مسـأله‌ای به نــام کاسبــان چالش

مروری بر پرونده ویژه خودسوزی دختر آبی در برنامه سلام صبح بخیر

مسـأله‌ای به نــام کاسبــان چالش

در چند روز گذشته این بار داستان دختر آبی نقل اخبار و فضاهای مختلف حقیقی و مجازی شد و سیلی از حرف‌ها و نظرات را به‌راه انداخت. در این مدت هركس از فلان چهره پرطرفدار گرفته تا خیلی از من و شما گوشی به دست شدند و با زمینه‌ای كه هر كسی فكر می‌كند در بازار نقد و نظر دارند، حرف و عكسی را منتشر كردند. برخی دیگر هم كه همیشه منتظرند تا از هر آب گل‌آلودی ماهی بگیرند، در آن سوی آب‌ها از هیچ تلاشی دریغ نكردند و تا می‌توانستند انواع اخبار كذب و گاهی ساختگی را منتشر كردند. همه اینها باعث شد رسانه ملی هم دست به كار شود و این بار در برنامه سلام صبح بخیر از جنبه اصولی به كارشناسی این موضوع بپردازد. سید حسین حسینی در 21 شهریور اجرای این برنامه را به عهده داشت. همچنین محسن مهدیان، روزنامه‌نگار و فعال رسانه و سید مجید امامی پژوهشگر علوم انسانی و مدرس دانشگاه هم به عنوان كارشناس این بحث را واكاوی كردند. در پایان برنامه هم محسن توكلیان (حقوقدان) به عنوان كارشناس تلفنی روی خط آمد و ماجرا را از نگاه خود مطرح و جمع‌بندی كرد.

تاثیرات اجتماعی یك خبر

محسن مهدیان صحبت‌هایش را با حال پدر سحر خدایاری شروع كرد و در ادامه هم از دلایلی گفت كه می‌تواند یك خبر را در جهات مختلف پیش ببرد. در ادامه صحبت‌های او را می‌خوانید:
مدتی است كه ذهن من بیشتر درگیر پدر این دختر است. او دخترش را به شكل فجیعی از دست داد و در كنار این درد بزرگ، ناراحتی دیگری باعث شده تا بیشتر اذیت شود. این طبیعی است كه هر كسی كه به جامعه و كشورش علاقه داشته باشد وقتی درگیر چنین موضوعی می‌شود شاید بیشتر آزار ببیند، وقتی كه می‌ببیند دخترش درگیر جریان‌هایی شده است كه می‌خواهند با ملت ایران تسویه‌حساب كنند.
در این شرایط این پدر مدام باید از خودش دفاع كند و با مصاحبه‌های پی در پی بگوید كه فلان فرد یا رسانه بیگانه دروغ می‌گوید. ما گرفتار چالش بسیار جدی هستیم و موضوع دختر آبی هم یك نشانه و مصداق این چالش است. این چالش فاصله بین ادراك جامعه از این اخبار و حقیقت واقعیت‌هاست. در این بین فاصله‌ای وجود دارد كه برخی نفعشان این است تا آن را بیشتر كنند. عوامل زیادی روی ایجاد این فاصله موثر است. مدت‌هاست كه خیلی از رسانه‌ها به‌خصوص در خارج از كشور و دشمن روی این بستر كار می‌كنند تا مردم این ماجراها را جور دیگری ببینند.
چرا مردم باور می‌كنند؟
یكی از عوامل منابع جدید خبری هستند كه با این اتفاقات شكل می‌گیرند و نقش اصلی در تصویرسازی را ایفا می‌كنند و ضربه دیگر هم زمینه‌سازی است كه باعث می‌شود مردم آن اخبار منتشر شده و غیرواقع را بپذیرند و باور كنند. این كه چنین جریانی شكل می‌گیرد
به جهت همین پس‌زمینه است.  در این بین مجری برنامه از منابع خبری موثقی گفت كه در جواب آن رسانه‌ها فعالیت می‌كنند. مهدیان هم در پاسخ به این موضوع ادامه داد: اتفاقا همه این رسانه‌ها ضد انقلاب نیستند و یك گروه مربوط به این بخش‌اند، دسته دوم مسؤولان ما هستند كه كاسبان چالش برای پوشش ناكارآمدی‌شان هستند و بخش سوم هم افراد معروف هستند؛ كسانی كه در این میان به دنبال دیده شدن هستند. حال یكی از دلایلی كه جامعه خیلی وقت‌ها سراغ این منابع جدید می‌رود، این است كه مردم به دنبال كسب خبر هستند و زمانی كه اتفاقی رخ می‌دهد همه به دنبال آن هستند كه بتوانند درباره‌اش خبر بگیرند، حال هرچه و هر كجا كه باشد. با این حال در همین مورد خاص خیلی از مراجع و مسؤولان ما می‌گویند كه سكوت كنید اما این درست نیست و سكوت خیلی وقت‌ها جواب نمی‌دهد. این روش دهه 60 است و آفات جدی دارد.
چرا مسأله را حل نمی‌کنید؟
او با اشاره به یكی دیگر از عواملی كه این جریان را پیش می‌برد، گفت: عامل بعدی نیز همان زمینه‌سازی است كه شكل گرفته، مثلا در این مورد مرگ دختر را به موضوعات مختلفی ربط می‌دهند. واقعا باید پرسید كه چرا مساله رفتن خانم‌ها به ورزشگاه را حل نمی‌كنید. ما گرفتار
یك انفعال جدی در سیاستگذاری هستیم. در همین مدت چند خبر منتشر شد، سخنگوی دولت گفت ما برای رفتن خانم‌ها به ورزشگاه مشكلی نداریم و همان روز مسؤول دفتر رئیس‌جمهور می‌گوید مقدمات این موضوع فراهم نشده و رفتن خانم‌ها به ورزشگاه را مصلحت نمی‌دانم. مردم واقعا به تعارضات نگاه می‌كنند. اینجا حس توهین به همه دست می‌دهد. برای هر چیزی راه مشخصی وجود دارد، مثل مدتی پیش كه برای نماینده شورای شهر یكی از شهرستان‌ها مساله‌ای پیش آمد و بعد در مجلس و مجمع تشخیص مصلحت پیگیری شد. الان مجلس كجاست؟ چرا پیگیری نمی‌كند یا دولت چرا یك گام برنمی‌دارد. همه این رفتارهای پرتناقض باعث می‌شود كه آنها مورد اتهام قرار بگیرند و مردم بگویند كه چرا حرف ما را نمی‌شنوید.



سید مجیدامامی:  ما باید در نظر داشته باشیم كه با یك مساله و به تعبیری یك جریان بسیار مهم درخصوص مطالبات اجتماعی شهروندان در طول قرن اخیر مواجهیم. اتفاقی كه با انقلاب اسلامی افتاده این بوده كه مطالبات اجتماعی زنان را خیلی جدی‌تر مطرح كرده و به تعبیر آن جامعه‌شناس ماركسیست اساسا انقلاب اسلامی زنان را به خیابان آورد. این یعنی زنانه شدن زیست شهری، زنانه شدن زندگی اجتماعی و بخش‌هایی از آن می‌تواند متناسب با ابعاد فرهنگی ما باشد و بخش‌هایی هم می‌تواند نباشد.
به نظرم مساله بسیار مهمی كه در ابتدای ماجرا باید مطرح كرد و مستمسك سوءاستفاده‌ها شده این است كه مطالبات اجتماعی و مسائل اجتماعی در جامعه ایران هیچ‌وقت در بستر سیاسی شده حل نشده است.
مهندسی فرصت‌جویانه
از طرفی به تعبیر كاستلز ما با یك سیاست رسانه‌ای‌شده و با یك شرایط بسیار خاصی كه خلق یك واقعیت رسانه‌ای رخ داده و یك مهندسی بسیار فرصت‌جویانه و هنرمندانه رسانه‌ای شده مواجهیم كه اساسا نسبتی با مطالبات اجتماعی در جامعه ایران ندارد. به عنوان مثال وقتی شما در تلگرام بررسی می‌كنید، جزو روندهای اول هر روز مصرف مجازی كاربـــران این شبكه پیام‌رسان، مسائل فوتبالی است. یعنی هر اتفاقی بیفتد، مسائل فوتبالی جزو سه چهار مساله اول مطرح  است و داد و ستد می‌شود. طبعا وقتی ما با چنین شرایطی مواجهیم كه افكار عمومی علاقه‌مند به این موضوع هستند، می‌توانیم بگوییم كه چه مردان و چه زنان و چه دختران و چه پسران به این مسائل علاقه‌مند هستند.
پدیده‌ای جدی به نام ورزشگاه
 پژوهش‌ها نشان می‌دهد كه به لحاظ فقهی و حقوقی مساله‌ای با حضور بانوان در ورزشگاه‌ها اساسا وجود ندارد. بنابراین ما با یك پدیده جدی به نام ورزشگاه مواجهیم كه ممكن است بخشی از آن مربوط به شرایط بیرون ورزشگاه باشد. بنابراین باید در یك بازه و دوره متناسب و با عقلانیت این ماجرا را حل كنیم.
مساله این است كه ما گفتمانی در ورزشگاه و شرایط حداقلی داشته باشیم. چون ما امسال تقریبا سه بحران و آسیب فوتبالی در ورزشگاه داشتیم كه اصلا مطلوب نیست و باید مدیریت شود.
شرایط حضور خانوادگی در استادیوم
فراهم شود
من می‌گویم باید در شرایطی زمینه حضور زنان در ورزشگاه‌ها تامین شود كه همان آسیبی را كه در قسمت مردان داریم، در این بخش نداشته باشیم.
در حال حاضر من روی طرحی كار می‌كنم كه این حق را به عنوان حق خانوادگی بدهیم. این‌كه چرا خانواده ایرانی حق حضور در ورزشگاه را ندارد. یعنی یكی از بهترین تفریحاتی كه من می‌توانم برای خودم متصور شوم این است كه با خانواده به ورزشگاه بروم. ضمن این‌كه اساسا به نظر من یك توهین است كه خانم‌ها را جدا از مردان و با فاصله در جایگاه قرار دهیم. چه اشكالی دارد كه ما بتوانیم خانوادگی در ورزشگاه حاضر شویم.


بازخوردهای مجازی
 و سهم منابع غیررسمی

بازخوردهای مجازی از موضوعات دیگری بود که این دو کارشناس به آن پاسخ دادند. محسن مهدیان : همان‌طور كه گفتم بخشی از خبر این اتفاق به نقش‌آفرینی رسانه‌های غیررسمی برمی‌گردد كه در حال فعالیت، آن هم با مأموریت ویژه‌ای هستند. در این بین امروز بخشی از رسانه‌های ضد انقلاب در موضوع دختر آبی به صورت كلیدی حضور دارند و خیلی از آنها حتی اگر به مصداق خاصی هم نرسند، بازهم مصداق‌سازی می‌كنند. مثلا بخشی را بهانه می‌كنند و می‌گویند حالا كه این اتفاق افتاده فیفا باید به زور وارد عمل شود، یعنی از كشته شدن یك دختر نتیجه می‌گیرند كه ایران باید بیشتر تحریم شود.
مردم همیشه نگاه می‌كنند كه ببینند كدام مراجع چه حرفی می‌زنند. این واقعا برای مردم سوال است كه خانمی که نماینده مجلس است این موضوع را به عنوان بحران اجتماعی مطرح می‌كند و می‌گوید جامعه‌ای كه مردسالار باشد این اتفاق‌ها در آن می‌افتد اما كسی نیست بگوید شما سه‌‌سال است نماینده مجلس هستید و چه قدمی برای زنان از مرخصی زایمان تا موارد دیگر برداشته‌اید؟!
چهره‌ها هم كه مشخص است، آنها بررسی می‌كنند كه كجا بیشتر دیده می‌شوند و بعد آنجا ورود می‌كنند. در این بین اصلا كاری ندارد كه موضوع چیست و فقط می‌آیند تا دیده شوند. مواردی كه خیلی از آنها بدون تحقیق است و رد می‌شود. در این بین واقعا نیاز است تا ما قوانین بازدارنده‌ای داشته باشیم كه حداقل وقتی حرف غلطی می‌زنند بگوییم بر چه اساسی این را گفتی.
در این فضا لازم است همه نقشه راهبردی دشمن را ببینند و به آن آگاه باشد، نكته دوم مسؤولان هستند كه باید به جای انتشار اخبار نادرست، كارآمد باشند و در مورد چهره‌‌ها هم باید به همان اندازه كه شهرت پیدا كردند از آنها انتظار داشته باشند نه در هرحوزه و فضایی كه پیش می‌آید  به عنوان مرجع نظر
می‌دهند.


زنان و حوزه‌های عمومی
سید مجیدامامی  در تکمیل گفته‌هایش بیان کرد: زنـــان در زیســـت كلانشهرها به شدت نیازمند حوزه‌های عمومی هستند كه آنها را در عین حال كه با یك زندگی شهری تطبیق می‌كند، با ریشه و تاریخ خانواده ایرانی كه مبتنی بر زنانگی زنان است تعارض نداشته باشد. اما درباره موضوعی كه در آن قرار داریم، باید بگویم كه ما دوباره با یك عملیات بسیار پیچیده رسانه‌ای مواجه شدیم. ما از 18 تا 21 شهریور بالغ بر 230 هزار توییت درباره این موضوع روبه‌رو شدیم؛ آن هم در شرایطی كه فقط حدود 5 درصد مردم از توییتر استفاده می‌كنند. این در حالی است كه در اینستاگرام و تلگرام كه درصد حضور فارسی‌زبان‌ها بالاست، در چند روز گذشته با چنین شرایطی مواجه نبودیم كه نشان‌دهنده این موضوع است كه در توییتر یك تلاش جدی در حال انجام است و به تعبیری خاستگاه جریان‌سازی‌های سیاسی در ایران است.
من فكر می‌كنم مرحومه خدایاری به نوعی قربانی یك فرهنگ شایعه سالار شده است. به همین منوال متاسفانه ما به سمتی می‌رویم كه اساسا به این‌كه می‌گوید توجه می‌كنیم؛ نه به این‌كه چه می‌گوید!
ما در شرایطی هستیم كه جنگ، جنگ روایت‌هاست. حتی سلبریتی‌ها هم گاهی اوقات تحت‌تاثیر این روایت‌ها قرار می‌گیرند. روایت‌ها را رسانه‌های بزرگ می‌سازند. بنابراین باید بپذیریم كه امروز رسانه‌های بزرگ تصویری، مكمل‌های فضای مجازی هستند كه روایت‌های بزرگی می‌سازند. اگر در موضوعات مختلف ما روایت بزرگ نسازیم، اساسا در جنگ روایت‌ها باخته‌ایم. لذا باید نظام رسانه‌ای مان تقویت شود. ما هنوز به روایت بخش خبر نقد داریم. نكته دیگر تقویت حسن ظن است.