درس قهرمانی لیورپول به وزارت ارشاد

درس قهرمانی لیورپول به وزارت ارشاد

سینا علیمحمدی روزنامه‌نگار

    « من حواسم به همه‌ شما هست. می‌خواهم شجاع‌تر باشید. ما از این روزها عبور می‌کنیم. از تردید به باور می‌رسیم. من حواسم به همه‌ شما هست... » این جمله‌های یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول در زمان تعطیلی لیگ برتر جزیره به دلیل کرونا و خطاب به بازیکنانش بود و جالب است که دوبار هم تاکید می‌کند من حواسم به همه شما هست و اتفاقا با پایان تعطیلی لیگ، لیورپول بعد از ۳۰ سال قهرمان می‌شود.
نمی دانم چرا برگزار نشدن سی و سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هم مرا یاد این جمله‌های کلوپ انداخت. تقریبا از همان اسفند که ویروس کرونا سر و کله‌اش به طور رسمی در کشور پیدا شد، قابل پیش‌بینی بود که دیگر به این زودی‌ها نمی‌توان زندگی را در تمام ابعادش به روال قبل ادامه داد.
بسیاری از کسب و کارها و فعالیت‌های اقتصادی به صورت جدی در این مدت آسیب دیدند، اما برخی حوزه‌ها از جمله فرهنگ و هنر همچنان تحت تاثیر کرونا شرایط سختی را پشت سر می‌گذارند، نمونه‌اش تعطیلی اغلب مراکز فرهنگی از جمله سالن‌های سینما، تئاتر، گالری‌ها و ... است که همچنان ادامه دارد.
آخرین مورد اما اعلام قطعی برگزار نشدن سی و سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بود؛ تعطیلی‌ای که شاید سال گذشته باید شاهد آن می بودیم، درست همان وقتی که محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد به اتاق آقای وزیر رفت و گفت به دلیل مشکلات متعدد بهتر است نمایشگاه کتاب را برگزار نکنیم.
حالا در سال 99، کرونا به پیشنهاد آقای معاون وزیر در ارتباط با برگزار نشدن سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب تهران کمک شایانی کرده است؛ اما پرسش اینجاست که آیا نمایشگاه کتاب صرفا یک فضای فیزیکی بوده که ناشران می‌آمدند، غرفه‌هایی برپا می‌شد و چند میلیون از علاقه‌مندان به کتاب هم ضمن بازدید از این رویداد به فراخورحال، کتاب‌های مورد علاقه یا نیازشان را تهیه می‌کردند؟
طبیعتا سطرهای بالا همه آنچه در نمایشگاه کتاب می‌گذشت نبوده و نیست. اگر از برخی تعاریف شعارگونه مانند بزرگ‌ترین حرکت فرهنگی کشور یا آوردگاه فرهنگی و ... عبور کنیم نمایشگاه کتاب به معنی واقعی کلمه، خون تازه‌ای در رگ‌های حوزه کتاب و نشر به جریان می‌انداخت.
به عنوان مثال در نشست خبری ۱۳ اردیبهشت 97، سخنگوی نمایشگاه کتاب اعلام کرد یک میلیارد و 500 میلیون تومان کمک هزینه برای خرید کتاب و تجهیز کتابخانه مدارس در نظر گرفته شده است.
در همین نشست خبری همچنین اعلام شد‌ یک میلیارد تومان هم وزارت ارشاد از ناشران خصوصی کتاب خواهد خرید که این کتاب ها در 100 روستای دوستدار کتاب و 100 شهر که در طرح ترویج کتابخوانی قرار دارند توزیع می‌شود. جالب است بدانید سال گذشته هم آن‌طور که در نشست خبری نمایشگاه کتاب (۱۴ اردیبهشت 98) اعلام شد ۲۰ میلیارد تومان یارانه برای این رویداد در نظر گرفته شده بود که از این مبلغ هشت میلیارد آن مربوط به بن دانشجویی، سه میلیارد تومان برای تازه‌های بین‌الملل، پنج میلیارد برای مؤسسات، دو میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان برای اهل قلم و یک میلیارد برای استادان دانشگاه بوده است.
یکی دیگر از بخش‌های پرمخاطب نمایشگاه کتاب هم نشست‌های تخصصی و رونمایی‌ها در سرای اهل قلم بود که به واسطه حضور چهره‌های سرشناس و ارزش‌های خبریش موج رسانه‌ای خوبی برای تبلیغ آثار ناشران و مولفان و مترجمان محسوب می‌شد و در واقع نمایشگاه به طور کلی یک تب تند و مد کتابخوانی و دوستدار کتاب بودن در تهران و کشور به راه می‌انداخت.
حالا برمی‌گردیم به ابتدای یادداشت و داستان آقای کلوپ و لیورپول، وزارت ارشاد به عنوان هدایت کننده‌ای که متولی برگزاری نمایشگاه کتاب است، این روزها باید بیشتر از قبل هوای بازیگران اصلی بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور را داشته باشد. حواسمان باشد مربی موفق کسی است که حتی وقتی تیمش بازی نمی‌کند هم حواسش به سلامت و تمرین بازیکنانش هست.
این همه اتفاق‌های بزرگ و کوچک که در داخل نمایشگاه برگزار می‌شد، این همه حمایت‌های خوب فرهنگی را لطفا تکرار کنید. دست‌کم بخشی از آن را که می‌توان در همین شرایط کرونایی هم شاهدش باشیم.
به عنوان مثال نشست‌های سرای اهل قلم را غیرحضوری و برخط برگزار کنیم.‌ می توان با ساز و کاری مناسب یارانه‌های دانشجویی و اهل قلم و موسسات را در قالب همکاری‌های متقابل بین وزارتخانه‌ای بازهم در اختیارشان قرار داد تا بلکه ناشران ما در این شرایط رکود اقتصادی و دشوار کرونایی قدری نفس تازه کنند.
حواس‌مان باشد، بالاخره دیر یا زود باید دوباره به زمین بازی برگشت...