زبان بدن

زبان بدن

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار


در تاریخ و فرهنگ عرب ها که غور کنید و به دلایل جنگ بین قبائل مختلف عرب که نگاه کنید متوجه نکته جالبی می‌شوید. اغلب دلایل اختلاف و درگیری و حتی جنگ بین قبائل عرب با یکدیگر یا با یک عامل خارجی، موضوع هتک حرمت به ناموس یا مهمان قبیله است. کم نداریم روایت هایی که فلان شخص غیر عرب یا کسی که عضوی از قبیله نیست به قبیله ای مهمان می شد به قصد این که از تهدیدی در امان بماند  و در امان می ماند. چون مهمان در فرهنگ عرب محترم و مقدس است. و صیانت و احترام مهمان یک حکم مقدس برای تمام عشیره.  سی و چند سال پیش صدام حسین گلوله  توپ را به طور نمادین جلوی چشم رسانه ها شلیک کرد و علنا پوتین های نظامی اش را گذاشت توی خاک ایران و گفت: آمده ایم که بمانیم... حالا به عکس الکاظمی نگاه می کنم که دو دست به سینه مقابل رهبر انقلاب ایستاده است و چشم های هر دو به هم لبخند می زنند. از بحث این که آن رژیم بعث بود و سرکرده اش الان با خفت و خواری زیر خروارها خاک است و زمین تا آسمان با حکومت فعلی عراق توفیر دارد که بگذریم، روی نقشه عراق همان عراق است و ایران همان ایران. حالا رهبر انقلاب که چند ماه پیش سردار سپاهش که برای ماموریت مستشاری به عراق سفر کرده بود در خاک آن کشور غریبانه به شهادت رسیده، می نشیند رو در روی مقام اول سیاسی عراق و به روی عربی او می‌آورد که دست ظلم مهمان شما را در خاکتان کشته و با افتخار در رسانه ها اعلام کرده. به روی عربی اش می آورد که این اتفاق گرچه مدال شهادت است بر سینه سردار، اما لکه ننگ است بر دامان عربی میزبانان آن مهمان عزیز. و بعد هم ضمن این که بین صحبت شان باز به روی تروریست های آمریکایی می آورند که این خون هنوز زنده است و روزی یقه تان را خواهد گرفت، طوری از لزوم حمایت از مرجعیت عراق و حشد الشعبی سخن می گویند که انگار دارند تجربه 40 سال مبارزه با آمریکا و پوزه استکبار را به خاک مالیدن را در اختیار
همسایه می گذارند.