فرزانه فصیحی: از الان رسیدن به المپیک هیچ است
فهمیدم رقبایم از کره دیگری نیامدهاند
فرزانه فصیحی، دختر باد، در المپیک توکیو هر چند به رکورد خود نرسید، اما دست به کار بزرگی زد. او به عنوان دومین بانوی تاریخ ایران که در رقابتهای سرعت شرکت داشت، موفق شد از گروه مقدماتی با مقام اولی صعود کند. هر چند فصیحی نتوانست در دور بعد مجوز حضور در مرحله نهایی را کسب کند اما کلا حضور و صعودش، یک اتفاق تاریخی و بزرگ بود. حالا او از این اتفاق شیرین میگوید.
از رکوردم راضی نبودم
رکورد 11 ثانیه و 76 صدم ثانیه را در دور اول زدم و زودتر از بقیه از خط پایان گذشتم. آنچه مشخص است اینکه از رکوردی که زدم راضی نبودم. زمان برگزاری مسابقه برایم اصلا خوب نبود. ما ساعت 9 صبح مسابقه خود را برگزار کردیم. من نه کاملا خواب بودم و نه کاملا بیدار. اگر این مساله روی کارم اثر نمیگذاشت میتوانستم رکورد بهتری از خودم به جا بگذارم.
استرس نداشتم
برای این مسابقات استرسی نداشتم. با توجه به مسابقات و همین طور اردوهایی که پیش از المپیک داشتم، در رقابتهای المپیک راحت بودم.
اگر رکورد تهران را میزدم...
صعود به نیمهنهایی واقعا سخت بود ولی من به آن خیلی فکر کردم. اگر میتوانستم رکوردی را که در تهران زدم، در ژاپن هم میزدم قطعا به آن مرحله صعود میکردم. شاید خیلیها فکر کنند شب قبل خوب استراحت نکردم ولی اینطور نبود. اتفاقا شب خوبی داشتم. حالا و بعد از مسابقات قطعا تجربه بزرگی کسب کردهام.
خسته شدم
مسابقات در اینجا فشرده است. مسابقات پشت سر هم برگزار میشود. این میتواند روی عملکرد ورزشکاران اثرگذار باشد. در مرحله قبلی خسته شدم. از سویی هوا در ژاپن شرجی است و اثر میگذارد. حضور در المپیک برایم شیرین بود. خیلی تلاش کردم به اینجایی که هستم برسم. خوشحالم در المپیک شرکت کردم و قطعا از الان به بعد تلاش بیشتری میکنم تا بتوانم دل مردم کشورم را شاد کنم.
از کره دیگری نیامدهاند
وقتی در المپیک حاضر میشوی، یعنی تجربه بودن در کنار بهترینهای جهان. خوشحالم در چنین سطحی از مسابقات حاضر شدم و توانستم کنار دوندگان بزرگی بایستم و با آنها رقابت کنم. از تجربهای که به دست آوردم نهایت استفاده را خواهم کرد. شاید بپرسید مهمترین تجربهام چه بود؟ اینجا فهمیدم که رقبایم از کره دیگری نیامدهاند و انسانهای عجیب و غریبی نیستند. تکتک آنها هم مثل خودمان هستند و اینطور نیست که دستنیافتنی باشند.
رسیدن به المپیک هیچ است
همیشه بزرگترین رویایم رسیدن به رقابتهای المپیک بود اما حالا حضور در این مسابقات را تجربه کردهام و دیگر رویاهایم تغییر پیدا کرده است. اکنون میفهمم که رسیدن به المپیک نباید اولویت من باشد. به نوعی رسیدن به این هدف دیگر برایم هیچ است و باید به ردههای بالاتر فکر کنم و رتبه بهتری به دست بیاورم.
حالم خوب است
بغض دارم؟ نه. حالم خیلی خوب است. قطعا از رکوردهایم راضی نیستم و اتفاقاتی که در نظرم بود، رقم نخورد ولی الان حالم خیلی خوب است چون در المپیک شرکت کردم.
حتی یک جلسه تمرین را ازدست ندادم
اگر به عقب برگردم نمیدانم باید چه چیز را عوض کنم. من در این مدت خیلی تلاش کردم. تا توانستم تمرین کردم. به جرات میگویم حتی یک جلسه تمرینی را از دست ندادم. تمام فکر و ذکرم المپیک بود و برای رسیدن به موفقیت در این مسابقات تمام توان و زندگیام را گذاشتم. ولی به هر حال تجربه کسب کردن هم آسان نیست.
مدال در آسیا
هیچ چیزی از حرکت باز نمیایستد. سال آینده رقابتهای قهرمانی آسیا را در پکن داریم. قطعا انگیزهام را از دست نمیدهم. تلاشم را بیشتر میکنم تا انشاا... بتوانم در آن مسابقات برای کشورم مدال کسب کنم.
حرفهای جالب همسر فرزانه فصیحی در گفتوگو با جامجم
پست حسن یزدانی روی فرزانه تاثیر گذاشت
امیرحسینی همسر فرزانه فصیحی برای ورزشیها چهرهای آشناست. او مدیر روابط عمومی فدراسیونهای والیبال و دوومیدانی بود. در این سالها برای موفقیت همسرش، گام به گام با او پیشرفت و حالا مثل همه ایرانیها از کار بزرگ او بسیار خوشحال است.
ابتدا از اینجا شروع کنیم که خانم فصیحی چرا از فضای مجازی به ویژه قبل از المپیک فاصله گرفت؟
فرزانه از مدتی قبل روی این مساله نظر داشت که در فضای مجازی کمرنگ باشد. کی جدیتر شد؟ وقتی حسن یزدانی پست گذاشت و گفت میخواهد تمرکزش روی المپیک باشد. این حرکت روی فرزانه هم اثر گذاشت و تصمیم گرفت کلا در فضای مجازی نباشد.
بزرگترین رویایی که قبل از مسابقات دربارهاش حرف میزد، چه بود؟
ما اتفاقا یک نذری داشتیم که پنجشنبه شب ادا کردیم. وقتی کارم تمام شد، گوشهای ایستادم و ناگهان به ذهنم آمد حدود یکسال و نیم قبل وقتی فرزانه به بازیهای آسیایی جاکارتا نرفت و حتی میخواست خداحافظی کند، یک گروه تلگرامی زد. در واقع خانواده با او صحبت کردند که کنار نکشد. وقتی از تصمیمش منصرف شد در گروه تلگرامی نوشت میخواهم به المپیک بروم. دوستانش و خانوادهاش را هم عضو کرد. بعضیها فکر کردند این از آثار روحی نرفتن به بازیهای آسیایی است. در آنجا نوشت پنج هدف دارد. رکورد باشگاهی و ملی 100 متر را بزند. رکورد 60 متر را بشکند. ورودی قهرمانی جهان و المپیک را بگیرد. یکی هم مدال در مسابقات داخل سالن آسیا بود که مجوز حضورش را گرفت ولی مسابقات لغو شد. دیدم فرزانه به تمام هدفهایی که در گروه نوشته بود، رسیده است.
این مدت زندگی شما چطور گذشت؟
ما از آدمهای زیادی مشورت گرفتیم. متوجه شدیم لایف استایل(روش زندگی) ورزشی فرزانه باید تغییر کند. با خیلیها مشورت کردیم. مشاور اصلی ما آقای کولاکوویچ سرمربی تیمملی والیبال بود. چون خودم آن موقع در این فدراسیون فعالیت میکردم، از او مشورت گرفتیم. مسلط به ورزش جهان بود. دوستان دوومیدانی کار قوی داشت. آنها را معرفی کرد. فرزانه چندین و چند تست داد. با آدمهای زیادی از ایتالیا، یونان، اسلوونی، صربستان و... مصاحبه کاری داشت. به جرات میگویم دو سه سال هزینه و زمان صرف شد. بعضیها گفتند نشدنی است. بالاخره هر راه جدیدی سختی خودش را داشت. من خودم در فدراسیون دوومیدانی بودم. به فرزانه گفتم کمپهای تمرینی و ویزا و اقامت با من. تو فقط تمرکزت روی مسابقات و تمرینات باشد. اتفاقا در دورهای که آقای عرب رئیس بود، مرخصی گرفتم و رفتم تا اردوی فرزانه را مهیا کنم ولی اینقدر کار زیاد بود که مدام ماندنم تمدید میشد و در نهایت برای آقای عرب نوشتم که نمیتوانم به زودی برگردم و این به منزله استعفاست.
از رکوردم راضی نبودم
رکورد 11 ثانیه و 76 صدم ثانیه را در دور اول زدم و زودتر از بقیه از خط پایان گذشتم. آنچه مشخص است اینکه از رکوردی که زدم راضی نبودم. زمان برگزاری مسابقه برایم اصلا خوب نبود. ما ساعت 9 صبح مسابقه خود را برگزار کردیم. من نه کاملا خواب بودم و نه کاملا بیدار. اگر این مساله روی کارم اثر نمیگذاشت میتوانستم رکورد بهتری از خودم به جا بگذارم.
استرس نداشتم
برای این مسابقات استرسی نداشتم. با توجه به مسابقات و همین طور اردوهایی که پیش از المپیک داشتم، در رقابتهای المپیک راحت بودم.
اگر رکورد تهران را میزدم...
صعود به نیمهنهایی واقعا سخت بود ولی من به آن خیلی فکر کردم. اگر میتوانستم رکوردی را که در تهران زدم، در ژاپن هم میزدم قطعا به آن مرحله صعود میکردم. شاید خیلیها فکر کنند شب قبل خوب استراحت نکردم ولی اینطور نبود. اتفاقا شب خوبی داشتم. حالا و بعد از مسابقات قطعا تجربه بزرگی کسب کردهام.
خسته شدم
مسابقات در اینجا فشرده است. مسابقات پشت سر هم برگزار میشود. این میتواند روی عملکرد ورزشکاران اثرگذار باشد. در مرحله قبلی خسته شدم. از سویی هوا در ژاپن شرجی است و اثر میگذارد. حضور در المپیک برایم شیرین بود. خیلی تلاش کردم به اینجایی که هستم برسم. خوشحالم در المپیک شرکت کردم و قطعا از الان به بعد تلاش بیشتری میکنم تا بتوانم دل مردم کشورم را شاد کنم.
از کره دیگری نیامدهاند
وقتی در المپیک حاضر میشوی، یعنی تجربه بودن در کنار بهترینهای جهان. خوشحالم در چنین سطحی از مسابقات حاضر شدم و توانستم کنار دوندگان بزرگی بایستم و با آنها رقابت کنم. از تجربهای که به دست آوردم نهایت استفاده را خواهم کرد. شاید بپرسید مهمترین تجربهام چه بود؟ اینجا فهمیدم که رقبایم از کره دیگری نیامدهاند و انسانهای عجیب و غریبی نیستند. تکتک آنها هم مثل خودمان هستند و اینطور نیست که دستنیافتنی باشند.
رسیدن به المپیک هیچ است
همیشه بزرگترین رویایم رسیدن به رقابتهای المپیک بود اما حالا حضور در این مسابقات را تجربه کردهام و دیگر رویاهایم تغییر پیدا کرده است. اکنون میفهمم که رسیدن به المپیک نباید اولویت من باشد. به نوعی رسیدن به این هدف دیگر برایم هیچ است و باید به ردههای بالاتر فکر کنم و رتبه بهتری به دست بیاورم.
حالم خوب است
بغض دارم؟ نه. حالم خیلی خوب است. قطعا از رکوردهایم راضی نیستم و اتفاقاتی که در نظرم بود، رقم نخورد ولی الان حالم خیلی خوب است چون در المپیک شرکت کردم.
حتی یک جلسه تمرین را ازدست ندادم
اگر به عقب برگردم نمیدانم باید چه چیز را عوض کنم. من در این مدت خیلی تلاش کردم. تا توانستم تمرین کردم. به جرات میگویم حتی یک جلسه تمرینی را از دست ندادم. تمام فکر و ذکرم المپیک بود و برای رسیدن به موفقیت در این مسابقات تمام توان و زندگیام را گذاشتم. ولی به هر حال تجربه کسب کردن هم آسان نیست.
مدال در آسیا
هیچ چیزی از حرکت باز نمیایستد. سال آینده رقابتهای قهرمانی آسیا را در پکن داریم. قطعا انگیزهام را از دست نمیدهم. تلاشم را بیشتر میکنم تا انشاا... بتوانم در آن مسابقات برای کشورم مدال کسب کنم.
حرفهای جالب همسر فرزانه فصیحی در گفتوگو با جامجم
پست حسن یزدانی روی فرزانه تاثیر گذاشت
امیرحسینی همسر فرزانه فصیحی برای ورزشیها چهرهای آشناست. او مدیر روابط عمومی فدراسیونهای والیبال و دوومیدانی بود. در این سالها برای موفقیت همسرش، گام به گام با او پیشرفت و حالا مثل همه ایرانیها از کار بزرگ او بسیار خوشحال است.
ابتدا از اینجا شروع کنیم که خانم فصیحی چرا از فضای مجازی به ویژه قبل از المپیک فاصله گرفت؟
فرزانه از مدتی قبل روی این مساله نظر داشت که در فضای مجازی کمرنگ باشد. کی جدیتر شد؟ وقتی حسن یزدانی پست گذاشت و گفت میخواهد تمرکزش روی المپیک باشد. این حرکت روی فرزانه هم اثر گذاشت و تصمیم گرفت کلا در فضای مجازی نباشد.
بزرگترین رویایی که قبل از مسابقات دربارهاش حرف میزد، چه بود؟
ما اتفاقا یک نذری داشتیم که پنجشنبه شب ادا کردیم. وقتی کارم تمام شد، گوشهای ایستادم و ناگهان به ذهنم آمد حدود یکسال و نیم قبل وقتی فرزانه به بازیهای آسیایی جاکارتا نرفت و حتی میخواست خداحافظی کند، یک گروه تلگرامی زد. در واقع خانواده با او صحبت کردند که کنار نکشد. وقتی از تصمیمش منصرف شد در گروه تلگرامی نوشت میخواهم به المپیک بروم. دوستانش و خانوادهاش را هم عضو کرد. بعضیها فکر کردند این از آثار روحی نرفتن به بازیهای آسیایی است. در آنجا نوشت پنج هدف دارد. رکورد باشگاهی و ملی 100 متر را بزند. رکورد 60 متر را بشکند. ورودی قهرمانی جهان و المپیک را بگیرد. یکی هم مدال در مسابقات داخل سالن آسیا بود که مجوز حضورش را گرفت ولی مسابقات لغو شد. دیدم فرزانه به تمام هدفهایی که در گروه نوشته بود، رسیده است.
این مدت زندگی شما چطور گذشت؟
ما از آدمهای زیادی مشورت گرفتیم. متوجه شدیم لایف استایل(روش زندگی) ورزشی فرزانه باید تغییر کند. با خیلیها مشورت کردیم. مشاور اصلی ما آقای کولاکوویچ سرمربی تیمملی والیبال بود. چون خودم آن موقع در این فدراسیون فعالیت میکردم، از او مشورت گرفتیم. مسلط به ورزش جهان بود. دوستان دوومیدانی کار قوی داشت. آنها را معرفی کرد. فرزانه چندین و چند تست داد. با آدمهای زیادی از ایتالیا، یونان، اسلوونی، صربستان و... مصاحبه کاری داشت. به جرات میگویم دو سه سال هزینه و زمان صرف شد. بعضیها گفتند نشدنی است. بالاخره هر راه جدیدی سختی خودش را داشت. من خودم در فدراسیون دوومیدانی بودم. به فرزانه گفتم کمپهای تمرینی و ویزا و اقامت با من. تو فقط تمرکزت روی مسابقات و تمرینات باشد. اتفاقا در دورهای که آقای عرب رئیس بود، مرخصی گرفتم و رفتم تا اردوی فرزانه را مهیا کنم ولی اینقدر کار زیاد بود که مدام ماندنم تمدید میشد و در نهایت برای آقای عرب نوشتم که نمیتوانم به زودی برگردم و این به منزله استعفاست.
تیتر خبرها
-
پرسپولیس پنج، بقیه هیچ!
-
یک تجربه گران
-
نوستالژیبازی با قصههای غیرایرانی
-
رادیو؛ مجری آموزشهای همگانی حقوقی
-
همهچیز درباره یک طرح پرحاشیه
-
فهمیدم رقبایم از کره دیگری نیامدهاند
-
رسانهملی در همه تولیداتش به پیشرفتهای کشور توجه دارد
-
از کارگاه چرمدوزی تا ساختمان جامجم
-
دولت روحانی كمترین تجربه و شناخت را از غرب داشت
-
مدیحهای برای یک جاسوس