نیچه، ژیـان، پیشــی ناز  و دیگران

ادعای صبا كمالی درباره بی‌سواد خواندن منتقدانش چقدر درست است؟

نیچه، ژیـان، پیشــی ناز و دیگران

بحث درباره اظهار نظر اخیر صبا كمالی آن هم در دهه اول محرم كه افكار عمومی را جریحه‌دار كرده در گروه‌های تلگرامی بالا گرفته. بازیگری كه هرچند در صفحه اینستاگرامش مدعی اشتغال در سینما و تئاتر است، اما در یك دهه اخیر در هیچ‌كدام از این دو حوزه حضور مهمی نداشته و اگر نبود سریال پس از باران و کیف انگلیسی شاید خیلی‌ها او را به چهره هم نمی‌شناختند. یكی از همكاران سینمایی‌مان با اشاره به مواضع قبلی خانم بازیگر عقیده دارد كه برجسته كردن هنرمندان در افكار عمومی اشتباه است. او كه دو دهه است با ریز و درشت هنرمندان در ارتباط است و از جزئیات زندگی شغلی و شخصی آنها مطلع، در ادامه در دفاع از استدلال خودش می‌‍‌گوید برجسته كردن این افراد باعث می‌شود كه یك جای كار، گند قضیه بزند بیرون و این خدشه به افكار عمومی وارد می‌شود. هرچند دیدگاه همكار خبرنگارمان بدون بهره از حقیقت نیست، اما به این فكر می‌كنم كه مگر می‌‍‌شود تن به نظام رسانه‌ای مدرن داد، ولی اقتضائات آن را نپذیرفت؟ ستاره یا سلبریتی بودن یكی از اقتضائات مهم رسانه‌ای مدرن است، چه آن را قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم، این وسط اما یك حلقه مفقوده وجود دارد. زمانی كه ستاره‌ها به خاكی می‌زنند چه باید كرد؟! اجمالا شاید پاسخ این سوال را بشود در افزایش سواد رسانه‌ای مخاطب یافت. این‌كه وقتی یك ستاره سخنی می‌گوید، مخاطب به صرف ستاره بودن آن نپذیرد و از موضع منفعل با موضوع برخورد نكند و خودش بتواند در مورد درست یا غلط بودن اظهارنظر آقا یا خانم ستاره، موضع داشته باشد. اجمالا در راستای همین موضوع سری زدیم به صفحه اینستاگرام و كانال تلگرامی صبا كمالی. نیم‌نگاهی به پست‌های این بازیگر كم‌كار شاید نشان بدهد با چه فردی و از چه سطح و درجه‌ای از فكر و اندیشه طرف هستیم.

اینستاگرام‌بازی
‎«بازیگر سینما و تئاتر، كارآفرین، عاشق ‎ایران و مردمش». این عبارتی است كه در صفحه اینستاگرام خانم بازیگر به چشم می‌خورد. بالاتر از این عبارات فارسی، عبارت دیگری هم به انگلیسی نوشته شده كه نشان می‌دهد صفحه رسمی صبا كمالی است. صفحه كمالی تقریبا 63 هزار دنبال‌کننده دارد كه احتمالا بخشی از آنها مربوط به روزهای اخیر و پستی است كه یكی دو روز قبل منتشر كرد و خشم بسیاری از كاربران را برانگیخت. خشم كسانی كه كمالی در سر صفحه‌‌اش خودش را عاشق آنها معرفی كرده است. كمالی در پستی كه البته حالا آن را حذف كرده در قالب یك گفت‌وگو كه خودش آن را یك فرم نمایشنامه‌نویسی معرفی می‌كند مطالب ناشایست و توهین‌آمیزی خطاب به امام حسین(ع) طرح می‌كند.
كمالی بعد از اعتراض‌ها، پست مزبور را حذف كرد و سه پست دیگر منتشر كرد تا به زعم خودش بتواند اقدام قبلی را جبران كند. با این حال حجم واكنش‌های كاربران آنقدر شدید و زیاد بود كه او مجبور شد قسمت نظرات هر سه پست آخر را ببندد. كاربران اما ناراحت‌تر از آن بودند كه از اعتراض صرف‌نظر كنند. همین هم باعث شد كه اگر به پست‌های قدیمی‎تر مراجعه كنید با نظرات متعددی مواجه می‌شوید كه سعی كرده‌اند صدای اعتراض‌شان را به اقدام اخیر خانم بازیگر برسانند. اولین پستی كه قسمت نظرات آن باز مانده تا الان 37 هزار كامنت را در خودش جای داده است. یك كاربر خانم در اعتراض به كمالی نوشته: «واقعا متاسفم برای هنرمندنماهایی مثل شما كه هنوز یاد نگرفتی اگر اعتقاد به چیزی نداری حداقل احترام بگذاری به اعتقاد عده كثیری از مردم كشورت و این‌طوری تو شبكه‌های اجتماعی هتاكی و بی‌ادبی نكنی!»
فارغ از كنجكاوی درباره این‌كه مردم در اعتراض به كمالی چه نوشته‌اند، مرور و بالا و پایین كردن پست‌های صفحه اینستاگرام او هم خالی از لطف نیست: پوستر تبلیغاتی برای یك همایش توانمندسازی در شهر ساری، تصویر حیوانی كه میان گوسفندان گیر افتاده و راه فراری ندارد و كمالی آن را نمادی از وضعیت هدایت ایرانی‌ها می‌داند، ویدئویی از رالی خودروهای ژیان در قبل از انقلاب در تخت‌جمشید، تك جملات مینی‌مالیستی از امیل زولا و نیچه و امثالهم، تصویر آرامگاه كوروش و تبریك روز تولدش، ویدئویی از تام و جری و دعوت مخاطبان به این‌كه در ازدواج در پی همسر هم‌سنگ و هم‌شأن خودشان باشند و ... اینها شاید به خوبی بتواند فضای حاكم بر صفحه شخصی فردی را نشان دهد كه مطلب توهین‌آمیزش را نوعی گفت‌وگوی خیالی در قالب یك نمایشنامه توصیف كرده است. ادعایی كه البته مورد پذیرش كاربران قرار نگرفته است.


تلگرام‌بازی
واقعیتش را بخواهید اگر یكی از پست‌های این كانال تلگرامی برایتان فوروارد شود و ندانید این كانال متعلق به چه كسی است یا تحت نام چه كسی فعالیت می‌کند احتمالا با خودتان فكر می‌كنید یكی پیدا شده و با كپی كردن پست‌های كانال‌هایی مانند گیزمیز یا خنده‌پاره به دنبال جذب مخاطب است. این همان حدسی است كه ما هم زدیم و با خودمان گفتیم حتما یكی پیدا شده تا از اسم و نام صبا كمالی سوءاستفاده كند و برای خودش بساط و بازار راه بیندازد. باید اما به عرض‌تان برسانیم كه این فرض ما و شما اشتباه است. نشان به آن نشان كه خانم بازیگر سینما و تئاتر و كارآفرین تصویری از یك گربه در صفحه اینستاگرامش منتشر كرده و برایش توضیح داده «این پیشی كنجكاو و ناز منتظره شما رو در تلگرام ملاقات كنه». آدرسی هم كه در كنار این پیشی ناز و كنجكاو ذكر شده مربوط به همان كانالی است كه در سطرهای ابتدایی توصیفش كردیم.كانال خانم بازیگر به اندازه صفحه اینستاگرامش مخاطب ندارد. حدود 50 نفر! خب ما به نیابت از شما كمی در این كانال بالا و پایین رفتیم و حالا اندكی از مشاهدات‌مان را با شما به اشتراك می‌گذاریم. اجمالا اما باید بگوییم فضا همان فضایی است كه در صفحه اینستاگرام هم تجربه‌اش كردیم. یكی از پست‌های مربوط به اسب سفیدی است كه توسط جماعت زیادی عزادار احاطه شده. در توضیح این تصویر نوشته شده «این اسب معروف بوده كه در روز عاشورا گریه می‌كنه و از همه جای ایران به زیارتش می‌رفتند. بعدا پلیس می‌فهمه صاحبش شب جلوی چشمش جوشكاری می‌كنه و فرداش این زبون‌بسته از چشماش اشك میاد!» در پست دیگری در همین كانال تصویر یك مرد سیاهپوست را می‌بینیم و در كنارش هم تصویر بزی كه تور عروس روی سرش گذشته‌اند. در توضیح این تصویر هم چنین می‌خوانیم: «مرد سودانی كه در حال سوءاستفاده از بز همسایه دستگیر شد توسط دادگاه محكوم به پرداخت 15 هزار دینار به همسایه به عنوان مهریه و ازدواج با بز شد.» جملات و نقل قول‌های مینی‌مالیستی از جمله مواردی بود كه در صفحه اینستاگرام خانم بازیگر به چشم می‌خورد. اینجا در كانال تلگرامی هم مواردی از این دست به چشم می‌خورد.  همچنین در توضیح تصویر دیگری از یك نقاشی قدیمی، صاحب كانال چنین نوشته است: «پادشاهی خروج باد شكم را ممنوع كرده بود! از او پرسیدند چرا این كار را ممنوع كردی؟! گفت تا ملت سرگرم آزادی آن هستند آرزوی بزرگ‌تری را دنبال نخواهند كرد!»


خب كه چی؟
بیایید یك بار دیگر اتهاماتی كه صبا كمالی حواله منتقدانش كرده را با هم مرور كنیم: «به علت كج‌فهمی، بی‌سوادی، متعصب بودنِ بدون تفكر و اطلاع نداشتن از اصول نمایشنامه‌نویسی نسبت‌های بس ابلهانه به من زدند و منو بدون اعتقاد معرفی كردند. به این علت گفت‌وگوی تخیلی و صمیمانه خودم با امام حسین(ع) را برداشتم. در نمایشنامه ما با خدا جدل می‌كنیم و حتی دعوا. این‌كه دیگران امامان رو از خدا بالاتر می‌دونند، خودشون میدونند چرا!» خب اجازه بدهید ما دیگر ادامه ندهیم. با توجه به فضایی كه از اینستاگرام و كانال تلگرامی خانم كمالی دیدیم، این‌كه ادعای استفاده از تكنیك‌های هنری و نمایشنامه‌نویسی چقدر محلی از اعراب دارد به عهده خودتان!