توماس اسکانلون، فیلسوف برجسته آمریکایی در گفتوگو با جامجم
کرونا نابرابری تولید میکند
شیوع ویروس کرونا، موضوع بحث تحلیلگران حوزههای اجتماعی،اقتصادی، فکری و سیاسی درغرب بوده است. اندیشمندان غربی، هر یک بر اساس برآوردهایی که از دوران شیوع کرونا داشتهاند، به ترسیم دوران پساکرونا پرداخته و از ویژگیهای جهان جدید(جهان پساکرونا) سخن به میان میآورند.این آینده نگری، از سوی فلاسفه غربی نیز موضوعیت دارد. توماس اسکانلون، فیلسوف برجسته آمریکایی و استاد دانشگاههاروارد ،در گفتوگو با ما از دوران شیوع کرونا و تاثیر آن بر آینده بشریت سخن میگوید.
با توجه به اینکه هنوز در دوران شیوع کرونا قرار داریم، رفتار دولتهای غربی در مواجهه با این ویروس را چگونه تحلیل میکنید؟
ویروس کرونا، مولد معضلاتی جدی در جهان امروز بوده است. بدون شک، تبعات شیوع کرونا نیز میتواند به همان میزان در تعیین سرنوشت کشورها و مردم تاثیرگذار باشد.نوع عملکرد دولتها و حکومتها در قبال این ویروس، از نوعی ارزشگذاری نسبی تبعیت میکند. برخی (دولتها) در این خصوص عملکرد بهتر و برخی عملکرد بدتر داشتند. بخش مهمی از دغدغههایی که به وجود آمده است، ناظر به آینده بشریت است. تاثیرات اقتصادی و اپیدمیک ویروس کرونا بر جهان غیر قابل انکار است. این تاثیرات سوء، در قبال برخی افراد و ملتها بیشتر است.
به نظر شما چه دلیلی منجر به آسیب پذیری بیشتر برخی مردم و ساختارها در دوران پساکرونا خواهد بود؟
در اینجا میخواهم به کلید واژهای به نام «نابرابری» اشاره کنم. نابرابری در دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی و تخصیص منابعی که در مواجهه با بحرانهایی مانند شیوع کرونا لازم خواهد بود.
ما شاهد سطح غیرقابل قبولی از نابرابری و فقر در جهان هستیم. این فقر و نابرابری، سبب میشود امکان توسعه در برخی کشورها فراهم نشود. فاکتورهای دیگری مانند «جمعیت» نیز در این خصوص موثر است. در این خصوص مثالی می زنم. کشور سنگاپور در آغاز شیوع کرونا، فعالیتهای موثری صورت داد و ویروس را تا حد امکان کنترل کرد. اما به دلیل جمعیت زیاد این کشور و کارگران مهاجری که اقتصاد سنگاپور به آنها متکی است، دوباره به وضعیت بحرانی بازگشت.اما کشورهایی که دارای جمعیت حداقلی و فقر کمتر ( دارای دولت رفاه) هستند قطعا قدرت بیشتری در کنترل و مواجهه با بحرانهایی مانند ویروس کرونا خواهند داشت. اصلیترین موضوعی که باید در دوران پساکرونا روی آن متمرکز شویم، از بین بردن «فقر» و« نابرابری»است. هر اندازه نابرابری در جهان و فقر در برخی کشورها از بین برود، قدرت مواجهه با بحرانهای ناگهانی افزایش مییابد .
شما از زاویه یک استاد فلسفه اخلاق در غرب، مناسبات حاکم میان شهروندان (در کشورهای مختلف جهان) را در دوران شیوع کرونا چگونه تحلیل میکنید؟
اتفاقا در اینجا نیز کلیدواژگانی مانند مسؤولیتپذیری فردی و اجتماعی وجود دارند که نباید از آنها غافل شد. در مناسبات اخلاقی و اجتماعی در دوران شیوع کرونا، شما باید «خود» و «دیگران» را در یک بستر و ظرف ببینید. در این معادله، سیاستها و قوانین هستند که برای همه تعیینکننده خواهدبود.
بهعنوانمثال، اقتضای زندگی شهروندی در دوران شیوع کرونا این است حتی افراد سالمی که کمتر بیم ابتلا به ویروس را دارند، مسؤولیتپذیری خود را در قبال افراد آسیبپذیرتر صورتدهند و از رفتوآمد در اجتماع پرهیز کنند. در اینجا، همه افراد ملزم به رعایت اصل «پرهیز از ایجاد روابط غیرضروری با دیگران» هستند.
حتی فقدان علائم بیماری (علائم کووید-19) در یک فرد، نمیتواند مسؤولیت اجتماعی وی در قبال دیگران و بهخصوص افراد بیمار را ازبینببرد. موضوع دیگر، به مقوله «علم» و نقش آن در مواجهه با دغدغههای بشری بازمیگردد. دغدغههایی مانند شیوع کرونا و موارد مشابه که ذهن بشریت را به خود معطوف میکند. علم میتواند به برخی پرسشهای مهم و بنیادینی که در ذهن انسانها شکل میگیرد، پاسخ دهد. علم، طبیعت و سرشت جهان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و در قبال آنها، به گزارهها و مستنداتی دستپیدامیکند. با این حال، چنین قاعدهای مطلق نیست. بعضا پرسشها و دغدغههایی در دنیا وجود دارد که علم از پاسخ به آنها همچنان ناتوان ماندهاست.
توماس اسکانلون کیست؟
توماس مایکل اسکانلون، متولد سال 1940 میلادی و استاد فلسفه دانشگاههای پرینستون وهاروارد است. او طی سالهای طولانی، استاد دینپژوهی، فلسفه اخلاق و سیاست مدنی در دانشگاههای معتبر آمریکا بودهاست. اسکانلون در سال 2018 میلادی به عنوان عضو انجمن فلسفی آمریکا انتخاب شد. اسکانلون بهصورت خاص روی تئوریهای عدالت متمرکز بوده و روی مقولات «برابری» و «نظریات اخلاقی» نیز به صورت ویژه کار کردهاست. «چه چیزی را ما به یکدیگر مدیون هستیم»، «دشواری تساهل»، «نظریه اخلاق» و «ابعاد اخلاقی» ازجمله آثار او بهشمارمیروند. وی از مطرحترین فیلسوفان اخلاق معاصر بهشمارمیرود.
توماس اسکانلون اصالت ویژهای برای موضوع «قراردادهای اخلاقی» قائل بوده و نظریه «قراردادگرایی اخلاقی» توسط وی بسط و توسعه دادهشدهاست. او سعی در یکپارچهسازی دیدگاههای فلسفی معاصر در حوزه «اخلاق» دارد. نگاه اسکانلون در قبال مقولات اجتماعی و انسانی نیز معمولا در همین چارچوب (تکیه بر قراردادهای اخلاقی و اصل برابری) مورد فحص و بررسی قرار میگیرد. براساس دیدگاه اسکانلون، هنجارهای اجتماعی و ارزشهای عمومی، انسانها را در یک ساختار (جامعه) به یکدیگر مدیون کرده و ایجادکننده وظایف متقابلی میان آنهاست.
ویروس کرونا، مولد معضلاتی جدی در جهان امروز بوده است. بدون شک، تبعات شیوع کرونا نیز میتواند به همان میزان در تعیین سرنوشت کشورها و مردم تاثیرگذار باشد.نوع عملکرد دولتها و حکومتها در قبال این ویروس، از نوعی ارزشگذاری نسبی تبعیت میکند. برخی (دولتها) در این خصوص عملکرد بهتر و برخی عملکرد بدتر داشتند. بخش مهمی از دغدغههایی که به وجود آمده است، ناظر به آینده بشریت است. تاثیرات اقتصادی و اپیدمیک ویروس کرونا بر جهان غیر قابل انکار است. این تاثیرات سوء، در قبال برخی افراد و ملتها بیشتر است.
به نظر شما چه دلیلی منجر به آسیب پذیری بیشتر برخی مردم و ساختارها در دوران پساکرونا خواهد بود؟
در اینجا میخواهم به کلید واژهای به نام «نابرابری» اشاره کنم. نابرابری در دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی و تخصیص منابعی که در مواجهه با بحرانهایی مانند شیوع کرونا لازم خواهد بود.
ما شاهد سطح غیرقابل قبولی از نابرابری و فقر در جهان هستیم. این فقر و نابرابری، سبب میشود امکان توسعه در برخی کشورها فراهم نشود. فاکتورهای دیگری مانند «جمعیت» نیز در این خصوص موثر است. در این خصوص مثالی می زنم. کشور سنگاپور در آغاز شیوع کرونا، فعالیتهای موثری صورت داد و ویروس را تا حد امکان کنترل کرد. اما به دلیل جمعیت زیاد این کشور و کارگران مهاجری که اقتصاد سنگاپور به آنها متکی است، دوباره به وضعیت بحرانی بازگشت.اما کشورهایی که دارای جمعیت حداقلی و فقر کمتر ( دارای دولت رفاه) هستند قطعا قدرت بیشتری در کنترل و مواجهه با بحرانهایی مانند ویروس کرونا خواهند داشت. اصلیترین موضوعی که باید در دوران پساکرونا روی آن متمرکز شویم، از بین بردن «فقر» و« نابرابری»است. هر اندازه نابرابری در جهان و فقر در برخی کشورها از بین برود، قدرت مواجهه با بحرانهای ناگهانی افزایش مییابد .
شما از زاویه یک استاد فلسفه اخلاق در غرب، مناسبات حاکم میان شهروندان (در کشورهای مختلف جهان) را در دوران شیوع کرونا چگونه تحلیل میکنید؟
اتفاقا در اینجا نیز کلیدواژگانی مانند مسؤولیتپذیری فردی و اجتماعی وجود دارند که نباید از آنها غافل شد. در مناسبات اخلاقی و اجتماعی در دوران شیوع کرونا، شما باید «خود» و «دیگران» را در یک بستر و ظرف ببینید. در این معادله، سیاستها و قوانین هستند که برای همه تعیینکننده خواهدبود.
بهعنوانمثال، اقتضای زندگی شهروندی در دوران شیوع کرونا این است حتی افراد سالمی که کمتر بیم ابتلا به ویروس را دارند، مسؤولیتپذیری خود را در قبال افراد آسیبپذیرتر صورتدهند و از رفتوآمد در اجتماع پرهیز کنند. در اینجا، همه افراد ملزم به رعایت اصل «پرهیز از ایجاد روابط غیرضروری با دیگران» هستند.
حتی فقدان علائم بیماری (علائم کووید-19) در یک فرد، نمیتواند مسؤولیت اجتماعی وی در قبال دیگران و بهخصوص افراد بیمار را ازبینببرد. موضوع دیگر، به مقوله «علم» و نقش آن در مواجهه با دغدغههای بشری بازمیگردد. دغدغههایی مانند شیوع کرونا و موارد مشابه که ذهن بشریت را به خود معطوف میکند. علم میتواند به برخی پرسشهای مهم و بنیادینی که در ذهن انسانها شکل میگیرد، پاسخ دهد. علم، طبیعت و سرشت جهان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و در قبال آنها، به گزارهها و مستنداتی دستپیدامیکند. با این حال، چنین قاعدهای مطلق نیست. بعضا پرسشها و دغدغههایی در دنیا وجود دارد که علم از پاسخ به آنها همچنان ناتوان ماندهاست.
توماس اسکانلون کیست؟
توماس مایکل اسکانلون، متولد سال 1940 میلادی و استاد فلسفه دانشگاههای پرینستون وهاروارد است. او طی سالهای طولانی، استاد دینپژوهی، فلسفه اخلاق و سیاست مدنی در دانشگاههای معتبر آمریکا بودهاست. اسکانلون در سال 2018 میلادی به عنوان عضو انجمن فلسفی آمریکا انتخاب شد. اسکانلون بهصورت خاص روی تئوریهای عدالت متمرکز بوده و روی مقولات «برابری» و «نظریات اخلاقی» نیز به صورت ویژه کار کردهاست. «چه چیزی را ما به یکدیگر مدیون هستیم»، «دشواری تساهل»، «نظریه اخلاق» و «ابعاد اخلاقی» ازجمله آثار او بهشمارمیروند. وی از مطرحترین فیلسوفان اخلاق معاصر بهشمارمیرود.
توماس اسکانلون اصالت ویژهای برای موضوع «قراردادهای اخلاقی» قائل بوده و نظریه «قراردادگرایی اخلاقی» توسط وی بسط و توسعه دادهشدهاست. او سعی در یکپارچهسازی دیدگاههای فلسفی معاصر در حوزه «اخلاق» دارد. نگاه اسکانلون در قبال مقولات اجتماعی و انسانی نیز معمولا در همین چارچوب (تکیه بر قراردادهای اخلاقی و اصل برابری) مورد فحص و بررسی قرار میگیرد. براساس دیدگاه اسکانلون، هنجارهای اجتماعی و ارزشهای عمومی، انسانها را در یک ساختار (جامعه) به یکدیگر مدیون کرده و ایجادکننده وظایف متقابلی میان آنهاست.