‌شدن تعداد این گونه در ایران بوده است. این تخریب شامل جاده‌کشی و خطوط انتقال نیرو و ایجاد دسترسی به مناطق مختلف است که باعث قطعه‌قطعه‌کردن زیستگاه این گربه‌سانان می‌شود.»او از تفاوت‌های رفتاری یوزهای ایرانی هم حرف می‌زند این‌که « یوزها گوشتخوارند و رفتار متفاوتی نسبت به دیگر گربه‌سانان دارند. برای نمونه یوزپلنگ‌ها در روز فعال هستند و به همین دلیل به خاطر تغییرات گسترده کاربری در زیستگاه‌هایشان توسط جوامع مستقر در آن منطقه بیشتر دیده می‌شوند. یکی از موارد دیگر کم شدن یوزهای ایرانی، تخریب زیستگاه طعمه‌های یوزپلنگ است،‌ دلیلی که باعث ترک زیستگاه اصلی این حیوانات هم می‌شود.» حضور دام‌های محلی برای چرا و از میان رفتن یوزها به واسطه سگ‌های گله هم از دیگر عوامل تهدیدکننده یوز ایرانی است که از خلال گفته‌های افشین علیزاده می‌توان دریافت. فهرستی از کارهایی که می‌توان انجام داد و انجام نمی‌دهیم تا شاهد کاهش جمعیت این گونه جذاب حیوانی باشیم که حالا نسلش در جهان محدود است به همان حدود 40 فرد یوزپلنگ ایران.