چرا دولت طی 7 سال اخیر به هیچ یک از راهکارهای ارزی و ریالی توجه نکرده است؟
دوران بازگشت به قابلیتهای داخلی
ارزش پول ملی طی یکسال اخیر به شدت کاهش یافته است. اگر چه آهنگ سقوط ارزش پول ملی صرفا مربوط به یکی دو سال اخیر نیست و این رویه تقریبا در یک دهه اخیر وجود داشته اما این کاهش در یکی دوسال اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است. در یک سال پایانی ریاست ولی ا... سیف بر بانک مرکزی، قیمت ارز از حدود ۳۵۰۰ تومان به بیش از ۸۰۰۰ تومان افزایش یافت. موضوعی که باعث شد انتقادات به عملکرد رئیس کل سابق شدت گرفته و رئیس جمهور در نهایت مجبور به برکناری وی از ریاست ساختمان میرداماد شود. برکناری که پای عبدالناصر همتی را به عنوان جایگزین سیف به ساختمان میرداماد کشاند. رئیس کل جدید در شرایطی وارد ساختمان بانک مرکزی شد که میانگین ماهیانه نرخ دلار در پایان تیرماه ۱۳۹۷ در بازار آزاد چیزی حدود 8100 تومان بود. اما حالا و با گذشت حدود دو سال، دلار در آخرین روز کاری هفته گذشته به چیزی حدود 30 هزار تومان رسیده است. موضوعی که باعث شده بسیاری از منتقدان نسبت به عملکرد بانک مرکزی موضع داشته باشند. رئیس جمهور هفته گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا ضمن تشریح برخی از اقدامات بانک مرکزی در شرایط جنگ اقتصادی با اظهار نارضایتی از برخی از اظهار نظرها درباره عملکرد بانک مرکزی خطاب به منتقدان گفت: «اینکه بگوییم بانک مرکزی ضعیف است و ارزش پول ملی کم و زیاد شده است اینگونه نیست، بانک مرکزی در این شرایط بسیار سخت، فقط در 6 ماه اول سال جاری 5 میلیارد و 300 میلیون دلار برای واردات کالاهای اساسی پرداخت کرده است. ضمن اینکه در این 6 ماه یک میلیارد و 400 میلیون دلار نیز برای بهداشت، درمان، دارو، تجهیزات پزشکی، ارز تأمین شده است. طبیعتا همه ما می دانیم ارز اگر بیشتر بود، بهتر بود. در گذشته و در شرایطی درآمد نفتی ما در سال 50، 60 میلیارد دلار بود اما وضعیت الان این طور نیست. آنهایی که نقد میکنند میدانند شرایط ما چیست و این حرفها را میزنند؟ باید مشخص شود بانک مرکزی باید چه کار می کرد که نکرده، شما راهحل بدهید.» صحبتهایی که باعث شد جامجم برای بررسی این موضوع به سراغ کارشناسان و راهکارهای آنها در شرایط فعلی برود.
احمد عزیزی مدیرعامل اسبق بانک ملی و مشاور رئیس کل سابق بانک مرکزی در واکنش به اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه کارشناسان به جای انتقاد کردن راه حل بدهند اظهار داشت: به نظر می رسد رئیس جمهور از بیان این حرفها مزاح کرده است. گویا آقای روحانی فراموش کرده اند که دولت در 7 سال گذشته کمتر به نقد ناقدان و ناصحان توجه کرده است، وگرنه شاهد بوده ایم دولت نه تنها به بسیاری از راه حلهایی که در خیلی از مقاطع زمانی وجود داشته بی توجه بوده بلکه در بسیاری از مواقع بر عکس و برخلاف آن پیشنهادات نیز حرکت کرده است. عزیزی افزود: نمونه بارز این موضوع را می توان ماجرای ارز 4200 تومانی دانست که بعد از ماههای اولیه به صورت قطع هیچ مدافعی در بین ناصحان و ناقدان نداشت اما علی رغم گذشت بیش از دو سال از آن تاریخ هنوز این سیاست از سوی دولت ادامه دارد. این قبیل موارد در دولت کم نبوده است.
وی ادامه داد: مشکلی که در همه دولت از جمله دولت یازدهم و دوازدهم به صورت نهادی وجود داشته این است که ما توقع داریم نظرات کارشناسی بدون اینکه اطلاعات کافی در اختیار کارشناسان باشند ارائه شود در حالی که این کار عملا ممکن نیست.
مشاور سابق رئیس کل بانک مرکزی معتقد است: بانک مرکزی در حال حاضر عملا اطلاعاتش را منتشر نمیکند. یعنی این اطلاعات یا دیرهنگام منتشر می شود یا کلا منتشر نمیشود. در حالیکه همان اطلاعات در اختیار مسؤولان دولتی قرار دارد اما در اختیار کارشناسان نیست. طبیعتا بدون اینکه این اطلاعات در اختیار ناقدان و کارشناسان باشد نمیتوان انتظار بررسی و انتقاد صحیح داشت چرا که اصولا این کار غیر ممکن است. این کارشناس ارشد حوزه بانکی تصریح کرد: اگر دولت واقعا در این زمینه و اصلاح شرایط موجود مصمم است یک گروه مستقل از مشاوران را انتخاب و این اطلاعات را در اختیار آنها قرار دهد. چرا که اگرچه مشکلات ساختاری است اما اینطور نیست که در کوتاه مدت نتوان هیچ کاری کرد حداقلش این است که می توان توصیههای نسبتا تسکین دهنده ای برای شرایط فعلی اقتصاد ارائه کرد.
محمد خوشچهره، اقتصاددان و نماینده ادوار مجلس نیز در این زمینه به خبرنگار جام جم گفت: وضعیت اقتصاد ایران در شرایط فعلی در حالت نامناسبی قرار دارد درست مانند ماشینی است که در سرازیری قرار گرفته است و این سرازیری نیز بیش از یک دهه است که آغاز شده به نحوی که نرخ ارز طی یک دهه اخیر از کمتر از هزار تومان به 30 هزار تومان رسیده که نشان دهنده سقوط شدید ارزش پول ملی است در حالی که می توانست اینگونه نباشد.
وی ادامه داد: اقتصاد ایران، اقتصاد بیماری است که تشخیصهای اشتباه پزشکان معالج در این سالها حال این بیمار را بدتر کرده است. اما بنیه این بیمار آنقدر قوی بوده که هنوز هم سرپا است. اگر این مشکلات برای هر اقتصاد دیگری با بنیه ضعیف رخ می داد شک نکنید که این اقتصاد به هم ریخته بود. در واقع اقتصاد ما در حال حاضر در حال تغذیه از بنیه و توان ذاتی خود است. وقتی اقتصادی از بنیه اش استفاده کند نشاندهنده وضعیت خطرناک برای آن اقتصاد است.
این اقتصاددان تصریح کرد: یکی از عواملی که موجب ایجاد چنین شرایطی شده است مشکلات درونی مانند سوء مدیریت، غفلت و جهالت است. اگر دولت و مجموعه مسؤولان طی این سالها به درستی به وظایف خود عمل کرده و از افراد شجاع و بصیر در مدیریتها استفاده می کردند خیلی از مسائل موجود پیش نمی آمد.
وی با اشاره به فشارهای بیرونی بر اقتصاد ایران گفت: ترامپ سال گذشته مستقیما اشاره کرد که ما گزینه نظامی علیه ایران را کنار گذاشتیم اما در حوزه اقتصاد به شدت فعال خواهیم بود حتی بعدها افرادی مانند پمپئو مدعی شدند که توانسته ایم ارزش پول ملی ایران را به صورت معناداری تا حدود 200درصد کاهش دهیم. طبیعتا در این شرایط فشارهای بیرونی نیز بر وضعیت فعلی نقش داشته اما شیطنتهای دشمن ماهوی بوده و قابل درک است اما دلیل عملیاتی شدن تلاشهای دشمن به ضعف مدیریت بحران و عدم باور به جنگ اقتصادی از سوی دولتمردان مربوط است. بنابراین اگر دولتها آگاهانه و به موقع عمل می کردند فشارهای خارجی نمی توانست در این حد تاثیرگذار باشد. در واقع میزان و نحوه مدیریت دولت است که این تهدیدها را تشدید میکند.
ظرفیتهای اقتصادی را دستکم نگیریم
خوش چهره در ادامه خاطرنشان کرد: اقتصاد ملی ما ظرفیتهایی مانند یک بازار بزرگ 85 میلیونی دارد. تقاضای گسترده ای که خودش عامل و مزیتی برای رونق تولید به خصوص در بخشهایی است که هیچ ارتباطی با بیرون از کشور و تحریمها ندارد. وی ادامه داد: برای مثال در بخش مسکن نه زمین و نه مصالح ساختمانی و... وارداتی نیستند و بیش از 95درصد نیاز کشور به اجزای تشکیلدهنده مسکن داخلی است حالا سوال این است چرا این مقدار تورم شدید در بخش مسکن وجود دارد؟ یا در بازار مواد غذایی مانند مرغ و تخم مرغ و تولیدات کشاورزی در حالی که به دلیل تنوع آب و هوایی و خاک و بارندگی مناسب و... امکان تولید آن در داخل کشور وجود دارد اما کشور همواره با بحران قیمتی در این کالاها مواجه است؟ در واقع علاوه بر شیطنتهای خارجی، این ضعف در درایت و تدبیر داخلی است که باعث می شود بازارهایی مانند مسکن آشفته شوند.
وی تصریح کرد: از یک لحاظ خوشحالم که رئیس جمهور به رغم وجود یک وقفه طولانی ، چند وقتی است که وجود جنگ اقتصادی در کشور را پذیرفته است در حالی که اگر بررسی کنید در یک دهه اخیر بخش قابل توجهی از تیم اجرایی دولت با ادبیات دیگری این موضوع را نفی کرده و معتقد بودند باید با تصویب برجام و افزایش سرمایه گذاری خارجی مشکلات اقتصادی کشور حل شود. در واقع خبری از پذیرش جنگ اقتصادی در کشور وجود نداشت.