داستان قربانیان ازدحام

ایمن نبودن مسیرهای ورود و خروج همچنان قربانی می‌گیرد

داستان قربانیان ازدحام

حادثه خبر نمی‌كند. در مترو باشد یا استادیوم ورزشی، شهربازی یا مجلس عروسی، هرجایی و با هر شكل و شمایلی كه اتفاق بیفتد، تقریبا همه در آن لحظه خاص بحرانی فقط به این فكر می‌كنند كه به سمت خروجی هجوم برده و هر طور شده جان‌شان را بردارند و از مهلكه بگریزند. عده‌ای كه اغلب جوان هستند، موفق به فرار می‌شوند، اما برخی دیگر مانند كودكان یا كهنسالان كه توان فرار ندارند، زیر دست و پا می‌مانند و متاسفانه به‌راحتی جان خود را از دست می‌دهند. این هفته با مرور حوادث مرگباری که به خاطر ازدحام جمعیت رخ داده است به بررسی دلایل وقوع این حوادث مرگبار پرداخته ایم.

لاله‌های سپید
دلخراش‌ترین حادثه‌ای كه درجریان آن صدها تن از هموطنان‌مان جان خود را از دست دادند، حادثه منای عربستان است. دوم مهر سال 94 برای خانواده حاجیانی كه پدر و مادر یا اقوام‌شان را برای زیارت به خانه خدا فرستاده بودند، روزی فراموش‌نشدنی و دردناك است. حوالی ساعت 11 صبح، وقتی حاجیان می‌خواستند برای آیین رمی جمرات را عزیمت کنند، اتفاق هولناكی در انتظار آنان بود. هرچه می‌گذشت، به حجم جمعیت در خیابان 204  افزوده می‌شد. 
به‌دلیل بسته شدن خیابان‌های منتهی به محل رمی جمرات، نفراتی كه زودتر حركت كرده بودند، سرجای‌شان مانده و حاجیان بی‌خبر از همه جا، از پشت به جمعیت ساكن، نزدیك می‌شدند. جمعیت آن‌قدر زیاد شد كه هیچ‌كس نمی‌توانست از جایش تكان بخورد و همه به یكدیگر چسبیده بودند. تیغ آفتاب، مستقیم می‌تابید و در آن گرمای زجرآور عربستان، بسیاری از حاجیان گرمازده شده بودند. گرمای بی‌تاب‌كننده از یك طرف و حاجیانی كه از هر سمت به یكدیگر فشار می‌آوردند تا روزنه كوچكی برای نفس كشیدن پیدا كنند، فضای وحشتناكی ایجاد كرده بود. 
آفتاب كه تندتر شد، حاجی‌های زیادی از هوش رفتند و روی زمین افتادند. عده‌ای سعی كردند برای فرار از این شرایط مرگبار، راهی باز كنند. با این حركت، بقیه هم به تكاپو افتادند تا از وسط جمعیت یا گوشه و كنار خیابان، راهی پیدا كنند، اما جز عده بسیار معدودی از حاجیان كه توانستند نجات پیدا كنند، عده زیادی یا زیر دست و پا ماندند و یا بخاطر خفگی یا گرما و تشنگی بیش از حد جان خود را از دست دادند. 

داغ پروانه‌ها
یكی دیگر از غمبارترین حوادثی كه در اثر ازدحام جمعیت به وقوع پیوست، مرگ سه كودك و زخمی شدن هفت كودك دیگر در یك جشن كودكانه بود. ماجرا به سال 91 برمی‌گردد كه قرار بود در آن تعدادی از كودكان در مراسم جشن خاله شادونه كه در خرمدره برگزار می‌شد، شركت كنند. از یكی دو هفته پیش اطلاع‌رسانی شده بود تا خانواده‌‌ها بلیت‌‌ مراسم را از فرهنگسراها، كتابخانه‌‌ها و مراكز فرهنگی شهر تهیه‌كنند.
سالنی كه مسؤولان درنظرگرفته بودند، فقط، گنجایش سه هزار نفر را داشت، اما با توجه به حجم استقبال، مسؤولان تصمیم گرفتند بلیت بیشتری به فروش برسانند. آنها برگه‌‌های سفیدرنگ را به قسمت‌‌های كوچك‌تری تقسیم كرده و با مهر كردن، آن را به عنوان بلیت به فروش رساندند. بیش از چهار هزار بلیت به فروش رسیده بود. قرار بود برنامه ساعت پنج روز 21 اردیبهشت ماه شروع و ساعت هفت شب هم تمام شود.  برنامه بخیر و خوشی تمام شد، اما ناگهان همه برای خروج به سمت درخروجی سالن هجوم بردند. یكی از شاهدان این حادثه كه دختر كوچولویش فاصله‌ای با مرگ نداشت،گفت:«جشن كه تمام شد قرار شد برای دیدن بچه‌‌ها به طبقه پایین برویم تا بچه‌‌ها را تحویل بگیریم. مادر‌ها از سمت بالای سالن و بچه‌‌ها از پایین به سمت هم می‌آمدند. دخترم را بغل كردم كه ناگهان جمعیت به سمت ما هجوم آورد و از پله افتادیم. جمعیت زیادی روی ما افتاد. حدود 10 دقیقه چشم‌هایم را بستم، فقط عسل را محكم‌ گرفته بودم و با چشم خودم دیدم كه دخترم چشم‌هایش را بست و به سختی نفس می‌كشید. بالاخره پس از چند دقیقه‌، جمعیت زیادی كه روی هم افتاده بودند بلند شدند. شاهد صحنه‌‌های خیلی بدی بودم. حتی چهره بچه‌‌هایی كه زیر دست و پا خفه شده بودند به شدت وحشتناك شده بود. من و عسل را خیلی زود به بیمارستان منتقل كردند. دخترم مدتی در كما بود، اما کمی بعد به صورت معجزه‌آسایی چشم‌هایش را باز كرد.»

بازی  مرگ
دیداری از سری رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی 2006 آلمان که ساعت 18 روز جمعه پنجم فروردین‌ماه سال 84 برگزار شد هم دست کمی از حوادثی که در برخی از استادیوم‌های ورزشی دنیا اتفاق می افتد و در جریان آن تعدادی از تماشاگران کشته می شوند، نداشت.
در این دیدار تاریخی که با حضور بازیکنانی مانند ابراهیم میرزاپور، محمد نصرتی، یحیی گل‌محمدی، رحمان رضایی، مهدی مهدوی‌کیا، جواد نکونام، علی دایی، حسین کعبی، فریدون زندی و.. برگزار شد، هفت تماشاگر به نام‌های رحیم شفاعت، سید رحیم سید هاشمی، مجتبی ابراهیم‌زاده، هادی ربیعی، بهروز صدوقی، امید چوبدار خوشخو و محمد جعفری با پرچم‌های سه رنگ، آمده بودند تا فوتبالیست‌های تیم ملی را تشویق و حمایت کنند، اما بدلیل تجمع بیش از حد جمعیت در زمان خروج، جان خود را از دست دادند.
البته بجز تجمع، دلایل دیگری هم برای وقوع این حادثه مطرح شد. یکی از دلایل آن، پارک نامناسب یک بالگرد در نزدیکی خروجی ورزشگاه بود. آن زمان بسیاری از رسانه‌ها و مسئولان می‌گفتند ظاهرا در نقطه‌ای که بالگرد پارک شده بود، هیچ باندی برای فرود وجود نداشت و تنها به علت کم کردن مسافت در این نقطه قرار داده شده بود. همین مساله  باعث شده بود تا جمعیت حاضر نتوانند از درهای منتهی به بیرون از استادیوم استفاده کنند و دیدار میان ایران و ژاپن با هفت کشته به لیست دیدارهای فوتبالی مرگبار اضافه شد. 

تالار مصیبت
​​​​​​​حادثه دردناك دیگری، آذرماه همین امسال اتفاق افتاد، درست زمانی‌كه خانواده‌های زیادی به تالار عروسی مانگه شو در شهر سقز رفته بودند تا در مراسم جشن پسر و دختر جوانی شركت كنند. ساعتی بعد وقتی مهمانان در حال صرف شام عروسی بودند، ناگهان كپسول گاز مایع آشپزخانه منفجر شد و آتش‌گرفت. ‌با صدای انفجار، درحالی‌كه صدای جیغ و گریه كودكان و زنان، فضای سالن را پر كرده بود، به سمت در خروجی تالار هجوم بردند. 
هركسی سعی می‌كرد زودتر از در خارج شود، اما همین تلاش‌های بیهوده باعث شد 12 نفر زیردست و پا جان خود را از دست بدهند كه اغلب آنها كودك بودند. همچنین 40 نفر نیز زخمی و برای مداوا به بیمارستان منتقل شدند.