زنده به گور!

گزارش میدانی از حادثه ریزش مهیب ساختمان‌ها در محله فلاح تهران و گرفتار شدن نگهبانان زیر آوار

زنده به گور!

اینجا خیابان ابوذر، خیابان فلاح تهران است. هوا ابری و بارانی است، اما زیر پوست این لطافت صبحگاه پاییزی، خیلی خبرهاست و عده‌ای جمع شده‌اند برای تماشای ریزش ساختمانی كه دیگر نمی‌تواند روی پاهایش بایستد. ساختمانی كه شب قبل از وقوع حادثه، یعنی 17 مهرماه به دلیل داشتن ترك‌های عمیق، تبدیل به كانون حادثه شده بود. جلال ملكی سخنگوی سازمان آتش‌نشانی در مورد این ساختمان می‌گوید: «ساعت21 پنجشنبه17مهر و به دنبال دریافت گزارش احتمال ریزش ساختمانی ناپایدار در مجاورت محل گودبرداری به نام زبانسرا در میدان مقدم منطقه 17 تهران، به محل مراجعه و ترك‌های عمیقی در ساختمان‌های مجاور محل گودبرداری مشاهده كردیم. بر همین اساس و برای جلوگیری از وقوع فاجعه، دستور تخلیه كامل ساكنان ساختمان‌های اطراف را صادر كردیم.» آنطور كه اهالی می‌گویند؛ بالغ بر 30 واحد ساختمانی در اطراف محل حادثه بود كه دستور تخلیه آنها صادر شد و برخی از ساكنان ساختمان‌های مجاور در ستاد مدیریت بحران شهرداری منطقه 17 اسكان داده شدند. شب 17 مهر كه می‌رفت به یك فاجعه تمام‌عیار تبدیل شود، با پیش‌بینی‌های درست نیروهای امدادی و با تخلیه كامل ساكنان و ساختمان‌های در معرض خطر به خیر و خوشی تمام شد، بی‌خبر از این‌كه 18 مهر تازه آغاز ماجرا است.

ساعت 7:20 دقیقه صبح
در حالی كه همه دوربین گوشی‌های‌شان را روی محل حادثه لرزان زوم كرده‌اند، ناگهان یك ساختمان سه‌طبقه با صدای نتراشیده و نخراشیده‌ای، انگار كه منفجر شده باشد، به طور كامل ریزش و بخشی از یك ساختمان دوطبقه دیگر را هم تخریب می‌كند.
ساعت 8:00 صبح
همه تصور می‌كنند شاهنامه به خوشی آخرش رسیده است، اما ناگهان ورق برمی‌گردد و اتفاق دیگری می‌افتد. طبق گفته اهالی محل، با وجود نواركشی  و حضور عوامل مستقر در محل از جمله عوامل انتظامی، دو نفر از نگهبانان ساختمان به همراه دو نفر دیگر كه از اقوام‌شان بودند، به بقیه می‌گویند كه باید وارد اتاقك نگهبانی شوند تا دو سگ‌ و مدارك‌شان را از ساختمان خارج كنند. هر دو وارد محل ریزش می‌شوند.
دقایقی پس از ورود آنها به محل حادثه، ناگهان صدای قرچ‌قرچ دیوار و شیشه‌ها بلند می‌شود. شیشه‌های ساختمان یكی‌یكی خرد می‌شود. تكه‌ای از شیشه پنجره جدا می‌شود و روی زمین می‌افتد.
 بعضی عقب می‌روند تا تكه پاره‌های شیشه زخمی‌شان نكند. صدای خرد شدن شیشه‌ها و ریزش دیوارها هرلحظه شدیدتر می‌شود. یكی از اهالی با ترس و هیجان، در حالی‌كه دوربینش را روی ساختمان گرفته است، با صدای بلند می‌گوید:
« داره می‌ریزه...داره می‌ریزه...داره می‌ریزه» هنوز جمله‌اش را تمام نكرده كه ناگهان بخشی از ساختمان با كلی آجر و شیشه فرو می‌ریزد و فضای اطراف ساختمان محو و غبارآلود می‌شود.
همه از ترس می‌دوند. مردی كه فیلم می‌گرفت هم جانش را برمی‌دارد و فرار می‌كند. نیروهای آتش‌نشانی و عوامل امدادی دیگر هم كه از دیروز آنجا هستند، لحظه‌ای از محل حادثه دور نمی‌شوند تا كنترل وضعیت از دست‌شان در نرود. وسط آن آشوب و بلوا، یكی می‌گوید صدای آب است یا گاز كه معلوم می‌شود آب است:
« آچار فرانسه بیار...بدو آچارو بیار.» ماموران آتش‌نشانی هر یك به سمتی می‌دوند.
ساعت 9:30 دقیقه صبح
اضطراب و هراس عجیبی بر اهالی محل حاكم است. سه آمبولانس هم در محل منتظر است. دل در دل هیچ كس نیست. همه نگران افرادی هستند كه زیر خروارها خاك مدفون شده‌اند. مردم منتظرند یا با غم و اندوه محل حادثه را ترك كنند یا با شنیدن خبر خوب نجات آنها. صدای كف و هورای‌شان، چهارستون محل حادثه را به لرزه درآورد.
ساعت 13
هنوز هیچ خبری از سلامت یا مرگ چهار مدفون‌شده به بیرون درز نكرده است. آتش‌نشانان با احتیاط آواربرداری می‌كنند و بسیاری از مردم با نگرانی به آنها چشم دوخته‌اند. بسیاری از پایتخت‌نشین‌ها هنوز نمی‌دانند چرا عوامل امداد و نجات سازمان‌های مختلف، خیابان را به قرق خود درآورده‌اند.
ساعت 13:45 دقیقه
عملیات آواربرداری به دلیل رعایت نكات ایمنی به آرامی پیش می‌رود، هنوز هیچ خبری نیست. همه نگران مدفون‌شدگان هستند و می‌ترسند زیرخروارها خاك نفس كم بیاورند. مردمی هم كه آن دور و اطراف جمع شده‌اند، منتظرند و گاهی با ترس كمی جلوتر می‌روند تا بدانند چه خبر است.
ساعت 14:15 دقیقه
عملیات آواربرداری وارد فاز حساسی شده، آن‌قدر كه حتی هلال احمر هم با چند قلاده سگ زنده‌یاب وارد ماجرا شده است. هر لایه خاكی كه برداشته می‌شود، سگ‌ها با آن شامه تیزشان جلو می‌روند و محل را بو می‌كشند تا شاید بوی انسان به مشام‌شان بخورد. سخنگوی آتش‌نشانی تهران كه در محل حادثه است به جام‌جم می‌گوید:« بچه‌ها هنوز مشغول كار هستند و هلال احمر هم با سگ‌های تجسس به تیم اضافه شده‌ است. جست‌وجو هنوز ادامه دارد، ولی به روش فرسایشی. چون شرایط بسیار خطرناك بوده و لازم است با احتیاط كار را جلو ببریم. نمی‌توانیم بی‌گدار به آب بزنیم. خاك زیادی در محل است و متاسفانه با 20 متر عمق مواجه هستیم و نمی‌توانیم ماشین را پایین ببریم. اگر هم پایین ببریم، احتمال آسیب‌دیدگی وجود دارد و بنابراین لازم است تمام جوانب كار را رعایت كنیم.»
كم‌كم بقیه مردم هم از حادثه ریزش ساختمان خبردار می‌شوند و فیلم‌های آن در فضای مجازی منتشر می‌شود.
ساعت 14:59 دقیقه
همه مشغول كار هستند و عوامل اورژانس نیز همچنان منتظرند تا به محض پیدا شدن مدفون‌شدگان، اقدامات درمانی را آغاز كنند. خالدی هم می‌گوید هنوز هیچ خبری نیست.
ساعت 16:00
نزدیك به 11 ساعت از حضور نیروهای آتش‌نشانی در منطقه می‌گذرد و همگی مشغول كارند، اما با رعایت تمام نكات ایمنی. ملكی می‌گوید هنوز هم هیچ خبری نیست و همه منتظرند تا شاید اتفاق خوبی بیفتد و هر چهار نفر زنده از زیر آوار خارج شوند.
ساعت 18:00
با توجه به احتمال ریزش ساختمانی كه در مجاورت محل گودبرداری قرار داشت، امدادگران از محل حادثه خارج شده و عملیات جست‌وجو متوقف شد.
ساعت 19:15
محمد جواد شفیعی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران كه از صبح جمعه در محل گودبرداری حضور داشت، به جام‌جم گفت: از ساعت 9 صبح كه گزارش این آوار اعلام شد همراه تیم تحقیق در محل حاضر شدم. وضعیت محل را از نزدیك مورد بررسی  قرار دادیم. آتش‌نشانان و نیروهای امدادی در محل حضور پیدا كرده و در تلاش برای آواربرداری و نیز خارج كردن افراد احتمالی بودند كه زیر آوار گرفتار شده‌اند. بررسی‌های اولیه نشان داد كه دو مرد كه از نگهبان‌های  این ساختمان بودند برای برداشتن وسیله به داخل ساختمان بازگشته بودند كه همان موقع ساختمان بالای اتاقك نگهبانی ریزش كرد و آنها زیر آوار گرفتار شدند.
شفیعی  ادامه داد:  دستورات  لازم قضایی  صادر شده و فقط نیروهای امدادی در محل حضور دارند و اجازه ورود افراد غریبه را به محل حادثه نداده‌ایم. بعد از بررسی‌ها و در ادامه تحقیقات دستور بازداشت مالك پروژه، مهندس پروژه و نیز پیمانكار صادر و قرار شده   از این افراد تحقیقات لازم انجام گیرد تا مشخص شود به چه میزان در وقوع این حادثه نقش داشته‌اند. پرونده‌ای در این باره در مرجع قضایی تشكیل شده و موضوع به طور ویژه در دست بررسی  است.
 در حالی كه اهالی تعداد افراد گرفتار را چهار نفر اعلام كردند، اما بازپرس جنایی در این باره گفت: بررسی‌های ما نشان می‌دهد دو نفر زیر آوار گرفتار هستند اما باید منتظر آواربرداری بود.