‌جذب گردشگر به چه قیمت؟

حذف مهر ورود به ایران از گذرنامه گردشگران خارجی چه پیامدهایی دارد؟آیا این کار یک عمل عزتمندانه است؟

‌جذب گردشگر به چه قیمت؟

خبر را علی ربیعی، سخنگوی جدید دولت روز گذشته در جمع خبرنگاران داد. او گفت: «آقای روحانی دستور دادند از این پس، گردشگران بدون مهر فیزیكی و ثبت در گذرنامه به ایران بیایند.» تصمیمی كه از نظر بسیاری از کارشناسان، به وجهه ملی خدشه وارد می‎كند. این تصمیم از امروز در فرودگاه‎ها اجرایی می‎شود، اما باید دید آنچه كه باعث این تصمیم شده، یعنی جذب بیشتر گردشگران خارجی به‌خصوص‌ گردشگرانی كه به دلیل سیاست‌های ضد ایرانی‌ از سفر به ایران هراس دارند؛‌ چقدر موثر است؟ خبر ثبت نشدن مهر ورود و خروج به كشور، خبر تازه‏ای نیست. زمزمه این تصمیم ‌از سال 93، شروع و در برخی از فرودگاه‎های كشور هم اجرایی شد‌. طرح درج نشدن مهر ورود و خروج در گذرنامه گردشگران خارجی از سال 94 در فرودگاه مشهد، بهمن ‎‌96 در فرودگاه تهران و از خرداد‌ 97 در فرودگاه شیراز به اجرا گذاشته شده است. اواخر مرداد پارسال اصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری كشور، از طرح جدید مهر نزدن بر روی گذرنامه گردشگران ورودی به ایران خبر داد‌. طرحی كه برای مقابله با تحریم‎های آمریكا و دغدغه گردشگران برخی كشورها برای ورود به ایران، ایجاد شده بود. همان زمان، این طرح با موافقت نیروی انتظامی و وزارت خارجه همراه شده و برای اجرایی شدن منتظر تصویب نهایی در دولت بود. حال پس از گذشت یك سال، این طرح، به مرحله تصمیم‏گیری رسیده و رئیس‏‌جمهور درباره آن تصمیم نهایی را گرفته است. طرح ثبت نشدن مهر ورود در گذرنامه، در راستای طرح دیگری است؛ سیستمی كه به سیستم ثبت ورود و خروج الكترونیكی، مشهور است.

یكی از مسائلی كه بعد از این تصمیم توجه‏ها را به خود جلب می‏كند، بحث وجه بین‏‎المللی آن است. جواد منصوری، كارشناس روابط بین‏المللی در این خصوص به ما می‏گوید: «این تصمیم، تصمیم عجیبی است. باید بررسی كرد كه رئیس‌جمهور اجازه این تصمیم‎گیری را دارند یا خیر؟» منصوری معتقد است این طرح، ایرادات بی شماری دارد. او مهم‌ترین آنها را تضاد بین وظایف دستگاه‏های مسؤول می‎داند: «پلیس امنیت، مسؤول این است كه امنیت كشور را تأمین كند اما سوال اینجاست كه با اجرایی شدن این تصمیم، هر كسی اجازه ورود به كشور را خواهد داشت و هر زمانی كه بخواهد، می‎تواند خارج شود، آیا با این كار امنیت كشور حفظ می‎شود؟» منصوری معتقد است با این تصمیم، كشورهای جهان به ایران نگاه دیگری خواهند داشت، نگاهی كه شاید به نفع ایرانی‎ها نباشد. او آنچه كشور عراق هر سال در اربعین انجام می‎دهد را مثال می‌زند:‌‌ «هر سال تعداد زیادی زائر با گذرنامه و مهر درج در آن وارد عراق می‎شود.» كارشناس بین‎الملل می‎گوید آیا كشور عراق حاضر شده به خاطر كشور همسایه‎اش، ایران، از درج مهر در گذرنامه بگذرد؟ منصوری تأكید می‎كند به خاطر حفظ امنیت، كشور عراق حاضر نیست چنین كاری انجام دهد. با این كه عراق هم جزو كشورهای لیست سیاه آمریكاست و اگر گردشگری وارد این كشور شود، با مشكلات ورود به آمریكا مواجه می‌شود، عراق اما همچنان در گذرنامه گردشگرانش مهر ورود و خروج را وارد می‎كند.
كاهش شأن یك جامعه
غفور شیخی، جامعه‌شناس نیز در گفت‌وگو با ما این تصمیم را زمینه‌ای برای كاهش بیشتر اعتبار گذرنامه ایرانی می‌داند، ماجرایی كه خلاف وعده‌ روحانی بوده است.
او تاكید می‌كند: این راه‌حلی ساده‌‌انگارانه است برای حل مساله چراكه می‌توان از طریق دیگری گردشگران را تشویق به سفر به كشورمان كرد.
اطلاعات گردشگرانی كه به ایران سفر می‌كنند به روش‌های مختلفی ثبت می‌شود و نمی‌توان گفت با حذف مهر ورود، اطلاعات آنها در دسترس نخواهد بود.
این جامعه‌شناس تاكید می‌كند که مردم وعده‌های رئیس‌جمهور را به یاد دارند. به‌همین دلیل بهتر است ایشان به‌جای چنین تصمیم‌هایی به فكر بهبود شاخص‌های اقتصادی، حفظ ارزش پول و اعتبار بخشیدن به گذرنامه ایرانی‌ها باشند.
آن‌طور كه او می‌گوید چنین تصمیم‌هایی برافكار عمومی تاثیر منفی می‌گذارد و آنها كه به دلیل مشكلات ایجاد شده قادر به سفر به خارج از كشور نیستند بیش از پیش
دچار ناامیدی می‌شوند.
خارج از رفتار بین ‏الملل
امیرعلی صفا، وكیل دادگستری به ما می‎گوید: ‌«درج مهر ورود و خروج در گذرنامه گردشگران، آیین‎نامه‎ای است كه وزارت خارجه و پلیس گذرنامه را درگیر خود می‎كند.» صفا می‎گوید رئیس‎جمهور بالاترین مقام است و از نظر قانون می‎تواند دستور لغو یك آیین‎نامه را بدهد.
 وكیل دادگستری توضیح می‎دهد در حال حاضر، درگاه بانكی سیستم
 ثبت الكترونیك گذرنامه چندی است كه بسته شده و حالا امكان ثبت اطلاعات الكترونیكی هم در سامانه وجود ندارد. صفا توضیح می‎دهد كه حتی اگر در ایران هم سیستمی برای ثبت گردشگران وجود نداشته باشد، هم كشور  مبدا و هم سیسستم‏های حمل و نقل، اطلاعات مسافر را ثبت می‎كنند، پس درنهایت كشور آمریكا می‎تواند با یك جست و جوی ساده، اطلاعات مسافری راكه به كشورش سفر كرده است بیابد. او این طرح را از جنبه دیگری هم بررسی می‎كند.
اتفاقی كه آن را رفتار حقوق بین‏الملل می‎نامد و توضیح می‎دهد طبق همین رفتار، كشورها در مقابل هم، مقابله به مثل می‎كنند. او مثال می‏زند: «در صورتی كه كشوری برای شهروندان كشور خاصی دریافت روادید را لغو كند، آن كشور هم برای مقابله این كار را انجام می‎دهد و اگر از شهروند كشوری، انگشت‎نگاری كند، كشور مقابل هم همین كار را انجام می‎دهد.» حال از نظر صفا این تصمیم، یك عمل خارج از رفتار بین‏المللی است.
موفقیتی به حساب نمی‏آید
 صفا با اشاره به قانون جدیدی كه هفته گذشته برای ورود و خروج در آمریكا تصویب شده، عنوان می‎كند‌‌: «از این به بعد، هر گردشگری كه قصد سفر به آمریكا را دارد، باید درباره فعالیت‎هایش در فضای مجازی هم توضیح بدهد.» همه اینها ردیابی و رصد اطلاعات گردشگری كه قصد ورود به آمریكا را دارد، افزایش می‎دهد. وكیل دادگستری توضیح می‎دهد، این قانون در راستای حفظ امنیت آمریكا تنظیم شده است.
 او در مقایسه طرح ایرانی و با قانونی كه به‌تازگی در آمریكا به تصویب رسیده است، می‎گوید: «این طرح در ایران نه از نظر قانونی، نه از اقتصادی و نه جذب گردشگری ایران موفقیتی به حساب نمی‏آید.» از نظر او با اعمال این طرح، از یك كشور قانون‎مند، كشوری كه برپایه قوانین حكمرانی می‎كند، فاصله می گیرد. 


تبعات امنیتی یک تصمیم
عباس هنرمند
 كارشناس گردشگری
 تصمیم دولت مبنی براین كه مهر ورود به ایران در گذرنامه گردشگران خارجی زده نشود در ذیل بحث توسعه گردشگری می‌تواند به عنوان یك راهكار مثبت تلقی شود. اما در بحث سیاسی این تصمیم تبعات امنیتی به همراه دارد و سبب كاهش شأن و ارزش گذرنامه ایرانی را نشان می‌دهد. اگر بخواهیم جذب ارز خارجی داشته باشیم این تصمیم می‌تواند یك راهكار كوتاه‌مدت‌ باشد، اما در بلند‌مدت هم، تبعات امنیتی و هم، مسائل سیاسی به همراه خواهد داشت. هر چند تجربه برخی كشورها در اتخاذ تصمیمات مشابهی مثبت است، اما این كشورها متناسب با بحث‌های امنیتی و سیاسی‌شان زیرساخت‌های مناسبی دارند. ضمن این‌كه پیش از اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی این كشورها، شأن و ارزش گذرنامه‌شان به اندازه‌ای بوده كه چنین تصمیمی را از موضع بالا بگیرند، اما این تصمیم از سوی ما با توجه به سابقه حاشیه‌هایی كه درباره گذرنامه‌های ایرانی وجود داشته در آینده می‌تواند تبعاتی به همراه داشته باشد.‌


بی‌تاثیر در افزایش گردشگر
عباس پیرمرادیان
 رئیس هیات‌مدیره جامعه تورگردانان
اعلام رسمی سخنگوی دولت مبنی بر دستور رئیس‌جمهور برای این‌كه در تمامی فرودگاه‌ها، گردشگران خارجی بدون مُهر فیزیكی و ثبت در گذرنامه به ایران بیایند، اتفاق تازه‌ای نیست. البته كه تازگی این موضوع اعلام رسمی آن از سوی دولت است. ماجرا از این قرار است كه در یك‌سال گذشته گردشگران به شكلی دیگر عمل می‌كردند، بسیاری از آنها برای رها شدن از این محدودیت‌ها از كشور خودشان گذرنامه دومی تهیه می‌كردند تا به واسطه آن گذرنامه دوم بتوانند روادید سفر به ایران را دریافت كنند و پس از سفر به ایران دوباره از گذرنامه اول خود استفاده می‌كردند.
 بنابراین آن‌طور كه من با برخی از این گردشگران خارجی در تماس هستم متوجه شدم این تصمیم چندان تاثیری در میزان ورود گردشگران خارجی به ایران ندارد، اما باید این نكته را هم گفت كه اعلام رسمی این تصمیم از سوی دولت به نوعی یك دیپلماسی گردشگری محسوب می‌شود و حتما سهولتی در رفت و آمد این گردشگران خواهد داشت، چرا كه نفوذ این خبر میان رسانه‌های خارجی بسیار بیشتر از راه‌های دور زدن تصمیم آمریكاست.


وضعیت اضطراری خودخواسته!
در حوزه سیاست خارجی، اقدامی كه دولت مستقر در كاخ سفید انجام داد این بود كه اصطلاحا قانون «بن» را اجرایی كرد؛ قانونی كه می‌گوید كسی كه بخواهد وارد خاك آمریكا بشود و قبلا مهر ورود به ایران در گذرنامه‌اش خورده باشد، با مشكل روبه‌رو خواهد شد. البته این قانونی است كه نه فقط برای ایران بلكه شامل چند كشور دیگر از جمله سوریه و كره‌شمالی و ... هم شده است.
 این قانون به این منظور گذاشته شده كه تجار و بازرگانان بین‌المللی كه در ایران سرمایه‌گذاری می‌كنند، به ایران
رفت و آمدی نداشته باشند و از این طریق اعمال فشار بر ایران صورت بگیرد. واكنش ابتدایی دولت این بود كه ما آنقدر قدرتمند هستیم كه نمی‌پذیریم و ایران كشوری نیست كه توسط دیگر كشورها نادیده گرفته شود؛ ایران مهم است و بازار مهمی دارد و این قانون قطعا ضرری برای خود آمریكا و دیگر تجار است. اما به دلیل عملكرد نامناسبی كه در این مدت و بعد از این قانون صورت گرفت، عملا می‌بینیم كه این قانون علاوه بر این‌كه خیلی از تجار را از ایران دور كرده است، حتی خیلی از گردشگران و حتی خیلی از تیم‌های فوتبال را هم تحت‌الشعاع قرار داده است؛ مثلا تیم ملی ونزوئلا كه قرار بود بازی دوستانه‌ای با تیم ملی ایران در تهران داشته باشد، به دلیل این‌كه بعضی از بازیكن‌هایش تبعه آمریكا بودند و ممكن بود مشكلاتی برایشان ایجاد شود، درخواست كرد تا این بازی در قطر انجام شود و ایران هم آن را پذیرفت. این، نتیجه عملكرد ضعیف و امیدواری به آمریكا برای پیشبرد امور است. در واقع ما به جای این‌كه مشكل را حل كنیم، واكنش نشان بدهیم و اقدامی متقابل با آمریكا و در حد خودمان انجام بدهیم، خود‌تحقیری می‌كنیم.
به عبارت دیگر با این تصمیم و ثبت نشدن مهر ورود گردشگران به ایران، گام دوم اجرایی شدن تحریمی را كه دونالد ترامپ علیه ایران انجام داده است، خودمان انجام می‌دهیم؛ یعنی می‌پذیریم كه ما یك كشور ممنوعه هستیم و اصطلاحا این موضوع را دور می‌زنیم و به صورت غیر قانونی گردشگر وارد كشور می‌كنیم، در صورتی كه این اصلا قابل پذیرش نیست.
 جالب است بدانید كه در حال حاضر واردات كالاهای لوكس و حتی خوراكی مثل ذرت از آمریكا به كشور ما انجام می‌شود. یكی از محصولات غذایی استراتژیك و راهبردی آمریكا، ذرت است و بیشترین خریدار آن چین بود. بعد از جنگ تجاری كه بین آمریكا و چین اتفاق افتاد، این رابطه قطع شد و چین، واردات ذرت به كشورش را قطع كرد و این اقدام، اثری منفی روی اقتصاد آمریكا داشت و كشاورزان آمریكایی كه ذرت می‌كاشتند، خسارت دیدند.
بعد چه اتفاقی افتاد؟ برای حل مشكلات كشاورزان آمریكایی در دولت ترامپ، ایران جایگزین چین شد و حالا بازار اصلی غلات ایران در اختیار ذرت آمریكایی است. موضوع كلی این است كه ما طبق سخنان رئیس‌جمهور انتظار داشتیم كه عزت به گذرنامه ایرانی برگردد، اما متاسفانه نه‌تنها برنگشت، بلكه اساسا با این كار، ما در حال حذف گذرنامه‌مان هستیم.
آمریکا منتظر مُهر نیست!
 تصمیم‌گیرندگان فكر می‌كنند كه با این رویكرد، گردشگر بیشتری به ایران می‌آید، در صورتی كه با این روش، انگار كه هیچ گردشگری به ایران نیامده است. ورود گردشگر از طرق مختلف كاملا قابل ردیابی است و دستگاه‌های اطلاعاتی آمریكا، منتظر مهر گذرنامه نیستند كه ببینند آیا یك شركت بزرگ سرمایه‌گذاری وارد ایران شده است یا نه.
مساله اصلی این است كه ما با این اقدام، برای گردشگران عادی ترس ایجاد می‌كنیم و پیشاپیش ریزش گردشگر داریم. ضمن این‌كه این مساله یك مشكل امنیتی برای ایران ایجاد می‌كند و زمینه‌ساز ورود قاچاقیان، خلافكاران و بزهكاران بین‌المللی به ایران می‌شود. جنبه دیگر این ماجرا، وجود مساله‌ای به نام وضعیت اضطراری است،  وضعیت اضطراری به این معنا است كه سفارتخانه‌های هر كشور در دیگر كشورها، در صورت وقوع اتفاق ناهنجار اطلاعیه می‌دهند كه اوضاع اینجا اضطراری است و از مردمش می‌خواهد كه حداقل سفر را به آن كشور داشته باشید؛ اتفاقی كه چند سال پیش در جریان كودتای تركیه افتاد و سفارت ایران در آنكارا اطلاعیه داد كه به دلیل سفر زیاد مردم ایران به كشور تركیه، فقط سفر ضروری به این كشور داشته باشید و از سفرهای غیرضروری بپرهیزید.
طبیعتا این مساله باعث كاهش گردشگر به آن كشور می‌شود. در حال حاضر با این اقدام، دولت ما علنا علیه خودش وضعیت اضطراری اعلام می‌كند و به گردشگر می‌گوید كه به ایران نیایید، اینجا اوضاع
به هم ریخته است. در مجموع هم از نظر سیاسی، هم دیپلماتیك و هم از نظر اقتصاد گردشگری، این اقدام واقعا اقدامی عجیب و زیر پاگذارنده عزت مردم ایران است.