گزارش جامجم از حضور بازیگران خارجی در فیلمهای داخلی
تزئینی و نمایشی یا اقتضای قصه؟
سالهاست كه دیگر همكاری های فرامنطقهای و بین المللی و تولید فیلم با عوامل و بازیگران خارجی، اتفاق مرسومی شده كه نه تنها در ایران بلكه در تمام دنیا عادی است.
اگر در تاریخ سینمای ایران بخواهیم این مبحث را بررسی كنیم، میبینیم سابقه حضور بازیگران و عوامل خارجی در سینمای ایران به پیش از انقلاب برمیگردد. در آن سالها دو بازیگر شناخته شده جهان آنتونی كوئین و كریستوفر لی برای بازی در فیلم «كاروانها» به ایران آمدند و همبازی محمدعلی كشاورز شدند. پس از انقلاب البته این روند تا سالها متوقف بود و هیچكس حتی پیشنهاد حضور بازیگران خارجی در فیلمهای ایرانی را مطرح نمیكرد تا در دهه ۸۰ كه فضای چنین مناسباتی فراهم شد.
حضور بازیگرانی چون پیر داغر، بازیگر مطرح لبنانی و ناتالی متی، بازیگر فرانسوی در سریال مدار صفر درجه، دارین حمزه، بازیگر مطرح سینمای لبنان در فیلمهای كتاب قانون، سی و سه روز و فرشتگان قصاب، آلیسا كاچر، بازیگر سرشناس كشور روسیه در فیلم استرداد، ژولیت بینوش، بازیگر مطرح فرانسه در فیلم كپی برابر اصل، بره نیس بژو، بازیگر معروف فرانسوی در فیلم گذشته، پاملا الكیك و پیر داغر در سریال ساخت ایران از مهمترین این حضورهاست كه البته در مثال این رویه در سالهای اخیر میتوان به فیلمهایی مانند مصادره، من سالوادور نیستم، سلام بمبئی و جن زیبا - كه الان بر پرده سینماهاست - هم اشاره كرد.
حالا نكته اینجاست كه آیا حضور بازیگران خارجی تاثیر مثبتی بر وضعیت سینمای ایران دارد یا خیر؟ در شرایطی كه بسیاری از بازیگران كارآمد خودمان بیكارند آیا بازیگران خارجی میتوانند كمكی به اقتصاد سینمای ما كنند یا خیر؟ آیا حضور بازیگران شناخته شده خارجی در اكران داخلی و میزان استقبال مردم موثر است؟
برای چرایی حضور بازیگران خارجی در سینمای ایرانی دلایل متعددی را میتوان بیان كرد. از جمله اینكه قصه فیلم چنین ضرورتی (به لحاظ پوشش و چهره، مانند فیلم كتاب قانون) را ایجاب میكند یا این كه بعضی فیلمسازان در تولید فیلم به بازاریابی بینالمللی فیلمهایشان فكر میكنند. تمام اینها درست، مسلما در صورتی كه قصه فیلم چنین ضرورتی را ایجاب كند و اگر امكانات مالی تهیهكننده اجازه دهد، تهیهكننده به سمت بازیگرانی میرود كه به موفقیتهای بینالمللی فیلم كمك كند تا نام سینمای ایران بیش از پیش در جهان مطرح شود، اما نه به هر قیمتی و نه هر بازیگری.
اگر قرار است بازیگری برای ایفای نقش به كشور ما بیاید قطعا باید آن بازیگر در كشور خودش صاحب اسم و رسمی باشد تا بر اعتبار جهانی سینمای ما بیفزاید. وقتی حضور بازیگر خارجی در فیلم ضرورت داستان نیست، چرا سینماگران ما سراغ بازیگران درجه سه و چهاری میروند كه در كشور خودشان هم صرفا جنبه تجاری دارند!
آیا جز این است كه فیلمسازان ما فكر میكنند بازیگر خارجی (عمدتا زنی زیبا) به جذابیتهای فیلم میافزاید و فروش فیلم در گیشه بالا میرود؟ زن زیبایی كه الزامی هم نیست حجاب كاملی داشته باشد یا خیلی پایبند به شرعیات و عرفیات ایرانی باشد!
ضمنا باید به این نكته هم توجه داشت كه این بازیگران درجه 3 و 4 خارجی عمدتا دستمزد كمی میگیرند و كمهزینهتر از بازیگران زن حرفهای ایرانی هستند. بنابراین از این جنبه هم كه در نظر بگیریم تهیهكنندگان از بازی آنها در فیلمشان بسیار استقبال میكنند. در اثبات این مدعا سالها پیش محسن علیاكبری، تهیهكنندهای كه در فیلمهای كتاب قانون به كارگردانی مازیار میری و استرداد به كارگردانی علی غفاری بازیگران خارجی را در تولیدات ایرانی جلوی دوربین برده، درباره شرایط حضور بازیگران خارجی در سینمای ایران و دستمزدهای آنها گفته بود: «ستاره روسی، آلیسا كاچر، برای چهار ماه فیلمبرداری در سال ۹۲ در فیلم استرداد ۶۰ میلیون تومان دستمزد گرفت. درحالیكه همان وقت بازیگری ایرانی برای ما دستمزد ۱۵۰ میلیونی تعیین كرده بود یا دارین حمزه، ستاره سینمای لبنان، برای بازی در «كتاب قانون» در سال ۸۶، ۲۰ میلیون تومان دستمزد گرفت، اما همان زمان بازیگر زن ایرانی دستمزد ۸۰ میلیونی از ما خواست! در تجربههایی كه من داشتم، دستمزد بازیگران خارجی بهمراتب از بازیگران ایرانی كمتر بود. در ایران ستارهها هستند كه رقمهای تولید فیلم را بالا میبرند، اما در باقی كشورها، ستارهها یك میزان مشخص از مبلغ كل تولید را به خود اختصاص میدهند!»
به هر حال تجربه نشان داده فیلمسازانی كه برای فروش آثار سطحی و بیكیفیتشان در گیشه سراغ بازیگران صرفا تجاری خارجی رفتند در نهایت به در بسته خوردند و نه توانستند نظر منتقدان را جلب كنند و نه نظر مردم را! این درست كه سینمای ایران هم مانند سینمای تمام جهان به جذب مخاطب و گیشه فكر میكند، اما بد نیست راههای معتبر و درست این جذب مخاطب را بسنجیم و بشناسیم.
حضوری بر مبنای اقتضای فیلمنامه
سحر عصرآزاد، منتقد سینمای ایران حضور بازیگران خارجی در پروژههای داخلی را در صورت ضرورت فیلمنامه مثبت ارزیابی كرد. او در گفتوگو با جامجم گفت: من حضور بازیگر خارجی و بینالمللی در پروژههای داخلی را در مجموع مثبت ارزیابی میكنم و به نظرم از جمله موارد مهمی است كه میتواند به صنعت سینمای ایران به لحاظ اقتصادی كمك كند؛ ضمن اینكه وجهه سینمای ایران با تولید آثار بینالمللی (چه در قالب تولید مشترك و چه بهكارگیری بازیگر و عوامل جهانی) به شكوفایی و اتفاقات بهتری برای سینمای ایران منجر میشود، اما با این توضیح كه حضور این بازیگران خارجی لازمه و اقتضای فیلمنامه باشد؛ به طور مثال فیلم كتاب قانون به كارگردانی مازیار میری شاید به جهت دارا بودن فاكتورهای هنری و سینمایی فیلم چندان شاخصی نباشد، اما در حد متوسط یكسری قوانین سینمایی را رعایت كرده و حتی در زمان گیشه هم فروش خوبی داشت و به اعتقاد من از مهمترین دلایلی كه این فیلم در زمان خودش دیده شد، حضور درست و بجای بازیگر خارجیاش بود یا در نمونه دیگر فیلمنامه فیلم گذشته به كارگردانی اصغر فرهادی حضور بازیگران شاخص فرانسوی را میطلبید و اصغر فرهادی به درستی توانسته بود از بازیگرانش بازی بگیرد. گذشته در خارج از كشور تولید شد و حتی حضور بازیگران ایرانیاش هم بر اساس الزامی بود كه درام داستان ایجاب میكرد. به همین خاطر، ضمن مثبت ارزیابی كردن بازی بازیگران بینالمللی در آثار داخلی، این حضور را منوط به یكسری الزامات قصه میدانم و معتقدم حضور نمایشی و تزئینی بازیگران خارجی در پروژههای داخلی هیچ توجیهی
ندارد.
او در پاسخ به حضور نورگل یشیلیچای بازیگر تركیهای در فیلم جن زیبا كه در حال حاضر بر پرده اكران است، توضیح داد: در مورد فیلم جنزیبا با توجه به اینكه تازه اكران شده، هنوز آن را ندیدم و نمیدانم فیلم به لحاظ كیفی در چه سطحی است، اما نورگل یشیلچای بازیگر آشنا و مشهوری در سینمای تركیه است و بعضا مخاطبان ایرانی هم به واسطه سریالهای تركیهای با او آشنا هستند؛ ضمن اینكه خود بایرام فضلی، كارگردان فیلم هم ریشههای آذری دارد. این نكته را هم نباید نادیده گرفت كه در میزان فروش یك فیلم در گیشه عوامل مختلفی از جمله سطح كیفی داستان، تبلیغات محیطی و فصل اكران موثر است. طبیعتا مخاطب علاقهمند به سینما بعد از ایام جشنواره دلزده از پشت سر هم فیلم دیدن است و كمتر به سینما میرود.
اگر در تاریخ سینمای ایران بخواهیم این مبحث را بررسی كنیم، میبینیم سابقه حضور بازیگران و عوامل خارجی در سینمای ایران به پیش از انقلاب برمیگردد. در آن سالها دو بازیگر شناخته شده جهان آنتونی كوئین و كریستوفر لی برای بازی در فیلم «كاروانها» به ایران آمدند و همبازی محمدعلی كشاورز شدند. پس از انقلاب البته این روند تا سالها متوقف بود و هیچكس حتی پیشنهاد حضور بازیگران خارجی در فیلمهای ایرانی را مطرح نمیكرد تا در دهه ۸۰ كه فضای چنین مناسباتی فراهم شد.
حضور بازیگرانی چون پیر داغر، بازیگر مطرح لبنانی و ناتالی متی، بازیگر فرانسوی در سریال مدار صفر درجه، دارین حمزه، بازیگر مطرح سینمای لبنان در فیلمهای كتاب قانون، سی و سه روز و فرشتگان قصاب، آلیسا كاچر، بازیگر سرشناس كشور روسیه در فیلم استرداد، ژولیت بینوش، بازیگر مطرح فرانسه در فیلم كپی برابر اصل، بره نیس بژو، بازیگر معروف فرانسوی در فیلم گذشته، پاملا الكیك و پیر داغر در سریال ساخت ایران از مهمترین این حضورهاست كه البته در مثال این رویه در سالهای اخیر میتوان به فیلمهایی مانند مصادره، من سالوادور نیستم، سلام بمبئی و جن زیبا - كه الان بر پرده سینماهاست - هم اشاره كرد.
حالا نكته اینجاست كه آیا حضور بازیگران خارجی تاثیر مثبتی بر وضعیت سینمای ایران دارد یا خیر؟ در شرایطی كه بسیاری از بازیگران كارآمد خودمان بیكارند آیا بازیگران خارجی میتوانند كمكی به اقتصاد سینمای ما كنند یا خیر؟ آیا حضور بازیگران شناخته شده خارجی در اكران داخلی و میزان استقبال مردم موثر است؟
برای چرایی حضور بازیگران خارجی در سینمای ایرانی دلایل متعددی را میتوان بیان كرد. از جمله اینكه قصه فیلم چنین ضرورتی (به لحاظ پوشش و چهره، مانند فیلم كتاب قانون) را ایجاب میكند یا این كه بعضی فیلمسازان در تولید فیلم به بازاریابی بینالمللی فیلمهایشان فكر میكنند. تمام اینها درست، مسلما در صورتی كه قصه فیلم چنین ضرورتی را ایجاب كند و اگر امكانات مالی تهیهكننده اجازه دهد، تهیهكننده به سمت بازیگرانی میرود كه به موفقیتهای بینالمللی فیلم كمك كند تا نام سینمای ایران بیش از پیش در جهان مطرح شود، اما نه به هر قیمتی و نه هر بازیگری.
اگر قرار است بازیگری برای ایفای نقش به كشور ما بیاید قطعا باید آن بازیگر در كشور خودش صاحب اسم و رسمی باشد تا بر اعتبار جهانی سینمای ما بیفزاید. وقتی حضور بازیگر خارجی در فیلم ضرورت داستان نیست، چرا سینماگران ما سراغ بازیگران درجه سه و چهاری میروند كه در كشور خودشان هم صرفا جنبه تجاری دارند!
آیا جز این است كه فیلمسازان ما فكر میكنند بازیگر خارجی (عمدتا زنی زیبا) به جذابیتهای فیلم میافزاید و فروش فیلم در گیشه بالا میرود؟ زن زیبایی كه الزامی هم نیست حجاب كاملی داشته باشد یا خیلی پایبند به شرعیات و عرفیات ایرانی باشد!
ضمنا باید به این نكته هم توجه داشت كه این بازیگران درجه 3 و 4 خارجی عمدتا دستمزد كمی میگیرند و كمهزینهتر از بازیگران زن حرفهای ایرانی هستند. بنابراین از این جنبه هم كه در نظر بگیریم تهیهكنندگان از بازی آنها در فیلمشان بسیار استقبال میكنند. در اثبات این مدعا سالها پیش محسن علیاكبری، تهیهكنندهای كه در فیلمهای كتاب قانون به كارگردانی مازیار میری و استرداد به كارگردانی علی غفاری بازیگران خارجی را در تولیدات ایرانی جلوی دوربین برده، درباره شرایط حضور بازیگران خارجی در سینمای ایران و دستمزدهای آنها گفته بود: «ستاره روسی، آلیسا كاچر، برای چهار ماه فیلمبرداری در سال ۹۲ در فیلم استرداد ۶۰ میلیون تومان دستمزد گرفت. درحالیكه همان وقت بازیگری ایرانی برای ما دستمزد ۱۵۰ میلیونی تعیین كرده بود یا دارین حمزه، ستاره سینمای لبنان، برای بازی در «كتاب قانون» در سال ۸۶، ۲۰ میلیون تومان دستمزد گرفت، اما همان زمان بازیگر زن ایرانی دستمزد ۸۰ میلیونی از ما خواست! در تجربههایی كه من داشتم، دستمزد بازیگران خارجی بهمراتب از بازیگران ایرانی كمتر بود. در ایران ستارهها هستند كه رقمهای تولید فیلم را بالا میبرند، اما در باقی كشورها، ستارهها یك میزان مشخص از مبلغ كل تولید را به خود اختصاص میدهند!»
به هر حال تجربه نشان داده فیلمسازانی كه برای فروش آثار سطحی و بیكیفیتشان در گیشه سراغ بازیگران صرفا تجاری خارجی رفتند در نهایت به در بسته خوردند و نه توانستند نظر منتقدان را جلب كنند و نه نظر مردم را! این درست كه سینمای ایران هم مانند سینمای تمام جهان به جذب مخاطب و گیشه فكر میكند، اما بد نیست راههای معتبر و درست این جذب مخاطب را بسنجیم و بشناسیم.
حضوری بر مبنای اقتضای فیلمنامه
سحر عصرآزاد، منتقد سینمای ایران حضور بازیگران خارجی در پروژههای داخلی را در صورت ضرورت فیلمنامه مثبت ارزیابی كرد. او در گفتوگو با جامجم گفت: من حضور بازیگر خارجی و بینالمللی در پروژههای داخلی را در مجموع مثبت ارزیابی میكنم و به نظرم از جمله موارد مهمی است كه میتواند به صنعت سینمای ایران به لحاظ اقتصادی كمك كند؛ ضمن اینكه وجهه سینمای ایران با تولید آثار بینالمللی (چه در قالب تولید مشترك و چه بهكارگیری بازیگر و عوامل جهانی) به شكوفایی و اتفاقات بهتری برای سینمای ایران منجر میشود، اما با این توضیح كه حضور این بازیگران خارجی لازمه و اقتضای فیلمنامه باشد؛ به طور مثال فیلم كتاب قانون به كارگردانی مازیار میری شاید به جهت دارا بودن فاكتورهای هنری و سینمایی فیلم چندان شاخصی نباشد، اما در حد متوسط یكسری قوانین سینمایی را رعایت كرده و حتی در زمان گیشه هم فروش خوبی داشت و به اعتقاد من از مهمترین دلایلی كه این فیلم در زمان خودش دیده شد، حضور درست و بجای بازیگر خارجیاش بود یا در نمونه دیگر فیلمنامه فیلم گذشته به كارگردانی اصغر فرهادی حضور بازیگران شاخص فرانسوی را میطلبید و اصغر فرهادی به درستی توانسته بود از بازیگرانش بازی بگیرد. گذشته در خارج از كشور تولید شد و حتی حضور بازیگران ایرانیاش هم بر اساس الزامی بود كه درام داستان ایجاب میكرد. به همین خاطر، ضمن مثبت ارزیابی كردن بازی بازیگران بینالمللی در آثار داخلی، این حضور را منوط به یكسری الزامات قصه میدانم و معتقدم حضور نمایشی و تزئینی بازیگران خارجی در پروژههای داخلی هیچ توجیهی
ندارد.
او در پاسخ به حضور نورگل یشیلیچای بازیگر تركیهای در فیلم جن زیبا كه در حال حاضر بر پرده اكران است، توضیح داد: در مورد فیلم جنزیبا با توجه به اینكه تازه اكران شده، هنوز آن را ندیدم و نمیدانم فیلم به لحاظ كیفی در چه سطحی است، اما نورگل یشیلچای بازیگر آشنا و مشهوری در سینمای تركیه است و بعضا مخاطبان ایرانی هم به واسطه سریالهای تركیهای با او آشنا هستند؛ ضمن اینكه خود بایرام فضلی، كارگردان فیلم هم ریشههای آذری دارد. این نكته را هم نباید نادیده گرفت كه در میزان فروش یك فیلم در گیشه عوامل مختلفی از جمله سطح كیفی داستان، تبلیغات محیطی و فصل اكران موثر است. طبیعتا مخاطب علاقهمند به سینما بعد از ایام جشنواره دلزده از پشت سر هم فیلم دیدن است و كمتر به سینما میرود.