سندی برای مهار تحریمهای یکجانبه آمریکا
پل پیلار استاد دانشگاه جورج تاون
امضای سند راهبردی همکاریهای بلندمدت و 25 ساله ایران و چین، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران قرار گرفته است. در یک نگاه واقعبینانه باید روی اهداف، نگاه و انگیزههای طرفین (تهران و پکن) در انعقاد این سند توجه ویژهای داشت. بدون شک یکی از عواملی که منتج به امضای این سند راهبردی شده است، مربوط به استراتژی فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران است. در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و پس از خروج دولت آمریکا از برجام، این استراتژی نمود بیشتری در سیاست خارجی واشنگتن (در قبال ایران) پیدا کرد.
در تنظیم این سند، دو طرف به منافع خود در منطقه و نظام بینالملل میاندیشند. از سوی دیگر ایران و چین قبل از امضای این سند نیز در مورد موضوعاتی مانند پیوستن ایران به سازمان همکاریهای شانگهای با یکدیگر مذاکره کرده بودند. ایران از قبل خواستار عضویت در سازمان همکاری شانگهای بود. این سازمان نیز بهصورت ذاتی و مطابق اساسنامهها و هدفگذاری خود قصد دارد فعالیت خود را گسترش دهد. ایران اکنون بهعنوان عضو ناظر در این سازمان حضور دارد. با این حال شی جین پینگ، رئیسجمهوري چین از عضویت دائمی ایران در این سازمان حمایت کرده است. به نظر میرسد متعاقب امضای سند همکاریهای راهبردی بلندمدت تهران و پکن، روند عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای با حمایت چین تسریع شود.
نکته دیگر اینکه طی سالهای اخیر شاهد افزایش مستمر قدرت نظامی و اقتصادی چین بودهایم. این روند کاملا ملموس بوده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. در این میان، چین نیز بهدنبال شرکایی در نظام بینالملل است. پکن نگاهی مستقیم به طرح «یک کمربند؛ یک جاده» نیز دارد تا در قالب این طرح، به تقویت قدرت مانور اقتصادی و استراتژیک خود در جهان بپردازد. در این میان، چین با کشورهای زیادی در راستای تقویت و تثبیت این طرح کلیدی دست به معامله زده است. بنابراین میتوان تنظیم سند همکاری بلندمدت ایران و چین را در این راستا نیز مورد تحلیل قرار داد.