شکستن توبه سارق با وسوسه‌های دختر‌عمویش

شکستن توبه سارق با وسوسه‌های دختر‌عمویش

متهم سابقه‌دار که در زندان توبه کرده بود بعد از آزادی با وسوسه‌های دخترعمویش توبه شکست و طلاهای میلیاردی نوعروسی را سرقت کرد.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، روزهای پایانی تیر امسال تازه‌عروس جوانی با حضور نزد بازپرس کشیک دادسرای  ناحیه 34 تهران از دزدان طلاهایش شکایت کرد.
شاکی در تحقیقات گفت: 9 ماه است که ازدواج کردم اما در این مدت مدام با همسرم اختلاف داشتم. به پیشنهاد دوستم نزد زن رمال رفتم تا با استفاده از نسخه‌هایش شرایط زندگی‌ام بهتر شود‌. زن رمال بعد از گفت‌و‌گو با من مدعی شد که ارواح و اشباح به خانه‌ام رفت‌و‌آمد دارند و تا طلسم آن شکسته نشود دعوا در زندگی‌ام تمامی ندارد. طبق خواسته‌اش عمل کردم و فلزات را از خانه دور کردم و حتی طلاهایم که یک‌و‌نیم میلیارد تومان بود را خانه مادرم گذاشتم اما بعد از یک هفته از این ماجرا، مادرم مهمان ما بود که بعد از بازگشت به خانه‌اش متوجه سرقت طلاهایم شد. 
بعد از این شکایت‌، افراد دیگری هم که خانه‌های‌شان در غرب و شمال‌غرب تهران مورد دستبرد قرار گرفته و طلاهای‌شان سرقت شده بود به پلیس آگاهی آمده و شکایت‌هایی را مطرح کردند. جست‌و‌جوها ادامه داشت تا این‌که چند روز پیش مردی با پلیس 110 تماس گرفت و اطلاع داد همسایه‌اش به سفر رفته و امروز دو مرد را دیده که از خانه آنها بیرون آمده و سوار پرایدی شده و از محل دور شدند. تصور می‌کند آنها مرتکب سرقت شده باشند. 
ماموران شماره پلاک خودروی متهمان را به گشت‌های پلیس داده و توانستند پراید را متوقف کنند. در بازرسی خودرو طلاهای سرقتی شاکی  کشف شد. راننده به سرقت‌های سریالی از خانه‌ها با همدستی دوستش میلاد اعتراف کرد‌. دو روز پیش میلاد هم بازداشت شد و گفت: در شهرستان زندگی می‌کنم و در آنجا از دیوار خانه‌ها بالا رفته و طلا سرقت می‌کردم‌. چند بار هم زندانی شدم. تابستان سال 96 در پی دلدادگی‌ام به دختری با رقیب عشقی‌ام که مردی جوان بود درگیر شده و او را در خیابان به‌شدت با ضربه‌های چاقو زخمی کردم و به زندان افتادم. پنج سال در زندان بودم. خانواده‌ام با قرض، دیه‌ام را به او پرداختند و اوایل تیر  امسال آزاد شدم. توبه کردم دست از خلاف بکشم اما دو هفته بعد از آزادی‌ام، سر‌و‌کله دختر‌عمویم پیدا شد. او در تهران  زندگی می‌کرد. با او ملاقات کردم که گفت دوستش نزد رمال رفته و برای این‌که دعوا با شوهرش کم شود طلاهایش را به خانه مادرش برده و نشانی آنجا را دارد.
وی افزود: آن‌قدر برایم حرف زد که وسوسه سرقت دوباره به جانم افتاد و توبه‌ام را شکستم. به کمک همبندی سابقم که آزادشده بود، ابتدا به خانه مادر نوعروس رفته طلاها را سرقت کردیم و بعد به سرقت طلا از خانه‌های مردم در تهران به‌طور سریالی ادامه دادیم. با فروش طلاهای نوعروس هم سهمی به دختر‌عمویم دادم. با اعتراف این متهم و همدستش تحقیقات از آنها ادامه دارد.