گردش روی بال‌های «کرکس»

روستای جوینان و کوه‌های کرکس در کاشان می‌تواند گزینه مناسبی برای سفرهای کوتاه آخر هفته‌ای باشد

گردش روی بال‌های «کرکس»

در روزهای طولانی و گرم بهار و تابستان نباید از سفرهای كوتاه ایرانگردی غافل شد. از اولین روزهای هفته دائم در این فكر بودم كه چطور می‌شود یك سرگرمی خوب برای آخر هفته ردیف كرد. این روزها نه شرایط كاری و نه اقتصادی، امكان سفر چندروزه و طولانی را نمی‌دهد؛ شرایطی كه فكر كنم خیلی از مردم‌مان با آن مواجه‌اند. سفر به كاشان از ذهنم گذشت؛ سفری هم كوتاه و هم ارزان، نسبت به مقاصد دورتر. اصلا كاشان جزو شهرهای محبوب من است. خاطرات زیادی از دوران تحصیل در دانشگاه از این شهر تاریخی زیبا دارم. بهار هم كه فصل گل‌های محمدی و گلابگیری است و می‌توان امیدوار بود با توجه به سرما و بارش‌های فراوان بهاری امسال، هنوز در برخی روستاهای سردسیر این شهرستان، بتوان باغ‌ها و بوته‌های گل‌محمدی را تماشا كرد و عطر پیچیده در فضا از كارگاه‌های عرق‌گیری و گلاب‌گیری را چشید و حظ برد. مثل همیشه اما هم دلم سفر می‌خواست و هم كشف مناطق بكر و زیبا و دیدنی را، پس در لابه‌لای پیشنهادها كنار نام جوینان تیك زدم؛ روستایی كه تا به حال نامش را در هیچ وبسایت یا شبكه اجتماعی ندیده و نشنیده بودم. سفر به روستا برای من كه عاشق سكوت و آرامش هستم، همیشه بهترین انتخاب بوده است. پس بار سفر بستیم و برای اقامت با یكی از مردم محلی روستا هماهنگ كردیم تا شب مهمان آنها باشیم.

 چگونه به جوینان برسیم؟
ساعت 12 ظهر به كاشان رسیدیم. از آخرین باری كه به كاشان رفته بودم تغییرات محسوسی در شهر احساس كردم. ورودی شهر تخریب شده بود و گویا قرار بود بزرگراهی در این میان احداث شود.
شهرنشینی به من آموخته به خیابان‌ها و میدان‌های شهر دل نبندم و خاطراتم را به مكان‌هایی جز خیابان‌ها گره بزنم، اما سرعت تغییرات در شهرهای كوچك‌تر و روستاها آن‌قدر آرام است كه گاهی بعد از سال‌ها هم می‌توانی نشانه‌هایی از خاطراتت را آنجا پیدا كنی.
به نقطه قرار ملاقات با میزبان‌مان رسیدیم، با او همراه شدیم، به سمت جوینان. مسیر دسترسی به جوینان از جاده قمصر است. باید خود را به دوراهی قمصر می‌رساندیم و بعد به سمت چپ خارج می‌شدیم. پس از طی 40 كیلومتر در جاده جدید، روستایی سبز در دل كوه‌ها پدیدار شد.
تا رسیدن به آن نگین سبز اما راه سختی در پیش داشتیم، چراكه مسیر پر پیچ و خم بود و كوهستانی، جاده آنقدرها خوب نبود تا بتوان مسیر را به‌سرعت طی كرد، اما آنقدر زیبا بود كه زمان را احساس نكنی. هوا رفته رفته خنك می‌شد و كوه‌ها آرام آرام بكرتر، مناسب برای كوهنوردی. البته اگر از سمت اصفهان می‌خواهید وارد شهر ‌شوید، باید از میمه به سمت جوشقان قالی و كامو برانید و خود را به روستای قهرود برسانید. از روستای قهرود تا جوینان كمتر از پنج كیلومتر راه است.
این دردانه بهشتی!
از چند كیلومتری جوینان، آب و هوا رو به سردی رفت. نزدیك روستا كه شدیم، باغ‌های میوه و مزارعی وسیع با چشم‌اندازهای صورتی از گل محمدی، اولین چیزی بود كه جلب توجه می‌كرد. درمیان آن گستره صورتی، تكه‌هایی سیاه یا رنگی به چشم می‌آمد؛ اهالی روستا مشغول گل چینی بودند. نزدیك یكی از مزارع از ماشین پیاده شدیم. قدم زدن در آن بهشت صورتی آكنده از عطر گل‌محمدی از خود بی‌خودمان كرد. نسیم خنكی می‌وزید و بهترین و بكرترین حس‌ها روح و جانمان را می‌نواخت.
روستای جوینان محاصره شده در میان كوه هاست. درون روستا هم با درختان میوه فتح شده. كوه‌های اطراف در این فصل از سال پر از گل‌های رنگارنگ است. رودخانه‌ای فصلی در میان روستا جاری است و دوطرف رودخانه پر از مزارع گل‌محمدی و باغ‌های میوه. بارندگی‌های اخیر گل‌های شقایق و بابونه زیادی را در دو سوی رودخانه رویانده و تصویری چشم‌نواز ترسیم كرده كه هیچ عكسی توان نمایش زیبایی‌اش را ندارد.
روستاییان كارشان تمام شده بود، با هم به سمت روستا حركت كردیم و قرار شد صبح دوباره به مزرعه برگردیم. به گفته مردم محلی بهترین گل‌ها برای گلاب، گل‌های صبح هستند كه آفتاب به آنها نتابیده و هنوز رنگ آنها به سفیدی گرایش ندارد.
در روستا علاوه بر گلا‌بگیری مدرن، گلابگیری سنتی هم انجام می‌شود. وارد یكی از كارگاه‌های گلابگیری كه شدم، بوی گلاب برای دقایقی نفسم را به شماره انداخت. علاوه بر گلاب، در این كارگاه‌ها عرقیات گیاهانی دیگر از جمله نعنا، بابونه، بیدمشك، دارچین و هل نیز گرفته می‌شود كه عطر بی‌نظیرشان آدمی را مدهوش می‌كند.
 معماری روستا هم
دیدنی است

بعد از ورود به روستا و پیش از انجام هركاری، وسایلم را در اقامتگاه گذاشتم و بی‌درنگ راهی روستا شدم و مطمئن بودم دیدنی‌های زیادی در انتظارم است. در میان روستا قناتی است و آبی گوارا كه تمامی باغ‌های میوه و مزارع از این قنات سیراب می‌شوند. درخت گردویی بر آب قنات سایه افكنده كه باعث خنكی مضاعف آب قنات می‌شود. پاهایم را در آب خنك قنات گذاشتم و برای دقایقی زیر سایه درخت نشستم. زندگی در روستا به همین سادگی است؛ دقایق تحت كنترل توست و در هر لحظه می‌توانی آرام و بی‌صدا از گذر زندگی‌ات لذت ببری.
نام قنات را پرسیدم، یك نفر گفت: به «لبدل یا لودل» مشهور است، اما قنات دیگری در محله دارمند به اسم «هامان» وجود دارد كه آب شرب روستا از آنجا تامین می‌شود، با این‌حال آب این قنات نیز قابل آشامیدن است. كمی بعد خودم را میان اهالی روستا یافتم، به زبان محلی صحبت می‌كردند، درواقع گویش محلی كه تفاوت جزئی با گویش مردم كاشان دارد. كوچه‌های قدیمی روستا دقیقا منطبق با معماری روستاهای كوهستانی است. در روستاهای كوهستانی كوچه‌ها باریك و پیچ در پیچ ساخته می‌شود تا سرما در میان كوچه‌ها گم شود و وارد خانه‌ها نگردد. خانه‌های قدیمی روستا كه هنوز تعدادی از آنها در روستا وجود دارد نیز از معماری كوهستانی تبعیت می‌كنند، البته هم كوهستانی و هم كویری، با مصالحی از خشت خام، چوب و سنگ. برخی خانه‌ها دو طبقه است و در طبقه دوم تراسی رو به باغ میوه دارند. لذت دیدن این خانه‌ها برایم بیش از آنی بود كه تصور می‌كردم.
 كتلت و گوشت لوبیای جوینانی‌ها
هم‌صحبتی با مردم محلی از مهم‌ترین اتفاقات هر سفر است. به همراه میزبانمان به مسجد جامع روستا رفتیم كه تازه بازسازی شده، اما ستون‌ها و گچكاری‌های آن نشان از قدمت مسجد می‌داد.
بعد از نماز برای شام به خانه برگشتیم. شام كتلت بود. در ظاهر تفاوتی با كتلت‌های ما نداشت، اما طعم كتلت با تمامی كتلت‌های كه تا به امروز خورده بودم، متفاوت بود و در صدر جدول بهترین‌ها. آن‌طور كه میزبان‌مان گفت كتلت‌ها در اینجا بدون تخم‌مرغ سرخ می‌شوند. برایم عجیب بود كه تنها ورز دادن گوشت باعث چسبندگی مواد می‌شود. غذای محبوب دیگر مردم روستا گوشت لوبیاست كه تقریبا شبیه آبگوشت است و با برنج سرو می‌شود. خوردن برنج آن هم با خورشتی متفاوت تجربه جالب و در عین حال عجیبی برایمان بود.
 چرا جوینان؟
در باب اسم روستا روایت‌های متعدد وجود دارد این‌كه كدام روایت را باید بپذیریم نمی‌دانم، اما اولین روایت اینکه گفته می‌شود این روستا توسط تعدادی از جوانان بنا شده و با گذر زمان نام جوانان به جوینان تغییر كرده. روایت دوم اما جالب‌تر است این‌كه «پایین» در زبان محلی «جِر» است و از آنجا كه جوینان پایین روستای قهرود است، به اهالی این روستا «جِرینون» گفته می‌شده كه به معنی «پایینی‌ها» بوده و كم‌كم جرینون به جوینان تبدیل شده است.
روایت شیرین‌تری هم هست كه البته هیچ مدركی برای تایید یا رد آن نیست. گفته می‌شود در گذشته‌های دور قوت غالب مردم نان جو بوده و این امر باعث شده نان جو در زبان محلی به جوی نان تبدیل شود و روستا با این نام شناخته شود. گذر زمان جوی نان را به جوینان تبدیل كرده است.
 آداب و رسوم جوینانی‌ها
مردم روستای جوینان مسلمانند و مهم‌ترین اعیادشان، عید نیمه شعبان و فطر است كه در هر دو روز جشن‌های بزرگی در روستا گرفته و میوه و شیرینی میان اهالی پخش می‌شود. برگزاری مراسم عاشورا نیز مانند تمامی روستاها و شهرهای ایران بسیار باشكوه برگزار می‌شود. به گفته مردم محلی در این روز مراسم نخل‌برداری كه نمادی از تشییع پیكر مقدس سیدالشهدا (ع) است، انجام می‌شود. حركت نخل با خیل عظیم جمعیت همراه است و در میان راه، مردم محلی از جمعیت پذیرایی كرده و نخل را با ذبح قربانی و دود اسفند بدرقه می‌كنند.
 از آلوهای جوینان
غافل نشوید

جوینانی‌ها را در بهار می‌توانی در مزارع صورتی گل سرخ بیابی و در تابستان در باغات میوه و در لابه لای درختان آلو و گردو ببینید؛ میوه‌هایی كه هم اقتصاد روستاییان را می‌چرخاند و هم می‌تواند سوغات خوبی برای گردشگران باشد.
 جاذبه‌هایی كه تمام نمی‌شود
در كنار همه جاذبه‌هایی كه از جوینان گفتیم و شنیدید، می‌توان به محله دارمند هم اشاره كرد كه در میان مردم محلی به بهشت جوینان مشهور است.
در این محله علاوه بر چند مسجد قدیمی، یك آسیاب آبی وجود دارد كه البته به علت بی‌توجهی در حال تخریب است.
همچنین سد شیخ بهایی كه گفته می‌شود مربوط به دوره صفویان است. این سد در هفت كیلومتری روستا در میان دره‌ای عمیق واقع شده. سد با سنگ و ساروج و ظاهرا به دستور شاه عباس صفوی ساخته شده است. مخزن آبگیری اصلی سد در حدود 460هزار متر مكعب برآورد شده. جالب این‌كه در سفرنامه لرد كرزن انگلیسی نیز به این سد اشاره شده كه نشان از اهمیت سد در آن زمان دارد.
در كنار این موارد می‌توانید سری هم به امامزاده حسین (ع) از نوادگان امام موسی كاظم (ع) بزنید كه بقعه اش در میان باغات گردو و آلو واقع شده و در كنار فضای معنوی، طبیعتی بی‌نظیر دارد.