محاکمه گوشی‌قاپی که عاشق آیفون بود

درخواست اشد مجازات برای متهم

محاکمه گوشی‌قاپی که عاشق آیفون بود

سارقی که با حمله به عابران، گوشی آنها را می‌قاپید در دادگاه از خود دفاع کرد. همدست فراری متهم نیز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، تحقیقات پلیسی در این پرونده با طرح شکایت‌های مشابه از دو موتورسوار موبایل‌قاپ در تهران آغاز شد. نیمه دوم مرداد سال گذشته، نخستین شکایت را زن جوانی مطرح کرد و گفت: «در حال عبور از خیابانی در محله خانی‌آباد بودم که دو موتورسوار از پشت‌سر به من نزدیک شدند، سپس ترک‌نشین موبایلم را قاپید و فرار کردند.» یک روز بعد، دومین شکایت مطرح شد. این بار دزدان، موبایل مردی را در محله خانی‌آباد سرقت کرده بودند. تحقیقات در این‌باره ادامه داشت تا این‌که در کمتر از چهار ماه تعداد سرقت‌ها به 25 فقره رسیدو در اغلب سرقت‌ها دزدان گوشی آیفون سرقت کرده بودند.  بررسی دوربین‌های مداربسته نشان داد، تمام سرقت‌ها از سوی دو پسر جوان انجام شده است.  در حالی که پلیس ردی از دزدان به دست آورده بود، خبر رسید دو موتورسوار هنگام سرقت گوشی تلفن همراه یک شهروند در یافت‌آباد، او را با چاقو زخمی کرده‌اند. یکی از دزدان هنگام فرار از سوی انتظامات بازار مبل ایران دستگیر شده بود.  دزد جوان به نام خسرو به پلیس آگاهی تهران منتقل شد و در تحقیقات به موبایل‌قاپی با همدستی دوستش ناصر اعتراف کرد. مالباختگان نیز پس از رو‌به‌رو شدن با متهم او را شناسایی کردند. تلاش‌ پلیس برای دستگیری ناصر بی‌نتیجه ماند و برای دو سارق خشن به اتهام سرقت مسلحانه کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی خسرو از خود دفاع کرد اما ناصر به صورت غیابی محاکمه شد. در ابتدای جلسه دادگاه، شکات در جایگاه قرار گرفتند و برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «فقط دو فقره از سرقت‌ها را قبول دارم. روزی که دستگیر شدم، حشیش کشیده بودم و تحت‌تاثیر آن در مدت 10 دقیقه دو گوشی را در محدود مبل یافت‌آباد سرقت کردیم.»
رئیس دادگاه: «در جریان تحقیقات در پلیس آگاهی به این سرقت‌ها اعتراف کرده بودی؟»
متهم: «اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود. بی‌گناه هستم و اگر 25 گوشی گرانبها را سرقت کرده بودم، حالا این‌قدر بی‌پول نبودم که 1000 تومان هم نداشته باشم. ناصر مرا بدبخت کرد و دوستی با او باعث شد وارد کاری شوم که آبرویم برود و زندگی‌ام خراب شود.»
رئیس دادگاه: «در جریان آخرین سرقت چه کسی مالباخته را مجروح کرد؟»
متهم: «ناصر او را با قمه زد. من دستگیر شدم اما او فرار کرد.»
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «موکلم در هیچ مرحله‌ای از رسیدگی اسلحه‌ای همراه نداشت و از آن استفاده نکرده است. به همین خاطر درخواست دارم اتهام سرقت مسلحانه تغییر کند. پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.