كارمندی را رها كنم یا نكنم؟

كارمندی را رها كنم یا نكنم؟


اگر ترس از نگرفتن حقوق ماهانه، بیمه، مزایای در طول سال و دریافتی‌های بعد از بازنشستگی را دارید، كارمندی برای شما بهترین گزینه است؛ پس هیچ‌وقت به فكر رها كردنش نیفتید.
در واقع آدم‌هایی كارمندی را رها می‌كنند كه حس مسؤولیت‌پذیری بالایی در خود می‌بینند و این آن چیزی نیست كه شما در طول روز انجام می‌دهید.
یك كارمند صرفا وظایف مشخصی را انجام می‌دهد و دیگر باقی مسائل برایش اهمیتی ندارد، اما كارآفرینی این روحیه را نمی‌پذیرد و نیازمند یك روحیه كاملا پذیرنده برای شكست است.
آدم‌هایی كارمندی را رها می‌كنند كه ترس(البته نه به معنای منفی‌اش) نداشته باشند.
نگرانی بابت نتیجه كار و از دست‌دادن مزایای فعلی كارمندی، چیزی است كه شما را از كارآفرین شدن باز می‌دارد و كاملا هم بحق این كار را انجام می‌دهد چون آدم‌ها، روحیات متفاوتی دارند و وجود این ویژگی‌ها در یك كارآفرین قطعا مانع موفقیتش خواهد شد.
شاید بهترین گزینه برای كارمندهایی با این خصوصیات اما به دنبال موفقیت، هم‌زمانی كارمندی و كارآفرینی با همدیگر است.
تجربه‌های مختلف این چنینی، نتیجه‌های موفق و ناموفق متفاوتی را در این مورد به همراه داشته، اما ظاهرا پیشنهاد خوبی به نظر می‌آید.
مدیریت مسؤولیت‌های كارمندی اگر با پرورش ایده‌های جدید و خلاقانه همراه شود، می‌تواند شما را به یك كارمند با قدم‌هایی فراتر از همیشه تبدیل كند.

تركیب دو روحیه مقرراتی در كارمندی و بی‌قید و بندی در كارآفرینی می‌تواند نتیجه جالبی داشته باشد.
خیلی از آدم‌ها معتقدند كه كارمندان دنباله‌رو یك مسیر هستند اما کارآفرینان مسیری تازه می‌سازند؛ اما پیشنهاد بهتر همین است كه راجع به آن صحبت می‌كنیم.
این‌كه در مسیری كه به عنوان یك كارمند آن را دنبال كرده‌اید، به دنبال مسیر جدیدی باشید؛ یعنی معیارهایتان در كارآفرین بودن به بهبود شرایط كارمندی‌تان منجر شود و این یعنی یك كارمند موفق.
كارمند موفق می‌تواند كاری شخصی اما همسو و هم‌جهت با تخصص خودش به عنوان كارمند را در پیش بگیرد و از ریسك كردن نترسد، چون چیزی برای از دست دادن ندارد.
در نهایت این‌كه در باطن كارمند یك سازمان بودن، مسائلی نهفته است كه می‌تواند زمینه‌ساز كاری خودمحور اما مشتق‌شده از همان كار كارمندی وجود داشته باشد؛ آن را جدی بگیرید.