گفتوگو با نصرا... مدقالچی صداپیشه پیشکسوت
یاد گرفتهام که یاد بدهم
بایبسما... نخست: از خانواده سرشناسی در آذربایجان که هنوز از سر قدرشناسی پرآوازه آذریها نام پدربزگ و پدرشان زینتآرای دوکوچه میهن مادریشان است. ناگفته پیداست پرسشهابرآمده ازآثار استادست. هنگام رفتن به سوی دفتر سهروردی برای دیدار استادمدقالچی چقدر تاکیدکردم باید سروقت خدمتشون باشم به همکارم هشداردادم اگه خدایناکرده حتی یه دقیقه دیر برسیم من زنگنمیزنم و... بس که مهمه سروقت خدمت بزرگان رسیدن بهویژه که نماینده روزنامه هم باشی؛ پسر استاد 4دقیقه دیرکرد داشت و به قرارشون نرسید یعنی وقتی که رسید از پدر خبری نبود. شب که گلایه میکنه، استاد میگه: «من ارزشمندم یا قطار آهنی که کمتر از یه ثانیه دیربکنی بسته و رفته، گفت شما. گفتم پس چرا دیرکردی». استاد خطاب به کمینه افزودن: الان هم با من ساعت مثلا 4 قراربذاری همه میدونن من یه ربع به 4 اونجام. درباره مردم و اون همه توجه و علاقه و احترام و ابراز احساساتشون با این گزاره: تشکر میکنم از توجه و مهربانیشون، اینچنین روشنگری کرد: وظیفهمه. همین سهچارهفته پیش یه آقای مسیحی اومد و... ازجمله گفت: اون نریشن که درباره حضرت مسیح(ع) خوندین از روی اِنجیلِ لوقا، هنگامی که در بخش آخر دعامیکنین، همه مسیحیان سرشار نیایش میشن و با دعای شما گریهمیکنن. سپس به همکاراستاد گفته بود اگه یه انجیل بهشون هدیه بکنم میپذیرن؟ گفتم کتاب آسمانیه چرا که نه...
در مهربانی.
موقع اجرای مثلا بینوایان خودتون که متاثرمیشین...؟
معذرت میخوام چوب خشک که نیستیم ما.
منظور، با کدوم اثر بیشتر ارتباط دلی داشتین؟
از رُل کوچیکی که یه خط بوده و گفتم، دوست دارم تا اونیکه آقای هاپکینزه.
«عصرطلایی» کار شما کی آغازید؟
آدینهای بود زندهیاد آقایعلیمحمدی گفت یه گزمه میگه اطاعت! شما میتونی بگی گفتم بله آقا و...
چی خیلی خوبه مثل هدیه است؟
به نظرمن عدل، عدالت و مهربانی، بهترین هدیه است.
چیرو بد میدونین؟
رذالت،دروغگویی،آدمکشی، دزدی، بیناموسی، مال مردمخوردن، بهناحق قضاوتکردن.
زشت میدونین؟
توی محیط، طبیعت، دریا آشغالریختن. چرا طبیعت به این زیباییرو خرابش میکنن.
این بیمبالاتیها؟
کار آدم جاهل و نادانه.
کدوم جانور رو دوستدارین؟
قناری رو دوستدارم. بره، مرغ و خروس.
بهترین نوعِ صدا؟
چهارصفت داره: کمیت. زنگ. شدت. زیروبمی.(صدای استاد نه تنها این چهار ویژگی رو به کمال داره بلکه از هرکدومش هم بیشترداره)
خوانندههای الان؟
صحبتش رو نکنین. عصبانیم میکنین.
پرماجراترین دوره زندگیتون؟
از وقتی خودم رو شناختم همش ماجرابوده تا الآن.
ماجرای امروز؟
خرابی ماشین (ماجرایی آموزنده اما طولانیه که اینجا درجنشد)
گلی رو که دوسدارین با چه نامی صدا میکنین؟
گلِ سرخ!
کارنامهتون رو که بازرسی میکنین بهتره چهکسی بهتون نمرهبده؟
مردُمَن که به من نمرهمیدن.
قدرتمندترین نیرویی که در هستی شناختین؟
عشقِ مادر.
آتشی که وجودتون رو گرممیکنه؟
خیلی چیزها. اولاد آدم، یاد پدرومادر. رفیقام. پدرومادر رفیقام و یادشون.
یادی از عزیزی که دیگه نیست؟
به پدرومادرم خیلی احتراممیذارم الآن هم که نیستن هرشب جمعه براشون شمع روشن میکنم و فکر میکنم دل اونا هم روشنمیشه.
شادی رو به دلتون میباره؟
اگر خدمتی کردم برای پدرمادرم خیالم راحته ازم راضیین یا همین همکار؛ این برای من شادمانیمیاره.
آتیشی که وجود رو میسوزونه؟
بیعدالتی.
محله کودکیها؟
توی محلهای که بزرگشدم آدماش خیلی مَشتی بودن. بزرگشده چهارراه باستانم.
ویژگی رفقاتون؟
مَشتی مشتی. اولین چیزی که داشتن حفظ ناموس بود.
فرار میکنین ازش؟
از صدای آوازِ بد، از رپ.
حادثه خوشایند؟
من یه جوردیگه زندگیمیکنم. موفقیت پسرام و نرفتنشون به راهِ کج برام جای خوشحالیه.
توی طبیعت با چیا مانوسترین؟
با همهچی مانوسم.
به گذشته که نگاه میکنین؟
همه چیش برام زیبا بوده و نوستالژیکه.
تلخکامتون میکنه؟
کسی که از ظرف زباله غذامیجوره.
درباره برخی مسؤولان؟
آنکه این کار ندانست در این کار بماند!
چه آدمی از برادر به شما نزدیکتره؟
سالم باشه حرف ناحق نزنه توی مالش مال دزدی نباشه پای حرفش بایسته.
درباره فوت استادی؟
بخیل نیستم. فوت و فن کار رو به همه میگم. به من یاد دادن که یاد بدهم و هنوز یاد میدهم.
اگه یه تازهوارد به درد دوبله نخوره؟
رک بهش میگم.
آینه که شما رو به شما نشونمیده؟
باید ازش تشکرکرد.
از موسیقیهای خوشایند؟
موسیقی سنتی آوازی ایران.
از قلههاش؟
استاد زندهیاد بزرگمرد موسیقی شجریان. بنان. رفیقِ عزیزم نادر گلچین.
از مهمترین عاملهای تاثیرگذار در موفقیت؟
فقط انسانیته.
برخی خیلی دارن اما نه خودشون میخورن نه میخورانن؟
اگه قلبت پاک باشه و داشتهباشی باید بِدی. چی میخوای از این دنیا ببری، اصلا کی بُرده.
چرخ روزگار روی چی میچرخه؟
روی پُررویی.
منظورم اینه که حق رو به حقدار میده؟
هر کاری بکنی جهان دقیقا جوابت رو میده.
لذت زندگی در چی هست و در چی نیست؟
لذت زندگی در خورد و خوراک نیست در اخلاقیاته در رفتار و کردار و گفتارِ نیکه.
هرچقدر بخشنده و باگذشت باشی بیشتر از زندگیت لذتمیبری و الا غذا که لذتی نداره.
برخی که خیلی بیمهر و کینهای هستن؟
اگه پول داشتم یه باغِ وحش درست میکردم واسه این آدما. زنجیرشون میکردم. ولی حیف که ندارم.
چی میگین به برخی که محبت و دوستیرو فراموش میکنن؟
به دردنخوره. نمیشه گفت حیوان، چون حیوان خیلی بامحبته.
مستندهایی هست اتفاقا که گواهِ ارتباط ژرف عاطفی حیوانات هستن.
گرگی که ما میگیم درنده، چه احساساتی داره! یا فیلها. (مستندهای آتِنبُرو با صدای استاد دیدنی شدن)
وقتی مثلا سال91 مستند آفریقا؛ فیلها رو میگفتین؟
بله. اشکم در میاومد مگه میشه این همه احساس! ما از اینها باید یادبگیریم. اگه آدم این رو احساسبکنه از زندگی لذت میبره.
با تجربهتون که به هستی نگاه میکنین چی مایه عبرته و آموزنده است؟
من مایه عبرت رو قبولندارم. میگم انسان باید دقتبکنه در زندگیش اگه دید مثلا زیاد فشاربیاره پیچ میبُره، دفعه بعدیش یا بپرسه یا سعیبکنه اونقده فشارنیاره. نه اینکه خدانکرده ببینم سر شما خورده به دیوار، بگم من از اینوری میرم.
آدمهایی مثل آبن شکلپذیرن یا آدمهایی که قابل پیشبینی هستن؛ کدوم رو قبول دارین؟
روشنه. آدم، اونی رو میپسنده که قابل پیشبینیه نه اونی که هردقیقه رنگ عوضمیکنه. به ندرت کسی از اینا خوشش میاد.
اگه ببینین شاگردتون رنگارنگه؟
به خانم افشاری(مسؤول دفتر) میگم بهتره به این بگین نیاد.
شما در افق وقت؟
من سرِ ساعتی هستم کسی در طولِ عمرِ کاریم سراغ نداره یه دقیقه دیرکرده باشم. وقتی ببینم شما آدم منظمی هستی به خودم اجازه نمیدم با دیرآمدنم به شما توهینبکنم.
در تعامل با کسی که حسمیکنین گذشت نداره چجور برخوردمیکنین؟
من یا خِفتگیرش میکنم حقیقتا! یا بیرونش میکنم. باورکنین مترجم بیسواد بوده که من کتکشزدم!
از چه همکاری خوشتون میاد؟
جنس خوبی داشته باشه
بد ذات نباشه.
آدمی که براتون قابل احترامه؟
آدمِ وقتشناس. با ادب. با سواد. با محبت.
از این که جایگاه خدشهناپذیری در عالم حرفهای و هنر دارین؟
والّا بچههام به من افتخارمیکنن.
میوههای زندگی شما؟
پدرومادر و خواهر و برادر و اولاد.
پاسبانِ کدوم ویژگیتون هستین؟
نامِفامیلیم رو بَد نکنم؛ چارلی چاپلین به دخترش این رو میگه.
آدمی که ارزشهاش رو نادیده میگیره؟
باید بذاری در جهل مرکب بمونه.
به چی نگاه میکنین پر از حس افتخار میشین؟
به خودم افتخارنمیکنم به کارهایی که میکنم افتخار میکنم.
به دستاوردهاتون که نگاه میکنین حس سرافرازی دارین؟
احساس سرفرازی نمیکنم احساس میکنم وظیفهام رو خوب انجام دادم مردم راضیین.
نکتهای در پایان سخن برای جمعبندی؟
مسؤولان به هنرمندها یه کمی بیشتر توجه کنن بهش برسن دوران پیری داره و بهش احترام بذارن. همین! نه خونه میخوان نه...
-
یاد گرفتهام که یاد بدهم
-
عیاری گفت ژست نظامی نگیر!
-
بلاتکلیفی ادامهدار زائران اربعین
-
برنج، بوی جدایی میدهد!
-
لوازم التحریر قدیم، نوشت افزار الان
-
آرایش میدان در دستگاه دیپلماسی
-
امتداد اقتدار از مدیترانه تا کارائیب
-
درباره جنگ کمکار بودهایم
-
آقای وزیر، با هنرمندان حرف بزنید!
-
رکوردشکنی واکسیناسیون در کشور
-
ابتکار حزبا... به ثمر نشست