گفتوگو با محدثه کهنسال پاراکماندار جوان ایران در ریو
مـــن میتوانم
«آنها که ورزش را تجربه کردهاند، مفهوم افزایش اعتماد به نفس را درک میکنند. ورزش وجودتان را سرشار از شادی و رضایت میکند.» این پاسخ ساده و زیبای محدثه کهنسال به پرسش وبسایت کمیته بینالمللی پارالمپیک درباره تأثیر ورزش بر زندگی او بود. محدثه را از ١۵سالگیاش میشناسم. همان وقتی که خانوادهاش برای ادامه فعالیت او در فضای ورزش تلاش میکردند و عاقبت پارا تیروکمان بهانه ماندنش شد. و حالا انتشار این خبر دلیلی شد برای گفتوگو و مرور خاطرات: «محدثه کهنسال، پاراکماندار جوان ایرانی یکی از ورزشکارانی است که با مشارکت در طرح «من میتوانم» و همچنین به واسطه حضور در پارالمپیک ریو در ۱۷سالگی، نامش در فهرست زنان پیشرو بنیاد ملاله قرار گرفته است.»
از سال ٨۶ و اتفاقات در زندگیات بگو.
در مسیر مسابقه ژیمناستیک از قم به تهران بودیم که تصادف کردیم. ٩ ساله بود که هر دو پایم در آن حادثه قطع شد. دوره سختی بود. خاطرم هست که خوددار بودم. دوست نداشتم مادرم اشکهایم را ببیند. اما یک بار خیلی گریه کردم و از پدرم پرسیدم: آیا میشود ادامه داد؟ آن روزها پدرم مدام با من صحبت میکرد که از آینده نباید بترسیم. افراد موفقی را که توانمند بودند مثال میزد. خواهرم خیلی همراهم بود. خانواده و اطرافیانم نقش موثری داشتند. آنها دلگرمی من بودند. بعد از عملم، یک روز در اتاق باز شد و همکلاسیها و معلمم به عیادتم آمدند. هیچوقت خاطره آن همراهی را فراموش نمیکنم. ما جشن تکلیف را در بیمارستان برگزار کردیم.
آیندهای را که پدر ترسیم میکرد، پذیرفتی یا به شرایط عادت کردی؟
به نظرم هر دو. اول فقط عادت بود. خانوادهام تلاش میکردند به ورزش برگردم. رشتههای مختلفی را نشانم دادند. جذب نمیشدم. من در جستوجوی ادامه جنبوجوش و تحرک گذشته بودم اما واقعیت دو پروتزی بود که به پاهایم وصل شد. با آن تصور به همه ورزشها نه میگفتم.
چطور به تیروکمان بله گفتی؟
بله نگفتم. اول فقط قبول کردم تا ديگران را خوشحال کنم. ١۵ساله بودم و در آن روزها تیراندازی با کمان بیتحرک و خستهکننده به نظر میرسید. اما کمکم جذب تمرکز و آرامش این رشته شدم، ماندم و پذیرش به تدریج شکل گرفت.
با اینکه نشد ژیمناستیک را ادامه بدهی، اما در ١٧سالگی میدان بزرگی مثل پارالمپیک را تجربه کردی.
بله. کمسنترین ملیپوش بودم.
در مسابقات جهانی کسب سهمیه پارالمپیک همه مراقبم بودند. در ریو هم عنوان جوانترین بازیکن کاروان ایران را داشتم و تجربه بزرگی نصیبم شد. البته در مدت کوتاه عضویت در تیمملی با سن کم، توقع زیادی از خودم داشتم و چون نتوانستم با مدال برگردم، بعد از پارالمپیک مدتی ناراحت بودم و بیشتر به درس و دانشگاه پرداختم.
این روزها در شرایط کرونایی وضعیت تمریناتت چهطور است؟
محل تمرینم خلوت است و مشکلی برای رعايت فاصلهگذاری فیزیکی ندارم. هر روز تمرین میکنم تا برای مسابقات پاراآسیایی آماده باشم.
️طرح جهانی من میتوانم
وقتی از جنبش پارالمپیک صحبت میکنیم، اهمیت آموزش را نمیتوان نادیده گرفت. بر اساس برنامه جهانی I am possible که از سوی بنیاد آجیتوس و کمیته بینالمللی پارالمپیک طراحی شده است، کودکان و نوجوانان غیرمعلول در موسسات و مدارس با ورزشها و توانمندیهای قهرمانان پارالمپیکی آشنا میشوند و آموزش میبینند. مخاطبان این طرح وقتی به خانواده و اجتماع باز میگردند، سفیران جنبش پارالمپیک هستند. هدف برنامه «من میتوانم» که خود طرحی جوان محسوب میشود، آموزش ورزشهای پارالمپیکی و ارزشهای آن مانند شجاعت، الهامبخشی و برابری به نسل جوان است. محدثه کهنسال در این باره به جامجم میگوید: «من میتوانم» یک طرح جهانی و مخاطب آن کودکان و نوجوانان است. کمیته بینالمللی پارالمپیک از طريق کمیتهملی خودمان، سوالاتی برایم فرستاد که موضوعش زندگی من، اتفاقات آن و فعالیتهایم بود. مکاتباتی داشتیم و پاسخها فرستاده شد. این کار، نوعی مشارکت در طرح هم محسوب میشد. بعد از بررسی اطلاع دادند در فهرست زنان پیشرو بنیاد ملاله قرار گرفتم. ٨ ورزشکار زن پارالمپیکی که کلیشههای زندگی را به چالش کشیدهاند، برای حضور در یک برنامه الهامبخش تلویزیونی انتخاب شدند تا فعالیتهای ورزشی و کاریشان را به عنوان الگو روایت کنند و من نیز نماینده ایران در میان این بانوان هستم.
حس زیبای تولد
جایی نوشته بودی، حس به دنیا آوردن یک موجود کوچک غیر قابل وصف است... بله واقعا. به نظرم زندگی مجموعهای از اتفاقات مختلف و احساسات متفاوتی است که تجربه میکنیم. من سال 97 دانشجوی مامایی شدم. برای اینکه بتوانم این رشته را بخوانم مدارک پزشکیام را بررسی کردند و توانایی جسمیام را سنجیدند. وقتی برای اولین بار یک نوزاد را به دنیا آوردم حس عجیبی داشتم. وجودم سرشار از شوق شده بود، تمام روز لبخند روی لبم بود و از خدا تشکر میکردم.
در مسیر مسابقه ژیمناستیک از قم به تهران بودیم که تصادف کردیم. ٩ ساله بود که هر دو پایم در آن حادثه قطع شد. دوره سختی بود. خاطرم هست که خوددار بودم. دوست نداشتم مادرم اشکهایم را ببیند. اما یک بار خیلی گریه کردم و از پدرم پرسیدم: آیا میشود ادامه داد؟ آن روزها پدرم مدام با من صحبت میکرد که از آینده نباید بترسیم. افراد موفقی را که توانمند بودند مثال میزد. خواهرم خیلی همراهم بود. خانواده و اطرافیانم نقش موثری داشتند. آنها دلگرمی من بودند. بعد از عملم، یک روز در اتاق باز شد و همکلاسیها و معلمم به عیادتم آمدند. هیچوقت خاطره آن همراهی را فراموش نمیکنم. ما جشن تکلیف را در بیمارستان برگزار کردیم.
آیندهای را که پدر ترسیم میکرد، پذیرفتی یا به شرایط عادت کردی؟
به نظرم هر دو. اول فقط عادت بود. خانوادهام تلاش میکردند به ورزش برگردم. رشتههای مختلفی را نشانم دادند. جذب نمیشدم. من در جستوجوی ادامه جنبوجوش و تحرک گذشته بودم اما واقعیت دو پروتزی بود که به پاهایم وصل شد. با آن تصور به همه ورزشها نه میگفتم.
چطور به تیروکمان بله گفتی؟
بله نگفتم. اول فقط قبول کردم تا ديگران را خوشحال کنم. ١۵ساله بودم و در آن روزها تیراندازی با کمان بیتحرک و خستهکننده به نظر میرسید. اما کمکم جذب تمرکز و آرامش این رشته شدم، ماندم و پذیرش به تدریج شکل گرفت.
با اینکه نشد ژیمناستیک را ادامه بدهی، اما در ١٧سالگی میدان بزرگی مثل پارالمپیک را تجربه کردی.
بله. کمسنترین ملیپوش بودم.
در مسابقات جهانی کسب سهمیه پارالمپیک همه مراقبم بودند. در ریو هم عنوان جوانترین بازیکن کاروان ایران را داشتم و تجربه بزرگی نصیبم شد. البته در مدت کوتاه عضویت در تیمملی با سن کم، توقع زیادی از خودم داشتم و چون نتوانستم با مدال برگردم، بعد از پارالمپیک مدتی ناراحت بودم و بیشتر به درس و دانشگاه پرداختم.
این روزها در شرایط کرونایی وضعیت تمریناتت چهطور است؟
محل تمرینم خلوت است و مشکلی برای رعايت فاصلهگذاری فیزیکی ندارم. هر روز تمرین میکنم تا برای مسابقات پاراآسیایی آماده باشم.
️طرح جهانی من میتوانم
وقتی از جنبش پارالمپیک صحبت میکنیم، اهمیت آموزش را نمیتوان نادیده گرفت. بر اساس برنامه جهانی I am possible که از سوی بنیاد آجیتوس و کمیته بینالمللی پارالمپیک طراحی شده است، کودکان و نوجوانان غیرمعلول در موسسات و مدارس با ورزشها و توانمندیهای قهرمانان پارالمپیکی آشنا میشوند و آموزش میبینند. مخاطبان این طرح وقتی به خانواده و اجتماع باز میگردند، سفیران جنبش پارالمپیک هستند. هدف برنامه «من میتوانم» که خود طرحی جوان محسوب میشود، آموزش ورزشهای پارالمپیکی و ارزشهای آن مانند شجاعت، الهامبخشی و برابری به نسل جوان است. محدثه کهنسال در این باره به جامجم میگوید: «من میتوانم» یک طرح جهانی و مخاطب آن کودکان و نوجوانان است. کمیته بینالمللی پارالمپیک از طريق کمیتهملی خودمان، سوالاتی برایم فرستاد که موضوعش زندگی من، اتفاقات آن و فعالیتهایم بود. مکاتباتی داشتیم و پاسخها فرستاده شد. این کار، نوعی مشارکت در طرح هم محسوب میشد. بعد از بررسی اطلاع دادند در فهرست زنان پیشرو بنیاد ملاله قرار گرفتم. ٨ ورزشکار زن پارالمپیکی که کلیشههای زندگی را به چالش کشیدهاند، برای حضور در یک برنامه الهامبخش تلویزیونی انتخاب شدند تا فعالیتهای ورزشی و کاریشان را به عنوان الگو روایت کنند و من نیز نماینده ایران در میان این بانوان هستم.
حس زیبای تولد
جایی نوشته بودی، حس به دنیا آوردن یک موجود کوچک غیر قابل وصف است... بله واقعا. به نظرم زندگی مجموعهای از اتفاقات مختلف و احساسات متفاوتی است که تجربه میکنیم. من سال 97 دانشجوی مامایی شدم. برای اینکه بتوانم این رشته را بخوانم مدارک پزشکیام را بررسی کردند و توانایی جسمیام را سنجیدند. وقتی برای اولین بار یک نوزاد را به دنیا آوردم حس عجیبی داشتم. وجودم سرشار از شوق شده بود، تمام روز لبخند روی لبم بود و از خدا تشکر میکردم.
تیتر خبرها
-
نانوایی متفاوت بانوی ایلامی
-
صف 2 میلیون نفری وام ودیعه مسکن
-
به رنگ عشق و عزا
-
تغییرات مهم در دادگاههای مفاسد اقتصادی
-
سودای شکار شیر
-
مقاومت به توان دو
-
مـــن میتوانم
-
بفرمایید بلیت 260 هزار تومانی!
-
همكاران دفاعی ایران
-
ماجرای یک تغییر پرماجرا
-
اصلاح قوانین و تقویت نظارت
-
کنشگری موفق رسانه ملی برای تولید
-
تغییرات مهم در دادگاههای مفاسد اقتصادی