بهمناسبت فرارسیدن 2 مرداد، سالروز تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نگاهی به عملكرد این نهاد فرهنگی كردیم
«برویم به خویشیار، پیغذایی بخوریم!»
تعجب نكنید! جملهای كه بهعنوان تیتر انتخاب كردیم نه مربوط به عصر سلجوقیان است و نه برگرفته از مرزباننامه! این جمله، با كلماتی ساختهشده كه فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده و میپسندد مردم با آن با یكدیگر صحبت كنند. «خویشیار» یعنی رستوران سلفسرویس و «پیغذا» یعنی دسر! سالهاست كلماتی كه فرهنگستان زبان و ادب فارسی-یكی از چهار فرهنگستان مهم كشور- تصویب میكند، دستمایه خنده و شوخی عدهای در فضای مجازی و گاه حقیقی میگردد. هرگاه جایی حرف این فرهنگستان به میان میآید، عدهای برای خنده از «رایانكمالشی» و «درازآویز زینتی» یاد میكنند و این جایگزینهای فرهنگستان برای «تبلت» و «کروات» را به سخره میگیرند. اما سوال مهمی كه شاید در این سالها مطرح باشد این است كه آیا كار فرهنگستان زبان و ادب فارسی تنها تولید چنین واژگانی است كه غالبا هم به شوخی و خنده مبدل میشوند؟ اصلا وظایف این نهاد فرهنگی كه مهمترین عنصر فرهنگی ما یعنی زبان را صیانت میكند، چیست و آیا در تمام این سالها توانسته بهدرستی به رسالت خود عمل كند؟ در این گزارش تاریخچه فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عملكرد آن را از زمان تاسیس تا امروز بررسی میكنیم.
در 29 اردیبهشت 1314 ، رضاخان به جهت گسترش روحیه ناسیونالیسم و در كنار آن تلاش برای حذف مفاهیم ایرانی در زندگی مردم، فرهنگستانی به نام فرهنگستان ایران را تاسیس نمود و بعدها فعالیت این فرهنگستان به سمت حفظ و صیانت از خط و زبان فارسی گرایش پیدا كرد. اولین دوره این فرهنگستان كه آن را «فرهنگستان اول» نیز میگفتند، با بزرگانی چون علیاكبر دهخدا، دكتر محمود حسابی، بدیعالزمان فروزانفر و ملكالشعرای بهار كار خود را آغاز كرد.
درواقع فعالیتهای همین اعضا سبب شد تا فرهنگستان به ابزاری برای حكومت رضاخان تبدیل نشود و نقش مستقل خود را در طول سالها حفظ و ایفا كند. فرهنگستان اول در طول فعالیتش، تصویب حدود 2000 واژه را در كارنامه خود دارد و باعث شد تا بسیاری از واژههای پركاربرد خارجی جای خود را به واژگان ایرانی دهند. ابداع واژگان «دادگستری»، «شهربانی» و «شهرداری» بهجای واژگان «عدلیه»، «نظمیه» و «بلدیه» از كارهای فرهنگستان دوره اول بود و اگرچه در ابتدا از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفت و در مقطعی این واژگان مورد تمسخر واقع شدند، اما با گذشت زمان، واژههای جدید جای خود را در ادبیات رسمی و محاوره كشور باز كردند. شهریور 1320 همزمان با اشغال ایران در جنگ جهانی اول این فرهنگستان تعطیل شد.
دور دوم فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال 1342 توسط محمد مقدم تشكیل شد. در این دوره نیز افرادی چون محمود حسابی، صادق كیا، حسین گلگلاب و رضازاده شفق عضو فرهنگستان بودند و تا سال 1357 برای حدود 6500 واژه، معادلسازی فارسی انجام پذیرفت. این دوره با گسترش ارتباطات كشور با كشورهای خارجی مقارن شدهبود و به همین جهت میزان رشد واژگان انگلیسی، فرانسه و آلمانی در ادبیات روزمره مردم بهخصوص قشر روشنفكر و هنرمند بهشدت روبه افزایش بود. اما دوره این فرهنگستان نیز با وقوع انقلاباسلامی به پایان رسید. شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از خاتمه جنگ تحمیلی در سال 1368 درصدد احیای فرهنگستان با تركیب و ساختاری تازه برآمد و درنهایت احمد آرام، نصرا... پورجوادى، حسن حبیبى، غلامعلى حدادعادل، بهاءالدین خرمشاهى، محمد خوانسارى، محمدتقى دانشپژوه، على رواقى، سیدجعفر شهیدى، حمید فرزام، فتحا... مجتبایى، مهدى محقق، سیدمحمد محیططباطبایى، ابوالحسن نجفى، غلامحسین یوسفى، سیمین دانشور و طاهره صفارزاده به عضویت فرهنگستان درآمدند. البته از بین این منتخبان، سیمین دانشور و سیدجعفر شهیدى و غلامحسین یوسفى از ابتدا به علت گرفتارىهاى شخصى از حضور در جلسات شورا و عضویت در فرهنگستان عذرخواهى كردند. نام این فرهنگستان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
رسالت و وظایف
فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی علاوهبر پژوهشكده و مطالعات واژهگزینی، مجموعه مجلات و واحد نشر، برنامه تدوین سند ملی و دفتر ارتباط با صداوسیما، گروههای پژوهشی دوازدهگانهای مشتمل بر «آموزش زبان و ادبیات فارسی»، «ادبیات انقلاب اسلامی»، «ادبیات تطبیقی»، «ادبیات معاصر»، «تصحیح متون فارسی»، «دانشنامه زبان و ادب فارسی»، «دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره»، «دستورزبان و رسمالخط زبان فارسی»، «زبان و رایانه»، «زبانها و گویشهای ایرانی»، «فرهنگنویسی» و «واژهگزینی» دارد كه مجموعه وسیعی از فعالیتها را انجام میدهند، اما آنچه معمولا نمود بیرونی بیشتری دارد و با نقد همراه میشود، صرفا واژهگزینی است. درواقع از دید عامه مردم، وظیفه فرهنگستان زبان و ادب فارسی یافتن واژههای معادل برای كلمات پركاربردی است كه از زبانهای بیگانه وارد ادبیات محاورهای مردم میشود. اما اگر همین رسالت را تنها یا مهم ترین رسالت فرهنگستان زبان و ادب فارسی بدانیم، باید گفت در سالهای اخیر این فرهنگستان عملکردی دوگانه در این زمینه داشتهاست. برخی از واژگان برگزیدهشده توسط کارشناسان در این فرهنگستان بسیار خوب در بین مردم جا بازکردند و توانستند در همین دوره کنونی جایگزین خوبی برای واژگان بیگانه محسوب شوند؛ برای مثال کلماتی چون «رایانه» و «پایانه» که جایگزین «کامپیوتر» و «ترمینال» شدهاند. اما در مقابل بسیاری از کلمات برگزیدهشده توسط کارشناسان این نهاد فرهنگی، بیشتر مورد استهزا قرارگرفتند و جایی در میان مردم جامعه پیدا نکردند. برای مثال کلماتی چون «کشلقمه»، «اشک کباب» و «خمیربرگ» که معادل واژگان «پیتزا»، «چربی فرآوری نشده گوشت» و «لازانیا» هستند. اما در این میان دستهای دیگری نیز وجود دارد که اختصاص به واژگانی دارد که اگرچه برگردان فارسی آنها توسط فرهنگستان تعیین شده، اما آنقدر این معادلها برای مردم نامانوسند که زود فراموش شدهاند و حتی به طنز نیز از آنها یاد نمیشود. برای مثال فرهنگستانیها برای واژه «دلفیناریوم» عبارت «دلفینخانه» یا به جای «سولاردام» (نوعی دستگاه پخت و پز برقی از خانواده ماکروویوها) جایگزین «نورپز» را پیشنهاد و مصوب کردهاند. حتی برای واژه «مونوپَد» واژه «بازویی» را پیشنهاد کردند و «پیشنهاده» واژهای است که به جای «پروپوزال» و «گلآهن» را به جای «فرفورژه» تصویب کردهاند. با نگاهی به فهرستی از این دست کلمات این سوال ایجاد میشود که مگر قرار نبود فرهنگستان زبان و ادب فارسی به «پروردن زبانی رسا» دامن بزند؛ در حالی که واژگان پیشنهادی نه تنها جایگزین نشده بلکه در خاطرهها نیز حک نشدند! در این میان نقش رسانه نیز کم اهمیت نیست. فرهنگستان زبان در حال حاضر رسانه درستی برای ارائه کلمات تازه ابداع شده ندارد. برای نهادینه کردن بسیاری از این واژگان ابداع شده بایست رسانه درستی وجود داشته باشد. این در حالی است که در این امر صدا و سیما چندان با فرهنگستان همراه نیست و نهادهای دیگر نیز اغلب منتظرند واژهای همه گیر شود و سپس از آن در رسانههای خود استفاده نمایند. گاه یک به اصطلاح سلبریتی با حضور در یک رسانه آن قدر از کلمات بیگانه استفاده میکند و در عین حال چنان تاثیری بر مردم میگذارد که هزاران نهاد فرهنگی این چنینی هرچه رشتهاند پنبه میشود!
فرهنگستان را در لغتسازی خلاصه کردهاند
میلاد عظیمی / استاد دانشگاه
به اعتقاد من رسالت فرهنگستان زبان و ادب فارسی کاری است که در حال حاضر نیز در این نهاد فرهنگی در حال انجام شدن است. کوشیدن برای تصویب لغتهای جدید کاری بسیار پیچیده و دشوار است اما باید دانست این تمام کاری نیست که فرهنگستان در این سالها انجام دادهاست. برای مثال دانشنامهها و فرهنگنامههایی که فرهنگستان در این سالها به تدوین آنها همت گماردهاست خود کاری بسیار مهم است که البته به مردم جامعه به درستی معرفی نشدهاست. من معتقدم بیشتر کارهایی که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی انجام شده یا امروز در حال اجرا شدن است، به درستی شناسانده نمیشود و بایست از حیث رسانهای این فعالیتها بیشتر تقویت بشوند. البته فرهنگستان کانالهای ارتباطی دارد و مدتی نیز در قالب برنامهای در تلویزیون به معرفی فعالیتهای این نهاد مهم فرهنگی پرداخته میشد؛ اما این میزان از کار رسانهای برای مجموعهای به این عظمت کفایت نمیکند.
مخالفان فرهنگستان زبان و ادب فارسی به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول کسانی هستند که اساسا با زبان فارسی مشکل دارند. جنس مخالفت این دسته بیشتر از جنس سیاسی است و طالب تجزیه در کشور هستند. اینها با اصل نهاد فرهنگستان مشکل دارند و این نهاد در هر دورهای نیز تاسیس شود و فعالیت کند برایشان تفاوتی ندارد. چه در دوره پهلوی باشد چه در جمهوری اسلامی! دسته دوم از آنجا که فرهنگستان زبان و ادب فارسی را یک نهاد دولتی و وابسته به حکومت میدانند، با آن به مخالفت میپردازند حال این مخالفت میتواند به خاطر رئیس این مجموعه باشد یا به خاطر حکومت یا هرچه.
اما باید دانست کار عظیمی در حال انجام شدن است. همین دانشنامه زبان و ادب فارسی که از آثار دکتر اسماعیل سعادت است و به همت فرهنگستان منتشر شده، واقعا کار بزرگی است. باید دانست ساخت و ابداع لغت آن هم در این حجم به هیچ وجه کار سادهای نیست. حالا بعضی از این لغتها را مردم میپذیرند و بعضی را نه. اما در هر برهه این نهاد افتخار ملی بوده و جزو مهم ترین نهادهای فرهنگی و موفقترین آنها بودهاست. برخی میخواهند فرهنگستان را در لغتسازی خلاصه کنند که این اشتباه بزرگی است. فرهنگستان پشتیبان زبان فارسی است و بسیار آبرومند است. البته هیچ نهاد فرهنگی و پژوهشی از ایراد و اشکال خالی نیست چه بسا خود عوامل این مجموعه نیز در هر شماره جدید از یک دانشنامه نیز کامل و بهتر میشوند و ایرادات مجلدات قبلی را برطرف میکنند؛ چرا که محقق هستند و ویژگی محقق نیز همین است.
-
پرسپولیس به ماشین گلزنی نیاز دارد
-
دغدغه هویت نوجوانهای مهاجر
-
بازار 20 میلیارد دلاری عراق
-
«برویم به خویشیار، پیغذایی بخوریم!»
-
تقدیم به «اخوانِ» روحا...رجایی
-
رسم هابیلكشی
-
نباید مظلوم باشیم
-
این « آخـــــــــــر خط» نیست
-
اتـــحاد عــلیه تــحریم
-
ازدواج آسان منتظر تصمیم مسؤولان
-
در مسیر تجارت 20 میلیارد دلاری
-
ضربهای در شان حاجقاسم
-
هر چه هست از مدد رونق این كانون است!
-
زبان بدن
-
پیامهایی برای سردبیر جهادی جامجم