از تنگه احد تا باب‌المندب

مردم‌شناسی یمنی‌ها در آستانه فتح بزرگ مأرب و حدیده

از تنگه احد تا باب‌المندب

ماجرای یمن و یمنی‌ها چیست و از کجا شروع می‌شود؟ آنها چه جایگاهی در صدر اسلام داشتند و تا امروز چگونه در جهان عرب نقش‌آفرین بوده‌اند؟ در این نوشته کوتاه اشاره‌ای فشرده خواهیم داشت به مردم‌شناسی یمنی‌ها؛ از طلوع اسلام تا امروز. یمنی‌ها امروز مثل مسلمانان صدر اسلام هم در شعب ابی‌طالب گرفتار هستند، هم در تنگه احد؛ یک ملیت در دو موقعیت وخیم در یک زمان واحد. سقیفه برگزار شد و مردی از بنی‌تمیم به خلافت رسید به نام ابوبکر. بنی‌تمیم در شمار تیره‌های مشهور قریش نبود. اختلاف آغاز شد؛ پایان وحدت واقعی دوره رسول‌ا... رقم خورد. شیعه از دریچه غدیر معتقد بود حق با علی بن ابی‌طالب است؛ یعنی صرف‌نظر از روابط خانوادگی و قبیله‌ای، خلافت باید به امیرالمؤمنین می‌رسید اما از دید سیاسی، بنی‌هاشم تقریبا تنها و معروف‌ترین تیره قریشی بود که با خلفای راشدین همدل نبود. باقی به زر یا زور یا تزویر با خلفای وقت هم‌پیمان می‌شدند؛ مثل بنی‌امیه. یاران علی بن ابی‌طالب چنین بیعتی را دور از سفارش رسول‌ا... می‌دانستند. نمی‌خواهیم وارد مفاد تاریخی و عقیدتی این اختلاف شویم اما با این صورت‌بندی سیاسی، اتفاق مهمی رخ داد و گروه‌های پراکنده‌ای را در کانون کارزار قرار داد. یمنی‌ها از دیرباز رقیب یا دشمن حجازی‌ها به‌حساب می‌آمدند. شرح رقابت‌ها و ستیزها بین آنها مکرر در منابع تاریخی آمده است. پس از ماجرای سقیفه یک موقعیت جدید برای هم‌پیمانی یمنی‌ها با گروه قدرتمند اپوزیسیون در دل قریشی‌ها به‌وجود آمد. یک فرصت تازه. گروه قابل‌توجهی از یمنی‌ها طرف علی بن ابی‌طالب ایستادند. تعجبی ندارد اگر بگوییم آنها کوفه را می‌پسندیدند و در آنجا ساکن شدند و در عداد قوی‌ترین پشتیبانان اهل بیت درآمدند. مالک اشتر نخعی یمنی بود که مخالف خلیفه سوم شد و در سپاه امیرالمؤمنین به سرداری رسید. حتی اشعث که بعدها ضربه‌های جبران‌ناپذیری به اهل بیت وارد کرد و از بیعت با ابوبکر سر باز زده بود، یمنی به حساب می‌آمد. با این همه یمنی‌ها جنگاور و نترس بودند و بعید نبود در پی آن باشند که در برابر قریشی‌ها قدرت‌نمایی کنند. آنها فرمانبردار امیرالمؤمنین شدند. با یقین داوری نمی‌کنیم. ولی می‌توان از صفحه‌های تاریخ چنین نتیجه گرفت که برخی از حجازی‌های حامی امیرالمؤمنین بدشان نمی‌آمد به فهم خود حکومت کنند مثل عثمان بن حنیف که نامه سرزنش‌آمیز امیرالمؤمنین به او معروف است:«خیال نمی‌کردم مهمان شدن به سفره قومی را قبول کنی که محتاج‌شان را به جفا می‌رانند و توانگرشان را به مهمانی می‌خوانند.» رگه‌هایی از اجتهاد در مقابل نص در رفتار ابن‌عباس که قریشی و از بزرگان بنی‌هاشم بود هم قابل‌ردیابی است.باری؛ موضوع اختلاف در جانشینی رسول‌ا... باعث شد تا همه قبایل دور و نزدیکی که به نوعی همواره در حاشیه قرار می‌گرفتند با علی بن ابی‌طالب همراه شوند. ممکن بود این همراهی هم سیاسی باشد هم عقیدتی. چه بسا گروهی از آنها، علی بن ابی‌طالب را مفسر دقیق‌تری از کتاب و سنت پیامبر می‌دانستند.

هم‌پیمانی با اهل بیت

هم‌پیمانی یمنی‌ها با اهل بیت منحصر به امام اول نبود. در بین عاشوراییان، یمنی‌ها حاضر بودند. تعداد آنها با حجازی‌ها قابل مقایسه بود و حتی دور نیست اگر بگوییم تعداد شهدای یمنی دشت نینوا بیشتر از شهدای قریشی و حجازی بوده است.
بَجَلی‌ها (مثل نافع) که به نوعی زیرمجموعه ازدی‌ها بودند در کنار حَضرمی‌ها و کندی‌ها و هَمدانی‌ها (مثل بریر) و جُعفی‌ها همگی یمنی بودند و در کربلا شهید داده‌اند. حتی در بین خونخواهان، سلیمان بن صرد خزاعی از ازدیان یمنی بود مثل جندب یار علی بن ابی‌طالب؛ رفاعه از سران توابین هم بجلی بود. عبدا... بن سعد هم یمنی بود. در بین فرماندهان خوارج هم یمنی‌ها دیده می‌شدند مثل خود ابن‌ملجم مرادی. ابوموسی اشعری هم یمنی بود. در بین اصحاب حضرت قائم هم جایگاه یمن و یمنی‌ها ویژه است.
از بین یمنی‌ها که درمجموع همراه و خادم اهل بیت بودند، شیعیان زیدی سربرآوردند. آنها نمی‌توانستند بنشینند و ببینند خلافت از چنگ می‌رود. کوفیان با زید بن علی فرزند امام سجاد بیعت کردند. زید به شهادت رسید ولی بقیه‌السیف زید ماندند و زیدیان را سامان دادند.
زیدیان پرسابقه‌ترین فرقه اسلامی در نبرد مسلحانه هستند؛ یک گروه همیشه مخالف و سازماندهی شده. آنها باورهای فقهی و کلامی متنوعی دارند که از شیعه تا سنی را دربرمی‌گیرد. مثلا متخصصان می‌گویند آنها در فقه به قیاس معتقدند مورد تأیید علمای شیعه 12 امامی نیست. آنها در ری، مازندران و گرگان هم طرفدارانی داشته‌اند. بسیاری از بزرگان آنان در برابر حکومت‌های جور به شهادت رسیدند و مسقط‌الرأس‌شان هم عموما از یمن بوده است.
 آنها صدها سال در یمن حکومت کردند. کتاب‌ها و عالمان جذابی به تاریخ اهدا کرده‌اند. خواندن منابع شیعیان زیدی خالی از لطف نیست. مثلا یکی از مهم‌ترین دانشنامه‌های موسیقی و ترانه و ادبیات‌وهنر را یک فرد منسوب به زیدی‌ها نوشته است؛ ابوالفرج اصفهانی. مقتل او از عاشورا هم خواندنی است و همچنان متفاوت: «بنا به استخراجی که ما با حساب هندی از روی زیجات به عمل آورده‌ایم در سال شصت‌ویکم غره ماه محرم روز چهارشنبه بود» و البته تمرکز امثال ابوالفرج به فرزندان امام حسن(ع) است.
یمن از راه اهل‌بیت به صدر منازعات ابتدای اسلام راه پیدا می‌کند و تا امروز مانند ایران تکیه‌گاه امنی برای همه محبان اهل‌بیت به حساب می‌آید.




قیام حوثی‌ها

پس از وقوع انقلاب در ایران، شیعیان زیدی یمن هم نمی‌توانستند بی‌خبر از جهان باشند. هر چه باشد یمن یکی از حساس‌ترین نقاط منطقه را در اختیار دارد؛ باب‌المندب. جایی که روزانه میلیون‌ها بشکه نفت از آنجا عبور می‌کند. معبری که دریاهای آزاد را به دریای سرخ در شرق عربستان و غرب مصر متصل می‌کند اما حکومت یمن به دست کسانی افتاده بود که از زیدی‌های یمن دور بودند. آنها به هدف سیادت گذشته به‌پاخاستند و از دهه 90 میلادی اعتراضات را آغاز کردند.
از بین معترضین، مهم‌ترین گروه مبارز در بین زیدی‌ها، حوثی‌ها هستند. در ابتدای مبارزه زیدی‌ها، حسین الحوثی ریاست این گروه را برعهده گرفت. رهبر معنوی آنها هم پدر حسین الحوثی، بدرالدین الحوثی بود. حسین الحوثی در سال ۲۰۰۴ به شهادت رسید. با شهادت او، پدر که عالم معمری بود خود فرماندهی را برعهده گرفت. آنها در سال ۲۰۰۵ با دولت مرکزی به‌شدت درگیر شدند. این درگیری‌ها باعث شد تا رئیس‌جمهور وقت کتاب‌های مقدس شیعیان مثل نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه را به آتش بکشد. با بالا گرفتن منازعات و دستگیری شیخ بدرالدین، فرزند دیگرش به نام عبدالملک الحوثی فرماندهی نظامی را به عهده گرفت. درگیری بین حوثی‌ها و دولت مرکزی باعث شد تا دامنه مشاجرات به عربستان هم کشیده شود اما بعد توافقاتی حاصل شد و اندکی آتش قیام فروکش کرد.
با به‌راه‌افتادن سلسله اعتراضات در کشورهای عربی دوباره حوثی‌ها قیام کردند. آنها در سال ۲۰۱۱ موفق شدند استان صعده را تصرف کنند که به نوعی تکیه‌گاه حوثی‌ها به حساب می‌آمد. بعد از این تصرف، گفت‌وگوها برای تقسیم یمن به اقلیم‌های مختلف شروع شد. حاصلش برای حوثی‌ها جذاب نبود. آنها اقلیم‌های ششگانه را تأیید نکردند. نزاع در سال ۲۰۱۱ در کشور چنان بالا گرفت که رئیس‌جمهور قدیمی عبدا... صالح نمی‌توانست بر مسند بماند. او در ابتدای سال ۲۰۱۲ کشور را ترک کرد و حکومت به منصور الهادی رسید.



انقلاب یمن

 انقلاب بعدی با حضور شیعیان همیشه انقلابی یمن پا گرفت. آنها به هدف صنعا از صعده آغاز کردند. صعده را دوباره در اختیار گرفتند. زمستان ۲۰۱۴ دماج را تصرف کردند که در طرف مقابل حوثی‌ها ایستاده بود؛ یک منطقه با مردمان سلفی. آنها تا تابستان عمران را هم گرفتند. بعدش وارد صنعا شدند. کنترل برخی مراکز دولتی را در دست گرفتند. رئیس‌جمهور یمن استعفا کرد و گریخت اما بعد در عدن دولت موقت تشکیل داد و تا امروز وضعیت سیاسی یمن نامشخص است.
در مارس ۲۰۱۵ عربستان که از تضعیف هم‌پیمانان خود خشنود نبود حملات مرگباری را از هوا و دریا آغاز کرد؛ گویی زخمی کهنه سر باز کرد: نزاع بین حجازی‌ها و یمنی‌های محب اهل‌بیت. عربستان زیرساخت‌های یمن را نابود کرد. تا امروز، جنگ داخلی در یمن همزمان با حملات خارجی پابرجاست. اخیرا انصارا... یا همان حوثی‌ها در یمن توانسته‌اند مأرب را تصرف کنند و گستره قدرت خود را افزایش دهند ولی هنوز تا سیادت صدها ساله‌شان فاصله دارند. هرچند در همان سال‌های سیادت هم گرفتاری کم نداشتند؛ مثلا یمن حدودا 200 سال تحت انقیاد امپراتوری عثمانی بود.



یک نبرد نابرابر

نبرد یمن یک نبرد نابرابر است. دولت سعودی با حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی
رژیم صهیونیستی یمن را می‌کوبد. بارها بوی جنایت جنگی از یمن به مشام می‌رسد. با آن‌که سازمان عفو بین‌الملل و سازمان دیدبان حقوق بشر از نقض قوانین جنگی در یمن خبر می‌دهند ولی عملا تحرک جدی از سوی جامعه جهانی دیده نمی‌شود. سعودی‌ها یک بار در سال ۲۰۱۸ به یک مراسم عروسی در بنی‌قیس حمله کردند که به کشته شدن چندین زن و کودک انجامید. دبیرکل سازمان ملل این حمله را محکوم کرد و اقدام دیگری به عمل نیاورد.
 یمن، لم‌یزرع نیست. اما از سال ۲۰۱۶ سخت‌ترین تحریم‌ها بر مردم یمن تحمیل شده است.  با آغاز قحطی  کودکان به سوءتغذیه دچار شدند و جان میلیون‌ها انسان به خطر افتاد. مادران باردار نمی‌توانستند به کودکانشان شیر بدهند. شیوع ویروس کرونا این وضع را بدتر کرد. سعودی از هر نظر، راه را برای کمک به یمن بسته‌اند. طبق شاخص‌های گرسنگی، یمن وضعی بدتر از یکی از گرسنه‌ترین کشورهای دنیا یعنی آفریقای مرکزی دارد. شاید فقط سومالی وضعش از یمن اسفناک‌تر باشد. خاک بخش‌هایی از یمن حاصلخیز است. اما وضعیت جنگی آن ، کشاورزی در این کشور را سخت کرده است. یونیسف وضعیت امروز یمن را این‌طور توصیف می‌کند:
 11میلیون کودک در این کشور حدودا ۳۰میلیونی به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. یمن، جهنمی برای کودکان است. حداقل ۱۰هزار کودک در این کشور معلول یا کشته شده‌اند. نزدیک به دو میلیون کودک بی‌آشیانه هستند. بیش از دو میلیون کودک سوءتغذیه حاد دارند. بیش از هشت میلیون کودک به بهداشت و آب سالم دسترسی ندارند. یونیسف پیش‌بینی کرده است برای مقابله با این وضع حداقل باید ۵۰۰ میلیون دلار به یمن کمک شود تا وضع کودکانش سامان یابد. نیمی از این کمک خیالی یونیسف تنها به بهداشت و تغذیه اختصاص یافته است.




هر 10دقیقه یک کودک جان می‌دهد

طبق گفته یونیسف، الان هر 10دقیقه یک کودک در یمن با بیماری از دنیا می‌رود که می‌تواند به‌راحتی درمان شود.
در این وضعیت هنوز سعودی‌ها امیدوارند  نسل شیعیان زیدی و مردم یمن را آتش بزنند. هنوز تحریم‌ها سنگین است و یمن نمی‌تواند با دنیا ارتباط برقرار کند. نبرد هم ادامه دارد. رزمنده‌های زیدی نمی‌خواهند کوتاه بیایند. آنها دوران برتری عوامل امارات و سعودی در وطن‌شان را غیر قابل تحمل می‌دانند. آنها نزدیک به 300هزار بار بمباران شده‌اند ولی به پایان نرسیده‌اند و در داخل و خارج درگیر هستند. آمریکا،انگلیس و فرانسه هم هنوز در برابر این تنگنای تاریخی مردم یمن موضعگیری مؤثری ابراز نداشته و ترجیح داده‌اند بیشتر از طرف سعودی-اماراتی حمایت کنند. نیروهای حوثی هم بارها به تأسیسات نفتی سعودی و پایگاه‌های نظامی آنها حمله کرده‌اند.
البته شیعیان یمنی همه از یک طیف نیستند. حتی اقلیت 12 امامی هم در صعده و صنعا زندگی می‌کنند. اما همه‌شان توانستند حول محور انقلاب ائتلاف کنند. اختلافات فقهی و کلامی را کنار بگذارند و به استبداد در کشورشان پایان بدهند اما این حسن ختام به یک برخورد بیرحمانه از سوی سلطه‌جویان منجر شد. حملات نظامی و محاصره‌های تحمیلی سعودی- اماراتی در قواره‌های نسل‌کشی قابل تحلیل است. به تمام این گرفتاری‌ها تحرکات القاعده و داعش در یمن را هم بیفزایید. آنچه گرفتاری همه جهان است یکجا در یمن جمع است.
ناگفته نماند یمنی‌ها دارند با بخشی از تجهیزات نظامی پیشرفته در جهان می‌رزمند. تانک ام‌یک آبرامز و بالگرد آپاچی آمریکایی، تانک لکرک فرانسوی، پدافند پانتسیرـ اس‌یک روسی، توپخانه هویتزر آفریقای جنوبی، دوباره هویتزر ۱۵۵میلی‌متری و هاموی آمریکایی و حتی اتوکار آرمای ترکیه‌ای علیه مقاومت مردمی و شیعیان زیدی فعال است. در کنار این هجمه سنگین خارجی، اخیرا آنها با بحران آب دست به گریبان شده‌اند. ولی هنوز زانو نزده و خود را نباخته‌اند. آنها به گفت‌وگو و صلح متمایل هستند به شرطی که انفعال و ضعف گذشته را برای آنها به ارمغان نیاورد که شرط کمی نیست و اصل دعوا اینجاست.