از پایبندی به شعار تا واقع‌بینی در شعور

از پایبندی به شعار تا واقع‌بینی در شعور

پرونده جشنواره چهل و یکم فیلم فجر هم بسته شد. جشنواره‌ای که امسال در میدان حاشیه‌ها، نمونه بی‌سابقه‌ای بود. نباید خود را به توهم سپرد. باید واقع‌بین بود. جشنواره این دوره از همه نظر هدف هجوم بود. یعنی از هر طرف زیر فشار بود که مهمترین‌اش موضوع تحریم بود.

آنهایی که مرتب در شیپور چرا فلان دیر شد یا چرا بهمان را معرفی نمی‌کنید و... دمیدند و همچنان می‌دمند یا قضیه را درک نکردند یا می‌فهمیدند ولی منافع سیاسی و جناحی‌شان ایجاب می‌کرد که موتور حمله را پرگازتر کنند وگرنه مگر می‌شود کسی در این عرصه باشد و نداند که لشکر تحریمی‌ها چه رفتاری با چهره‌ها و شناخته‌ شده‌ها می‌کردند. بنابراین جشنواره‌ای که گذشت تا همین جا که توانست جلو بیاید کار خدا بود، البته نقدهایی به زوایای مختلف جشنواره وارد است؛ از ویترین آن تا اجرا و... اما آنهایی که نمی‌توانستند نقاط ضعف اساسی پیدا کنند(که زیاد هم وجود داشت) مرتب به معرفی دیرهنگام اعلام لیست‌های مختلف جشنواره گیر می‌دادند. واقعا سوال این است که چه فرقی می‌کند که مثلا داوران دیرتر یا زودتر معرفی می‌شدند. آیا این فرآیند در کیفیت کار تفاوتی ایجاد می‌کرد؟ همچنین اعلام نامزدها و ... وقتی می‌شنویم که فلان بازیگر یا فیلمساز پیام می‌دهد که من به جشنواره علاقه دارم، ولی فرزندم یا اقوامم در خارج‌اند و ممکن است برایش اتفاقی بیفتد، بنابراین مرا معذور بفرمایید یا دیگری صریحا ابراز می‌دارد که عاشق سینما و جشنواره است ولی از ترس فلان دورهمی ذی‌نفوذ در سینمای ایران جرات آمدن ندارم، حالا آنهایی که ظاهرا دلسوز جشنواره‌اند چگونه به خودشان اجازه می‌دهند دیراعلام‌شدن اسامی را دائما به عنوان ضعف جشنواره رسانه‌ای کنند؟خب اگر از موارد بالا بگذریم، جشنواره امسال را باید مرحله‌ای از یک تغییر اساسی در سینمای ایران به حساب آورد. این تغییر ساختاری در درجه اول به آثار حاضر در این دوره مربوط می‌شود. این دوره از منظر کمی با ویترینی متنوع از موضوع تا دستمایه مضمونی، جغرافیا، قومیت‌ها، فولکلور، سبک زندگی ایرانی و... مربوط می‌شود. در واقع آثاری که به بخش مسابقه راه پیدا کرده بودند خیلی هدفمند فیلتر شده و براساس دربرگیری قواعد سینمای استاندارد و جریان اصلی راهی رقابت شده بودند. اگرچه از نظر کیفی این آثار جای بحث دارند ولی همین که بالاخره تکلیف سینما تا حدودی روشن شد که چگونه فیلم‌هایی باید جریان اصلی سینمای ایران را تشکیل دهند یعنی چند گام به جلو حرکت شده است. در این که جشنواره امسال هم با کاستی‌هایی روبه‌رو بود شکی نیست. بی‌تردید در اجرا می‌توانست برنامه‌ریزی منسجم‌تری داشته باشد ولی همین جشنواره باز هم از قریب به اکثریت دوره‌ها (باتوجه به کارشکنی‌ها و دشمنی‌های صورت‌گرفته) امتیاز می‌گیرد. مثلا داشتن شعار از جمله ضروریاتی است که همواره نسبت به آن بی‌توجهی می‌شده است و مهم‌تر از آن حرکت بر مدار و مسیر شعار امید، اخلاق و آگاهی چیزی است که در گزینش‌ها مد نظر هیات انتخاب بوده است، لذا شاهد بودیم که عنصر امید در تمام آثار تجلی داشت، همچنان که به اخلاق و آگاهی هم التفات لازم صورت گرفته بود، ولی در باب این که آیا این شعار‌ها در حد لازم به شعور تبدیل و دراماتیزه شده بودند، حتما جای کار داشته است، اما تجربه این دوره به کار سال‌های آینده خواهد آمد که سینمای ایران با چنین مضامینی و صدالبته ساختارهای شاه‌پیرنگ مبتنی بر قهرمان و کشمکش‌های نمایشی نسبت‌اش را با مخاطب برقرار کند.

محمدتقی فهیم - منتقد سینما