معمولی نباشیم!

در روز کارمند رفته‌ایم سراغ این موضوع که چطور یک کارمند معمولی نباشیم؟

معمولی نباشیم!

از مزایا و معایب كارمندی همیشه گفته‌اند و شنیده‌ایم؛ از شیرینی گرفتن حقوق در سر ماه تا پیش‌بینی آینده‌ای كه فكر می‌كنیم جایی برای پیشرفت ندارد. اما این‌بار داستان فرق می‌كند؛ ما می‌خواهیم حرف دیگری بزنیم و شیرینی‌ها و تلخی‌های كارمندی و كارآفرینی را با هم تركیب كنیم. موضوعی كه خیلی‌ها به سبب كارمند بودن، «ای بابا»یی می‌گویند و آن را رد می‌كنند اما واقعیت این است كه ما درباره كاری شدنی صحبت می‌كنیم. البته منظورمان از كارآفرینی، اضافه‌كار بیشتر برای حقوق بیشتر یا شاغل شدن (یا همان كارمند بودن) در كاری دیگر اما پس از ساعات اداری نیست؛ منظورمان كاری است كه خودمان آن را به‌دست گرفته‌ایم و كم و زیاد درآمدش، دست خودمان است. اما آیا واقعا یك كارمند، می‌تواند كارآفرین هم باشد؟ تجربیات ما نشان می‌دهد كه بله می‌شود؛ فقط طبیعتا به كمی همت بیشتر و البته دقت نیاز دارد. در روزهایی كه خیلی‌ها از بدی‌های كارمندی می‌گویند و همه را به كارآفرینی تشویق می‌كنند، ما در روز كارمند، چند پیشنهاد بهتر برای یك كارمند كارآفرین بودن داریم؛ پیشنهادهایی كه شاید توانستید روی یكی از آنها بیشتر فكر كنید، آن را با شرایط‌تان بسنجید و عملی‌اش كنید.

در محیط كارتان خوب دقت كنید؛ اداره، شركت یا سازمانی كه شما در آن مشغول هستید، قطعا بخش‌های مختلفی دارد كه شما تا به حال با دقت به آن توجه نكرده‌اید. وسایل اداری، ارباب‌رجوع‌ها، خدمات‌رسانی به كارمندان، بخش‌های رفاهی و... همه آن اتفاقاتی است كه با دقت كردن به آنها و عمیق شدن، تعداد زیادی نكته در خودشان دارند. در همه این دقت‌ها و توجه كردن‌ها، احتمالا چیزهایی می‌بینید كه می‌توانند بهتر از چیزی باشند كه هستند اما نیستند؛ چیزهایی كه حتی به‌عنوان كمبود یا نقص هم دیده نمی‌شوند و كارمندهای دیگر اداره شما، به‌طور خیلی عادی از آن می‌گذرند اما شما عادی نباشید.
مثلا تبدیل سیستم كاغذی به سیستم الكترونیكی یا چیزی شبیه به این. در واقع ببینید برای كجای كار می‌توانید پیشنهاد بهتری ارائه بدهید؛ پیشنهادی كه در این مرحله قرار نیست صرفا برای آن اداره به كار برود و فقط نوعی ایده برای كارآفرین شدن شماست. ماجرا این است كه یك كارآفرین تنها، شاید امكان حضور چند ساعته در یك محیط ثابت را نداشته باشد و خیلی چیزها را نبیند و آن ایده‌هایی كه به ذهن شما می‌رسد، هیچ‌وقت به ذهنش خطور نكند. پس از كارمند بودنتان استفاده كنید و از محیطی كه در آن هستید، برای ایده‌سازی‌هایتان كمك بگیرید.
خیرخواه اداره‌تان باشید
این كار با پیشنهاد قبلی متفاوت است. در واقع با دقت كردن در محیط می‌توانستید صرفا ایده‌ای بگیرید كه از آن برای كاری جدید استفاده كنید، اما حالا می‌توانید ایده‌هایتان را برای بهتر كردن محل كارتان و به‌دست‌ آوردن دل مدیرتان به كار ببرید. می‌توانید خود محیط كاری‌تان را جایی برای كارآفرینی قرار بدهید. حالا كه در شغل‌تان جا افتاده‌اید و جای پایتان را سفت كرده‌اید و احتمالا كارتان را هم دوست دارید، حتما می‌توانید پیشنهادهایی در ذهن‌تان داشته باشید كه می‌تواند خروجی یا نام و اعتبار شركت و سازمان‌تان را بهتر از چیزی كه هست، معرفی كنید؛ آن‌وقت هم كارآفرینی خودتان را دارید و هم در محیط كاری بهتر از قبل مشغول به كار هستید.
دیگر خودتان ببینید كه با یك تیر، چند نشان زده‌اید؛ یعنی هم یك كارمند نمونه بوده‌اید، هم ایده‌تان مدیرانتان را به‌وجد آورده و هم با موفقیت شركت فعلی‌تان، كارآفرینی خودتان پا گرفته است؛ البته می‌دانیم شروع چنین كاری فقط به حرف نیست و با هزاران اما و اگر قانونی و بعد از آن هم نیاز به همراهی و همدلی مدیران‌تان دارد، اما شما این كار را انجام دهید؛ امتحانش ضرر ندارد كه اگر بشود چه می‌شود.
وقت اضافه را بچسب
چیزی كه همه ما و شما می‌دانیم این است كه در بسیاری از ادارات، وقت‌های اضافه زیادی بین كارمندان وجود دارد كه اكثرا با مسائل معمولی از بین می‌رود؛ وقت‌هایی كه قرار نیست هیچ ضرری به بازده كاری شما بزنند اما می‌توانند روند كاری شخصی‌تان را دگرگون كنند. اگر می‌خواهید تا همیشه یك كارمند معمولی نمانید و كمی در حقوق آخر ماه‌تان تغییر ایجاد كنید و البته به‌جز حس كارمندی، حس رهبری و مدیریت را هم تجربه كنید، بهتر است در آن وقت‌های اضافه، كارهای مهمی انجام دهید.
منظورمان این است كه با توجیه این‌كه ما كارمندیم و از صبح تا شب سر كاریم، نمی‌توانید از زیر قدم‌های بزرگ‌تر در بروید چون خودتان هم می‌دانید كه واقعا این‌طور نیست و اگر بخواهید، می‌توانید وظایف كارمندی‌تان را به موازات بخش كوچكی از كارآفرینی پیش ببرید.
حالا چطور ممكن است؟ اول هر چیز باید شرایط خودتان را با خودتان مقایسه كنید و ببینید این زمان‌های اضافه، چقدر و با چه كیفیتی است؛ بعد فكر كنید كه در این زمان چه‌كاری می‌شود كرد؟ مثلا شاید ساده‌ترین حالتش این است كه می‌توانید از طریق راه‌اندازی صفحه‌ای در فضای مجازی (وبلاگ، سایت و استفاده از شبكه‌های مجازی)، تولید محتوایی در راستای فعالیت‌های كاری‌تان در همین شركت یا اداره داشته باشید و آن را به سمتی كه دل‌تان می‌خواهد هدایت کرده و گسترش بدهید.
دنبال مشكل باشید
پای صحبت‌های همكاران‌تان بنشینید و غرهایشان را بشنوید. غرهایی كه مربوط به محیط كار است و از یك‌چیزی و یك اتفاقی و حتی یك رفتاری ناراحت هستند. همین غرها و گله‌ها و شكایت‌ها گاهی راه را به سمتی می‌برد كه جرقه رفع آن در ذهن‌تان زده می‌شود و خب شاید هركسی موقعیت دیدن و شنیدن این مشكلات را نداشته باشد تا برای رفع آن دست به كار شود.
بعد از آن فكر كنید كه علت آن مشكل و ناراحتی از چه است و آیا ممكن است شما راه چاره‌ای برایش داشته باشید؟ گاهی همین راه چاره‌های ساده و پیش‌پا افتاده، جایی برای كارآفرینی و یا در حالت كوچك‌تر، برای كسب درآمد شما است. در واقع همه كارآفرینی‌ها از یك نیاز و یك مشكل شروع شده است. پس در اتاق‌های محیط كارتان، بین آدم‌ها و لای همه وسایل اداری، به دنبال یك مشكل، یك كمبود و یك ایراد باشید؛ بعد خودتان آن را دست بگیرید و برایش راه‌حل ایجاد كنید.
به‌دنبال چرا باشید
انگار باید كمی شعاری حرف بزنیم و بگوییم كه بابت اتفاق‌هایی كه در طول روز و در برخورد با مشتری‌ها و ارباب‌رجوع‌هایتان دارید، به‌دنبال چرا بگردید اما خب واقعیت است. جواب هر چرایی در برخورد با فردی خاص، یك علت خاصی دارد كه همان علت می‌تواند سبب كارآفرین شدن‌تان شود.
در واقع حرف‌مان این است كه از برخورد با این همه آدم متفاوتی كه در طول روز با آنها معاشرت می‌كنید به سادگی نگذرید. به حرف‌های ارباب‌رجوع‌هایتان با دقت گوش بدهید؛ در لا به لای حرف‌های آنها احتمالا چیزی را پیدا خواهید كرد كه بتوانید بیشتر از همیشه روی آن فكر كنید.
در واقع كارمند بودن شما یعنی این‌كه شما این شانس را دارید كه با آدم‌های متفاوت و مختلفی معاشرت كنید و از آنها چیزهای زیادی بفهمید كه هركدام از آنها در موقعیت خاصی ممكن است به شما كمك زیادی بكند. خیلی از كارآفرین‌ها به‌تنهایی در كاری فعال هستند و فقط سرشان با كار خودشان گرم است و كسی را نمی‌بینند و چیزی نمی‌دانند اما محیط‌های اداری چنین فرصتی برای شما فراهم می‌كند كه با آدم‌های متفاوتی با طرز فكرها و موقعیت‌های متفاوت آشنا شوید؛ پس از كارمند بودن‌تان نهایت استفاده را بكنید.
استراحت كمتر، كار بیشتر
آدم به آدم متفاوت است؛ یكی ترجیح می‌دهد بعد از ساعات كارمندی‌اش، به خانه برود، استراحت كند و به خانواده‌اش بپردازد اما یكی دیگر ترجیح می‌دهد یكی دو ساعت از زمان استراحت بعد از كارش را به تولید چیز دیگری فكر كند و به موازات كارمندی‌اش، كارآفرین باشد.
 پس هیچ‌كدام خوب و بد مطلق نیستند، فقط با هم متفاوت هستند. اگر شما هم راه دوم را انتخاب می‌كنید، پیشنهاد ما این است كه به فكر یك كسب و كار خلاصه و مفید بروید كه بتوانید با مثلا دو ساعت وقت، آن را به یك جایی برسانید.
طبیعتا كارآفرین شدن در بعضی از شاخه‌ها نیاز به زمانی با آرامش بیشتر دارد كه نمی‌شود وقت‌های بین كاری را برایش كنار گذاشت(كه البته اگر بتوانید خیلی بهتر است) اما هشت تا ده ساعت كار كارمندی، یكی دو ساعت وقت برای كارآفرین بودن به شما خواهد داد كه بتوانید به كسب و كارهایی كوچك، نیاز به رسیدگی كمتر و درآمدی شاید جزئی اضافه بر حقوقتان فكر كنید.