مجموعه «كمربندها را ببندیم» بعد از ۱۶ سال روی آنتن رفته است
دوباره کمربندها را ببندیم!
سال ۸۳ یكی از متفاوتترین سریالهای كمدی تلویزیون روی آنتن رفت و به خاطر مضمون خاص و نوع شوخیهای سریال، طرفداران پر و پا قرص و در مقابل، منتقدان سفت و سختی پیدا كرد. «كمربندها را ببندیم» در آن زمان به موفقیت نسبی رسید و از لحاظ تعداد مخاطب، با برخی كمدیهای اپیزودی آن سالها برابری كرد. البته شوخیهای این سریال طنز از سایر آثار بسیار تند و تیزتر بود اما خوشبختانه با اعتراض هیچ گروهی مواجه نشد. حالا و بعد از ۱۶ سال، تلویزیون دوباره سراغ این سریال رفته و شبكه آیفیلم آن را نمایش میدهد. در این گزارش به ویژگیهای مثبت و منفی این سریال نگاهی گذرا میاندازیم. * شعار تبلیغاتی فرودگاه ملکی در سریال «كمربندها را ببندیم»
راه طی شده
یكی از نتایج تماشای سریال «كمربندها را ببندیم» به كارگردانی مهدی مظلومی، پی بردن به تغییراتی است كه در طول این سالها در شیوههای ساخت سریال صورت گرفته است. در شرایطی كه كمدیهای معروف به ۹۰ شبی در دهه ۸۰ از جمله همین سریال، اصطلاحا روزپخش بودند و متن فیلمنامه همان روز یا یك روز قبل از پخش به دست گروه میرسید، در سالهای اخیر اهمیت پیشتولید و آمادهسازی قبل از تصویربرداری خودش را نشان داده است. شاید به همین دلیل این مجموعه چندان در قصه تعریف كردن موفق نیست و عمده ایراد آن فیلمنامه است، در حالی كه نام پیمان قاسمخانی كه در آن زمان فیلمنامهنویس ثابت آثار موفق مهران مدیری بود، در مقام سرپرست نویسندگان كمربندها را ببندیم به چشم میخورد. بهجز وضعیت فیلمنامهنویسی، جایگاه بازیگران و عوامل پشت صحنه سریال نیز در این سالها تغییرات عمدهای داشته است. جواد عزتی و سعید آقاخانی كه ایفاگر نقشهای فرعی بودند، در سالهای اخیر به بازیگران بسیار مهمی تبدیل شدند و لاله صبوری و فتحعلی اویسی كه در كمدیهای آن سالها چهره بودند، حالا بسیار كمكار هستند. مهدی مظلومی، كارگردان سریال هم پس از ساخت
چند سریال دیگر در ایران، سر از تركیه در آورد و در شبكه جم فعالیت كرد.
یاد باد آن ظرفیتها یاد باد!
سریال كمربندها را ببندیم كمدی شجاعانهای است كه با جسارت به بسیاری از تابوهای اجتماعی و سیاسی نزدیك میشود. اسكندر (با بازی امیر جعفری) برای گرفتن مجوز فرودگاه رسما رشوه میدهد و در همین فضا، بروكراسی و كاغذبازیهای اداری و برخی ناكارآمدیهای مدیریتی هم نقد میشود. از همه مهمتر، شوخی تقریبا بدون حد و مرز با صنعت هوایی است كه اگر به شوخی با سایر مشاغل و عاقبت آن در كمدیهای دیگر رجوع كنید، متوجه عجیب بودن ماجرا خواهید شد! در همین دهه اخیر «در حاشیه» مهران مدیری به خاطر شوخی با پزشكان با تندترین واكنشها روبهرو شد و در فصل دوم به طور كلی مضمون سریال را تغییر داد و سروش صحت در «ساختمان پزشكان» برای پیشگیری از واكنشهای احتمالی روانشناسان، یك شخصیت روانشناس كاملا مثبت و فاقد جنبههای كمیك (با بازی سیروس ابراهیمزاده) به سریال اضافه كرد. این در حالی است كه در كمربندها را ببندیم با یك مدیرعامل به نام ملكی مواجه هستیم كه كاملا از مرحله پرت است و شخصیت كاپیتانف (با بازی رضا فیض نوروزی) خلبانی با چشمان چپ است كه چیز زیادی نمیبیند! شاید بتوان یكی از دلایل پخش شدن بدون دردسر نقدها و شوخیهای تند و تیز از تلویزیون در آن سالها و مشكلات سریالهای كمدی در چند سال اخیر را فضای مجازی دانست.
گسترش غیرقابل تصور شبكههای اجتماعی به حدی رسیده كه یك شوخی و حاشیه در سریالها با آمادهسازی به شكل یك برش ناقص و كوتاه بهسرعت كانالها، صفحات و گروههای مجازی را در مینوردد و باعث بروز مشكل برای ادامه یافتن سریال میشود. در حالی كه در سال ۸۳ بسیاری از شوخیهای مطرحشده در این سریال فقط محدود به مخاطبانی میشد كه در زمان پخش سریال پای تلویزیون بودند و به همین دلیل واكنشهای عجیب و غریب و سازمانیافته اساسا فرصتی برای بروز نمییافتند.
كمدی هواپیمایی به جای آپارتمانی
این سریال بعد از موفقیت «بدون شرح» ساخته قبلی كارگردان، این بار در فضایی نامتعارف ساخته شد. اینكه یك مجموعه تلویزیونی به مسالهای مانند صنعت هوایی بپردازد، نهتنها در آن زمان بیسابقه بود، بلكه در سالهای بعد نیز تكرار نشد. مظلومی بعد از ساخت كمدی بدون شرح در فضای مطبوعات، این بار فضای تازهای را تجربه كرد كه فرصتهای بدیعی برای طنزپردازی در آن وجود داشت. ساخت سریال در حوزه صنعت هواپیمایی كشور آن هم در زمانی كه این صنعت بسیار نوپا و رو به توسعه بود و بسیاری از شركتهای خصوصیای كه امروز به شركتهای هواپیمایی شناختهشدهای تبدیل شدهاند، در آن زمان هنوز راهاندازی نشده بودند.
تصور كنید سرمایهگذار خصوصیای كه میخواست تازه پا به این عرصه بگذارد، با دیدن مصائب آقای ملكی و دوستان برای تأسیس شركت هواپیمایی، فرودگاه، استخدام خلبان و... چه حالی پیدا میكرد. نكته دیگر درباره «كمربندها را ببندیم» پرخرج بودن آن نسبت به آثار كمدی مشابه است. در حالی كه در چنین سریالهایی معمولا برای صرفهجویی در هزینهها، لوكیشنها با تغییرات جزئی در یك مكان واحد بازآفرینی میشوند، این سریال دكورهای نسبتا مفصلی دارد كه در آن امكان به تصویر كشیدن لوكیشنهایی مانند سالن فرودگاه، برج مراقبت، باند پرواز و... فراهم شده است. تعداد بالای بازیگران اصلی و فرعی و نیاز به نمایش هواپیماهای اسقاطی نیز دیگر دلیل پرخرج شدن كمربندها را ببندیم است.
یكی از نتایج تماشای سریال «كمربندها را ببندیم» به كارگردانی مهدی مظلومی، پی بردن به تغییراتی است كه در طول این سالها در شیوههای ساخت سریال صورت گرفته است. در شرایطی كه كمدیهای معروف به ۹۰ شبی در دهه ۸۰ از جمله همین سریال، اصطلاحا روزپخش بودند و متن فیلمنامه همان روز یا یك روز قبل از پخش به دست گروه میرسید، در سالهای اخیر اهمیت پیشتولید و آمادهسازی قبل از تصویربرداری خودش را نشان داده است. شاید به همین دلیل این مجموعه چندان در قصه تعریف كردن موفق نیست و عمده ایراد آن فیلمنامه است، در حالی كه نام پیمان قاسمخانی كه در آن زمان فیلمنامهنویس ثابت آثار موفق مهران مدیری بود، در مقام سرپرست نویسندگان كمربندها را ببندیم به چشم میخورد. بهجز وضعیت فیلمنامهنویسی، جایگاه بازیگران و عوامل پشت صحنه سریال نیز در این سالها تغییرات عمدهای داشته است. جواد عزتی و سعید آقاخانی كه ایفاگر نقشهای فرعی بودند، در سالهای اخیر به بازیگران بسیار مهمی تبدیل شدند و لاله صبوری و فتحعلی اویسی كه در كمدیهای آن سالها چهره بودند، حالا بسیار كمكار هستند. مهدی مظلومی، كارگردان سریال هم پس از ساخت
چند سریال دیگر در ایران، سر از تركیه در آورد و در شبكه جم فعالیت كرد.
یاد باد آن ظرفیتها یاد باد!
سریال كمربندها را ببندیم كمدی شجاعانهای است كه با جسارت به بسیاری از تابوهای اجتماعی و سیاسی نزدیك میشود. اسكندر (با بازی امیر جعفری) برای گرفتن مجوز فرودگاه رسما رشوه میدهد و در همین فضا، بروكراسی و كاغذبازیهای اداری و برخی ناكارآمدیهای مدیریتی هم نقد میشود. از همه مهمتر، شوخی تقریبا بدون حد و مرز با صنعت هوایی است كه اگر به شوخی با سایر مشاغل و عاقبت آن در كمدیهای دیگر رجوع كنید، متوجه عجیب بودن ماجرا خواهید شد! در همین دهه اخیر «در حاشیه» مهران مدیری به خاطر شوخی با پزشكان با تندترین واكنشها روبهرو شد و در فصل دوم به طور كلی مضمون سریال را تغییر داد و سروش صحت در «ساختمان پزشكان» برای پیشگیری از واكنشهای احتمالی روانشناسان، یك شخصیت روانشناس كاملا مثبت و فاقد جنبههای كمیك (با بازی سیروس ابراهیمزاده) به سریال اضافه كرد. این در حالی است كه در كمربندها را ببندیم با یك مدیرعامل به نام ملكی مواجه هستیم كه كاملا از مرحله پرت است و شخصیت كاپیتانف (با بازی رضا فیض نوروزی) خلبانی با چشمان چپ است كه چیز زیادی نمیبیند! شاید بتوان یكی از دلایل پخش شدن بدون دردسر نقدها و شوخیهای تند و تیز از تلویزیون در آن سالها و مشكلات سریالهای كمدی در چند سال اخیر را فضای مجازی دانست.
گسترش غیرقابل تصور شبكههای اجتماعی به حدی رسیده كه یك شوخی و حاشیه در سریالها با آمادهسازی به شكل یك برش ناقص و كوتاه بهسرعت كانالها، صفحات و گروههای مجازی را در مینوردد و باعث بروز مشكل برای ادامه یافتن سریال میشود. در حالی كه در سال ۸۳ بسیاری از شوخیهای مطرحشده در این سریال فقط محدود به مخاطبانی میشد كه در زمان پخش سریال پای تلویزیون بودند و به همین دلیل واكنشهای عجیب و غریب و سازمانیافته اساسا فرصتی برای بروز نمییافتند.
كمدی هواپیمایی به جای آپارتمانی
این سریال بعد از موفقیت «بدون شرح» ساخته قبلی كارگردان، این بار در فضایی نامتعارف ساخته شد. اینكه یك مجموعه تلویزیونی به مسالهای مانند صنعت هوایی بپردازد، نهتنها در آن زمان بیسابقه بود، بلكه در سالهای بعد نیز تكرار نشد. مظلومی بعد از ساخت كمدی بدون شرح در فضای مطبوعات، این بار فضای تازهای را تجربه كرد كه فرصتهای بدیعی برای طنزپردازی در آن وجود داشت. ساخت سریال در حوزه صنعت هواپیمایی كشور آن هم در زمانی كه این صنعت بسیار نوپا و رو به توسعه بود و بسیاری از شركتهای خصوصیای كه امروز به شركتهای هواپیمایی شناختهشدهای تبدیل شدهاند، در آن زمان هنوز راهاندازی نشده بودند.
تصور كنید سرمایهگذار خصوصیای كه میخواست تازه پا به این عرصه بگذارد، با دیدن مصائب آقای ملكی و دوستان برای تأسیس شركت هواپیمایی، فرودگاه، استخدام خلبان و... چه حالی پیدا میكرد. نكته دیگر درباره «كمربندها را ببندیم» پرخرج بودن آن نسبت به آثار كمدی مشابه است. در حالی كه در چنین سریالهایی معمولا برای صرفهجویی در هزینهها، لوكیشنها با تغییرات جزئی در یك مكان واحد بازآفرینی میشوند، این سریال دكورهای نسبتا مفصلی دارد كه در آن امكان به تصویر كشیدن لوكیشنهایی مانند سالن فرودگاه، برج مراقبت، باند پرواز و... فراهم شده است. تعداد بالای بازیگران اصلی و فرعی و نیاز به نمایش هواپیماهای اسقاطی نیز دیگر دلیل پرخرج شدن كمربندها را ببندیم است.
تیتر خبرها
-
اهل دعـوا و حـاشیـه نیستیم
-
دوباره کمربندها را ببندیم!
-
هشدار برای تازهواردهای بورس
-
پارک وحشت
-
همه دانشآموزان «شاد» نیستند
-
این نـون شیـرین
-
نور چشم ترامپ را زد
-
مهمانی آنلاین پای سفره خدا
-
کاری کنیم، دلتنگ قرآن شویم
-
روزه به افق کرونـــا
-
هلال ماه به دور قدح اشارت کرد
-
نقاشی برای خدا
-
42 سال زندگی با 6 قاب عکس
-
روشنی «نور» امید
-
بورس در وضعیت غیرعادی
-
وقت زنگ تفریح نیست
-
«قندی» مرد حرفهای روزنامهنگاری