انحلال امور تربیتی کاملا سیاسی بود!

گفت‌وگوی «جام‌جم» با حمیدرضا کفاش

انحلال امور تربیتی کاملا سیاسی بود!

امورتربیتی در آموزش و پرورش ریشه بسیار قدیمی دارد. همواره پرداختن همزمان به مسائل آموزشی و پرورشی یکی از دغدغه‌های نظام تعلیم و تربیت بوده و به همین منظور، نهاد امور تربیتی که امروز به عنوان معاونت پرورشی و فرهنگی شناخته می‌شود، در هشتم اسفند ماه ۵۹ با تدبیر شهیدان رجایی و باهنر شکل گرفت تا عهده‌دار فعالیت‌های تربیتی شود.

این نهاد بعد‌ها از «امورتربیتی» به «امور پرورشی» و در ادامه به «امور پرورشی و تربیت بدنی» و بعد از انحلال و احیا به «امور پرورشی و فرهنگی» تبدیل شد و در این مسیر عنوان «تربیتی» از آن زدوده شد. دکتر حمیدرضا کفاش که سال‌ها حضور در آموزش و پرورش و حتی سابقه معاون پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه را در کارنامه دارد، معتقد است فعالیت امورتربیتی را می‌توان به چند مرحله تقسیم کرد؛ مرحله اول مقابله با گروهک‌ها و دفاع از ارزش‌های انقلاب در مدارس، مرحله دوم دفاع‌مقدس و مسائل مربوط به جنگ هشت ساله و مرحله سوم مقابله با تهاجم فرهنگی. کفاش بر این عقیده است که امورتربیتی این سه مرحله را به خوبی گذرانده و می‌توان آن را مورد ارزیابی قرار داد.  یادمان شهدا در بوستان نهج‌البلاغه، جایی است که دکتر حمیدرضا کفاش برای انجام گفت‌وگو پیشنهاد می‌کند. چه جایی بهتر از محضر شهدای عزیزی که یادگارهای مقاومت و ایثارگری این ملت بزرگ هستند.  بهانه اصلی گفت‌وگو فرا رسیدن هشتم اسفند، روز امور تربیتی و تربیت اسلامی با معاون پیشین پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش است. 

 اگر موافق باشید ‌از تعارف کم کنیم و امروزـ در آستانه «هفته امور تربیتی و تربیت اسلامی» ـ نظر کارشناسی و نقادانه شما را در خصوص وضعیت فعلی امورتربیتی و پرورشی بشنویم. 
به گمانم می‌توانم امروز و بعد از سال‌ها حضور که تقریبا همه عمر کاری خودم را در این زمینه گذرانده‌ام، کمی دقیق و واقعی در این حوزه صحبت کنم. این را هم بگویم که امور تربیتی چون منسوب به شهیدان رجایی و باهنر است،‌ معبد و معبری ارزشی برای خدمت به انقلاب و کشور می‌دانم.

با این همه دلبستگی و وابستگی، ‌قضاوت کردن در این حوزه برایتان سخت نیست؟ 
نه، ‌چون معتقدم در مورد نقد درون خانوادگی باید خیلی جدی وارد شویم و اشکالات و معایب خودمان را در قالب حرف و گفتمان سازنده مطرح کنیم تا با روشن شدن وقایع و حقایق، آنچه گذشته است به مثابه چراغی روشن فرا راه آیندگان قرار گیرد. 
 
شما همیشه در ارتباط با رسانه‌ها مسئولانه و پاسخگو برخورد کرده‌اید. اعتراف به اشتباه‌ها برایتان سخت نیست؟! 
اتفاقا این اقرار به اشتباه‌هاست که می‌تواند سازنده باشد. در زمینه تربیت و امور تربیتی است باید اقرار کنم یکی از خطاهای بزرگ ما ـ که خودم نیز باید به عنوان یکی از دست‌اندرکاران حوزه آموزش و پرورش آن را بپذیرم ـ این است که ما تعلیم و تربیت و پرورش را به حوزه آموزش و پرورش و تربیت را به طور خاص در نهادی با عنوان امور تربیتی محدود و محصور کرده‌ایم. این در حالی است که اساسا امر تربیت کاری نیست که بتوان آن را در نهادی مانند امور تربیتی یا حتی وزارتخانه‌ای مانند آموزش و پرورش محدود و منحصر کرد. امر تربیت و پرورش به عنوان یک فرآیند مستمر، پیچیده و فراگیر در قدم اول بر عهده خانواده، سپس اجتماع و تکمیل و تکوین آن در گرو توجه و مسئولیت‌شناسی آموزش و پرورش است. آیا ما می‌توانیم مسئولیت و نقش خانواده، اجتماع، رسانه‌ها و تک تک عوامل تاثیرگذار در تربیت و پرورش و آموزش فرزندان‌مان را نادیده بگیریم؟ پس این امر یعنی فرآیندی بودن و مسئولیت داشتن همه نهادهای فرهنگی، اجتماعی، هنری و... . در امر تربیت و پرورش و آموزش نباید فراموش کرد این مجموعه یک نظام است که امر تربیت را محقق می‌کند و اگر احیانا امروز دنبال متهمی بگردیم، پای همگان در این قضیه گیر است. 
 
اگر قرار باشد در بحثی و از جمله عملکرد امور تربیتی پای همگان را پیش بکشیم، دیگر جای حرفی باقی نمی‌ماند. چون با چنین استدلالی هیچ کس پاسخگوی حوزه مسئولیتی خود نخواهد بود.
عجله نکنید!‌ به آن هم می‌رسیم. من دارم نگاه ریشه‌ای به یک موضوع را تبیین می‌کنم و اما در کنار این موضوع یعنی مسئولیت فرابخشی تربیت، نکته مهم دیگر سهم آموزش و پرورش و امور تربیتی از محدوده زمانی وقت دانش‌آموز در یک روز است که به بیش از چهار تا پنج ساعت نمی‌رسد و دانش‌آموز ما ۱۸ تا ۱۹ ساعت دیگر آن یا حتی اگر ساعت خواب او را در نظر بگیریم، بیش از ۱۰ ساعت یعنی دو برابر زمان حضور در مدرسه را در محیط خانواده، اجتماع و حالا هم که در فضای مجازی سپری می‌کند که باید در ارزیابی این امر مورد توجه باشد. فلذا به نظر می‌رسد در نظام نوین تربیتی که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هم پیش‌بینی شده‌است، باید سهم، نقش، مسئولیت و حقوق بخش‌های مختلف در این امر مهم و حیاتی مشخص شود تا بعدش ما بتوانیم سهم و نقش امور تربیتی را هم در جای خودش از متولیان آن واخواست و طلب پاسخ کنیم. 
 
سوالی که حدود ۲۱ سال پس از انحلال امور پرورشی و ۱۶ سال بعد از احیای آن وجود دارد، این است که چرا امور پرورشی در دوره اصلاحات از ساختار سازمانی آموزش و پرورش حذف شد. 
شما فقط حذف و پس از آن مسأله احیا را می‌بینید، اما لطفا بروید و قانون احیای امور پرورشی و تربیت بدنی،‌ مصوب مجلس شورای اسلامی را به دقت مطالعه کنید. متوجه خواهید شد در مورد احیا فقط عناوین و مسائل کالبدی این حوزه احیا شد و بعد از این اتفاق هیچ اعتبارات، امکانات، بودجه و حتی نگاه حرفه‌ای به امور پرورشی و تربیت بدنی که از قبل وجود داشت، به این حوزه برنگشت. همین الان هم که عنوان این معاونت پرورشی و فرهنگی است، برای استفاده از بودجه‌های فرهنگی این پسوند به جای تربیت بدنی آمده است، در حالی که این عنوان خلاف قانون احیاست، و جالب آن که معاونتی هم به عنوان معاونت تربیت بدنی و سلامت داریم. 

 به نظر شما چنین اتفاقی در آن دوره کمی سیاسی نبود! 
خیالتان را در مورد انحلال امور تربیتی و احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی راحت کنم، هم انحلال آن و هم احیای آن هر دو  کاملا سیاسی بود. من به عنوان شخصی که در آن دوره در زمان وزارت آقای مرتضی حاجی حضور داشتم و بارها هم این سخن را گفته‌ام، شهادت می‌دهم که بحث انحلال این معاونت در گام اول ریشه در پژوهش‌هایی داشت که نشان می‌داد جدا کردن یا جدا خواندن دو حوزه آموزشی و پرورشی می‌تواند به هر دوی آنها و د‌ر نهایت به تعلیم و تربیت دانش‌آموزان لطمه بزند. همین نگاه هم باعث شد در مقطعی سال ۱۳۸۰ این عنوان در ساختار اداری حذف شود و این در حالی بود که هیچگاه فعالیت‌ها و اقدامات پرورشی و تربیتی در مناطق و مدارس ما حذف نشد و اساسا حذف شدنی هم نیست، اما در سیاسی بودن آن شک نکنید. 

 با توجه به ارتباط و شناختی که از آقای مرتضی حاجی داشتید، آیا ایشان واقعا تا آخر بر این نظر که حذف امور تربیتی به صلاح و لازمه اثرگذاری بیشتر در آموزش و پرورش است،‌ ماند؟ 
سؤال خوبی است که ترجیح می‌دهم در پاسخ به آن به خاطره‌ای اشاره کنم. سفری با آقای مرتضی حاجی برای شرکت د‌ر اجلاس جهانی آموزش در سوئیس به مقصد برن و ژنو داشتم، ایشان را فردی مخلص، معتقد، متعهد و مسئول دیدم، در این سفر خیلی در مورد امورتربیتی و پرورشی و انحلال آن صحبت کردیم. ایشان بر اساس همان استدلال ناشی از پژوهش‌هایی که اشاره کردم، یعنی زیان‌های جدایی آموزش و پرورش معتقد بود اگر معاونت پرورشی نباشد و وظیفه تربیت و امور تربیتی بر عهده همه اجزای مدرسه،‌ معلمان و مربیان قرار گیرد، موفق‌تر خواهیم بود. اما وقتی که من از زوایایی برای ایشان صحبت کردم که همان نوع نگاه بعدها منجر به تصویب قانون احیا معاونت پرورشی و تربیت بدنی از سوی مجلس شورای اسلامی شد، ایشان به فکر فرو رفت و گفت: فلانی! چرا دوستان ما که این استدلال‌ها را داشتند از این زاویه به موضوع نپرداخته یا حداقل آن را با من در میان نگذاشته بودند. درحقیقت ایشان متقاعد شد که امور پرورشی حذف شدنی نیست، اما...

آقای باقر‌زاده، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در اظهار نظرهایی در چند ماه گذشته به دو موضوع در خصوص وضعیت مربیان پرورشی و بودجه این معاونت اشاره و گفته‌اند، مربیان پرورشی انگیزه ندارند و گاه انگیزه دانش‌آموزان از آنها بیشتر است. در مورد بودجه این معاونت هم گفته‌اند که اعتبار ابلاغی تنها کفایت خرید یک حبه قند در ماه را دارد. نظرتان در خصوص این اظهارات چیست؟ 
در خصوص اظهارات دوستان من حق را به این عزیزان می‌دهم. آقا چرا تعارف کنیم. اصل اشکال در اینجاست که آموزش و پرورش ما هیچگاه در اولویت دولت‌ها نبوده و همه دولت‌ها اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا و... در این زمینه تفاوتی با هم نداشته‌اند. وقتی به قول دوست عزیزمان بودجه امور تربیتی در حد یک حبه قند است، همان صحبت چند سال من مصداق پیدا می‌کند که یک دیگ بزرگ را نمی‌توان با یک شمع گرم کرد. بله! مربی تربیتی ما وقتی جایگاه و حقوق و شان در خور خودش را ندارد، مانند معلم شریف ما انگیزه خدمت نخواهد داشت. 

 دنبال مقصر و علت می‌گردید، دقیقا همین جاست. مگر ازکسی که زندگی معمولی او تامین نیست، می‌توان انتظار داشت انگیزه داشته باشد و به گونه‌ای رفتار کند که جوان و نوجوان به دنبال پاسخ خود در کلاس درس باشند و نه در کف خیابان. 
البته اشتباه نشود‌، من با اغتشاش و تخریب در هر سطح و رتبه‌ای از سوی هر کسی باشد مخالفم، در عین حال عمیقا اعتقاد به حرمت مدرسه دارم و می‌گویم باید حرمت و قداست مدرسه و معلم و دانش‌آموز حفظ شود. اما مربی امور تربیتی ماست که باید از شرایط و موقعیتی برخوردار باشد که امکان دوستی و همدلی با دانش‌آموز را داشته باشد و در عین حال نه به مقداری که ما در مراسم خاص و در تعریف از معلم و مربی جایگاه او را بالا می‌بریم، حداقل در حدی که برای دیگر نیروهای فعال در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، نظامی و امنیتی و... هزینه می‌کنیم برای مربی تربیتی هم هزینه کنیم. زیرا وقتی می‌گوییم و به درستی هم می‌گوییم، مربیان تربیتی ما انگیزه ندارند، یعنی فاتحه! و بعدش اگر این مشکل را به طور اساسی و ریشه‌ای حل نکنیم، هر چه بگوییم بیشتر به یک شوخی شبیه خواهد بود تا حرفی که رنگ و بوی اصلاح و اراده تغییر در اوضاع را داشته باشد. 

 و نکته آخر!
امور تربیتی و پرورشی حذف‌شدنی نیست، اما با نگاه فعلی جانی هم برای ادای تکالیف خودش ندارد!‌ برای آینده خود و فرزندان‌مان آموزش و پرورش و امور تربیتی را دریابیم. 

آیین نامه اجرایی قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی 
آیین‌نامه اجرایی قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش و پرورش در سال1386 بنا به پیشنهاد وزارت آموزش و پـرورش و به استناد تبصره(7) ماده واحد قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی در 9ماده به تصویب هیأت وزیران وقت کشور رسید.

طبق این آیین نامه:

ماده1ـ در جهت تحقق اهداف قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش‌وپرورش‌ -مصوب 1385- معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش و پرورش و نیز در سطح تشکیلات استانی، شهرستانی و منطقه‌ای ایجاد می‌شود.
تبصره ـ کلیه اختیارات، امکانات، وظایف و پست‌های معاونت پرورشی و تربیت بدنی سابق از تشکیلات سایر معاونت‌ها و واحدهای زیر مجموعه در وزارت آموزش و پرورش منتزع و به معاونت پرورشی و تربیت بدنی منتقل می‌شود:

ماده2ـ ضوابط اختصاص معاون پرورشی و تربیت بدنی یا مربی پرورشی در کلیه مدارس به شرح زیر تعیین می‌شود:

الف ـ
در مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه که تعداد دانش‌آموزان آنها بیش از (150) نفر باشد یک نفر از مربیان یا معلمان تمام وقت به‌عنوان معاون پرورشی و تربیت بدنی تعیین می‌شود که وظایف مربی پرورشی را نیز به‌عهده خواهد داشت.
تبصره ـ برای کلیه مدارس موضوع بند (الف) علاوه بر معاون پرورشی و تربیت بدنی به نسبت ساعات پرورشی جدول برنامه‌هفتگی مدرسه، مربی پرورشی نیز تأمین می‌شود.

ب ـ در مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه که تعداد دانش‌آموزان آنها از (90) تا (150) نفر است، یک مربی پرورشی تمام وقت تعیین می‌شود.

ج ـ در مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه که تعداد دانش‌آموزان آنها کمتر از (90) نفر است، به ازای هر چهار دانش‌آموز یک ساعت مربی پرورشی اختصاص می‌یابد.

ماده3 ـ وزارت آموزش و پرورش، دستورالعمل نحوه انتصاب، شرایط احراز و شرح وظایف معاونان و مربیان پرورشی و تربیت بدنی سطوح مختلف سازمانی را براساس این آیین‌نامه تهیه و ابلاغ می‌کند.

ماده4ـ سازمان دانش‌آموزی تحت مدیریت و نظارت معاونت پرورشی و تربیت بدنی است و ریاست آن 
به عهده معاون پرورشی و تربیت بدنی خواهد بود.

ماده5ـ وزارت آموزش و پرورش موظف است در مورد بازنگری و اصلاح آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و سایر مقررات مغایر با مفاد قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش و پرورش ـــ مصوب 1385ـ و این آیین‌نامه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ این آیین‌نامه اقدام و حسب مورد، مجوز مراجع ذی‌صلاح را اخذ کند.

ماده6ـ طراحی ساختار سازمانی و تنظیم تشکیلات و تدوین شرح وظایف معاونت پرورشی و تربیت بدنی تا حد توان به‌گونه‌ای انجام شود که زمینه انجام هماهنگی و تعامل با سازمان تربیت بدنی در امر تربیت بدنی و ورزش دانش‌آموزان، هنرجویان و دانشجو معلمان فراهم شود.

ماده7ـ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موظف است در مورد ایجاد ردیف مستقل و تأمین اعتبار مناسب در سطوح ملی و استانی برای احداث، نگهداری، تجهیز و توسعه فضاهای پرورشی و ورزشی، آموزش و پرورش اقدام کند. 

محمد دشتی - گروه  فرهنگ و هنر