شناسایی قاتل موبایل‌قاپ 

تلنگر

شناسایی قاتل موبایل‌قاپ 

مرد جوان که در جریان سرقت گوشی و پول، مردی را در خیابان به قتل رسانده بود در زندان شناسایی شد. 

به گزارش خبرنگار جام‌جم، شامگاه سوم دی امسال، فردی هنگام عبور از یکی از کوچه‌های محله خانی‌آباد تهران مردی را دید که چاقو به پهلویش اصابت کرده و زخمی شده بود. او با اورژانس تماس گرفت و امدادگران خود را به آنجا رسانده، مرد زخمی به بیمارستان انتقال یافت اما براثر شدت جراحات جان باخت. با گزارش این قتل به محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران آغاز شد. از روی مدارک همراه مقتول، هویت وی فاش و خانواده‌اش شناسایی شدند. معلوم شد گوشی و پول‌های او سرقت شده است. تحقیقات برای دستگیری قاتل ادامه داشت تا این‌که با گذشت دو ماه از ماجرا، ماموران رد دو سارق حرفه‌ای را یافتند و یکی از آنها چند روز پیش در پاتوقش در جنوب شهر بازداشت شد. متهم در تحقیقات اولیه منکر جرایمش بود اما سرانجام اعتراف کرد موبایل‌قاپ است و در جریان سرقت از مقتول، دوستش به نام شایان 27 ساله مرتکب قتل شده بود. شایان در زندان شناسایی و به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: دوساله بودم که پدرم فوت کرد. بعد از ازدواج مادرم، راهی پرورشگاه شدم. تا پنج‌سالگی آنجا بودم، سپس دایی‌ام مرا به خانه‌اش برد. اوایل شرایط خوب بود اما بعد مرا مجبور می‌کرد کار کنم و پول‌هایم را به او بدهم، نوجوان بودم که خانه‌اش را ترک کردم. برای گذران زندگی با خلافکارها همراه شدم و جیب‌بری و سرقت گوشی انجام می‌دادم، شب‌ها هم در پاتوق‌شان می‌ماندم. آخرین باری که آزاد شدم، با شاهین سوار برموتورسیکلت شده، راه عابران را سد کرده و با چاقو و قمه آنها را تهدید و گوشی‌ها را سرقت می‌کردیم. مشروب، قرص و مواد می‌خوردیم تا جرات سرقت خشن را پیدا کنیم. آن شب به آن مرد چپ‌چپ نگاه کردیم و دعوا راه انداختیم تا بترسد و گوشی‌اش را بدهد اما مقاومت کرد و مجبور شدم با چاقو او را بزنم. وقتی متوجه قتل آن مرد شدم، سرقت را متوقف کردم اما به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شدم.

قتل با ادعای دفاع‌مشروع 
پسر جوان که با ادعای دفاع‌مشروع در دعوایی مستانه مرتکب قتل شده بود، با رد ادعایش در دادگاه به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، تحقیقات جنایی در این پرونده از پاییز سال 1399 و با گزارش قتل پسر جوانی در یک نزاع دسته‌جمعی در قرچک ورامین آغاز شد. ماموران تیم جنایی با حضور در محل متوجه شدند پوریا با ضربه چاقو مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان باخته بود. عامل قتل به نام امیر هم مجروح و در بیمارستان بستری بود. امیر بعد از بهبود حالش تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من و دوستانم مشروب خورده و مست بودیم. یکی از دوستانم سوئیچ ماشینش را به من داد تا آن را از چند خیابان پایین‌تر بیاورم. وقتی برگشتم متوجه درگیری دوستانم شدم. جلو رفتم که پوریا با چاقو به من حمله کرد و دو ضربه به سینه و دستم زد. حال طبیعی نداشت و می‌خواست مرا بکشد. برای دفاع از خودم چاقویی که روی زمین افتاده بود را برداشتم و یک ضربه به سینه امیر زدم و بعد هم بیهوش شدم. وقتی به‌هوش آمدم متوجه مرگ پوریا شدم.» امیر در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و ادعا کرد اگر پوریا را نمی‌زد، خودش کشته می‌شد و در دفاع از جانش مجبور شده او را بزند. قضات در پایان جلسه عمل او را دفاع‌مشروع تشخیص داده و به پرداخت دیه محکوم شد. با اعتراض اولیای‌دم پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد که قضات دیوان عالی، حکم را شکستند. به این ترتیب امیر برای دومین بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و وکیل آنها گفت: «متهم مست بوده و چاقو همراه داشته است.» سپس امیر در جایگاه ایستاد و گفت: «من نمی‌دانستم دلیل دعوای دوستان چه بود. وقتی به محل رسیدم آنها به جان هم افتاده بودند. وقتی پوریا مرا زد، چاقویی از روی زمین برداشتم و برای دفاع از خود ضربه‌ای به او زدم. »
قضات دادگاه کیفری  حکم به قصاص امیر دادند.