نگاهی به دغدغههای متفاوت دانشآموزی به بهانه آغاز سال تحصیلی جدید
شگفتانه شهریور برای دانشآموزان
گذر نوجوانه هم با چند روز تاخیر به بازگشایی با مدارس شیوه های غیرمنتظره افتاد. البته گذاشتیم بازارش داغ شود و از بلاتکلیفی عبور کند، بعد درباره اش حرف بزنیم اما این گیجی، وصله ناجور این روزهای آغاز سال تحصیلی است؛ آغازی که نه بویی از مهر برده و نه بویی از ماه مهر! این کلاف هم مثل همیشه گره از درد دلهای بچههاباز میکند. از ترس بیماری کرونا گرفته تا گشت زنی در فضای مجازی به بهانه تدریس در اپلیکیشن شاد!
زهرا قربانی / پژوهش: محمدصادق امانی
نوموخوام برم!
مصیبت صبح بلند شدن جزو امتحانات سخت الهی است.این را وحید 15ساله از ورامین میگوید.کسی که این ایام کرونایی را تالنگ ظهر خوابیده و بعد هم تا کاناپه جلو تلویزیون خزیده است.قطعا صبح روز 15 شهریور باید بهانه این را بیاورد که به علت مشکوک بودن تست کرونا و فوت جانگداز خاندان عموجان اینا که هفته پیش باهم شمال بودند، به مراتب دوز کرونایش شدیدتر و خطرناک تر است و القصه معلم و مدرسه را باهم بپیچاند!
البته از حق نگذریم مادر آقا وحید تمام این ایام کرونا را به شوق باز شدن مدارس میگذراند و احتمالا با کمربند جنس خوب پدری هرروز سه وعده از وحید پذیرایی میکند!
از طرفی مادر هلنا که تازه به اولین روزهای زندگی مدرسه ای شدنش وارد شده و از صبح روز پانزدهم با شیون و زاری چسبیده به در منزل و باهمین لحن میگوید نوخوام برم و از کرونا میترسم!
مهمونی کرونایی در مدرسه
مهدی صبح خیلی شیک و اتوکشیده و با ماسک 10 بار استفاده نشده و الکل70 درصد وارد مدرسه شد و وای نگویم که همان ابتدا با چه صحنه ای مواجه بود.تصور کنید پسرها که خیلی در قید و بند رعایت کردن فاصله نیستند هیچ،بعد از روزها دوری همدیگر را هم دیده اند. آن هم بچه های دبستانی که هیچ تصویری از غول کرونا ندارند.
دیده شده به علت تنوع در ماسکهاو اضافه شدن آپشن های زیبایی اقدام به تعویض ماسک مصرف شده هم کردده اند وآقا مهدی هم قصد دارد دیگر مدرسه نرود!
آموزش مجازی
از سرگذشت کتاب های ناتمام و حتی کتاب های نو سال گذشته گزارشی در دست نبود که رضوانه ازاین اتفاق من را باخبر کرد.البته بگذریم از دانش آموزان باوجدانی که واقعا سر کلاس نشسته اند و اگر هم درس را یاد نگرفته اند با رجوع به قسمت شخصی معلم مربوطه در اپلیکیشن های مجازی،وقت و بی وقت سوالات خود را پرسیده اند؛اما از بین همین دانش آموزان عده زیادی هم فقط وقت حضورغیاب در کلاس بوده اند و اغلب مشغول دیدن فیلم و بازی و تفرج در فضای مجازی بودهاند.از تقلب های مجازی و ایجاد گروه های دیگر بااسم"جواب چی میشه؟" و"سال دومیا" و... که بگذریم از نظر رضوانه میرسیم به معلم های آموزشگاه های کنکور که حسابی در این ایام کرونا با گرفتن پول های نجومی کلاس و بچههاو مدرسه را دور زده اند و سرجمع در کل سال تحصیلی سه بار هم کلاس را برقرار نکرده اند! ایهم از مافیاهای کنکور!
من گوشی نمی خوام!
محمدعلی اهل سیستان و بلوچستان بود.از همان دانش آموزانی که سرش برود درسش نمی رود و میخواهد از همین16سالگی برای کنکور آنقدر بخواند که دندان پزشکی دانشگاه تهران قبول شود.گرچه که تمام سعیم را کردم که بفهمد حتما نباید دندان پزشک شود یا دانشگاه تهران بیاید تا به موفقیت برسد اما همه میگویند. همه فرصت های خوب در تهران است و بیشترین دستمزدهادر پزشکی!
پدر محمدعلی یک موتور دارد که به زور صبح به صبح او را سر ساختمانهابرای نقاشی میرساند برای همین از خرید گوشی و کلاس مجازی خبری نیست و اپلیکیشن شاد،غم عالم را روی سر پدر محمدعلی هوار کرده و خودش میگوید رویش نمی شود از پدر تقاضای خرید گوشی کند.
محمدعلی میگوید:باز خدا پدر صداو سیما را بیامرزد که حداقل با کلاس های شبکه آموزش میتواند خود را به بچه های کلاس برساند!
یه حبه نقد
حرف دل بچههاحقیقتا شنیدنی است. ولی پدر و مادرها هم نگرانی های خاص خودشان را دارند. مثلا منیره سادات که فرزندش تازه وارد مقطع متوسطه اول شده است میگوید:«به نظر میرسه نه آموزش تلویزیونی و نه مجازی هیچ وقت نمیتونه جای آموزش سنتی و حضور در کلاس درس فیزیکی رو بگیره. بازده آموزش های مجازی آن چنان بالا نیست که انتظار داشته باشیم امسال، تحصیلات بچههابا مشکل مواجه نشه.»
برخی از نکاتی که اعتراض خانوادههابه شاد است:«با دسترسیهای زیادی که برای خود در گوشی تلفن هوشمند ایجاد میکند، حریم خصوصی را نقض کرده» ، «باید روی تلفنهای هوشمند با اندروید به روز نصب شود و این موضوع یعنی تحمیل هزینه زیادی به خانوادهها»، «ایرادات فنی زیادی دارد مخصوصا موقع ثبت نام» ، «نیاز به آموزش مفصل برای کاربری آن دارد و به اصطلاح «کاربردوست» نیست.»
آینده شاد
مرجان میگوید هیچوقت فکرش راهم نمی کرد یک روز با همین گوشی که مادر و پدر در آرزوی پرت کردنش از پنجره هستند؛ مدرسه برود.
البته درستش میشود مدرسه را بیاورد به خانه.
و البته هرگز تفاوت این دو نوع مدرسه را نمی شود کتمان کرد. واقعیت این است که شبکه شاد هنوز هیچ تضمینی برای دو موضوع، ارائه نکرده. یکی تشکیل کلاسها در ساعات معمول یک مدرسه فیزیکی است و دوم کیفیت آموزش ارائه شده به دانش آموزان. از لحاظ ساعات حضور بچههاو معلمان در شبکه شاد، باید گفت زمان بندی حضور معلمان در شبکه شاد، نشان میدهد بیشتر معلمان تنها یک روز در هفته مکلف به تدریس هستند. به بیان دیگر، کلاس های آموزشی که معمولا ۵ روز در هفته تشکیل میشد، هم اکنون تنها یک روز در هفته برگزار میشود. و همه نگرانی این است که آینده تحصیل دانش آموزان در این نرم افزار به کجا خواهد کشید.
کج راهه
حالا اینکه مدرسه ای که میرویم از کدام نوع است. حضوری، نیمه حضوری، مجازی یا هر شکل دیگرش یک طرف، اینکه چه چیزهای دیگری در آنجا منتظر دانش آموزان است یک طرف دیگر. مثلا همین رجوع دوباره برخی مدارس به سند 2030 یونسکو.نمی دانید این سند چیست؟ خب ما به شما میگوییم.
در سال 2015 سازمان ملل قطعنامه ای را درگرگون کردن جهان و رقم زدن توسعه پایدار در سال 2030 میلیادی تصویب کرد. این سند ذیل سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) اجرا میشود و اصول متعددی دارد که کشور های امضا کننده موظف هستند آن اصول را که همگی اصول غربی و بیگانه با فرهنگ ملت های مسلمان هستند، در برنامه ریزی فرهنگی خود لحاظ کنند و گزارش اقدامات را به یونسکو اطلاع دهند.
متاسفانه این سند در ایران بدون طی مراحل قانونی رونمایی و در تشکیلات دولتی به تصویب رسید اما بعد از اعتراض رهبر معظم انقلاب اسلامی و دیگر دلسوزان، مسؤولان آموزش و پرورش ادعا کردند که این سند در کشور اجرا نمی شود اما گزارشهای مردمی حکایت از اجرای غیر رسمی این سند در برخی مدارس دارد.
علت نه به 2030
آقا مرتضی پیرمرد 75 ساله ایست که کودکی اش را در مکتب خانه گذرانده. البته طعم مدرسه را هم چشیده ولی چون در روستا زندگی میکرده اوایل تحصیلش را در مکتب خانه های قدیم بوده. ایشان از زمانی تعریف میکند که حتی الفبا را هم به دانش آموزان از طریق قرآن و شاهنامه و حافظ و سعدی یاد میدادند. نتیجه اش هم میشود انتقال سینه به سینه فرهنگ و دین در آن زمان. چه کار دارد به حالا که قرآن و دینی هم فقط دو تا از 17 درسی است که در طول سال تحصیلی یاد میگیریم و آن هم اگر معلمشان خوب نباشد معلوم نخواهد بود به چه شکل.
این وسط اگر یک سندی بیاید و مبانی دینی ما را هم زیر سؤال ببرد که واویلاست. و 2030 پر است از نکاتی مغایر با فرهنگ اسلامی ملت ایران. دلسوزان و منتقدان بارها نسبت به خطرات این سند هشدار دادهاند.
کنکور 1400
امسال با همه سختیهاو پیچیدگی هایش کنکور برگزار شد. البته هنوز تکلیف ترم اول دانشجوها و زمان ورودشان به دانشگاه نامشخص است. شاید برای همین است که حسن فیضیان دانش آموز پایه یازدهم که کنکور 1400 را باید شرکت کند میگوید:«همه ترسمون اینه که با تاخیر افتادن ورودیه سال جدید دانشگاه، یهطوری بشه که وقتی ما میخوایم کنکور بدیم ظرفیت پذیرش دانشگاههاکمتر از هر سال باشه.»
پر بیراه هم نمی گوید. وضعیت مدارس اگر آشقته به نظر میرسد، وضعیت دانشگاهها بسیار وخیمتر است. شاید الان بیش از هر زمانی به اینکه باید هر کسی در دانشگاه محل زندگی خودش تحصیل کند و این هم یعنی باید دانشگاههای سراسر کشور را به شکلی تقویت کنیم که همه در یک سطح و کیفیت باشند و فرقی بین فارغالتحصیلانشان نباشد؛ پی ببریم.
اگر تا چند وقت پیش سوال همه این بود که منبع کنکور 1400 با توجه به تغییر در نظام آموزشی آیا تنها بر اساس سیستم 6، 3، 3 است یا نظام قدیم هم لحاظ میشود؟ الان اصل کنکور 1400 هم در هالهای از ابهام است.
مصیبت صبح بلند شدن جزو امتحانات سخت الهی است.این را وحید 15ساله از ورامین میگوید.کسی که این ایام کرونایی را تالنگ ظهر خوابیده و بعد هم تا کاناپه جلو تلویزیون خزیده است.قطعا صبح روز 15 شهریور باید بهانه این را بیاورد که به علت مشکوک بودن تست کرونا و فوت جانگداز خاندان عموجان اینا که هفته پیش باهم شمال بودند، به مراتب دوز کرونایش شدیدتر و خطرناک تر است و القصه معلم و مدرسه را باهم بپیچاند!
البته از حق نگذریم مادر آقا وحید تمام این ایام کرونا را به شوق باز شدن مدارس میگذراند و احتمالا با کمربند جنس خوب پدری هرروز سه وعده از وحید پذیرایی میکند!
از طرفی مادر هلنا که تازه به اولین روزهای زندگی مدرسه ای شدنش وارد شده و از صبح روز پانزدهم با شیون و زاری چسبیده به در منزل و باهمین لحن میگوید نوخوام برم و از کرونا میترسم!
مهمونی کرونایی در مدرسه
مهدی صبح خیلی شیک و اتوکشیده و با ماسک 10 بار استفاده نشده و الکل70 درصد وارد مدرسه شد و وای نگویم که همان ابتدا با چه صحنه ای مواجه بود.تصور کنید پسرها که خیلی در قید و بند رعایت کردن فاصله نیستند هیچ،بعد از روزها دوری همدیگر را هم دیده اند. آن هم بچه های دبستانی که هیچ تصویری از غول کرونا ندارند.
دیده شده به علت تنوع در ماسکهاو اضافه شدن آپشن های زیبایی اقدام به تعویض ماسک مصرف شده هم کردده اند وآقا مهدی هم قصد دارد دیگر مدرسه نرود!
آموزش مجازی
از سرگذشت کتاب های ناتمام و حتی کتاب های نو سال گذشته گزارشی در دست نبود که رضوانه ازاین اتفاق من را باخبر کرد.البته بگذریم از دانش آموزان باوجدانی که واقعا سر کلاس نشسته اند و اگر هم درس را یاد نگرفته اند با رجوع به قسمت شخصی معلم مربوطه در اپلیکیشن های مجازی،وقت و بی وقت سوالات خود را پرسیده اند؛اما از بین همین دانش آموزان عده زیادی هم فقط وقت حضورغیاب در کلاس بوده اند و اغلب مشغول دیدن فیلم و بازی و تفرج در فضای مجازی بودهاند.از تقلب های مجازی و ایجاد گروه های دیگر بااسم"جواب چی میشه؟" و"سال دومیا" و... که بگذریم از نظر رضوانه میرسیم به معلم های آموزشگاه های کنکور که حسابی در این ایام کرونا با گرفتن پول های نجومی کلاس و بچههاو مدرسه را دور زده اند و سرجمع در کل سال تحصیلی سه بار هم کلاس را برقرار نکرده اند! ایهم از مافیاهای کنکور!
من گوشی نمی خوام!
محمدعلی اهل سیستان و بلوچستان بود.از همان دانش آموزانی که سرش برود درسش نمی رود و میخواهد از همین16سالگی برای کنکور آنقدر بخواند که دندان پزشکی دانشگاه تهران قبول شود.گرچه که تمام سعیم را کردم که بفهمد حتما نباید دندان پزشک شود یا دانشگاه تهران بیاید تا به موفقیت برسد اما همه میگویند. همه فرصت های خوب در تهران است و بیشترین دستمزدهادر پزشکی!
پدر محمدعلی یک موتور دارد که به زور صبح به صبح او را سر ساختمانهابرای نقاشی میرساند برای همین از خرید گوشی و کلاس مجازی خبری نیست و اپلیکیشن شاد،غم عالم را روی سر پدر محمدعلی هوار کرده و خودش میگوید رویش نمی شود از پدر تقاضای خرید گوشی کند.
محمدعلی میگوید:باز خدا پدر صداو سیما را بیامرزد که حداقل با کلاس های شبکه آموزش میتواند خود را به بچه های کلاس برساند!
یه حبه نقد
حرف دل بچههاحقیقتا شنیدنی است. ولی پدر و مادرها هم نگرانی های خاص خودشان را دارند. مثلا منیره سادات که فرزندش تازه وارد مقطع متوسطه اول شده است میگوید:«به نظر میرسه نه آموزش تلویزیونی و نه مجازی هیچ وقت نمیتونه جای آموزش سنتی و حضور در کلاس درس فیزیکی رو بگیره. بازده آموزش های مجازی آن چنان بالا نیست که انتظار داشته باشیم امسال، تحصیلات بچههابا مشکل مواجه نشه.»
برخی از نکاتی که اعتراض خانوادههابه شاد است:«با دسترسیهای زیادی که برای خود در گوشی تلفن هوشمند ایجاد میکند، حریم خصوصی را نقض کرده» ، «باید روی تلفنهای هوشمند با اندروید به روز نصب شود و این موضوع یعنی تحمیل هزینه زیادی به خانوادهها»، «ایرادات فنی زیادی دارد مخصوصا موقع ثبت نام» ، «نیاز به آموزش مفصل برای کاربری آن دارد و به اصطلاح «کاربردوست» نیست.»
آینده شاد
مرجان میگوید هیچوقت فکرش راهم نمی کرد یک روز با همین گوشی که مادر و پدر در آرزوی پرت کردنش از پنجره هستند؛ مدرسه برود.
البته درستش میشود مدرسه را بیاورد به خانه.
و البته هرگز تفاوت این دو نوع مدرسه را نمی شود کتمان کرد. واقعیت این است که شبکه شاد هنوز هیچ تضمینی برای دو موضوع، ارائه نکرده. یکی تشکیل کلاسها در ساعات معمول یک مدرسه فیزیکی است و دوم کیفیت آموزش ارائه شده به دانش آموزان. از لحاظ ساعات حضور بچههاو معلمان در شبکه شاد، باید گفت زمان بندی حضور معلمان در شبکه شاد، نشان میدهد بیشتر معلمان تنها یک روز در هفته مکلف به تدریس هستند. به بیان دیگر، کلاس های آموزشی که معمولا ۵ روز در هفته تشکیل میشد، هم اکنون تنها یک روز در هفته برگزار میشود. و همه نگرانی این است که آینده تحصیل دانش آموزان در این نرم افزار به کجا خواهد کشید.
کج راهه
حالا اینکه مدرسه ای که میرویم از کدام نوع است. حضوری، نیمه حضوری، مجازی یا هر شکل دیگرش یک طرف، اینکه چه چیزهای دیگری در آنجا منتظر دانش آموزان است یک طرف دیگر. مثلا همین رجوع دوباره برخی مدارس به سند 2030 یونسکو.نمی دانید این سند چیست؟ خب ما به شما میگوییم.
در سال 2015 سازمان ملل قطعنامه ای را درگرگون کردن جهان و رقم زدن توسعه پایدار در سال 2030 میلیادی تصویب کرد. این سند ذیل سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) اجرا میشود و اصول متعددی دارد که کشور های امضا کننده موظف هستند آن اصول را که همگی اصول غربی و بیگانه با فرهنگ ملت های مسلمان هستند، در برنامه ریزی فرهنگی خود لحاظ کنند و گزارش اقدامات را به یونسکو اطلاع دهند.
متاسفانه این سند در ایران بدون طی مراحل قانونی رونمایی و در تشکیلات دولتی به تصویب رسید اما بعد از اعتراض رهبر معظم انقلاب اسلامی و دیگر دلسوزان، مسؤولان آموزش و پرورش ادعا کردند که این سند در کشور اجرا نمی شود اما گزارشهای مردمی حکایت از اجرای غیر رسمی این سند در برخی مدارس دارد.
علت نه به 2030
آقا مرتضی پیرمرد 75 ساله ایست که کودکی اش را در مکتب خانه گذرانده. البته طعم مدرسه را هم چشیده ولی چون در روستا زندگی میکرده اوایل تحصیلش را در مکتب خانه های قدیم بوده. ایشان از زمانی تعریف میکند که حتی الفبا را هم به دانش آموزان از طریق قرآن و شاهنامه و حافظ و سعدی یاد میدادند. نتیجه اش هم میشود انتقال سینه به سینه فرهنگ و دین در آن زمان. چه کار دارد به حالا که قرآن و دینی هم فقط دو تا از 17 درسی است که در طول سال تحصیلی یاد میگیریم و آن هم اگر معلمشان خوب نباشد معلوم نخواهد بود به چه شکل.
این وسط اگر یک سندی بیاید و مبانی دینی ما را هم زیر سؤال ببرد که واویلاست. و 2030 پر است از نکاتی مغایر با فرهنگ اسلامی ملت ایران. دلسوزان و منتقدان بارها نسبت به خطرات این سند هشدار دادهاند.
کنکور 1400
امسال با همه سختیهاو پیچیدگی هایش کنکور برگزار شد. البته هنوز تکلیف ترم اول دانشجوها و زمان ورودشان به دانشگاه نامشخص است. شاید برای همین است که حسن فیضیان دانش آموز پایه یازدهم که کنکور 1400 را باید شرکت کند میگوید:«همه ترسمون اینه که با تاخیر افتادن ورودیه سال جدید دانشگاه، یهطوری بشه که وقتی ما میخوایم کنکور بدیم ظرفیت پذیرش دانشگاههاکمتر از هر سال باشه.»
پر بیراه هم نمی گوید. وضعیت مدارس اگر آشقته به نظر میرسد، وضعیت دانشگاهها بسیار وخیمتر است. شاید الان بیش از هر زمانی به اینکه باید هر کسی در دانشگاه محل زندگی خودش تحصیل کند و این هم یعنی باید دانشگاههای سراسر کشور را به شکلی تقویت کنیم که همه در یک سطح و کیفیت باشند و فرقی بین فارغالتحصیلانشان نباشد؛ پی ببریم.
اگر تا چند وقت پیش سوال همه این بود که منبع کنکور 1400 با توجه به تغییر در نظام آموزشی آیا تنها بر اساس سیستم 6، 3، 3 است یا نظام قدیم هم لحاظ میشود؟ الان اصل کنکور 1400 هم در هالهای از ابهام است.
تیتر خبرها
-
ما مدیر میخواهیم نه پول!
-
شگفتانه شهریور برای دانشآموزان
-
از بازیگری خسته نمیشوم
-
دنیایی که به کام آمریکا نشد!
-
لرزههای ناتمام بازار ارز
-
فرشاد آقایگل 8میلیون تومان !
-
حذف و اضافه کرونا در دانشگاه
-
دشمن پشت دیوار بزرگ
-
آفت نفت به جان صفیره
-
نیروهای بیگانه جایی در منطقه ندارند
-
اجازه ندهیم بیتالمال بیش از این هدر برود
-
ملاقات با کرونا در صف دلار