معجزه مدیریت روابط
«من دوست ندارم پایم را خانه فلان فامیل تو بگذارم» یا «من دوست ندارم خانه فلانی بیایم و تو تنها رفتوآمد کن»؛ همین یک جمله یا جملههایی مشابه این کافی است تا یک بحثوجدل میان زن و شوهر شکل بگیرد.
دیدوبازدیدهای نوروزی یکی از مهمترین بخشهای این ایام است. حالا هم که دیگر وارد اسفندماه شدهایم و کمکم بوی بهار را میتوان استشمام کرد اما در بین برخی خانوادهها از همین حالا دیدوبازدیدهای نوروزی به موضوعی برای بحث و گفتوگو تبدیل شده است. ریشه این بحثها هم به برخی اختلافات خانوادگی بازمیگردد. اختلافات حلنشدهای که باعث شده اعضای خانواده و فامیل از هم کینه به دل بگیرند و در ارتباطاتشان به مشکل بخورند. این دلچرکینیها بهخصوص در زندگی مشترک میتواند آسیبزننده باشد.
یکی از اصول زندگی مشترک پذیرش خانوادههای طرفین است. بدین معنا که وقتی ما با کسی ازدواج میکنیم در عمل این ازدواج با شبکه گستردهای از ارتباطات همراه است و باید بدانیم در کنار پذیرش همسرمان درواقع خانواده او را هم پذیرفتهایم. این مسأله در رفتوآمدهای خانوادگی نمود بیشتری مییابد اما گاهی وقتها یک دلچرکینی میتواند اوضاع را کاملا بههم بریزد. این درحالیاست که دیدوبازدید و حضور در مهمانیها اگر این مهمانیها تبدیل به دلخوری و دلچرکینی شوند قطعا به زندگی مشترک زوجین آسیب خواهند زد.
نشانههایی از رابطهای سردشده
بیان جملاتی به همسر از این قبیل که «من دوست ندارم پایم را خانه فلان فامیل تو بگذارم» یا «من دوست ندارم خانه فلانی بیایم و تو تنها رفتوآمد کن» نشاندهنده رابطه خراب بین زوجین است و در چنین شرایطی ضروری است که این رابطه بررسی شود.محمد طلوعی، روانشناس با تاکید بر اینکه زوجین باید دلخوریهایی که بعضا میان خانواده و اقوام همسر و آنها رخ داده را جدی گرفته و درصدد رفع این دلخوریها برآیند، معتقد است: «اغلب اوقات زمانی که زوجین پس از چندین مرتبه رفتوآمد با رفتار یا گفتار تندی از سوی اقوام همسر مواجه میشوند میگویند دیگر تمایلی به حضور در خانه فلان اقوام ندارند که این امر نشانه خوبی برای تداوم زندگی مشترک نیست.»این روانشناس با یادآوری اینکه لازم است در ابتدا زوجین بهطور فردی مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود این عدمتمایل یا به عبارتی نفرت از رفتوآمد با اقوام همسر ریشه در چه دارد، میافزاید: «این عدمتمایل به رفتوآمد میتواند تداوم زندگی مشترک را با خطر مواجه کند. قطعا اگر این اختلافات حل نشوند، ارتباط با اقوام طرفین به ثبات نرسد و تحت یکسری قوانین اجرا نشود، پیشبینی درخصوص ماندگاری این زندگی مشترک به سمت منفی میرود.»
دودی که به چشم زندگی مشترک میرود
از نگاه این کارشناس، زوجین باید به این آگاهی برسند که دود این قطع ارتباطها با اقوام همسر نهایتا به چشم خود زوجین میرود و اینطور نیست که فقط به میزبان آسیب برساند و به میزبان بیاحترامی شود بلکه زندگی مشترک را در ترازوی نامیزانی قرار میدهد.
طلوعی با تاکید بر اینکه توصیه بهتنهایی رفتوآمدکردن زوجین با اقوام آخرین راهحل و راهچاره است چراکه رسیدن به این مرحله به معنای خطر زندگی مشترک است، تصریح میکند: «زوجین حتما باید درصدد رفع این دلخوریها برآیند و به فکر حل مشکلات اینچنینی باشند، چراکه میتواند اختلافات و دلخوریهای میان زوجین را تشدید کند و آنها را به بنبست بکشاند.»
لزوم مدیریت روابط
در میان اطرافیان همه ما آدمهایی تندخو یا تندزبان وجود دارند. اگر این افراد از نزدیکان ما باشند نمیتوانیم از رفتوآمد با آنها چشمپوشی کنیم اما میتوانیم رفتوآمدمان را با آنها به گونهای مدیریت کنیم که همسر و فرزندمان کمتر آسیب ببینند. بر این اساس شاید لازم باشد در گام نخست زوجین اینرا بپذیرند که برخی رفتارهای اقوام و آشنایانشان با همسر آنها چندان درست نیست و در گام بعدی رفتوآمد کنترلشدهتری را به خانه ایندست از اقوام داشته باشند. طبیعتا هم قطعرابطه با اینگونه افراد آسیبزاست و هم تشدید اختلاف با همسر به واسطه رفتاری که برخی اقوام دارند.
کبری فرشچی - گروه جامعه
یکی از اصول زندگی مشترک پذیرش خانوادههای طرفین است. بدین معنا که وقتی ما با کسی ازدواج میکنیم در عمل این ازدواج با شبکه گستردهای از ارتباطات همراه است و باید بدانیم در کنار پذیرش همسرمان درواقع خانواده او را هم پذیرفتهایم. این مسأله در رفتوآمدهای خانوادگی نمود بیشتری مییابد اما گاهی وقتها یک دلچرکینی میتواند اوضاع را کاملا بههم بریزد. این درحالیاست که دیدوبازدید و حضور در مهمانیها اگر این مهمانیها تبدیل به دلخوری و دلچرکینی شوند قطعا به زندگی مشترک زوجین آسیب خواهند زد.
نشانههایی از رابطهای سردشده
بیان جملاتی به همسر از این قبیل که «من دوست ندارم پایم را خانه فلان فامیل تو بگذارم» یا «من دوست ندارم خانه فلانی بیایم و تو تنها رفتوآمد کن» نشاندهنده رابطه خراب بین زوجین است و در چنین شرایطی ضروری است که این رابطه بررسی شود.محمد طلوعی، روانشناس با تاکید بر اینکه زوجین باید دلخوریهایی که بعضا میان خانواده و اقوام همسر و آنها رخ داده را جدی گرفته و درصدد رفع این دلخوریها برآیند، معتقد است: «اغلب اوقات زمانی که زوجین پس از چندین مرتبه رفتوآمد با رفتار یا گفتار تندی از سوی اقوام همسر مواجه میشوند میگویند دیگر تمایلی به حضور در خانه فلان اقوام ندارند که این امر نشانه خوبی برای تداوم زندگی مشترک نیست.»این روانشناس با یادآوری اینکه لازم است در ابتدا زوجین بهطور فردی مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود این عدمتمایل یا به عبارتی نفرت از رفتوآمد با اقوام همسر ریشه در چه دارد، میافزاید: «این عدمتمایل به رفتوآمد میتواند تداوم زندگی مشترک را با خطر مواجه کند. قطعا اگر این اختلافات حل نشوند، ارتباط با اقوام طرفین به ثبات نرسد و تحت یکسری قوانین اجرا نشود، پیشبینی درخصوص ماندگاری این زندگی مشترک به سمت منفی میرود.»
دودی که به چشم زندگی مشترک میرود
از نگاه این کارشناس، زوجین باید به این آگاهی برسند که دود این قطع ارتباطها با اقوام همسر نهایتا به چشم خود زوجین میرود و اینطور نیست که فقط به میزبان آسیب برساند و به میزبان بیاحترامی شود بلکه زندگی مشترک را در ترازوی نامیزانی قرار میدهد.
طلوعی با تاکید بر اینکه توصیه بهتنهایی رفتوآمدکردن زوجین با اقوام آخرین راهحل و راهچاره است چراکه رسیدن به این مرحله به معنای خطر زندگی مشترک است، تصریح میکند: «زوجین حتما باید درصدد رفع این دلخوریها برآیند و به فکر حل مشکلات اینچنینی باشند، چراکه میتواند اختلافات و دلخوریهای میان زوجین را تشدید کند و آنها را به بنبست بکشاند.»
لزوم مدیریت روابط
در میان اطرافیان همه ما آدمهایی تندخو یا تندزبان وجود دارند. اگر این افراد از نزدیکان ما باشند نمیتوانیم از رفتوآمد با آنها چشمپوشی کنیم اما میتوانیم رفتوآمدمان را با آنها به گونهای مدیریت کنیم که همسر و فرزندمان کمتر آسیب ببینند. بر این اساس شاید لازم باشد در گام نخست زوجین اینرا بپذیرند که برخی رفتارهای اقوام و آشنایانشان با همسر آنها چندان درست نیست و در گام بعدی رفتوآمد کنترلشدهتری را به خانه ایندست از اقوام داشته باشند. طبیعتا هم قطعرابطه با اینگونه افراد آسیبزاست و هم تشدید اختلاف با همسر به واسطه رفتاری که برخی اقوام دارند.
کبری فرشچی - گروه جامعه
تیتر خبرها