گام اول کدخدا زدایی از سیاست خارجی
مهدی خانعلی زاده تحلیلگر مسائل بینالملل
گسترش سبد دیپلماسی، یکی از راهبردهای اصلی در حوزه سیاست خارجی هر کشور است؛ راهبردی که ایجاد توازن در ارتباط کشورهای خارجی بهمنظور تأمین منافع ملی را دنبال میکند و زمینهساز بستر امتیازگیری در حوزه روابط بینالملل از کشورهای مختلف است. امضای تفاهمنامه راهبردی 25ساله میان ایران و چین نیز در همین راستا قابل ارزیابی است،چراکه پکن در سالهای اخیر و بهطور ویژه پس از بحران اقتصادی سال 2008 میلادی که باعث ایجاد شکاف سنگین در اقتصاد ایالاتمتحده و همچنین برهم خوردن توازن در اقتصاد بینالملل شد، رویکردی غیرآمریکایی را در فضای جهانی دنبال میکند و بر همین اساس بهدنبال ایجاد یک بلوک سیاسی – اقتصادی در برابر غرب است. در سوی دیگر، ایران نیز که تجربه تلخ بدعهدی ایالاتمتحده آمریکا در ماجرای برجام و ادامه سیاست فشار حداکثری دولت جمهوریخواه پیشین توسط دولت دموکرات کنونی را به یاد دارد، راهبرد استفاده از ظرفیتهای منطقهای و جهانی برای تأمین نیازهای اقتصادی و همچنین خنثیسازی تحریمهای غیرقانونی واشنگتن را در این قرارداد جستوجو میکند. اهمیت عملیاتی این تفاهم – که با اعلام نگرانی علنی و رسمی رئیسجمهور آمریکا و مقامات رژیم صهیونیستی روبهرو شده - از آنجایی است که میتواند نقطه آغاز ایجاد یک بلوک جدید برای شکلدهی نظم جدید امنیتی در جهان باشد. تمایل چین برای علنی نشدن برخی مفاد این تفاهم نیز به همین دلیل است، یعنی شرایطی که در دوران پساتفاهم راهبردی ایران و چین در اقتصاد جهانی شکل میگیرد تااندازهای برای طرف غربی و بهخصوص آمریکا حائز اهمیت است که قطعا با عیان شدن مفاد دقیق این راهبرد، به سمت مختل کردن آن پیش خواهد رفت. البته باید توجه داشت سبد دیپلماسی صرفا با یک تفاهم محقق نمیشود و علاوه بر لزوم اجرای مفاد این تفاهم در قالب قراردادهای موضوعی همکاری در حوزههای مختلف، نیاز به گسترش این نگاه در میان تصمیمسازان و تصمیمگیران حوزه سیاست خارجی کشورمان نیز وجود دارد تا برخلاف نگاهی که از سوی رئیسجمهوری محترم در رقابتهای انتخاباتی سال1392 مبنی بر «کدخدا بودن آمریکا برای کشورهای جهان» ارائه شد، دستگاه دیپلماسی ایران به سمت استفاده از ظرفیت تمام کشورها و مناطق جهان برای تأمین منافع ملی برود.