هویت و اصالتی كه از شهر پر می‌كشد

هویت و اصالتی كه از شهر پر می‌كشد


حكایت تخریب خانه‌های تاریخی تهران، حكایت یك خانه و ده خانه نیست؛ حكایت موجی است كه در یكی دو دهه اخیر به جان صدها خانه تاریخی پایتخت افتاده و اگر با همین سرعت پیش برود، می‌رود كه هویت و اصالت این شهر را بگیرد و اگر بگیرد، چه می‌ماند برای بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین كلانشهر ایران، جز رودهایی از خودروهای دودزا و نمایی از سازه‌های بلند و بی‌روح فلزی و بتون، و ازدحامِ بی‌رنگ و رویی كه نفس آدمی را می‌گیرد.
آمار تخریب بناهای تاریخی پایتخت اما تكان‌دهنده است و نشان‌دهنده این‌كه تنها طی 15 سال (از سال 80 تا مرداد 95) از ٢٣٠٠‌خانه تاریخی تهران فقط 1500 خانه باقی مانده كه از این تعداد نام ٥٠٠ خانه در فهرست آثار ملی ثبت شده، اما هنوز حدود هزار خانه سرنوشتی نامعلوم دارند و شب‌ها كابوس لودر می‌بینند و روزها هراس آسمانخراش در جانشان می‌پیچید؛ شرایط غم‌انگیزی كه گاه امضای مسؤولان میراث فرهنگی وقت پای تخریبشان دیده می‌شود!
اما چه می‌شود كرد و چه باید كرد تا خانه‌ها و بافت تاریخی پایتخت حفظ شود و روح و هویت و اصالت از آسمانش پر نكشد؟
معاونت اداره میراث فرهنگی استان تهران، تشویق به تغییر كاربری مطابق با معماری بنا را تنها راهكار كارآمد میراث فرهنگی در مورد حفظ بناهای قدیمی كه مالك شخصی دارد، می‌داند و به جام‌جم می‌گوید: نمی‌شود فقط با ممانعت از تخریب یك بنا، كار را پیش برد، زیرا موجب ضایع شدن حقوق مالك خواهد شد. اما درمقابل می‌توان با اعطای تسهیلات و امكاناتی خاص برای صدور مجوزی خاص، مالك را تشویق به مرمت و تغییر كاربری در حوزه میراث فرهنگی یا گردشگری و ... كرد، همان‌طور كه در برخی مناطق این اتفاق افتاده تا هم سرمایه مالك از بین نرود و هم بنا حفظ شود و عایداتش به شهر و شهروندان برسد.
متخصصان و كارشناسان وارد عمل شوند
در همین حال سجاد عسگری، دبیر كمیته پیگیری از خانه‌های تاریخی استان تهران اما بر این باور است پیش از آن‌كه مالكان به فكر تخریب خانه‌های ارزشمند خود باشند، باید امتیازاتی به آنان داده شود تا خود مالكان شخصا به احیای و بازسازی بنا اقدام كنند؛ امتیازاتی كه سود و ارزشش بیشتر از تخریب و نوسازی باشد. برای این مهم نیاز داریم متخصصان و كارشناسان وارد عمل شوند و راهكارهایی ارائه کنند، همان‌طور كه در اروپا درچنین مواردی كارشناسان و متخصصان اعلام‌نظر می‌كنند. عسگری به جام‌جم می‌گوید: اگر این املاك در قانون حمایت از بافت تاریخی می‌گنجد كه از این قانون استفاده كنند و اگر شامل این قانون نمی‌شود با همكاری شورای شهر می‌توان حكمی برای آن مصوب كرد تا شهرداری بتواند آن را اجرا كند.
خرید املاك آخرین راهكار
مطمئنا مهم‌ترین عاملی كه می‌تواند مانع تخریب بناهای تاریخی توسط مالك شود، ثبت ملی و خریداری آنها توسط میراث فرهنگی یا شهرداری به عنوان سازه واجدِ ارزش تاریخی و شهری است.
دبیر كمیته پیگیری از خانه‌های تاریخی استان تهران، كمبود بودجه سازمان میراث فرهنگی و تعداد بالای این قبیل ساختمان‌ها را از دلایل نخریدن املاك توسط میراث فرهنگی می‌داند و می‌گوید: نمی‌شود تمام این خانه‌ها را خریداری كرد و اگر بخواهیم توپ را در زمین شهرداری بیندازیم، این نهاد هم نمی‌تواند این كار را انجام دهد. شهرداری بارها این كار را انجام داده، مثل خرید خانه نیما یوشیج، خانه فولادوند، خانه مینایی و ... خریدن این خانه‌ها و تغییر كاربری آنها مثلا به موزه هم راهكار درستی نیست و به عنوان آخرین فشنگ باقیمانده در تفنگ است. آخر مگر چند تا از این خانه‌ها را می‌شود، موزه كرد؟ در حال حاضر 114 موزه در تهران داریم، اما مگر چند نفر هرروزه از آنها دیدار می‌كنند؟ بیشتر مردم حتی نام برخی از این خانه‌موزه‌ها را هم نشنیده‌اند. اگر بنا به خرید باشد كه خانه ملك‌الشعرا، خانه فروغ ‌فرخزاد، خانه معین‌التجار بوشهری، سردر عمارت محمدیه و... از بقیه واجب‌تر است.
بافت‌های تاریخی با هر پیشینه‌ای ارزشمندند
عسگری ادامه می‌دهد: ما ساختمان‌هایی با ارزش بیشتر از عمارت تابان داریم كه باید به آنها هم بپردازیم. اما از سویی نمی‌توانیم به این دلیل كه این ساختمان پیشینه تاریخی كمتری دارد هم از آن چشم‌پوشی كنیم، زیرا آن نیز جزئی از تاریخ و فرهنگ كشورمان است. مثلا در اصفهان بناهای دوره سلجوقی و صفویه بسیار بیشتر است، اما نمی‌شود از بناهای دوره قاجاریه چشم‌پوشی كرد و آنها را دارای ارزش كمتری دانست، زیرا بافت تاریخی یك شهر از مجموعه‌ای از معماری آن تشكیل می‌شود. بافت‌های تاریخی تهران چه در دوره قاجار باشند و چه در دوره پهلوی همه در كنار هم معنی پیدا می‌كنند و تخریب هركدام از آنها به معنای تخریب بافت تاریخی تهران است.
ضعف میراث فرهنگی
این فعال میراث فرهنگی با بیان این‌كه نظر سازمان میراث فرهنگی كه اكنون وزارتخانه شده، باید در دیوان عدالت اداری دارای ارجحیت باشد، می‌گوید: اگر  طبق نظر قانونگذار در مجلس، وظیفه سازمان میراث فرهنگی شناسایی و حفظ بناهای تاریخی است، چرا باید دیوان عدالت اداری رای و نظر آن را نقض كرده و رای به تخریب دهد. درحالی که این نوع املاك حق معنوی همه مردم ایران هم است. و در نهایت اگر قرار باشد تاریخ این ملت را یكی یكی تخریب كرد آیا این جزئی از تهاجم فرهنگی نخواهد بود؟