این نـون شیـرین

پرونده‌ ‌ای برای سری دوم سریال نون خ که با استقبال مردم مواجه شد

این نـون شیـرین

پنجشنبه شب گذشته پخش فصل دوم مجموعه نون‌خ به پایان رسید تا این سریال جای خودش را به مجموعه رمضانی «زیر خاکی» بدهد. مجموعه‌ای که توانست در فصل دوم نگاه مخاطبان بسیاری را به خود معطوف کند و بیشتر از فصل اول مورد توجه قرار بگیرد. سعید آقاخانی و گروهش تمام تلاش خود را کردند که در این روزهای تلخ و پر از التهاب کرونایی لحظات به یادماندنی را با گویش شیرین کردی و فرهنگ اصیل و زیبای مردم کرد برای مخاطبان شبکه یک خلق کنند. کمر همت بستند تا صدای دردمند مردم نجیب زلزله زده غرب ایران را با زبان طنز به گوش مسوولان برسانند. با برخی مسوولان و دستاوردهایشان هم شوخی کردند که واکنش‌هایی در پی داشت، اما چون حرمت کسی را زیر سوال نبردند یا بی‌احترامی نکردند واکنش‌های منفی در پی نداشت. شاید مهم‌ترین دلیل موفقیت این سریال را باید کارگردانش دانست که خودش اصالتا کرد است و از همین رو با فرهنگ و مردم آن اقلیم آشناست و شناخت دقیقش باعث شد فصل دوم نون‌خ در جذب مخاطب موفق باشد و حتی پربیننده‌تر از فصل ششم «پایتخت» باشد. در گزارشی که پیش رو دارید نظر برخی منتقدان را درباره فصل دوم این مجموعه جویا شدیم و نگاهی هم به بازتاب این سریال در فضای مجازی داشتیم و در قیاس با فصل ششم پایتخت نکاتی را یادآور می‌شویم که در ادامه می‌خوانید.

نون‌خ۲
     نورالدین خانزاده: سعید آقاخانی، ایفاگر این نقش است که در فصل یک تاجر تخمه بود و بده‌بستان‌های بانمکش با پسرعمو خلیل برای مخاطب جالب بود. اما در فصل دوم به یک تاجر ورشکسته که به نوعی سردسته هم محله‌ای‌های خودش است، تبدیل شد که همه اهل محل روی حرف او حساب می‌کنند. بازی و گویش او در فصل دو شیرین‌تر از فصل یک است و تکیه کلام «بامزه گفتم نه؟» او به دل مخاطب نشست.

   کیوان: سیروس میمنت در این سریال با ایفای این نقش توانست به یکی از شخصیت‌های بانمک سریال تبدیل شود و پس از سال‌ها بتواند خودش را بار دیگر در بازیگری ثابت کند. کیوان عاشق همسرش و البته شعله‌های آبی گاز پیک‌نیکی است. تکیه کلام «درود بر شرفت» او این روزها مدام بین مردم ردوبدل می‌شود و کاراکترش خیلی خوب توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.

  روژان: هدیه بازوند، اصالتا کرمانشاهی است و دختر خوب و صبور نورالدین که از همان فصل اول توانست با بازی خوب و گویش دوست داشتنی‌اش با مخاطب ارتباط برقرار کند. روژان در فصل دوم در مقابل خرابکاری‌های مداوم همسرش مهیار صبوری می‌کند و همراه دیگر خانم‌های همسایه به رتق و فتق امور در چادر می‌پردازد تا محیطی سرشار از آرامش برای مردهای خانواده فراهم کنند.

  روناک: صهبا شرافتی، خواهرزاده نورالدین دختری قوی هیکل و قدبلند است و چهره با جذبه و کلام باصلابتی دارد و در این فصل توجه خیلی از مخاطبان را به خود جلب کرد. او نیز اصالتا کرد است و به نوعی حامی دختران نورالدین. بازیگر مستعدی است و با وجود جدیتی که در بازی اش دارد، توانسته به دل مخاطب بنشیند.

  دایی شفیع: میرطاهر مظلومی از جمله بازیگرانی است که در فصل دوم به سریال پیوست. شفیع، آدم قالتاق و فرصت‌طلبی که در این مدت زندان بوده، ولی به همه وانمود می‌کند ژاپن بوده و حال که بازگشته مدام با کنایه از فروش خانه‌اش توسط همسر خواهرش نورالدین حرف می‌زند. شخصیتی دوست‌داشتنی برای همشهری‌هایش نیست، اما به خاطر بازی خوبش توانسته مورد توجه بیننده‌های سریال قرار بگیرد.

  سلمان: کاظم نوربخش، اصالتا اهل بیجار است و در داستان، خواستگار شیرین دختر نورالدین که از هر فرصتی برای دلبری کردن از نورالدین و دخترش غافل نمی‌شود، اما خنده‌های بی مزه‌اش هم به دل مخاطب می‌نشیند. او گاوی به نام جاناتان دارد که بسیار مورد علاقه‌اش است و پس از زلزله به یکی از شخصیت‌های سریال تبدیل شده. نوربخش توانست ساده‌دلی این کاراکتر را به‌خوبی ایفا کند.


پایتخت۶
       نقی: محسن تنابنده سال‌هاست با این شخصیت زندگی کرده و با تمام بدجنسی‌هایی که گاهی در قبال دیگران دارد، اما به دل مخاطب نشسته. نقی به گفته خودش، هد فامیل است و مثل نورالدین بقیه روی حرفش حساب می‌کنند. اما نقی به لحاظ اقتصادی برخلاف نورالدین در فصل جدید پایتخت رشد قابل توجهی داشت. در‌نهایت هر دو با وجود شخصیت خاکستری‌شان، برای بیننده های شبکه یک دلنشین و دوست داشتنی هستند.

   ارسطو: احمد مهرانفر را دیگر با این نقش می‌شناسیم. جوان ساده دل روستایی که مدام با پسرخاله‌اش نقی کلنجار می‌رود و در هر فصل از این سریال، نمک خودش را در بازی داشت. حتی در فصل ششم که به دلایلی یک سال را در زندان سپری کرد، اما از جذابیت این شخصیت کاسته نشد. او نیز مانند کیوان و نورالدین در نون خ2 به نوعی پارتنر نقی است و بده‌بستان های خوبی با هم دارند.

  فهیمه: نسرین نصرتی، جذاب ترین و دوست داشتنی‌ترین شخصیت را در این مجموعه خلق کرد. خواهر دلسوز و مادر سختکوش سریال که صبوری و مهربانی‌اش بی شباهت به روژان در نون‌خ2 نیست. هر دو در تلاشند خانواده‌هایشان در آرامش زندگی کنند و در مقابل سختی‌های زندگی و مشکلات ایستادگی می‌کنند.

    هما: ریما رامین فر با این شخصیت عجین شده. گرچه در فصل قبل به دلیل تصادف، کاراکترش تغییر کرد و کمتر جدی گرفته می‌شد، با این حال حامی و عقل کل خانواده است. درست مانند روناک سعی می‌کند از کوچک‌ترها دفاع کند و در هر حالتی منصف باشد. شخصیت قوی و محکمی به نسبت سایر کاراکترها دارد. طنازی نمی‌کند اما به دل مخاطب می‌نشیند.

  بهبود: مهران احمدی در دو فصل حضور فیزیکی در سریال نداشت، اما مدام حرفش در میان بود. بهبود، داماد خانواده است و بده‌بستان‌های خوبی با نقی دارد. البته مهربان است و ساده‌دل. برخلاف دایی شفیع که فرصت‌طلب است و مدام به دنبال منافع شخصی است. با این حال ارتباط نزدیک و خانوادگی‌شان، تداعی‌کننده این شخصیت‌ها در نون‌خ 2 است. دایی شفیع از زندان وارد قصه شده و بهبود از آن دنیا بازگشته و با آمدن هر دو، اتفاقات بسیاری در داستان رقم خورده است.

  رحمت:  هومن حاجی عبداللهی به یکی از اعضای خانواده نقی تبدیل شده و بامزگی‌ها و تکیه‌کلام‌هایش و حتی زیر لب زمزمه کردنش
به دل مخاطب نشسته است. درست مانند سلمان در نون‌خ 2 که سادگی کلامش به دل مخاطب نشست و خنده‌های بی‌موقعش موقعیت طنز
ایجاد کرد.





نورالدین در برابر نورالدین

سری مجموعه پایتخت،  از مجموعه‌های کم ‌رقیب تلویزیون در سال‌های اخیر بود که توانست در ادامه و در فصل‌های بعد همواره در جذب بیننده بی‌رقیب باشد. اما با ساخت فصل دوم نون‌خ می‌توان برای تیم سازنده این مجموعه نیز موفقیت‌های بسیاری را در صورت ادامه داشتن در فصل‌های آتی متصور شد. به این دلیل که فصل یک  از هر جهت جذاب‌تر و بهتر از فصل دو بود.
در ادامه نگاهی به هر دو فصل این مجموعه داریم.
               قصــــــه
فصل یک و دو این مجموعه به لحاظ مضمون و محتوا با هم تفاوت دارند. داستان از تجارت تخمه آغاز شد و به ورشکستگی نورالدین و مشکلات زلزله‌زدگان در فصل دوم رسید. در فصل دوم به دلیل وقوع زلزله شاهد همبستگی و همدلی بیشتری از مردم روستا هستیم. هر کسی هر چه دارد با خودش به چادر می‌آورد. از مردی که تنها سرمایه‌اش یک مرغ است گرفته تا سلمان که برای سیر کردن شکم هم محله‌ای‌هایش گاوش جاناتان را با خود به محل استقرار چادرها آورده که آن هم به یک کاراکتر در سریال تبدیل شده. حتی در یکی از قسمت‌ها شاهد بودیم چگونه اهالی روستا دعوای صوری به راه انداختند تا بتوانند غذای بیشتری از کلانتری بگیرند و با خود به چادرها بیاورند تا همه بعد از مدت‌ها غذای گرم بخورند؛ بنابراین همدلی اهالی روستا از همان قسمت اول فصل دوم در داستان نمود پیدا کرد. همچنین مشکلات مهم‌تری در فصل دوم مطرح شد که همچنان دغدغه زلزله‌زدگان و آسیب‌دیدگان طبیعت است.
 نویسنده در این فصل کنایه‌هایی را زیرکانه در قصه قرار داده که حرف دل خیلی از بیننده‌هاست. اما شخصیت‌پردازی فصل دوم به نسبت فصل یک بهتر و دقیق‌تر بود. نورالدین خانزاده همچنان فرد مورد اعتماد اهالی روستاست. گرچه هنوز هم به دلیل ورشکستگی به آنها بدهکار است، اما در فصل دوم به نوعی رهبر مردم روستاست که برای فراهم کردن امکانات بهتر، تمام تلاشش را به کار می‌گیرد. حضور شخصیت‌های جدید در فصل دوم هم یکی از نکات مثبت فیلمنامه است که هر کدام شخصیت‌های جالبی هستند و ویژگی‌های منحصری دارند. در فصل یک شخصیتی به نام مه‌لقا خانم وجود داشت که در فصل دوم حضور فیزیکی ندارد، اما مدام اهالی روستا از او یاد می‌کنند و نکته جالب همین‌جاست با این‌که نیست، اما در همه جا حضور دارد که به توانایی نویسنده در خلق این اتفاق مربوط می‌شود.
            کارگردانی
سعید آقاخانی، کارگردان کاربلدی است و این را در ساخت سریال های قبلی‌اش ثابت کرده، اما در فصل دوم در کنار فیلمنامه و داستان خوبی که داشت، از حضور هنرمندان کرد زبان دعوت به همکاری کرد که شاید یکی از نقاط عطف سریال حضور همین بازیگران بود. یکی دیگر از نکات مثبت این سریال در کارگردانی فصل دوم حضور زنان کرد است که در کنار، بازیگران مشغول نخ ریسی یا نان پختن هستند و با برپایی سیاه‌چادرها و گستردن فرش و گلیم سعی کرده با همین نکات ریز فرهنگ مردم کرد زبان را به تصویر بکشد.  نون خ 2 با برگزاری جشن انار و پلان‌های هوایی و
لانگ شات از لوکیشن روستا در سریال و تیتراژ تصویر زیبایی از غرب ایران را مقابل چشمان بیننده‌ها قرار داد و از این طریق به فرهنگ گردشگری هم کمک شایانی کرد؛ تا جایی که مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه گفت: یکی از نقاط قوت سریال نون خ 2بخش گردشگری آن است که زیبایی‌های کرمانشاه را به‌خوبی به تصویر می‌کشد و در کنار جاذبه‌های گردشگری طبیعی، معرفی میراث‌ ملموس و ناملموس و صنایع دستی استان هم در این سریال به‌خوبی دیده می‌شود.
 بازی‌ها
بازیگران کرد و چهره‌های جدید و بازیگران شناخته شده در این سریال به‌خوبی در کنار هم قرار گرفته‌اند. گرچه ابتدا این تصور برای عده‌ای از منتقدان و صاحب‌نظران وجود داشت که کارگردان با این کار خطر بزرگی کرده و کار با این بازیگران به اصطلاح در نمی‌آید. اما از همان قسمت‌های ابتدایی فصل دوم سریال انتخاب‌ها به قدری بجا و خوب بود که هر کدام به‌راحتی توانستند با بیننده‌های این سریال ارتباط برقرار
کنند.  سعید آقاخانی سعی کرد شیرین‌تر از فصل یک نورالدین را بازی کند. حمیدرضا آذرنگ در این فصل با توجه به قصه‌ای که دارد، نتوانست به‌ خوبی فصل یک ظاهر شود. اما در مقابل سیروس میمنت، خیلی خوب درخشید و از تجربیات گذشته‌اش به‌خوبی در قالب این نقش بهره گرفت. زنده‌یاد علی ابوالحسنی که در فصل دوم نقش مامور کلانتری را ایفا کرد هم پس از سال‌ها و در آخرین نقش‌آفرینی‌اش خاطره بازی‌اش را در ذهن بیننده‌ها ثابت کرد. در کنار این افراد، هر کدام از بازیگرانی که به فصل دوم پیوستند بازی‌های قابل قبولی ارائه کردند. تا جایی که در فضای مجازی هم مورد توجه کاربران قرار گرفتند. به همین دلیل بازی‌ها و انتخاب بازیگران را می‌توان یکی از نقاط عطف این سریال در فصل دوم دانست. گرچه عده‌ای در قسمت‌های ابتدایی فصل دوم سراغ کژال و سیروس را می‌گرفتند.







حاشیه‌های یک ترانه کردی

سریال «نون خ» در قسمت دوازدهم، سراغ ترانه باران ناصر رزازی خواننده کرد مقیم سوئد رفت. او سال‌هاست ایران زندگی نمی‌کند. پخش آهنگ این خواننده که مجوز دارد و البته گروهی از کاربران نوشته بودند سابقه پخش از رسانه‌های محلی و حتی شبکه ۳ را داشته، باعث بازتاب‌هایی در شبکه‌های اجتماعی شده است.  یکی از کاربران پای مطلبی در اعتراض به پخش این ترانه نوشت: «وقتی قرار باشه به کسی گیر بدید! طرف مجوز داره، دنبال حاشیه می‌گردین؟!»
شوخی با سیاسی‌ها و...

گریز به اصطلاحات و اتفاقات مختلف معروفی که دور و برمان رخ داده یکی از مواردی است که »نون خ» ای ها در قسمت هایی از دیالوگ هایشان به سراغ آن رفته اند. از تیکه رئیس‌جمهور سابق گرفته تا بخشی از فیلم ابد و یک روز و ماجرای «نرو سمیه» که تا الان با آن دابسمش‌ها و تقلیدهای زیادی ساخته و منتشر شده است. در نون خ هم یکی از بچه‌ها یک بار این دیالوگ را با تغییراتی که به قصه همه خوب می آمد برای جمع بازی کرد. ویدیو این بخش هم تا مدتی بین مردم دست به دست می شد.  
ماجرای اعتصاب غذا و حضور وزیران و مسؤولان جوان هم موضوع دیگری بود که با کنایه هایی در این سریال مطرح شد. علاوه بر اینها داستان  سلفی‌گرفتن‌های الکی بعضی از مسؤولان برای انعکاس حضور نمایشی شان در بحران ها هم اتفاق دیگری بودکه در مجموعه نون خ حسابی از خجالتش درآمدند و این موضوع هم بازخوردهای زیادی داشت.
جشنواره فیلم فجر و شیوه داوری آن هم سوژه دیگری بود که آقاخانی در سریال به آن اشاره کرد و بعد هم  داروغه زاده، دبیر این رویداد در توییتی نوشت: شوخی با جشنواره فيلم فجر عالی بود و البته امن‌ترين موضوع برای شوخی در فيلم و سريال‌ها، خود سينماست! بخواهی مثل پايتخت با مجلس و دولت شوخی كنی سانسور می‌شوی، با قوه قضاييه كه شوخی كنی حسابت با كرام‌الكاتبين است.
یک اشتباه: در بین انعکاس انواع رخدادها، نمایش زلزله کرمانشاه در این سریال به جای شب، در صبح اتفاق افتاد تا جایی که حتی در سکانس اعلام خبر این حادثه هم، چنین موضوعی به چشم می خورد.



خنده‌های محترمانه
 حسین سلطان‌محمدی / منتقد
تفاوت سری یک با دو در این است که محور ماجرا صرفا نورالدین خانزاده نیست. در عین حال که او را در مرکز قصه به ‌عنوان معتمد اهالی روستا نگه داشت، داستان را به‌صورت مساوی بین شخصیت‌ها توزیع کرد. این یکی از نقاط مثبت سریال است که باعث شد بهتر جلو برود و ماجرای زندگی در آن جغرافیا را به نمایش بگذارد. در واقعیت بین نون خ 1 و 2 واقعه زلزله غرب کشور را داشتیم و این فصل ابعاد گوناگون چنین رویدادی را با مدیریت درست به دل قصه آورد. ماجرای کمک‌رسانی، همدلی، گاه خودنمایی آدم‌ها و سلفی گرفتن مسؤولان در این شرایط را نشان داد،‌ تکه‌های سیاسی انداخت، اما تصویری هم از تلاش‌های خوب آقای بازوند، استاندار کرمانشاه با حضور بازیگری که از نظر چهره به ایشان نزدیک بود را به نمایش گذاشت. علاوه‌ بر این داستانک‌هایی مثل سایتی که بهنام معرف آن بود و ماجرای داماد و مسؤول صوری هم به سریال اضافه شد. هر چند به‌خاطر کرونا سریال نتوانست بیشتر ادامه داشته باشد، ولی پایان‌بندی محترمانه‌ای داشت.
نقاط ضعفی هم دیده شد، مثلا شخصیت‌هایی که میرطاهر مظلومی و حمیدرضا آذرنگ بازی کردند با قصه چفت نشدند. شفیع لهجه نداشت و همچنین بازی مظلومی، مخاطب را یاد حضور او در اخراجی‌ها 2 می‌انداخت. برای خلیل هم قصه خوبی طراحی نشده بود. شاید در چند قسمت باقی‌مانده که ان‌شاا... ساخته می‌شود، قصه این شخصیت جان بگیرد. به‌طور کلی می‌توان گفت سریال چه از نظر فنی و چه در قصه طبیعی و مردمی پیش رفت.



فقدان همیشگی قصه
امیر ابیلی / منتقد
فصل دوم «نون خ» همان مشکل پایتخت را داشت. در این سری هیچ خط قصه کلی نمی‌دیدی، صرفا شوخی‌های بامزه‌ای را شاهد بودیم که غالبا از فضای مجازی گرفته شده بود. اگر مخاطبی از شبکه‌های اجتماعی دور باشد، برخی شوخی‌ها را متوجه نمی‎شود. گویی تماشاگر یک  استندآپ کمدی طولانی بودیم که با توجه به این‌که امیر وفایی، نویسنده سریال، متن استندآپ‌های مهران مدیری و... را می‌نویسد، چنین اتفاقی دور از ذهن نیست. این مشکل همه سریال‌های کمدی اخیر ماست. هر قسمت یک سری اتفاق می‌افتد و شوخی‌هایی حول آن شکل می‌گیرد. در فصل یک پایتخت و این سریال، پیرنگ داشتیم و می‌‎توانستی قصه یک‌خطی آن را تعریف کنی. حتی در کارهای قدیمی مهران مدیری که به‌صورت اپیزودیک هم بود، در هر قسمت قصه کلی وجود داشت. در این سریال، اما فقط دورهمی از اهالی روستا دیدیم که به بهانه زلزله شکل گرفته بود، اما زلزله هم محور نبود و به حاشیه رفت. با وجود این «نون خ» شوخی‌های بامزه‌ای داشت و در هر قسمت چندبار از مخاطب خنده می‌گرفت. از نظر ساخت و بازی هم خوب عمل کرد؛ عموما بازیگران گمنام در سریال دیدیم و بخوبی از ظرفیت چهره‌های تازه استفاده شده بود. استفاده از لوکیشن و لهجه شهرستان و موسیقی فولکلور هم نقطه مثبت دیگری است که در صورت وجود قصه این سریال را به یکی از مجموعه‌های به‌یاد ماندنی سیما تبدیل می‌کرد.



ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی
جبار آذین / منتقد
نون‌خ، یک سریال خانوادگی اجتماعی سرگرم‌کننده است که با چاشنی طنز همراه است. گرچه این مجموعه در ردیف آثار تلویزیونی درجه یک و فاخر قرار ندارد، اما به دلیل برخی ویژگی ها از جمله شوخی‌های کلامی و رفتاری و بعضی انتقادهای سیاسی و اجتماعی گرچه سطحی برای خود مخاطبانی جذب کرده است. آقاخانی در عرصه سینما و تلویزیون کارنامه به نسبت خوبی دارد. این سریال با توجه به موضوع خانواده محوری و تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی تولید شده و با گزینش فضایی متفاوت در لوکیشن و جغرافیا و توجه به مسائل بومی، قومی و ملی کوشیده به بخشی از فرهنگ و ادبیات هموطنان کرد بپردازد. با آن‌که در این زمینه به لحاظ پژوهشی چندان به توفیق کامل نرسیده، اما در مجموع در شرایطی که در حوزه سریال‌سازی فعلا آثار قابل رقابت با این سریال وجود ندارد، این مجموعه توانسته مورد توجه قشرهایی از مردم قرار بگیرد.
نون‌خ ظرفیت پردازش مفهومی، داستانی و ساختار هنری بیشتری داشته که چندان مورد توجه سازندگان آن قرار نگرفته است. اما در کل توانسته جزو سریال‌های متوسط پرمخاطب این روزهای تلویزیون قرار بگیرد.



پایان پیش از موعد

پایان ناگهانی نون خ و داستانی که از پنجشنبه شب ناتمام ماند هم، موضوعی است که خیلی ها را متعجب کرد. در ادامه این جریان بازیگران مجموعه هم واکنش هایی به این پایان داشتند. به عنوان نمونه حمیدرضا آذرنگ در اینستاگرامش با انتشار ویدئویی گفت: پایان نون.خ به دست ما رقم نخورد. مهمان ناخوانده‌ای که این روزها همه‌مان را کنج خانه زندانی و حبس کرده و شب‌ها و روزهای قرنطینه‌ای را آفریده است؛ کرونای نمی‌دانم بگویم خوب یا بد، اما به هر صورت کرونا باعث شد که پایان سریال «نون.خ» به اینجا ختم شود. ما حتی شاید ده تا 15 روز بعد از کرونا و آن شرایط تلخ و اسفباری که به دلیل واگیر بودن این اتفاق ناخوشایند وجود داشت ساخت سریال را ادامه دادیم اما به جایی رسیدیم که جان آدم‌ها در معرض خطر قرار گرفته بود. به جایی رسیده بود که دیگر کسی نمی‌توانست پاسخگو باشد که اگر کسی خدایی نکرده دچار این بیماری می‌شد چطور باید جبران کرد. به همین دلیل سریال تا اینجا ادامه پیدا کرد و قطعا چه با وجود من و چه بدون من نون.خ با درخشش سعید آقاخانی که این شب‌ها این یادگار را برای شما خلق کرد، ادامه خواهد یافت.